«روزهداران هیچگاه حال گرسنگان را درک نخواهند کرد زیرا به افطار اطمینان دارند».
عجیب آنکه تا به رمضان میرسیم این جملههای زیبا مثل قارچ در فضای مجازی میرویند و حتی گاهی خود مؤمنان نیز برای فورواردکردن آن عطش نشان میدهند، غافل از آنکه این فانتزیها ریشه در خاکی دارد که میوههای فاسد میرویاند و این مغلطههای شیرین، نتیجههای نامبارکی در پی دارد.
1- آیا واقعا یک روزهدار، به صرف اینکه در پایان روز افطار خواهد کرد، از درک درد گرسنگان عاجز خواهد بود؟ کسی که روزه میگیرد، در طول ساعتهای متمادی، به اراده خودش خوردن و نوشیدن را بر خود حرام میکند؛ پس در اعماق وجودش درد گرسنگی را میچشد و خواهناخواه با وضع سخت نیازمندان جامعه آشنا میشود.
2- آیا هدف از روزهداری صرفا درک گرسنگی بیچارگان بوده یا اهداف جدی و درهم تنیده دیگری نیز در این حکم دینی تعبیه شده است؟
اصلیترین هدف روزهداری کسب «تقوا» است و این تقواست که میتواند پایه وقوع خوبیهای فراوان در جامعه باشد، وگرنه بسیاری از آدمهای بیتقوا را دیدهایم که حتی اطعام گرسنگان جامعه را طعمهای ساختهاند برای رسیدن به اهداف شیطانی خود؛
مثل برخی ثروتمندان بدنهاد که بهصورت ویترینی به چند خانواده بیبضاعت رسیدگی میکنند، اما پشت پرده حق هزاران انسان مستضعف جامعه را چپاول میکنند.
پس اتفاقا این روزهداری است که میتواند جامعه را به سمت مبارزه واقعی با فقر سوق دهد، چون گوهر اصلی مبارزه با فقر همان «تقواورزی» است که از طریق روزه تأمین میشود.
3- برفرض که یک روزهدار نمیتواند درد نیازمندان گرسنه را درک کند، چه کس دیگری میتواند این را بفهمد؟ اصلا بدیل این جمله چیست؟ آیا باید روزهداری را کنار گذاشت؟ آیا نتیجه این جمله زیبا، سستکردن اعتقاد جامعه نسبت به احکام دین نیست؟
4- چهکسی بیشتر از روزهداران رمضان به فکر گرسنگان جامعه بوده است. کدام قشر و گروه در جوامع، به اندازه مؤمنان و دینداران برای رفع مسئله فقر و احتیاج مستضعفان موفق بودهاند.
کدام ماه از ماههای سال به اندازه ماه رمضان برای حل مشکلات نیازمندان نافع بوده است؟ این همه سفرههای افطار نیازمندان، کفاره و فطریه، صدقات و نذرهای مؤمنان، نانهای رایگان نیمه رمضان، رسیدگی به خانوادههای بیبضاعت و … این حجم کار خیر با همین تک جمله زیبا، نادیده انگاشته میشود. این اثر ویرانگر یک فانتزی فاسد است!
نرم افزار پیام رسان تلگرام در ایران با محوبیت زیادی روبرو شد است .هرچند در مقایسه با سایر پیام رسان ها در دنیا این برنامه کمترین آمار کاربر را دارد اما در ایران تعداد زیادی از مردم از آن استفاده می کنند . کارشناسان برای تلگرام معایب و مزایای زیادی برشمرده اند . اما آنچه مشخص است آنکه استفاده از این برنامه در بین جوانان بیشتر به سمت تیز و خطرناک لبه چاقو رفته است و انتشار کلیپ های غیراخلاقی و غیردینی در آن رو به فزونی است . با این حال روند سلبی و مسدود کردن این برنامه تنها از سوی قوای تصمیم گیری کشور امکان پذیر است . اما می توان با پیشنهاد کانال های خوب و مفید فضا را برای بهره مندی و دانش افزایی و جلوگیری از اتلاف زمان مهیا کرد .
ما در ادامه فهرستی از بهترین کانال های تلگرام آماده کرده ایم که می توانید به فراخور نیاز و علاقه عضو هرکدام شوید .
فهرست کانال های مهم و برتر تلگرام
پیشنهاد میشود همه کانال ها رو بررسی کنید و موارد دلخواه رو عضو بشید فهرست طولانی هست بخاطر همین این مطلب رو ذخیره کنید تا بعدا هم بتونید همه کانال ها رو بخونید
تا حالا شده یه دوستتون که تازه عضو تلگرام شده از شما بخواد که چند تا کانال خوب بهش بدید ؟ یا شده خودتون بخوایید یه کمی سرگرم بشین و دنبال خوندن چند تا مطلب خوب از کانالهای خوب باشید ؟
خب ما تو کانال @bartarha یه فهرست 100 تایی از کانال های عالی تلگرام آماده کردیم … این کانال رو یادتون باشه که هر موقع نیاز شد بین لیستها بگردید و چندتا خوبشو عضو بشید
مطلبی که در ادامه میخوانید را کانال صد کلمه منتشر کرده است . کانال صدکلمه یکی از کانال های برتر در حوزه رصد فعالان ضد ایرانی است .
پشت پرده وحید آنلاین
وحید آنلاین، نام مستعار یک فعال مجازی به نام «وحید حقطلب» است. وی در ابتدا در شبکههای اجتماعی با نام (Vahid HT) شناخته میشد. وحید حقطلب، چند سال پیش از انتخابات ۸۸ فعالیت خود را به صورت جدی در شبکههای اجتماعی (بهخصوص فرندفید) و وبلاگ شخصیاش آغاز کرد و سپس با حلقه وبلاگنویسان «پرشینبلاگ» ارتباط گرفت و توانست با اطلاعرسانیهای سریع، لقب «وحیدآنلاین» را از آنِ خود کند.
او در سال ۸۸ از طریق سمیه توحیدلو که عضو حزب مشارکت بود، یکی از فعالترین خبرنگاران مجازی ستاد موسوی شد و با استقرار در ستاد قیطریه در روز انتخابات، خبر حضور نیروهای امنیتی در این ستاد را مخابره کرد.
چند روز بعد از انتخابات و تنگ شدن عرصه بر فتنهگران، وحیدحقطلب مدعی شد که بازداشت شده و پس از ۲۴ ساعت در حساب کاربری توییترش یک جمله را منتشر کرد: «از مرز خارج شدم.»
او که به کمک قاچاقچیان، به ترکیه فرار کرده بود، پس از یک سال به آمریکا پناهنده شد و به واشنگتن رفت.
هیچ اطلاعاتی درباره وضعیت شغلی و منبع درآمد وحیدآنلاین در دسترس نیست.
پروژههای کاری وحید انلاین
« وحید حق طلب » موسس کانال وحیدآنلاین پس از فرار به ترکیه و پناهنده شدن به آمریکا، پروژههای کاری جدیدی را آغاز کرد. مهمترین پروژهٔ کاری او، فعالیت گسترده در شبکههای اجتماعی و به خصوص توییتر با عنوان «شهروند خبرنگار» بود. محل اصلی فعالیت او توییتر است و در شبکههای دیگری نظیر فیسبوک، اینستاگرام و گوگلپلاس نیز فعالیت دارد؛ اگرچه سیاست گوگلپلاس مبنی بر اجازه ندادن به کاربران برای استفاده از نام مستعار، او را مجبور کرد که حساب خود را در آن شبکه غیرفعال کند.
پروژه بعدی او سایت « لینکده » بود. حقطلب در معرفی لینکده که تا حدی شبیه به «بالاترین» است، نوشته: «این یک تلاش شهروندی است که برای پیشرفت بیشتر از هرچیز دیگری نیاز به کمک و حمایت سایر شهروندان دارد. خصوصا برای اطلاع رسانی در شبکههای اجتماعی.» البته وحید حقطلب توانایی ادارهٔ «لینکده» را نداشت و عملا در این پروژه شکست خورد. هماکنون دامین این سایت به توییتر او هدایت میشود.
به نظر میرسد وحید آنلاین همچنان در فکر راهاندازی پروژههای جدیدی در فضای مجازی است. بررسیها نشان میدهد حداقل ۵۰ دامین به اسم و مالکیت وی وجود دارد که با مشاهده اسامی برخی از آنها میتوان پروژههای بعدی او را تا حدودی حدس زد:
balatarim.com
beshmor.com
dehkadeh.org
ezdevaj.site
hamsaryabi.site
khabargoo.com
linkadeh.com
nazarsanji.online
rooz.online
sigheh.online
tokhmi.com
vahid-online.com
zanan.site
zarif.online
گفتنی است دو دامین hassan-rouhani.org و hassan-rouhani.net نیز قبلا به اسم وی بوده که اکنون آزاد شده است.
سوال اساسی در اینجا آن است که منبع درآمدی وحید حقطلب در آمریکا چیست؟ او هیچ اطلاعات و نوشتهای در شبکههای اجتماعی و وبلاگ خود دربارهٔ کارش در آمریکا بیان نکرده. حداقل درآمد یک شهروند آمریکایی در شهرهای بزرگ باید چیزی در حدود ۱۲۰ هزار دلار در سال باشد تا بتواند به راحتی زندگی کند. اضافه کنید هزینههای نگهداری سالانه ۵۰ دامین و دیگر پروژههای او را.
بالاخره بعد از نزدیک به یکماه جنجال و سروصدا در شبکههای فارسیزبان «آنور آبی» و موج شایعات و اخبار ضدو نقیض و شوخیهای نیشدار و گزنده در شبکههای اجتماعی و پیامرسان، مقامات مسئول کشور و صداوسیما هم طی یک هفته اخیر به اظهارنظر و واکنش درباره پرونده اتهامات یکی از قاریان پرداختند و ماجرا از پرده بیرون آمد و شکل رسمی و علنی بهخود گرفت.
این هم از طنزهای تلخ و ناگوار روزگار ماست که انگار در بعضی ماجراها، «واکنش منفعلانه» را به «کنش فعال» ترجیح میدهیم و به این ترتیب، باید برای پس گرفتن توپ و زمین از دستداده وارد میدان شویم. درحالیکه از ابتدا به سادگی میتوانستیم ابتکار عمل و فضای رسانهای را خودمان در اختیار داشته باشیم و با اقدامات بموقع و صحیح، جلوی گستردگی بیدلیل ابعاد اتفاق و شدت عواقبش را بگیریم.
شکی نیست که پرونده، سیر قضایی و عادی خود را طی میکند و به نقطه نهاییاش میرسد و متهم درصورت گناهکار بودن، به مجازات قانونی محکوم خواهد شد. اما فارغ از صحت و سقم این اتهام، موج سنگین و شدید و توقفناپذیر نشر اخبار تأییدنشده و (از آن بیشتر) شوخیها و طنزهای تند و تیز و گاه بیادبانه و رکیک درباره این موضوع، درخور توجه و البته نگرانی بهنظر میرسد؛ این میل و کشش فراگیر و مهارناشدنی به تحقیر و تمسخر و طعنه زدن به ماجرایی که از یک طرف در افکار عمومی «ناموسی» محسوب میشود و از طرف دیگر با «مقدسات» گره خورده است.
اینکه چرا و چطور این قشر پرتعداد از جامعه، بدون اطمینان از صحت این اتهام و بدون ذرهای تردید در آن، بدون اینکه حتی لحظهای فکر کنند که درصورت بیگناهی متهم، این حجم گسترده از انتشار رکیکترین شوخیها علیه او، چه به روز و روزگار آینده خودش و خانوادهاش و اطرافیانش خواهد آورد، به این کار دست میزنند و سرچشمه خلاقیت و مزه ریختن و شیرینزبانیشان را هم پایانی نیست.
عمق فاجعه وقتی بیشتر رخ مینماید که به یاد بیاوریم این همه قاطعیت در نشر اخبار یا طنزها در شرایطی صورت میگیرد که هنوز هیچ جرمی در دادگاه قطعی نشده و صرفا ادعاهایی مطرح شده است.
انگار در پنهانترین و سیاهترین پستوهای ذهن ما (دستکم در بخش زیادی از ما)، تمایلی مخفی اما شدید و مریض و بیرحمانه به درست بودن این اتهام وجود دارد. در هنرهای نمایشی در تحلیل «تراژدی»، میگویند قهرمان دچار «هامارتیا» (نقص و ضعف)ی است که درنهایت باعث سقوط او میشود و تراژدی را شکل میدهد و در پایان، تماشاچی را به «کاتارسیس» (احساس تطهیر و تزکیه) میرساند.
در واقع او از اینکه همچون قهرمان، دچار چنان نقصی نیست و چنان عاقبتی انتظارش را نمیکشد، خرسند میشود و لذت میبرد. انگار ما هم در این پرونده (و اصلا مواجهه با هر متهم به گناهی بزرگ)، در پی رسیدن به آن احساس کاتارسیس هستیم. دوست داریم دیگری را گناهکار بزرگ بپنداریم و از اینکه به اندازه او، خاسر و عاصی نیستیم، خرسند باشیم. روی پیشانیاش، برچسب «مرد بد» بچسبانیم و شب راحت بخوابیم که خدا را شکر که مثل او نشدیم.
اینطور وقتها، عجیب یاد سخن منتسب به حضرت مسیح(ع) موقع سنگسار مجدلیه میافتم: «هرکه گناه نکرده، سنگ بیندازد».
میخوام یک حرفی بزنم، شاید سنگین باشه، پس خواهشا مثل این فینگیلی ما، همینطوری پاتون رو بندازید رو اون پاتون و دستم به سینه و ریلکس باشید.
اگر هم مخالف این حرف هستید، خب انتقادتون رو بفرمایید.
قبلشم بگم که بگید ماشاالله
نه با خودم و حرفم نیستم، با این فینگیلیمون هستم.
اما حرف اصلی…….
خانم محترم، یه سوال دارم خدمت شما.
شما حاضر هستید که تشریف ببرید آتلیه عکاسی و یه عکس یهویی بگیرید و بیشمار ازش چاپ کنید و بعد تشریف ببرید سر چهار راه و مدرسه و دانشگاه و غیره، بعد وایسید و عکستون رو بدید دست هر مرد نامحرمی؟؟ دوست و آشنا، غریبه و ناشناس؟؟
مسلما حاضر نیستید، اصلا هم ربطی به مذهبی بودن و نبودن نداره. حتی اگه فردی هستید که براتون مهم هم نباشه جلوی نامحرم، حجابتون رعایت نشه هم حاضر به چنین کاری نیستید.
چون برای خودتون قدری شخصیت قائل هستید و حتی باهمه هم نمی پرید!!
خب، حالا زحمتتون رو کم میکنید، بجای رفتن به آتلیه و هزینه چاپ اون همه عکس، یه عکس یهویی میندازید و میزارید در صفحه شخصی تون و یا میزارید تصویر پروفایلتون.
صفحه ای که همه میتونن ببینن، تصویر رو ذخیره کنن، چه فرقی میکنه عکس توی یک کاغذ باشه توی کیف پول یا توی گالری گوشی و توی جیب.
چی؟؟ پرایوت کردید؟؟ یعنی همه فالور های شما، از محارمتون هستند؟؟ قطعا نیستند.
قدری تفکر بفرمایید.
اصلا هم سخت نیست.
به من و دیگران هم ربطی نداره، این فقط به خودتون برمیگرده.
والسلام.
ولش کنید، ناراحت و عصبانی نشید، برگردید باز عکس این پست رو ببینید و لذت ببرید.
اگر هم موافقید با حرفم، لطفا دیگران رو هم مطلع کنید و یا خودتون بگید این حرف رو، شاید تاثیری داشت در رفتارها.
توسعه دهندگان برنامه نسیم ساعاتی قبل نسخه جدید این برنامه را منتشر کردند که با تغیرات و بهبود هایی همراه بوده است ؛ در ادامه همراه بنیانا باشید
در نسخه 1.7.2 (461) برنامه ایرانی نسیم پنجره ارسال اموجی با سرعت بیشتری باز می شود . همچنین بهبودهایی در رابط کاربری انجام شده است . تغییر بزرگ تر عمومی شدن قابلیت ایجاد کانال های اطلاع رسانی همچون دیگر برنامه های پیام رسان است ؛ برای کانال ها علاوه بر بخش توضیحات و ایجاد لینک دعوت می توان یوزر یا شناسه تعیین کرد که به سهولت امر تبلیغ و اطلاع رسانی کانال های سیاسی, خبری کمک شایانی می کند
اما رابط کاربری اپلیکیشن نسیم نیز در این بروزرسانی دستخوش تغییراتی شده است. در منوی اصلی گزینه ای با عنوان از من بپرس افزوده شده است که برای سوال و پرسش از توسعه دهندگان برنامه کاربرد دارد ؛ همچنین امکان تغییر یوزر کاربری به راحتی امکان پذیر شده است . در بخش دعوت کاربران به گروه یا کانال هم با ایجاد لینک دعوت (لینک Join ) به راحتی می توان لینک را کپی یا در صفخات مجازی به اشتراک گذاشت .
اپلیکیشن نسیم یک نرم افزار پیام رسان سریع و امن است. “نسیم” روز به روز در حال پیشرفت و افزوده شدن امکانات کاربری خود است و در آینده نزدیک امکاناتی فوق العاده به این اپلیکیشن اضافه خواهد شد
برای دانلود برنامه نام «نسیم» را در کافه بازار جستجو کنید یا از سایت برنامه نسیم دانلود کنید همچنین قابل ذکر است نسخه ای از برنامه مخصوص سیستم عامل iOS نیز عرضه شده است که همراه راهنمای نصب از سایت برنامه قابل دانلود است
حتماً تا به حال فکر کردهاید که میتوانید از ظرفیت فضای مجازی برای جبران فاصلهها و دیدار دیر به دیر دوستان و خویشان استفاده کنید. چرا نه؟!
فناوریها اگر کار انسان را راحت نکنند و در خدمت او نباشند، به چه درد میخورند؟! امتداد روابط خویشاوندی یا دوستی حقیقی تا فضای مجازی، اگرچه فرصتی برای بیشتر با هم بودن و فرار از دوری است، میتواند چالشهایی را نیز در پی داشته باشد. عاقل کسی است که از این فرصت، نهایت بهره را ببرد و با آگاهی ازچالشهای پیشرو، آسیبها را به حداقل برساند.
حضور مجازی به ز غیبت حقیقی!
راستش را بگویید! چند وقت است که به دیدن خاله، عمه، عمو و دایی خود نرفتهاید یا با دوستانتان یک دورهمی کوچک ترتیب ندادهاید؟! مشغله، بُعد مسیر، ترافیک، کمبود وقت و… میتواند بهانه یا توجیه شما باشد.
به هر حال دلیل نمیشود که ماهبهماه از دوست و فامیل خود بیخبر باشید! ایجاد گروه در شبکههای اجتماعی و پیامرسان و عضویت خانوادهها یا دوستان در آنها اگر به قصد افزایش صمیمیت باشد، خیلی هم پسندیده است و خیر دنیا و آخرت را بهدنبال دارد؛
در این دورهزمانه شلوغ، شاید بتوان گفت صلهرحم مجازی بهتر از غیبت حقیقی و طولانیمدت است! در فضای مجازی میتوان آشنایان حقیقی خود را هم بهتر شناخت؛ چون ارتباط رو در رو نیست و افراد، راحتتر «خودِ واقعی» شان را به نمایش میگذارند. ضمناً شاید بتوان در همین گروههای مجازی دورهمی، از مشکل عزیزی آگاه شد و برای حل و فصلش چارهای اندیشید که خیر شما در آن است!
حضور نیمهتمام، صراحت کلام!
شاید افراد خجالت بکشند یا جرأت نکنند رو در رو حرفی را به دوست یا فامیل خود بگویند اما در فضای چت خصوصی یا گروهی آن را مینویسند. این بدترین راه برای بیان مسئله است. نخستین آتش این روش، از گور کمبودها و محدودیتهای فضای چت و متن بلند میشود که سوءتفاهمهای ناجوانمردانه و برداشتهای نادرست را افزایش میدهد.
قطعاً حرف و حس فرد در چند کاراکتر متنی خلاصه نمیشود و لحن کلام و حالت چهره، آن را کامل میکند. شما میتوانید یک حقیقت تلخ را همراه با لحن مهربانانه و لبخندی عمیق، تحویل دوستتان بدهید و تلخی کلامتان را با مهربانی و لبخند، تلطیف کنید تا زیاد نرنجد! اما در فضای چت، نه لحن مهربان شما پیداست، نه لبخند عمیقتان؛ بلکه فقط تلخی گزنده حقیقت موردنظرتان را به جان مخاطب بیپناه میریزید!
شاید فکر کنید با چند آیکن و استیکر میتوانید کمبودهای فضای مجازی را جبران کنید اما موضوع جدیتر از این حرفهاست و تلاش این برچسبها، برای انتقال کامل پیام شما، معمولاً مذبوحانه و بیفایده خواهد بود! یادتان باشد چه در فضای مجازی و چه در فضای حقیقی، هنوز و همیشه، بخش عظیمی از پیام و کلام آدمها را باید در جایی غیراز کلماتشان جستوجو کرد و این مفهوم «ارتباط غیرکلامی» است!
فضایی برای قربت، نه جسارت!
وقتی برای تجمع دوستان یا خویشان خود، یک گروه مجازی میسازید، آن را دقیقاً به چشم یک جلسه دورهمی عصرانه نگاه کنید! مراقب باشید چه مطلبی را در این جمع مطرح میکنید. درست است که در آن لحظه، در گروه مجازی، همدیگر را نمیبینید؛ اما ارتباط شما با اعضای این گروه به فضای مجازی خلاصه نمیشود و سرانجام، دیر یا زود با هم روبهرو میشوید.
مطلبی را بنویسید و منتشر کنید که بعداً باعث خجالت یا شرمندگیتان نشود. خصوصاً در گروههای خانوادگی و فامیلی که افراد از طیفهای سنی متفاوت در آن حضور دارند، مطالبی را که مناسب کمسن و سالهاست به اشتراک نگذارید و با توجه به حضور بزرگترها، در عین صمیمیت، ادب را بیش از همیشه رعایت کنید.
زیادی روشنفکربازی درنیاورید. ساختار ذهنی و بافت فکری همه آدمها شبیه به هم نیست. به عقاید و احساسات دیگران احترام بگذارید. این «دیگران»، عزیزان شما در دنیای حقیقی هستند که فعلاً بهصورت مجازی با آنها در ارتباط هستید؛ گاهی هم مهمان منزلشان میشوید و با هم ناهار میخورید!
اجازه ندهید ارتباط مجازی با خویشان و دوستان، هنگام کدورت، شما را نسبت به آنها جسور کند و اصطلاحاً روی شما به روی هم باز شود! در غیراینصورت، کشاندن روابط حقیقی به فضای مجازی، نهتنها به خدمت گرفتن ابزارهای تکنولوژیک برای افزایش کیفیت روابط دوستانه و خویشاوندی محسوب نمیشود که حتی ممکن است از همگسیختگی روابط و دور شدن انسانها از همدیگر در فضای حقیقی را نیز رقم بزند.
بستری برای عقدهگشایی؟!
وقتی کسی در یک گروه مجازی خویشاوندی یا دوستی، به دیگری توهین میکند یا حرف ناجوری به او میزند، تمام اعضای گروه میتوانند آن را بخوانند؛ یعنی در یک لحظه، شخصیت طرف مقابل را در حضور عده زیادی خرد میکند و خوب است از ابتدا بدانید راه برگشتی وجود ندارد! چون اغلب نمیتوان گروه یا حداقل آن پیام دردسرساز را حذف کرد. پس مراقب کلماتتان باشید و بدانید که در زندگی پرمشغله و پردغدغه امروز، بیشتر آدمها علاقهای به درگیر شدن در مسائل و کدورتهای شخصی دیگران (که گاهی حتی نمیشود دلیل درست و درمانی برایش پیدا کرد) ندارند. پس دیگران را درگیر مسائلی که برایشان آموزه یا فایدهای ندارد، نکنید.
ضمن اینکه وقتی کسی در گروههای خانوادگی یا دوستی به گلایه و بیان مشکلات شخصیاش با فرد دیگری میپردازد، جسارتا شبیه کسانی میشود که وسط خیابان، دعوا راه میاندازند و معرکه میگیرند و عدهای ناباورانه به تماشا میایستند اما نمیدانند دخالت کنند یا نه؟! بنابراین سعی کنید چالشهایتان را با دیگران، رو در رو و در فضای صلح و آرامش حل کنید، نه در فضای مجازی و نه خصوصاً در فضای مجازی گروهی!
بمانیم، اما چگونه؟!
خیالتان نیمهراحت! بحث کردن و سعی بر قانع کردن دیگری در فضای چت، اگر ضرر نداشته باشد و باعث سوءتفاهم و کدورت نشود، معمولاً فایده چندانی هم ندارد؛ نه اینکه کاملاً بیفایده باشد! اما فایده چندانی ندارد! جایی که نیاز به روشنگری هست، سکوت نکنید؛ اما بحث بیخود را کنار بگذارید. قبل از اینکه در مورد مطلبی با اعضای گروه وارد بحث شوید، در مورد صحت و سقم آن جستوجوی کوتاهی کنید.
همین کار ساده، مانع بروز خیلی از وقتکشیها و بحثها و بهدنبالش کدورتها میشود. بین روشنگری بهموقع و بحث بیفایده مرز باریکی هست که تشخیصش سخت نیست. امامهادی (ع) میفرمایند: «مجادله کردن، دوستی را از بین میبرد و پیوند استوار را از هم میگسلد. کمترین چیزی که در مجادله هست، چیرهجویی است و چیرهجویی، خود، عامل اصلی قطع رابطه است».
نکته دقیقاً همینجاست! مراقب باشید بحث و روشنگری، تبدیل به مجادله، کدورت پراکنی و تلاش برای چیرگی بر مخاطب نشود. مراقبت از روابط خانوادگی و حفظ دوستان، از پیروزی ظاهری در این بحثها بسیار مهمتر و ارزشمندتر است. پس هر جا دیدید کار دارد خراب میشود، قبل از نزدیک شدن به جاهای باریک، صلوات بفرستید و بحث را عوض کنید! به هر حال، باید اولویتها را شناخت؛ اختلاف سلیقه سیاسی، مذهبی، فرهنگی و… نباید روابط خویشاوندی و دوستی را در فضای مجازی، دچار تلاطم و خدایناکرده، بحران کند. حیف است آدمهایی را که در فضای حقیقی به آنها تعلقخاطر داریم، در فضای مجازی برنجانیم و از خود برانیم!
رسانهای شدن تصاویر اینستاگرام قاتل چه پیامی برای مدیران دارد؟
صفحه مجازی قاتل ستایش، مهر تأییدی بر یادداشت رجانیوز/ خون و سکس، دو فاکتور اصلی شخصیتی قاتل 17ساله/ انعکاس تأثیر ماهواره و اینترنت آزاد را در عکس های اینستاگرام شخصیت اول تراژدی ببینید
با نگاهی بر حسابهایی که وی دنبال میکند (فالوئینگ) مشخص میشود سرمنشاء این شهوت و خشونت چگونه از مسیر اینترنت آزاد به دست هر نوجوانی میرسد. بخش قابلتوجهی از صدها حساب اینستاگرامی که از سوی قاتل ستایش دنبال میشد، مربوط است به مدلها و مانکنهای اروپایی و آمریکایی، بازیگران و خوانندههای خارجی و برخی بدکارهها که در شبکههای مجازی صفحات رسمی دارند و تصاویر برهنه و محرک خود را به رخ کاربران دیگر میکشند!
رسانهای شدن عکس های اینستاگرام قاتل ستایش اما مهری تأییدی بر مطلب رجانیوز بود؛ این که دسترسی آزاد کودکان و نوجوانان به ماهواره و محتوای اینترنتی فاسد، اعم از سایتهای پورن، شبکههای اجتماعی، دنیای بیپایان یوتیوب و… یکی از عوامل اصلی بروز جرم و جنایت اینچنینی در سنین پایین –حتی پیش از سن قانونی- است.
[box type=”warning” align=”” class=”” width=””]
بررسی اجمالی عکس های اینستاگرام شخصیت اول تراژدی ستایش نشان میدهد دو محور سکس (شهوت) و خون (خشونت) زیربنای اغلب تصاویری است که در این حساب وجود دارد؛ دو محوری که در فاجعه غمانگیز ستایش بسیار پررنگ بودند و البته برای نوجوان 17ساله انباشت چنین حجم از خشونت و شهوت بسیار حیرتآور است، مگر آن که با محتوای فاسد «اینترنت آزاد» و «ماهواره» تغذیه شود.
[/box]
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
با نگاهی بر حسابهایی که وی دنبال میکند (فالوئینگ) مشخص میشود سرمنشاء این شهوت و خشونت چگونه از مسیر اینترنت آزاد به دست هر نوجوانی میرسد.
بخش قابلتوجهی از 1100 حساب اینستاگرامی که از سوی قاتل ستایش دنبال میشد، مربوط است به مدلها و مانکنهای اروپایی و آمریکایی، بازیگران و خوانندههای خارجی و برخی بدکارهها که در شبکههای مجازی صفحات رسمی دارند و تصاویر برهنه و محرک خود را به رخ کاربران دیگر میکشند! ماحصل امر آن است که نوجوانی که هنوز به سن قانونی و بلکه به سن بلوغ نرسیده، با دسترسی کامل به آرشیو غنیای از تصاویر مفسدهآور، به مسیر گناههای فردی و جرمهای اجتماعی کشیده خواهد شد.
[/box]
ممکن است این سؤال پیش بیاید که قبلاً که چنین ابزارهایی نظیر اینترنت، تبلت و گوشی با سیستم عامل اندروید وجود نداشت هم جنایات فجیعی از این قبیل به وقوع میپیوست و اشخاصی همچون خفاش شب و اصغر قاتل هم در تاریخ این کشور وجود داشتند.
نکته ماجرا در آن است که این افراد هیچ کدام در سنین کودکی و نوجوانی دست به جنایات فجیع خود نزدند و در واقع در شرایطی بودند که نسبت به جرم خود شناخت داشتند. این که نوجوانی با 16 و خردهای سال سن که به طور طبیعی باید در حال آمادگی برای کنکور باشد، مرتکب چنین قتل فجیعی شود (که حتی با جنایات اصغر قاتل و خفاش شب هم قابلقیاس نیست) بیانگر آن است که درک و فهم او از محتوایی تأمین شده که در فضای مجازی وجود دارد و باز گذاشتن بدون چارچوب این فضا معادل است با افزایش احتمال تکرار «تراژدی ستایش»!
علاوه بر این، باید توجه داشت که در پدیدههای اجتماعی از این قبیل، شرایط «مطلق» یا به عبارت دیگر «صفر و صد» حاکم نیست. نه بدون اینترنت آزاد و ماهواره، آمار تجاوز و شکنجه و قتل در نوجوانان به صفر میرسد و نه با وجود این ابزارها، آمار جرم و جنایت نوجوانها صد میشود. بلکه این دو با هم رابطه مستقیم و شدیداً تأثیرگذاری و تأثیرپذیری دارند.
البته همان طور که گفته شده بود دسترسی کودکان و نوجوانان به محتوای فاسد ماهواره و اینترنت آزاد، تنها عامل جرمهایی همچون ضایعه ستایش نیست، بلکه یکی از عوامل آن است که البته اهمیت زیادی هم دارد. عواملی نظیر میزان پایبندی شخص به دین و مسائل اخلاقی و تربیت خانوادگی فرد هم در بروز تجاوز، قتل و جنایت در سنین نوجوانی تأثیر بهسزایی دارد، اما هیچ کدام از این عوامل باعث نمیشود آثار سوء و فوقالعاده خطرناک دسترسی بیقید و بند نوجوانان به اینترنت و ماهواره از بین برود.
وقتی برای مصارف انتخاباتی، چشم بر رشد قارچی کانالهای پورن تلگرام بسته شد؛
آقایان وزارت ارتباطات! مسئول مستقیم تراژدی « ستایش قریشی » شما هستید/ آن روزی که به اسم «اینترنت آزاد» و برای مصارف انتخاباتی چشم بر کانالهای مستهجن تلگرام بسته شد؛ باید منتظر این روزها مینشستیم!/
قطعاً رئیس جمهور، وزیر ارتباطات و وزیر اطلاعات در مساله کشته شدن نونهال 6 ساله – آن هم با این صورت فجیع – سهل انگاری کردهاند؛ چرا که وقتی دسترسی به اینترنت آزاد و کانالهای پورن و … را به دلیل استفادههای انتخاباتی آزاد میگذارند و هر کودک نابالغی میتواند به سهولتِ خریدن یک سیم کارت پنج هزار تومانی، به آنها دسترسی داشته باشد، نتیجه قطعاً همین تراژدی تلخی است که این روزها شاهد آن هستیم.
همان روزی که آقای رئیسجمهور در حال سخنرانی بود و از اعتماد به جوانان در زمینه استفاده از اینترنت و لزوم رفع محدودیتها و فیلترینگ در این زمینه صحبت میکرد، یک نوجوان 15-16 ساله یک گوشی اندرویدی خرید و «تلگرام» را روی آن نصب کرد و به دریای کانالهای مستهجن افتاد؛ دریایی که حالا به رنگ سرخ درآمده؛ سرخی خونِ « ستایش قریشی .»
دختری شش ساله پس از تجاوز، کشته شده و جنازهاش با اسید سوزانده شده است. این تراژدی هولناک زمانی تبدیل به یک کابوس فراموش نشدنی میشود که بدانیم که همه این اقدامات توسط یک نوجوان صورت گرفته است؛ آن هم در منطقه محرومی مانند جنوب تهران و شهرستان ورامین. ریشه این جنایت را در کجا باید یافت؟ شاید بد نباشد دو سه سالی به عقب بازگردیم.
از ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم، بسیاری از کارشناسان نسبت به بیتوجهی مقامات ارشد دولت درباره مساله اینترنت و کنترل مجاری غیراخلاقی آن هشدار دادند؛ هشدارهایی که البته همگی با پاسخ تند حسن روحانی روبرو شد.
به عنوان مثال، رئیسجمهور در یکی از سخنرانیهای خود با انتقاد از فیلترینگ اینترنت و با بیان اینکه چرا به جوانانمان اعتماد نمیکنیم، اظهار داشت: «در سالهای اول انقلاب دغدغه ما این بود مبادا یک دستگاه ویدئویی وارد کشور شود و این که چگونه ایمان و هویت جوانان را حفظ کرد؛ دیدیم ویدئو آمد و وارد خانهها هم شد اما در ایمان جوانان اثری نگذاشت بلکه حضور آنها در مساجد و محافل و راهپیماییهای انقلابی بیشتر شد و در جبههها نیز افتخار آفریدند… امروز ظاهراً قصه دیگری به پا شده و آن اینکه با اینترنت و جوان کاربر و ایمیل و موبایل چه کنیم؟ من به همه دوستان عرض میکنم به جوانانمان اعتماد کنیم؛ جوانان ما با فطرت پاک هستند و ایرانشان را با همه وجود دوست دارند و به اسلام خاندان ائمه واهل بیت عشق میورزند. حال اگر در گوشهای روزی خطایی شود، میشود آن را باز گرداند.»
و حالا خانواده ستایش قریشی ، دختر معصوم شش ساله از رئیسجمهور میخواهند که این خطا را به عقب بازگرداند تا آنها دوباره بتوانند خندههای شیرین دخترشان را تماشا کنند.
ای کاش آن روزی که آقای رئیسجمهور به کنایه گفت «ما حق ارتباط با شبکه اطلاعات جهانی به عنوان یک حق شهروندی را در کشورمان به رسمیت میشناسیم و امروز سواد به معنای ورود آسان به جامعه بزرگ اطلاعاتی و اینترنت است»، یکی از مشاوران ایشان به وی گوشزد میکرد که 25 درصد از محتوای این جامعه بزرگ اطلاعاتی، تولیدات مطلق پورن و سکس است. بنا برگزارش سایت Covenanteyes به عنوان مرجع مانیتورینگ اینترنت، در سال 2002 میلادی نزدیک به 11300 فیلم پورن ساخته شده است؛ درحالیکه محصولات تولیدی هالیوود تنها 470 فیلم بوده است. (اینجا)
کاش آقای رئیسجمهور میدانست که تلگرام حالا دیگر فقط یک پیغامرسان ساده نیست؛ در نظر داشته باشید نوع استفاده و کاربری شما از این نرمافزار، تعیینکننده لحظه آشناییتان با این کاربریهای مخفی خواهد بود. مثلاً اگر اهل پیوستن به کانالهای جدی خبری هستید یا اگر به گروههای شعر و ادب و سینما پیوستهاید، زمان درازی صرف میشود تا کانالهای مستهجن شما را بهعنوان یک کاربر پیدا کنند اما اگر در گروههای جوکهای غیراخلاقی عضویت دارید یا به کانالهای فشن و دختران امروز پیوستهاید، این زمان ممکن است به یک روز تقلیل پیدا کند.
شیوه عضوگیری کانالهای مستهجن تلگرام استفاده از امکان گروههای تلگرامی است؛ هر گروهی که امکان تبلیغ لینک این کانالهای مستهجن را داشته باشد، هر شب پر میشود از عکسها و لینکهایی که با لمسکردنشان، شما را به دنیای خود فرامیخوانند.
اگر در فیسبوک یک پست یا عکس غیراخلاقی منتشر کنید، میتوان با گزارشکردن صفحه شما به مدیریت فیسبوک، خواهان حذف پست یا بلاککردن صفحه شما شد، اما تلگرام مثل یک فرستنده عمل میکند که گیرنده روی محتوای آن نظارتی نمیتواند داشته باشد.
[box type=”warning” align=”” class=”” width=””]
البته محتوای غیراخلاقی، تنها مشکل اینترنت نیست؛ بلکه انتشار محتوای ضد دینی و ضد عقاید مذهبی هم یکی دیگر از کارکردهای اصلی فضای مجازی است که زمینه را برای سست شدن باورهای اعتقادی جوانان فراهم میکند و نهایتاً نوجوانان و جوانان در اثر محرکهای جنسی در اینترنت و به دلیل عدم توانایی در پاسخگویی صحیح به آن، مرتکب جنایاتی نظیر ماجرای ستایش میشوند.
[/box]
قطعاً رئیس جمهور، وزیر ارتباطات و وزیر اطلاعات در مساله کشته شدن نونهال 6 ساله – آن هم با این صورت فجیع – سهل انگاری کردهاند؛ چرا که وقتی دسترسی به اینترنت آزاد و کانالهای پورن و … را به دلیل استفادههای انتخاباتی آزاد میگذارند و هر کودک نابالغی میتواند به سهولتِ خریدن یک سیم کارت پنج هزار تومانی، به آنها دسترسی داشته باشد، نتیجه قطعاً همین تراژدی تلخی است که این روزها شاهد آن هستیم.
متاسفانه باید اذعان کرد که با ادامه این وضعیت، ستایش تنها قربانی پمپاژ شبانهروزی محتوای غیراخلاقی و ضداعتقادی نخواهد بود و این، آغاز مسیری است که کشورهای غربی تا انتهای آن رفتند و حالا قرار است با شعارهای شبهروشنفکری و وعدههای انتخاباتی بر سر ما نیز بیاید.
آقای رئیسجمهور باید بداند که آزادی اینترنت یعنی یکی از محوریترین سؤالات مردم از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در میتینگهای تبلیغاتی، برنامه آنها برای جلوگیری از موج وحشتناک تجاوز به دختران در دانشگاههای این کشور است. (اینجا)
به گزارش بنیانا به نقل از زومیت ؛ اپلیکیشن بیسفون ، یک پیام رسان ایرانی است که همه اصول طراحی و توسعه یک اپلیکیشن خوب را رعایت کرده و در سطح استانداردهای جهانی ساخته شده است. چیزی که بیسفون را از نمونههای خارجی متمایز میکند، استیکرهای بسیار جذاب و بومی آن است.
اکثر ما روی تلفن هوشمند خود حداقل یک اپلیکیشن پیامرسان اینترنتی داریم که با استفاده از آن با دوستان خود چت میکنیم، با آنها مکالمه کرده و حتی عکس و ویدیو به اشتراک میگذاریم.
این اپلیکیشنها ابزارهایی برای چت و گفتگو با دوستان هستند، ولی در کشور ما به دلیل محدودیتهایی که بر روی شبکههای اجتماعی بزرگ اعمال شده، کاربران سعی میکنند با تشکیل گروههای مکالمه جای خالی شبکههای اجتماعی را در اپلیکیشنهای پیام رسان پر کنند. حتی برخی از این اپلیکیشنها امکاناتی اجتماعیتر را ارائه دادهاند تا بتوانند تا حدی جای شبکههای اجتماعی را بگیرند.
کلمه Google امروز در بسیاری از زبانها دیگر به عنوان یک فعل به معنای «جستجوی اینترنتی» شناخته میشود و حتی در فیلمهای هالیوودی نیز از جملاتی چون «Let’s Google It» استفاده میشود! با فراگیر شدن پیامرسانی چون وایبر در کشور ما نیز مشاهده میکنیم که کلمه «وایبر» به عنوان یک فعل استفاده میشود: «عکسها را بعدا برایم وایبر کن!». وقتی نام یک سرویس یا یک اپلیکیشن وارد فرهنگ زبانی یک جامعه میشود، بدین معنا است که این اپلیکیشن تا چه حد در نفوذ در فرهنگ جامعه جدی و خطرناک بوده .
در کشور ما اپلیکیشن پیام رسان وایبر را نه تنها از منظر فناوری و قدرت شبکههای اجتماعی، بلکه به عنوان یک پدیده اجتماعی از زاویه دید علوم اجتماعی نیز میتوان مورد بررسی قرار داد.
ایرانیها نشان دادهاند که عاشق اپلیکیشنهای پیامرسان هستند و از گفتگو با دوستان و جُک و سرگرمی و جملات آموزشی تا عکس و کلیپ خندهدار را از طریق این اپلیکیشنها به اشتراک میگذارند.
اصلا هدف بسیاری از کاربران از خرید تلفن هوشمند این است که روی آن پیام رسان را نصب کنند تا با دوستانشان گپ بزنند.
اما در بین این اپلیکیشنهای پیامرسان بد نیست نگاهی هم به برخی نمونههای ایرانی بیاندازید. یکی از این اپلیکیشنها بیسفون نام دارد. بیسفون یک پیامرسان بسیار جذاب و پیشرفته است که به دور از اغراق میتواند تنه به تنه نمونههای خارجی زده و با آنها رقابت کند.
ساختار رابط کاربری اپلیکیشن بیسفون تفاوت خاصی با نمونههای خارجی ندارد ولی از نظر طراحی با یک اپلیکیشن زیبا و مدرن روبرو هستیم که بر پایه اصول طراحی UI توسعه داده شده است.
اپلیکیشن سه برگه اصلی دارد؛ در برگه اول لیست مخاطبینی که بیسفون را روی تلفن خود دارند میبینیم، در برگه دوم لیست پیامها و در برگه سوم لیست گروههایی که در آنها عضو هستید را مشاهده خواهید کرد. شما با کشیدن انگشت روی صفحه میتوانید بین این برگهها حرکت کنید.
چت کردن با این اپلیکیشن بسیار راحت و لذتبخش است. علاوه بر پیام متنی، شما میتوانید تصویر یا ویدیو را نیز از طریق این اپلیکیشن ارسال کنید.
همچنین امکان اشتراکگذاری موقعیت مکانیتان نیز وجود دارد که در مواقع اضطرار میتواند یاریگر شما باشد تا گم نشوید! قابلیت جذاب دیگری که این اپلیکیشن دارد، امکان مکالمه صوتی به صورت واکی تاکی است. یعنی شما با نگه داشتن یک دکمه صحبت کرده و فایل صوتی ضبط شده برای دوستتان ارسال میشود؛ چیزی شبیه به دستگاه بیسیم نظامی.
بسیاری از این قابلیتها در اپلیکیشنهای پیامرسان دیگر نیز وجود دارند، اما چیزی که بیسفون را به عنوان یک اپلیکیشن بومی از سایر رقبا متفاوت میکند، استیکرهای آن است.
اصلیترین منبع درآمد اپلیکیشنهای پیامران فروش استیکرهای متنوع در داخل اپلیکیشن است. استیکرهایی که برای بیسفون طراحی شده آنقدر زیبا و بامزه هستند که قطعا با مشاهده آنها بسیاری از استیکرهای وایبر و لاین را فراموش میکنید و این دقیقا همان موضوعی است که من را مجبور کرد که بیسفون را از روی تلفن خودم پاک نکنم!
مهمترین ایرادی که اپلیکیشنهای ایرانی داشتند، این بود که بسیاری از آنها علیرغم دقت در طراحی رابط کاربری و توجه به امکانات متنوع به مسایل بومی برای ایجاد وفاداری در کاربر توجهی نداشتند.
استیکرهای این اپلیکیشن بومی شدهاند و احتمالا برای ما ایرانیان بسیار جذابتر از نمونههای خارجی خواهند بود. در واقع من دلیلی نمیبینم وقتی اپلیکیشن همهگیری چون وایبر با همه امکاناتش وجود دارد، اپلیکیشن بیسفون را که همان امکانات مشابه را ارائه میدهد نصب کنم، اما با وجود استیکرهای بسیار جذاب بیسفون، دوست دارم این پیام رسان را هم روی تلفن خود داشته باشم و حتی برای خرید استیکرهای آن پول خرج کنم.
بیسسفون یک پیامرسان است. یک پیام رسان ساده با تمام آن امکاناتی که از پیش میشناختیم. آنچه این اپلیکیشن را از رقبای خارجی مجزا میکند، استیکرها بسیار جذاب آن است که برای بسیاری از ما ایرانیان جذابیتهای خاصی دارند.
از طرفی این اپلیکیشن خوب و زیبا برای دو پلتفرم اندروید و iOS طراحی شده است و مختص به یک پلتفرم خاص نیست. شاید انتظار زیادی نباشد اگر بخواهیم بیسفون اندروید در نسخه بعدی از اصول طراحی متریال پیروی کند. بیسفون را امتحان کنید؛ توصیه میکنم که حتما به استیکرهای آن نگاهی بیندازید.
[box type=”note” align=”” class=”” width=””]
تغییرات جدید در نسخه ۱.۹.۳:
– کپی همزمان چند پیام
– تنظیمات کلی اعلانها
– رفع اشکالات جزيی
تغییرات جدید در نسخه ۱.۹.۲:
– پشتیبانی از اندروید ۶
– بهبود واسط کاربری
– رفع اشکالات جزيی
تغییرات جدید در نسخه ۱.۹.۱:
– بهبود پایداری و رفع اشکالات
تغییرات جدید در نسخه ۱.۹.۰:
– امکان پاسخ دادن (Reply) به پیغامها
تغییرات جدید در نسخه ۱.۸:
– با سرویس تماس خارج از شبکه بیسفون، به هر نقطهای از ایران، از طریق این سرویس تماس رایگان بگیرید.
با تمام خطوط ثابت و همراه میتوانید تماس بگیرید، حتی اگر عضو بیسفون نباشند.
همچنین کاربران بیسفون در هر جای دنیا میتوانند با داخل ایران (تلفنهای ثابت و همراه) به صورت رایگان تماس برقرار نمایند.
باشگاه کاربران شبکه اجتماعی تبیان با انتشار اطلاعیه ربات هوشمند تلگرامی این شبکه را رونمایی کرد. در ادامه این نوشته از بنیانا متن این گزارش را می خوانیم
استفاده گسترده و روبه رشد نرم افزارهای پیامرسان و ارتباطی، به خصوص از طریق تلفن همراه، شبکه اجتماعی تبیان را بر آن داشته است تا امکانی بینظیر را برای کاربران یکی از پرمخاطبترین این برنامهها اختصاص دهد.
هم اکنون نرمافزار پیامرسان تلگرام ، از طریق یک ربات هوشمند، به شبکه اجتماعی تبیان متصل شده است و کاربران شبکه اجتماعی با استفاده از این ربات میتوانند مطالب خود را به سهولت در شبکه اجتماعی تبیان منتشر کنند.
[box type=”success” align=”” class=”” width=””]
برخی از ویژگی های ربات شبکه اجتماعی، به این شرح است:
– استفاده سریع و آسان.
– کاهش زمان مورد نیاز برای انتشار محتوا.
– فعال سازی امن و مطمئن؛ از طریق ارسال پیامک فعالسازی برای شماره تلفن همراه تعیین شده کاربر در فرم عضویت.
– امکان غیرفعال کردن اتصال تلگرام به شبکه اجتماعی در هر زمان.
– امکان انتشار مطالب متنوع شامل متن، عکس، صوت و فیلم.
– امکان انتخاب صفحات و گروههای مرتبط با کاربر برای تعیین مقصد انتشار مطالب.
– ارسال پیام تایید، پس از ثبت شدن مطلب در شبکه اجتماعی تبیان.
– پس از دریافت پیام “نام کاربری خود را وارد نمایید”، شناسه کاربری (username) مورد نظر در سایت تبیان را برای ربات شبکه اجتماعی ارسال نمایید.
– پس از چند لحظه، برای شماره تلفن ثبت شده در فرم عضویت کاربر، یک پیامک حاوی کد فعالسازی ارسال میشود. (بخشی از شماره تلفن درج شده در فرم عضویت نیز به کاربر نمایش داده میشود) در صورتی که پیامک فعالسازی را دریافت نکردید، بر روی گزینه “ارسال مجدد کد” کلیک کنید تا مجددا پیامک برای شما ارسال شود.
– پس از ارسال کد فعالسازی برای ربات شبکه اجتماعی، پیامی مبنی بر تایید موفقیتآمیز عضویت دریافت خواهید کرد و از این پس، هر مطلبی را که برای این ربات در تلگرام ارسال نمایید، در صفحه شما در شبکه اجتماعی تبیان منتشر خواهد شد.
– برای “تغییر صفحه” و یا “تغییر نام کاربری” نیز از منوی مربوطه در ربات تلگرام استفاده نمایید.
……
برای برقراری ارتباط با مدیران فنی شبکه اجتماعی تبیان و مشاهده متن اصلی خبر به این لینک مراجعه کنید
[button color=”orange” size=”big” link=”http://c.bonyana.com/tebyannet” icon=”fa-tag” target=”true”] صفحه تایید شده بنیانا در شبکه تبیان [/button]
“من میرم که از خدا بترسم!!”، ” بازم خدا رو شکر که الحمدلله وگرنه والا به خدا”، “با تسبیح بزنم تو چشت”، پیامکهایی که میکوشد در پوشش طنز اعتقادات مردم را به بازی بگیرد.
[/box]
“من میرم که از خدا بترسم”، ” بازم خدا رو شکر که الحمدلله وگرنه والا به خدا”، “یا ابررررررفرز!!”، “با تسبیح بزنم تو چشت”، ” من برم عضو هیأت بشم” و …، جملات شادی آفرین این روزها که تنها گوشهای از لطایف و جوکهای خنده آورمان را شامل می شود. تا حدی که برخیها فکر میکنند اگر این استیکرها و جملات انتهای پیامهای در حال رد و بدل شدن نباشد، جوک دیگر جوک نیست!
فارغ از جنبه طنز آمیز این جملات؛ اما نکته مهمی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد و آن هم اینکه خنده و شادی اگرچه در اسلام و حتی علومی همچون روانشناسی همواره مورد تاکید است؛ اما خندیدن به چه قیمت؟!
حضور در شبکه های اجتماعی باعث شده که تا اگر دغدغه های روزانه ما اجازه رفت و آمد و دید و بازدید با دوستان و آشنایان و اقوام را از ما گرفته؛ اما همینها ابزاری باشند که دستکم هر چند وقت یک بار با ارسال متن و تصویری از حال هم با خبر شویم.
ارتباط کم هزینه، تماس دائم، سرعت انتقال پیام، قابلیت ارسال عکس و فیلم همه و همه مزایایی است که میتوان برای انواع شبکههای اجتماعی برشمرد، اما آن یک دقیقه وقتی که برای مرور پیامهای دریافتی تلف میشود، قابل مقایسه با زمانی که مشغول کپی و انتشار جوک ها و لطایف شیرین و خنده دار میشود؛ نیست، خندیدنی که به قیمت مسخره کردن اعتقادات است.
این روزها دامنه روحیه “طنز سخیف” به تمام مسائل اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و علمی و اعتقادات و مقدسات هم کشیده شده است. «ماشین نوشتهها»یی که برای نشان دادن ابراز انزجار از سپاه یزید در قالب فحش و ناسزا در جامعه همه گیر می شود، اقدامی که اگر چه برای محکوم کردن اقدام جنایتکارانه است اما در واقع با بیان جملات طنز نه تنها شباهتی به ابراز نفرت و انزجار ندارد که حتی نشان دهنده حب به اهل بیت هم نیست و تنها میتوان این تعریف را از این دست اقدامات داشت که رفتاری ناهنجار برای خودنمایی و خاص جلوه دادن است. اقدامی که با غفلت ترویج کنندگان این رفتارها، تنها بداخلاقی، پرخاشگری، سخره گرفتن اعتقادات و … در جامعه عادی سازی میشود.
این اقدامات آن جا آغاز شد که که اوایل جملاتی به صورت نکات آموزنده از دکتر شریعتی، انیشتن، چارلی چاپلین، کوروش کبیر، شهید چمران، شهید مطهری و بسیاری بزرگان و مشاهیر آورده می شد، و کار به جایی رسید که اباطیل بسیاری به نام بزرگان تحریف شد.
اقبال مخاطبان به این جملات طنزآمیز سبب شد تا سازندگان و تولیدکنندگان این جملات پای را فراتر نهاده و اعتقادات را هم یکی در میان بین پیام های تولیدی خود منتشر کردند و مخاطب غافل از محتوای پیام اگر چه خنده تلخی کرده و از انتشار آن ممانعت ورزیده اما به مرور زمان مخاطب نسبت به این پیامها بیتفاوت شده است.
عادی سازی مردم در برابر این دست پیام ها را میتوان در قالب یک آزمایش علمی به نام قورباغه آرامپز تعریف کرد.
«قورباغهٔ آرام پز» نوعی آزمایش روانشناسی است که طی آن محقق با علم به اینکه قورباغه دوزیست بوده و سلولهای بدنش به آب داغ حساس است برای اینکه بتواند به نتیجه دلخواه برسد قورباغه را در شرایطی عادی در ظرفی قرار میدهد و سپس آرام آرام دما را بالا می برد از همین رو قورباغه تفاوت دما را احساس نمی کند بنابراین متعاقب ان واکنشی هم نشان نمی دهد در نهایت وقتی دمای آب بیش از اندازه گرم می شود تا انجام واکنش به دلیل دمای زیاد آب فلج شده و نمی تواند جان خود را نجات دهد.
بسیاری از آزمایشاتی که دانشمندان و اندیشمندان انجام میدهند قبل از انکه روی انسان انجام دهند روی جانوران پیاده می کنند تا شبیه ترین پاسخ را دریافت کنند. در مسئله شبکه های اجتماعی نیز این فلج کردن و بی حس کردن افکار و توانمندی ها نیز در دستور کار سازندگان و تولیدکنندگان محتواها بسیار کاربرد دارد.
زیر سوال بردن اعتقادات و ترویج مسائل غیراخلاقی یا به بیان بهتر مسائل غیر عرفی در جامعه اگر به صورت ناگهانی و صریح باشد قطعاً با تقابل و مخالفت مردم مواجه میشود اما دشمنان این مردم با برنامهریزی بلند مدت انحراف از اخلاق، ارزش ها و مسائل دینی و مسائلی از این قبیل که جوامع روی آن حساسیت دارند در دستور کار خود قرار می دهند و در نهایت وقتی جوامع به خود می ایند که بسیار دیر شده است.
تجربه آندلس
یکی از رخدادهای دردناک تاریخ اسلام وسرزمین های اسلامی، سقوط اندلس واخراج مسلمانان از آن سرزمین و مهاجرت اجباری ساکنان این دیار به دیگر کشورهای اسلامی است.
اندلس یا اسپانیای امروزی در جنوب غربی قاره اروپا قرار داشت. در قرن اول هجری در پی فتح آفریقا توسط مسلمانان، فرماندهان در صدد برآمدند تا افراد بیشتری را به اسلام دعوت نمایند؛ لذا متوجه اندلس شدند. مردم اندلس نیز از آنجا که از ظلم و جور پادشاهان خویش به ستوه آمده بودند، به مسلمانان که دارای عقایدی بسیار متعالی بودند روی خوش نشان داده و در برابرشان چندان مقاومتی نکردند. امنیت، زندگی مسالمت آمیز، علم دوستی، ثمره حکومت مسلمانان بر اندلس بود که همین عوامل باعث ایجاد تمدنی بزرگ در آنجا گردید که هشتصد سال دوام آورد.
در موضوع سقوط اندلس که کشوری مسلمان در قلب اروپا بود دلایل زیادی مطرح است، اما در کتاب تاریخ تحلیلی دکتر محمدرضا شهیدی در بیان علل داخلی سقوط اندلس آمده: «عدم توجه عمومی به احکام الهی و دوری از آموزه های دینی و اسلامی، اختلاط بیش از اندازه مسلمانان با غیر مسلمانان و ازدواج گسترده با دختران مسیحی و دوری از معارف اسلامی و تسامح بیش از اندازه و وادادگی در برابر پیروان دیگر ادیان، را نیز می توان از مهمترین از عوامل داخلی دیگر در سقوط اندلس دانست.»
سقوط اندلس واقعه ای تاریخی بسیار تلخی است که علت اصلی وقوع آن، اختلاف میان مسلمانان و دوری از آموزه های اسلامی توسط مسلمانان از یک سو و یکپارچگی اروپائیان برای دستیابی به یک هدف مشترک، ارزیابی میشود.
با توجه به مصادیق فراوان تاریخی در طمع دشمنان به داشته های مسلمانان، میتوان گفت اهداف مورد نیاز دشمنان در ایجاد اختلاف و بی تفاوتی به اهداف، آرمان ها و ارزش های سرزمین های اسلامی تامین می شود و در نهایت این مردم و داشته های مادی و معنوی آن هاست که قربانی زیاده خواهی دشمنان می شود از همین رو نمی توانیم خود را در انتقال همین تک پیام های به ظاهر بی خطر و خنده دار مسئول ندانیم و بی تفاوت باشیم.