از این پس در این مجموعه از مطالب به بررسی و انتشار «روایت حضرت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » می پردازیم . انتشار تصاویر و فیلم های مربوط به وقایع مهم تاریخ ایران و جهان و همچنین برگ هایی از زندگی نامه امام خامنه ای محتوای این مجموعه مطالب را تشکیل می دهد . شما می توانید با پیگیری برچسب « روایت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » مطالب رو دنبال کنید و بخوانید
[/box]
بسیج؛ یک پدیده بیسابقه
۵ آذر ۱۳۵۸: تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان امام خمینی (قدس سره)
بیانات رهبر انقلاب:
«بسیج مستضعفین که امام آن را بنیاد کرد، سرتاپا روح بود، معنویت بود و جان بود. اتفاق افتاد که آغاز ولادت بسیج به شروع جنگ تحمیلی که هشت سال این ملت را به دفاع مشغول کرد، نزدیک شد.
بنابراین بسیج از اوائل ولادت خود، وارد میدان نبرد شد؛ آن هم نبردی سخت؛ نبردی که یک طرف آن همهی قدرتهای بزرگ جهانی پشت سر رژیم متجاوز صدام بودند، یک طرف ملت ایران بود و نیروهای مسلح ایران.
در چنین جنگی بسیج وارد شد. ورود بسیج در این جنگ موجب شد که صحنهی جنگ در مقابل چشم حیرتزدهی همهی مردم دنیا به سود معنویت -که با دست خالی همراه بود، اما سرشار ازایمان بود – رقم بخورد و همهی دنیا در برابر چشم خود ببینند که چطور جوان ایرانی با سرمایهی ایمان، با تکیهی بر خدا، با اعتمادبهنفس وارد میدان نبرد میشود، پیچیدهترین تاکتیکهای جنگی را طراحی میکند و معجزهای مثل فتح المبین و بیتالمقدس در مقابل چشم دنیا میگذارد…
این معنویت، این تکیهی به نیروهای معنوی و ایمانی، این اعتماد به نفس، این شجاعت، این حقیر شدن همهی جلوههای ظاهر زندگی مادی، حرکت در راه رضای خدا، در هیچ جا سابقه نداشت؛ همچنانیکه که خود انقلاب اسلامی هم نظیری و سابقهای در تاریخ نداشت.»
بیانات در دیدار گردانهای نمونه عاشورا و الزهرای بسیج، ۱۳۸۶/۰۹/۰۵
از این پس در این مجموعه از مطالب به بررسی و انتشار «روایت حضرت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » می پردازیم . انتشار تصاویر و فیلم های مربوط به وقایع مهم تاریخ ایران و جهان و همچنین برگ هایی از زندگی نامه امام خامنه ای محتوای این مجموعه مطالب را تشکیل می دهد . شما می توانید با پیگیری برچسب « روایت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » مطالب رو دنبال کنید و بخوانید
عارفی که اگر یار داشت قیام می کرد!!
بیانات رهبر انقلاب: 3 آذر 1328:
رحلت جمال العارفین، ميرزا محمدعلی شاه آبادی (قدس سره)، استاد امام خمینی (ره) « …آقایان روحانیون نباید خود را از سیاست دور نگه دارند. …از همه عارفتر، امام بود.
چه کسی در کشور به حدّ عرفان امام میرسید؟ دیدید چگونه وارد میدان شد؟ مثل شیر. امام دربارهی استاد بزرگوار خود _مرحوم آقای شاه آبادی_ گفته بودند که ایشان اهل مسائل سیاسی بودند.
همچنین من در جایی از امام شنیدم که مرحوم آقای شاهآبادی روی منبر گفته بودند که اگر کسی دور و بر من بود، قیام میکردم.
بنابراین عرفان موجب نمیشود که انسان برود در گوشهیی بنشیند. البته درست فهمیدن مسائل سیاسی و سالم طرح کردن آن، مسألهی دیگری است؛ اما انزوا و انعزال از سیاست، بههیچوجه مصلحت نیست.»
بیانات در دیدار با فرزند آیتالله شاهآبادی و جمعی از مردم، 1377/01/24
از این پس در این مجموعه از مطالب به بررسی و انتشار «روایت حضرت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » می پردازیم . انتشار تصاویر و فیلم های مربوط به وقایع مهم تاریخ ایران و جهان و همچنین برگ هایی از زندگی نامه امام خامنه ای محتوای این مجموعه مطالب را تشکیل می دهد . شما می توانید با پیگیری برچسب « روایت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » مطالب رو دنبال کنید و بخوانید
[/box]
*پهلویها با کدام حادثه دست و پایشان را گم میکردند؟*
رهبر انقلاب: 1 آذر 1357: سالروز صدور پیام مشهور «پیروزی خون بر شمشیر» امام خمینی در آستانه محرم 1357 «ترس از حادثه عاشورا و شهدای آن، از زمان خلفای بنی امیه شروع شده و تا زمان ما ادامه یافته است و شما یک نمونهاش را در دوران انقلاب خودمان دیدید.
وقتی که محرّم از راه میرسید، نظامِ مرتجعِ کافرِ فاسقِ فاسدِ پهلوی، میدید دیگر دستش بسته است و نمیتواند علیه مردمِ مبارزِ عاشورایی، کاری انجام دهد. در واقع مسؤولین آن نظام، ناتوانی خود را ناشی از فرا رسیدن محرّم میدانستند.
در گزارشهای برجا مانده از آن رژیم منحوس، اشارتها، بلکه صراحتهایی وجود دارد که نشان میدهد آنها با فرارسیدن محرّم، دست و پایشان را حسابی گم میکردند. امام بزرگوار ما رضواناللَّهعلیه، آن مرد حکیمِ تیزبینِ دینشناسِ دنیاشناسِ انسان شناس، خوب فهمید که از این حادثه برای پیشبرد هدف امام حسین علیهالسّلام چگونه باید استفاده کند و کرد.
امام بزرگوار ما، محرّم را به عنوان ماهی که در آن، خون بر شمشیر پیروز میشود، مطرح نمود و به برکت محرّم، با همین تحلیل و منطق، خون را بر شمشیر پیروز کرد. این، یک نمونه از جلوههای نعمت ماه محرّم و مجالس ذکر و یاد امام حسین علیهالسّلام است که شما دیدید.»
بیانات در دیدار جمعی از روحانیون کهگیلویه و بویراحمد ، ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
از این پس در این مجموعه از مطالب به بررسی و انتشار «روایت حضرت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » می پردازیم . انتشار تصاویر و فیلم های مربوط به وقایع مهم تاریخ ایران و جهان و همچنین برگ هایی از زندگی نامه امام خامنه ای محتوای این مجموعه مطالب را تشکیل می دهد . شما می توانید با پیگیری برچسب « روایت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » مطالب رو دنبال کنید و بخوانید
[/box]
1 آذر 1377: قتل مشکوک داریوش فروهر و پروانه اسکندری از فعالان حزب ملت ایران
رهبر انقلاب:
« اگر نظام جمهوری اسلامی اهل دشمنکُشی است، دشمنان خودش را میکُشد؛ چرا سراغ فروهر و عیالش برود؟! مرحوم فروهر، قبل از انقلاب دوست ما بود؛ اوّلِ انقلاب همکار ما بود؛ بعد از پدید آمدن این فتنههای سال شصت دشمن ما شد؛ اما دشمن بیخطر و بیضرر.بینی و بیناللَّه، فروهر و همسرش – این دو مرحوم – دشمنان ما بودند؛
اما دشمنان بیضرر و بیخطر. اینها هیچ ضرری نداشتند. نه به جایی وابسته بودند – که ما آن را میدانستیم – (الان کسانی در داخل فعّالیت میکنند که یقیناً به دستگاههای خارجی وابستگی دارند؛ اما دستگاه با اینها کاری ندارد و به سراغ کسی میرود که واقعاً دشمنش بوده است) و نه اقتداری داشتند. حزبی با عناصر خیلی معدودی داشتند که سالهای متمادی این حزب بود.
این چنین دشمنی که در داخل کشور هست، مرتّب علیه نظام اطّلاعیه هم میدهد، دیگران هم میگویند که بله؛ در داخل ایران مثلاً آقای فروهر اطّلاعیه داد – داده باشد – اما کسی از مردم که او را نمیشناخت؛ کسی که با او آشنایی نداشت؛
کسی که تحت نفوذ و تأثیر حرفهای او نبود. ایشان معروفیتی در میان مردم نداشت؛ نفوذی نداشت؛ دشمن بیخطری بود؛ انصافاً آدم نانجیبی هم نبود. البته ما دشمنانی هم داریم که انصافاً نجیب نیستند؛ اما مرحوم فروهر و مخصوصاً عیالش نه؛ آدمها نانجیبی نبودند. حالا شما فکر کنید، کسی که مثل فروهر را میکشد، آیا میتواند دوست نظام باشد؟! میتواند برای نظام کار کند؟! چنین چیزی معقول است؟! من این را باور نمیکنم.
آشنایی من با مسائل سیاسىِ این بیست ساله و قبل از این در دوران انقلاب – آشنایی با اشخاص، آشنایی با جریانات سیاسی، آشنایی با توطئههای گوناگونی که از اطراف دنیا همیشه در جریانش بودهایم – اجازه نمیدهد که من باور کنم این کارِ عناصری است که با نظام مسألهای ندارند و نمیخواهند علیه نظام کار کنند.»
از این پس در این مجموعه از مطالب به بررسی و انتشار «روایت حضرت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » می پردازیم . انتشار تصاویر و فیلم های مربوط به وقایع مهم تاریخ ایران و جهان و همچنین برگ هایی از زندگی نامه امام خامنه ای محتوای این مجموعه مطالب را تشکیل می دهد . شما می توانید با پیگیری برچسب « روایت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » مطالب رو دنبال کنید و بخوانید
راه سیدالساجدین برای تربیت انسانهای والا
17 آبان ، 25 محرم: شهادت امام زین_العابدین(علیه السلام) به روایتی
شما ملاحظه فرمایید که امام سجاد علیه الصلاه والسلام، آن مرکز نورانیت، آن معدن معنویت و کمال، زین همهی عابدین عالم، در دعاهای صحیفه_سجادیه، با خود «چگونه مواجه میشود و خود را چطور در مقابل پروردگار عالم قرار میدهد و استغاثه میکند!
در نیمهی شب و بعد از نماز شب؛ آن هم نه نماز شب آدم معمولی و عادی، بلکه نماز_شب سید سجاد، آن امام همام به پروردگار عالم رو میکند و میگوید: «و هذا مقام من استحیا لنفسه منک و سخط علیها و رضی عنک».
یعنی «پروردگارا! من به خاطر نفس خودم، به خاطر ضعفها و نقصهای خودم از تو شرمندهام. بر نفس خود خشمگینم و از تو راضیام.» این جمله را امام سجاد علیهالصلاه والسلام، به پروردگار عالم میگوید: «فتلقاک بنفس خاشعه و رقبه خاضعه.»
بازنگری در خود این است، که انسان، آسمان کمال را مرحله پس از مرحله طی میکند و کامل میشود. اگر انسانهای والا پدید میآیند و اگر معنویات و زیباییها خود را ظاهر میکنند و نشان میدهند، همه بر اثر بازنگری در خود و دیدن نقایص و عیبهای خود است.»
از این پس در این مجموعه از مطالب به بررسی و انتشار «روایت حضرت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » می پردازیم . انتشار تصاویر و فیلم های مربوط به وقایع مهم تاریخ ایران و جهان و همچنین برگ هایی از زندگی نامه امام خامنه ای محتوای این مجموعه مطالب را تشکیل می دهد . شما می توانید با پیگیری برچسب « روایت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » مطالب رو دنبال کنید و بخوانید
نخستین مخالف انقلاب اسلامی، کدام دولت بود؟
«اوّلین حکومتی و دولتی که با این حرکت مردم بجد شروع کرد مخالفت کردن، آمریکا بود. [البتّه] دولتهای دیگری هم بودند، آنها هم ایبسا ناراضی بودند از وضعی که در ایران پیش آمد لکن عکسالعمل آنچنانی نشان ندادند، بعضی از دولتها هم شاید خرسند بودند امّا دولت آمریکا به نارضایی قلبی اکتفا نکرد؛
در اوّلین ماههای پیروزی انقلاب، مجلس سنای آمریکا یک مصوّبه و قطعنامه شدیداللحنی علیه جمهوری اسلامی ایران صادر کرد، دشمنی را بهطور عملی شروع کرد؛ این در حالی بود که هنوز سفارت آمریکا در ایران باز بود! آن کسانی که خیال میکنند رابطه با آمریکا، دوستی با آمریکا موجب میشود که انسان از آسیب آمریکا محفوظ بماند، به این تجربهی تاریخی مراجعه کنند؛
هنوز سفارت آمریکا در ایران بود، آمریکاییها راحت در داخل کشور رفتوآمد میکردند، انقلاب موجب نشده بود که آمریکاییها را از ایران بیرون کنند؛ مثل بقیّهی دولتها سفارت داشتند، مأمورین داشتند، در اینجا داشتند زندگی میکردند؛ در همان هنگام دولت آمریکا دشمنی خودش را با انقلاب نشان داد.
علاوهی بر این، محمّدرضا را که یک دشمن قطعی ملّت ایران بود، در آمریکا میهمان خودش کرد، او را بردند در آمریکا نگه داشتند، در واقع پناه دادند به دشمن ملّت ایران. خب، عکسالعمل و واکنش به این حرکت، حرکتِ دانشجویان بود؛ رفتند سفارت آمریکا را گرفتند، معلوم شد اینجا لانه جاسوسی است، معلوم شد در طول این چند ماه بعد از پیروزی انقلاب، در این مدّت، اینجا مرکزِ توطئه علیه انقلاب بوده است؛ این را اسنادِ منتشرشدهی بعدی از داخل سفارت آمریکا نشان داد و ثابت کرد.»
از این پس در این مجموعه از مطالب به بررسی و انتشار «روایت حضرت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » می پردازیم . انتشار تصاویر و فیلم های مربوط به وقایع مهم تاریخ ایران و جهان و همچنین برگ هایی از زندگی نامه امام خامنه ای محتوای این مجموعه مطالب را تشکیل می دهد . شما می توانید با پیگیری برچسب « روایت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » مطالب رو دنبال کنید و بخوانید
اختلاف اصلی امام و دولت موقت چه بود?
15 آبان 1358: استعفای دولت بازرگان یک روز پس از تسخیر لانه جاسوسی
«امام با مستکبرین سر آشتی نداشت. واژهٔ «شیطان بزرگ» برای آمریکا، یک ابداع عجیبی از سوی امام بود. امتداد معرفتی و عملی این تعبیر شیطان بزرگ خیلی زیاد است. وقتی شما یک کسی را، یک دستگاهی را شیطان دانستید، معلوم است که باید رفتار شما در مقابل او چگونه باشد، باید احساسات شما نسبت به او چگونه باشد؛ امام تا روز آخر، نسبت به آمریکا همین احساس را داشت؛ عنوان شیطان بزرگ را، هم به کار میبرد، هم از بن دندان اعتقاد به این معنا داشت.
در مقابل از اول انقلاب کسانی بودند که توجه نمیکردند که آمریکا عقبهٔ تغذیهکنندهٔ رژیم طاغوتی است که بهوسیلهٔ ملت ایران برافتاد. ملت ایران رژیم طاغوت را ساقط کردند، اما کسانی بودند آن روز که با حضور آمریکاییها، با فعالیت آنها – حتی فعالیت برخی از نهادهای آمریکایی – در داخل کشور موافق بودند! اختلاف عمدهٔ دولت موقت با امام بزرگوار سر این قضیه بود؛ ما از نزدیک میدیدیم.
آنها توجه نمیکردند که آمریکا تغذیهکنندهٔ رژیم طاغوت بود؛ این رژیم حالا برافتاده است اما آن دستگاه تغذیهکننده هنوز باقی است، فعال است، اگر به او میدان داده شود، مجال داده شود، دوباره مشغول خواهد شد و ضربه خواهد زد و نقاط ضعف را جستجو خواهد کرد و از آن نقاط ضعف وارد خواهد شد؛ این را توجه نمیکردند.»
بیانات در مراسم بیست و ششمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی رحمهالله، ۱۳۹۴/۰۳/۱۴ لینک
از این پس در این مجموعه از مطالب به بررسی و انتشار «روایت حضرت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » می پردازیم . انتشار تصاویر و فیلم های مربوط به وقایع مهم تاریخ ایران و جهان و همچنین برگ هایی از زندگی نامه امام خامنه ای محتوای این مجموعه مطالب را تشکیل می دهد . شما می توانید با پیگیری برچسب « روایت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » مطالب رو دنبال کنید و بخوانید[/box]
26 مهر 1388؛ سالروز انفجار تروریستی در پیشین سیستان و شهادت جمعی از برادران شیعه و سنی و شهادت سردار پرافتخار اسلام، منادی وحدت شهادت نور علی شوشتری (رضوان الله علیه)
«جنایت تروریستهای خونخوار در بلوچستان چهرهی اهریمنی دشمنان امنیت و وحدت را که از سوی سازمانهای جاسوسی برخی دولتهای استکباری حمایت میشوند، بیش از پیش آشکار ساخت.
به شهادت رساندن مؤمنان فداکاری همچون سردار شجاع و با اخلاص شهید نورعلی شوشتری و دیگر فرماندهان آن بخش از کشور و دهها نفر از برادران شیعه و سنی و فارس و بلوچ، جنایتی در حق ملت ایران و بخصوص منطقهی بلوچستان است که این انسانهای شریف، همت خود را بر امنیت و آبادی آن نهاده و مخلصانه برای آن تلاش میکردند.
دشمنان بدانند که این ددمنشیها نخواهد توانست عزم راسخ ملت و مسئولان را در پیمودن راه عزت و افتخار که همان راه اسلام و مبارزه با جنود شیطان است، سست کند و به وحدت و همدلی مذاهب و اقوام ایرانی خدشه وارد سازد.مزدوران حقیر و پلید استکبار نیز یقین داشته باشند که دست قدرتمند نظام اسلامی در دفاع از امنیت آن منطقهی مظلوم و آن مردم وفادار، لحظهئی کوتاهی نخواهد کرد و متجاوزان به جان و مال و امنیت مردم را به سزای اعمال خیانتکارانه خواهد رسانید.
از این پس در این مجموعه از مطالب به بررسی و انتشار «روایت حضرت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » می پردازیم . انتشار تصاویر و فیلم های مربوط به وقایع مهم تاریخ ایران و جهان و همچنین برگ هایی از زندگی نامه امام خامنه ای محتوای این مجموعه مطالب را تشکیل می دهد . شما می توانید با پیگیری برچسب « روایت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » مطالب رو دنبال کنید و بخوانید[/box]
23 مهر 1361
ترور و شهادت آیت الله عطاالله اشرفی اصفهانی، امام جمعه کرمانشاه و شهید چهارم محراب
«اين پيرمرد كهنسال و اين عالم دينى و اين مردى كه زندگى او نمايشگر زهد اسلامى بود؛ در آتش كينهى خباثتآميز #منافقين و عناصر مزدور و در ميان خشم كور و جاهلانه و خباثتآميز استكبار جهانى از انقلاب ما، به شهادت رسيد.
البته شهيد عزيز ما، مرحوم آیت الله عطاالله اشرفی اصفهانی ضرر نكرد، بعد از هشتاد سال عمر و بعد از عبادت و دعا و نياز و درس خواندن و درس دادن و زندگى زاهدانه گذراندن و جهاد در راه خدا كردن و در پيرى لباس رزم پوشيدن و به ميدانهاى جنگ رفتن و جوانها را تشويق كردن، خداى متعال پاداش اين زحمات را به او داد؛ با اجل طبيعى از دنيا نرفت.
فضيلت شهادت هم بر ديگر فصائل او افزوده شد. پس شهيد عزيز ما ضرر نكرد و دنياى اسلام هم از اينكه ستارهى درخشانى مثل اين شهيد عزيز پيدا كرد، سود برد؛ اما منافقين و ضدانقلاب حقا ضرر كردند. خونى كه آن جسم مظلوم و شهيد را پوشاند، داغ ننگى بر پيشانى سياه منافقين براى هميشه زد.
يك انسان فداكار، بىطمع، خدمتگزار، زحمتكش، كسى كه آزارش به هيچ انسانى نرسيده، از زندگى مادى هيچ بهرهاى نخواسته و نبرده و ساليان دراز دهها سال نام خدا و ذكر قرآن بر زبان او جارى بوده و راه او راه خدا، راه پيغمبر و راه عباد صالحين خدا بوده، اين را چرا بايد اينجور مورد خشم و كين كور و جاهلانهشان قرار بدهند؟ بههرحال ما خاطرهى اين حادثهى بزرگ را گرامى مىداريم.»
از این پس در این مجموعه از مطالب به بررسی و انتشار «روایت حضرت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » می پردازیم . انتشار تصاویر و فیلم های مربوط به وقایع مهم تاریخ ایران و جهان و همچنین برگ هایی از زندگی نامه امام خامنه ای محتوای این مجموعه مطالب را تشکیل می دهد . شما می توانید با پیگیری برچسب « روایت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » مطالب رو دنبال کنید و بخوانید[/box]
«این روزها، روزهای شکست حصر آبادان است. حادثهی عجیبی بود. آن روزهایی که دشمن از کارون عبور میکرد و مقدمات حصر آبادان را فراهم مینمود، روزهای عجیبی بود.
آن وقت من غالباً در اهواز بودم. فضای غمآلودی بود؛ فراوانی مشکلات، فرماندهی غلط و ناقص، بیپناهی نیروهای مؤمن و مخلص، تجهیزات در حداقل لازم، نه مهماتی، نه سلاحی…. #امام (ره) فرمودند: حصر آبادان باید شکسته بشود.
به دنبال این فرمان، برای شکست حصر آبادان تلاش شد. حصر آبادان، در خلال یک فداکاری بزرگ شکسته شد و حرف امام تحقق پیدا کرد. کسانی در دنیا بودند که از دور فکر میکردند که قضیهی جنگ با از دست رفتن آبادان حل خواهد شد و قضیهی جمهوری اسلامی هم حل خواهد گردید! جمهوری اسلامی که نتواند آبادان خود – یعنی شهر صنعتی و چشم و چراغ آن منطقه از کشور – را نگه بدارد، دیگر چهطور حکومت و دولتی است!؟
معلوم بود که اگر آبادان میرفت، روحیهها هم با این شهر میرفت و دیگر اهواز هم قابل دفاع نبود.آن روز دشمن در ده، دوازده کیلومتری اهواز بود و خمپارههای ۶۰ او در این شهر به زمین میخورد. یعنی دشمن جلو میآمد، تا حدی که اهواز در بُرد خمپارههای ۶۰ او قرار میگرفت و میزد و هیچچیز باقی نمیماند. امام(ره) آن نقطهی اصلی را پیدا کردند و گفتند که حصر آبادان باید شکسته بشود، و شکسته شد.»
از این پس در این مجموعه از مطالب به بررسی و انتشار «روایت حضرت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » می پردازیم . انتشار تصاویر و فیلم های مربوط به وقایع مهم تاریخ ایران و جهان و همچنین برگ هایی از زندگی نامه امام خامنه ای محتوای این مجموعه مطالب را تشکیل می دهد . شما می توانید با پیگیری برچسب « روایت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » مطالب رو دنبال کنید و بخوانید[/box]
#۲۷ شهریور ۱۳۶۷
درگذشت محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به «شهریار»، شاعر و غزلسرای نامی معاصر
امام خامنه ای :
«وقتی انقلاب پیروز شد، او [شهریار] با همان روحیهٔ دینی و ذهنیت صاف و روشن خودش، از انقلاب استقبال بسیار خوبی کرد. شاید در آن یکی دو سال اول انقلاب، کسی از ما به یاد شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] نبود. یعنی گرفتاریها آنقدر زیاد بود که مجالی برای این یادها پیش نمیآمد. یک وقت دیدیم صدای شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] ، در ستایش انقلاب، از تبریز بلند شد.
دیدیم همهٔ جزئیات انقلاب را او تعقیب میکند. در همهٔ مواقع حساس انقلاب، اونقش موثری ایفا کرد. یک جنگ هشت ساله بر ما تحمیل شد که یکی از سختترین تجربههای ما بعد از انقلاب بود. تعداد شعرهایی که شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] برای جنگ گفته؛ حضوری که او در مراکز مربوط به جنگ، مثل کنگرههای مربوط به جنگ و شعر جنگ پیدا کرده و مدحی که او از بسیج عمومی مردم یا از سپاه یا ارتش کرده، به قدری زیاد است که اگر انسان نمیدید و نمیشنید و خودش لمس نمیکرد، به دشواری میتوانست آن را باور کند.
مردی در حدود هشتاد سال سن – بلکه بیش از هشتاد سال – در مجامع شعری حضور پیدا کند و برای هر مراسمی، شعر یا شعرهایی بگوید! این در حالی بود که از مثل او، چنین توقعی هم نبود. این، نشاندهندهٔ نهایت اخلاص و صفا و بزرگواری آن مرد بود.
بههرحال، بود. من خبر داشتم در همان اوقاتی که شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] برای انقلاب میسرود، یک عده از روشنفکران وابسته به رژیم گذشته که با او سابقهٔ دوستی داشتند، مرتب فشار میآوردند، نامه برایش مینوشتند و شعر در هجوش میگفتند.
حتی اطلاع داشتم که رفته بودند و او را ملامت کرده بودند که «تو چرا برای انقلاب_اسلامی، اینطور دل میسوزانی!؟» و او مثل_کوه ایستاده_بود. من حقیقتاً تعجب میکردم.
من بعضی از کسانی را که به ایشان فشار میآوردند، از نزدیک میشناختم و شعر و سابقهٔ ذهنیشان را میدانستم. بعضی از آنها وابسته به رژیم سابق بودند. مستقیماً مربوط به آن جناح بودند، و جزو #دربار_پهلوی و آن دستگاه محسوب میشدند.
بعضی دیگر هم توده ای و کسانی بودند که جیرهخور شوروی سابق به حساب میآمدند. همهٔ اینها، با اینکه به لحاظ مبنا و منطق، به ظاهر بینشان فاصلهای وجود داشت، در وارد آوردن فشار روی شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] شریک بودند، و شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] ، محکم و قرص ایستاده بود.»
شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] شاعر متواضعی بود. دنبال نام و نشان نبود و برای خدا و وظیفه کار میکرد، و حالا خدای متعال، پاداش او را میدهد. امروز شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] در داخل کشور ما یک چهرهٔ بسیار نورانی است. چند شب پیش، سیما مراسمی را به مناسبت هفتهٔ بسیج نشان میداد، که شهریار در آن مراسم بود.
این چند روزه، هفتهٔ بسیج بود و در یکی از مراسم بسیج، شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] شعر میخواند و در سیما او را نشان میدادند. من مطمئنم که آن بخش از برنامه را همهٔ مردم؛ یعنی هرکس که توانست تماشا کرد.
من خودم میخواستم بخوابم، دیدم در اتاق بچهها تلویزیون روشن است و صدای شهریار میآید. رفتم تماشا کنم، دیدم بچهها همهشان ایستادهاند و تماشا میکنند. این، محبوبیت عجیبی است که شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] پیدا کرده. این، به خاطر خدمات و کار برای خدا بود، که او انجام داد.
شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] قطعاً ماندنی است. از آن شعرایی است که مثل سعدی و حافظ و از این قبیل، در دورانهای بعد از دوران خودش، معروفتر و بزرگتر خواهد شد.۱۳۷۱/۰۹/۱۱
شهریار ( محمدحسین بهجت تبریزی )؛ شاعری مأنوس با قرآن و معنویات
شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] در دوران مهمی از زندگیاش – در حدود شاید سیسال آخر زندگیاش – دوران عرفانی و معنوی بسیار زیبایی را گذراند و به انس با قرآن و انس با معنویات و خودسازی پرداخت. یعنی به خودش رسید و سعی کرد باطن و معنویت خودش را صفایی ببخشد.
خود او در اشعار بیست، سی سال اخیر، این معنا را به روشنی بیان کرده است. حتی آنطور که شنیدم – شاید از خودش شنیدم؛ الان درست یادم نیست – ایشان یک قرآن هم به خط خودش نوشت. شاید هم تمام نکرده … بههرحال، این در ذهنم هست که مشغول نوشتن قرآنی بوده است.۱۳۷۱/۰۹/۱۱
از این پس در این مجموعه از مطالب به بررسی و انتشار «روایت حضرت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » می پردازیم . انتشار تصاویر و فیلم های مربوط به وقایع مهم تاریخ ایران و جهان و همچنین برگ هایی از زندگی نامه امام خامنه ای محتوای این مجموعه مطالب را تشکیل می دهد . شما می توانید با پیگیری برچسب « روایت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » مطالب رو دنبال کنید و بخوانید[/box]
26 شهریور 1357، 17 سپتامبر 1978 م:
انعقاد پیمان کمپ دیوید و آغاز روند سازش اعراب با خیانت انور سادات معدوم
امام خامنه ای : «فلسطین از دهها سال پیش، محوریترین مساله این منطقه است و درهمتنیدگی مسائل این منطقه چنان است که هیچ کشوری و هیچ ملتی در آن، نمیتواند سرنوشت خود را جدا از مساله فلسطین تصور کند. دو جبهه بیشتر هم وجود ندارد: یا حمایت از فلسطین و از مبارزات عادلانه آن، و یا قرار گرفتن در جبهه مقابل. ملتهای منطقه از ابتدا موضع خود را روشن کردهاند، لذا وقتی دولتی به حمایت از فلسطین میپردازد از حمایت ملت خود و ملتهای عرب و مسلمان برخوردار میشود.
این را مصر در سالهائی از دهه ۶۰ و ۷۰ آزموده است اما وقتی خود را در جبهه دیگری تعریف کند، ملت از او روی برمیگرداند. در مصر از پیمان ننگین کمپ دیوید این شکاف میان دولت و ملت مصر پدیدار شد.
ملت مصر که در ۶۷ و ۷۳ با جان و مال خود به کمک فلسطین رفته بود، بتدریج دید که حاکمان چنان در سرسپردگی و اطاعت از آمریکا افراط کردهاند که مصر به همپیمان وفادار دشمن صهیونیستی و غاصب تبدیل شده است.
سیطرهٔ آمریکا بر حاکمان مصر همهٔ زحمات گذشتهٔ آنان در حمایت از فلسطین را بر باد داد و مصر به بزرگترین دشمن فلسطین و بزرگترین حامی #صهیونیستها تبدیل شد. و این در حالی بود که سوریه شریک مصر در جنگ ۶۷ و ۷۳ با وجود فشارهای شدید آمریکا توانست مواضع مستقل خود را حفظ کند.
کار نظام سرسپردهٔ مصر به جائی رسید که مردم مصر برای نخستین بار در تاریخ دیدند که در جنگ اسرائیل علیه برادرانشان در غزه دولتشان در جبههٔ اسرائیل قرار گرفته است و نه تنها کمک نمیکند بلکه در جبههٔ دشمن بشدت فعال است.
تاریخ هرگز فراموش نخواهد کرد که حسنیمبارک همان کسی است که در محاصرهٔ وحشتناک مردم غزه و در ۲۲ روز کشتار زن و مرد و کودک غزه، همکار و امین و شریک اسرائیل و آمریکا بود.»
از این پس در این مجموعه از مطالب به بررسی و انتشار «روایت حضرت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » می پردازیم . انتشار تصاویر و فیلم های مربوط به وقایع مهم تاریخ ایران و جهان و همچنین برگ هایی از زندگی نامه امام خامنه ای محتوای این مجموعه مطالب را تشکیل می دهد . شما می توانید با پیگیری برچسب « روایت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » مطالب رو دنبال کنید و بخوانید
توضیح تصویر: فضای عزا و سوگواری در یکی از محلههای شهر آبادان برای کشتهشدگان حادثه آتش سوزی در سینما رکس
۸مرداد۱۳۵۷ آتش سوزی سینما رکس آبادان
حضرت امام خامنه ای : «امام در هرجایی که یک مسألهای پیش میآمد حضور داشت، هیچ جا نبود که انسان را دچار سردرگمی بکند. مثلاً قضیهی سینما رِکس آبادان پیش آمده، حالا همه سردرگماند که قضیه چیست؟ چه موضعی باید گرفت؟ چه کار باید کرد؟ آیا دولت این کار را کرده؟ آیا – نمیدانم – عراقیها کردند؟ خرابکارها کردند؟ ناگهان زودتر از همه اعلامیهی امام میآمد.
هنوز دیگرانی که در ایران بودند، حتّی مبارزین اعلامیه نداده، اعلامیهی امام در دست مردم بود. اتّفاقاً همین مثالی که زدم من، فراموش نمیکنم ما جیرفت بودیم آن وقت، تبعید بودیم در جیرفت در این جریان سینما رکس.
بنده بودم، آقای مرحوم ربّانی شیرازی رحمةاللَّهعلیه ایشان بودند، آقای ربانی املشی بودند، عدّهای بودند از دوستان. [خبر] قضیهی سینما رکس به ما رسید. ما نشستیم با هم مشورت کردیم گفتیم بیائیم ما یک اعلامیه درست کنیم؛ البته اعلامیهی مخفی، یعنی شبنامه نه به امضا؛ -به نظرم اینجوری میرسد- که اعلامیه را منتشر کنیم و با یک امضای -مثلاً – کلی بفرستیم قم و اینها چاپ بشود که مردم در جریان قرار بگیرند.
نشستیم و اعلامیهای با نظر همدیگر تهیه کردیم و فراهم کردیم و بعد مثلاً گفتند این جایش اشکال دارد، آن جایش را درست کردیم و آن جایش عیب دارد، آن جایش مثلاً عیبش را برطرف کردیم، یکی دو روز طول کشید تا آمدیم اعلامیه را بدهیم تایپ کنند؛ پلیکپی کنند؛ اعلامیهی امام رسید دستمان؛ به کجا؟ به جیرفت.
یعنی مثلاً چهار روز، پنج روز از حادثه نگذشته امام حاضر بود، در جیرفت حاضر بود.»
از این پس در این مجموعه از مطالب به بررسی و انتشار «روایت حضرت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » می پردازیم . انتشار تصاویر و فیلم های مربوط به وقایع مهم تاریخ ایران و جهان و همچنین برگ هایی از زندگی نامه امام خامنه ای محتوای این مجموعه مطالب را تشکیل می دهد . شما می توانید با پیگیری برچسب « روایت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » مطالب رو دنبال کنید و بخوانید
توضیح تصویر: پاک کردن دیوارها از شعارهای ضد شاه و آمریکا به دستور دولت زاهدی. در این عکس شخصی در حال پاک کردن شعار «یانکی به خانه برگرد» است. 1 شهریور 1332
بیست و هشت مرداد ۱۳۳۲ کودتای آمریکایی برای بازگرداندن محمدرضا پهلوی
⌛️ حضرت امام خامنه ای : « انگلیسیها نفت ایران را ملک شخصی خود به حساب آورده بودند و دهها سال استفادهی غاصبانه میکردند و مال ملت ایران را تقریبا مفت مفت میبردند و دربار سلطنت هم برای اینکه چهار روز بیشتر به حکومت ننگین خود ادامه دهد، با انگلیسیها همکاری میکرد… از سی تیر ۱۳۳۱ که مرحوم آیت الله کاشانی توانست ملت ایران را آنطور به صحنه بیاورد، تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که عوامل امریکا در تهران توانستند مصدق را سرنگون و تمام بساط او را جمع کنند و مردم هیچ حرکتی از خود نشان ندادند، یک سال و یک ماه بیشتر طول نکشید.
در این یک سال و یک ماه، با وساطت ایادی ضد استقلال این کشور و با توطئهی دشمنان این ملت، دکتر مصدق مرتب فاصلهی خود را با آقای کاشانی زیاد کرد، تا اینکه مرحوم آیت الله کاشانی چند روز قبل از ماجرای ۲۸ مرداد نامه نوشت – همهی این نامهها موجود است – و گفت من میترسم با این وضعی که دارید، علیه شما کودتا کنند و مشکلی به وجود آورند.
دکتر مصدق گفت: من مستظهر به پشتیبانی مردم ایران هستم! اشتباه او همینجا بود. ملت ایران را سرانگشت روحانیت – کسی مثل آیت الله کاشانی – وادار میکرد که صحنهها را پر کند و به میدان بیاید و جان خود را به خطر بیندازد. در ۲۸ مرداد که کاشانی منزوی و خانهنشین بود – و در واقع دولت مصدق او را منزوی و از خود جدا کرده بود – عدم حضور او در صحنه موجب شد که مردم نیز در صحنه حضور نداشته باشند؛ لذا کودتاچیهای مامور مستقیم امریکا توانستند بیایند و بهراحتی بخشی از ارتش را به تصرف درآورند و کودتا کنند.
یک مشت اوباش و الواط تهران را هم راه انداختند و مصدق را سرنگون کردند… ملی شدن صنعت نفت هم در واقع هیچ و پوچ گردید؛ چون همان نفت را به کنسرسیومی دادند که امریکاییها طراحی آن را کردند. هرچه دشمن خواست، همان شد؛ به خاطر جدا شدن از روحانیت و دین.»
از این پس در این مجموعه از مطالب به بررسی و انتشار «روایت حضرت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » می پردازیم . انتشار تصاویر و فیلم های مربوط به وقایع مهم تاریخ ایران و جهان و همچنین برگ هایی از زندگی نامه امام خامنه ای محتوای این مجموعه مطالب را تشکیل می دهد . شما می توانید با پیگیری برچسب « روایت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » مطالب رو دنبال کنید و بخوانید
[/box]
٢٧شوال سال پنجم هجري قمری
وقوع غزوه احزاب (خندق)
«آخرین جنگی که آنها سراغ پیغمبر آمدند، جنگ خندق – یکی از آن جنگهای بسیار مهم – بود. همهی نیرویشان را جمع کردند و از دیگران هم کمک گرفتند و گفتند میرویم پیغمبر و دویست نفر، سیصد نفر، پانصد نفر از یاران نزدیک او را قتل عام میکنیم؛ مدینه را هم غارت میکنیم و آسوده برمیگردیم؛ دیگر هیچ اثری از اینها نخواهد ماند.
قبل از آنکه اینها به مدینه برسند، پیغمبر اکرم از قضایا مطلع شد و آن خندق معروف را کند. یک طرف مدینه قابل نفوذ بود؛ لذا در آنجا خندقی تقریبا به عرض چهل متر کندند. ماه رمضان بود. طبق بعضی از روایات، هوا بسیار سرد بود؛ آن سال بارندگی هم نشده بود و مردم درآمدی نداشتند؛ لذا مشکلات فراوانی وجود داشت.
سختتر از همه، پیغمبر کار کرد. در کندن خندق، هرجا دید کسی خسته شده و گیر کرده و نمیتواند پیش برود، پیغمبر میرفت کلنگ را از او میگرفت و بنا میکرد به کار کردن؛ یعنی فقط با دستور حضور نداشت؛ با تن خود در وسط جمعیت حضور داشت. کفار، مقابل خندق آمدند، اما دیدند نمیتوانند؛ لذا شکسته و مفتضح و مایوس و ناکام مجبور شدند برگردند. پیغمبر فرمود تمام شد؛ این آخرین حملهی قریش مکه به ماست. از حالا دیگر نوبت ماست؛ ما به طرف مکه و به سراغ آنها میرویم.»