[su_note note_color=”#42A5F5″]
متن که در ادامه میخوانید از میان یادداشت های کانال شخصی حجت الاسلام حسن مرادی @hasanemoradi در تلگرام انتخاب شده است . این یادداشت که سال قبل (95) منتشر شد بخش از از تجربیات ایشان از حضور در پیاده روی اربعین حسینی است »»
[/su_note]
تجربیات پیاده روی اربعین 95
- روز سه شنبه 25 آبان ساعت 11:30 از تهران، میدان جهاد به همراه آقای تورانلو به سمت مرز چذابه حرکت کردیم.
- ساعت 21:30 مرز چذابه بودیم و در ورودی پارکینگ چند کیلومتر ترافیک بود، و حدود دو ساعت در آن جا در ترافیک بودیم
- ساعت 2:30 تشریفات عبور از مرز تمام شد و ترمینال مسافری عراق بودیم
- مینی بوس نفری 40 هزار تومان و تاکسی ون نفری 60 هزار تومان کرایه تا نجف می گرفت
- رانندگان عراقی با هم هماهنگ هستند و همه یک کرایه را می گویند، لذا زیاد نباید دنبال ماشین ارزان تر گشت.
- ساعت 3 از مرز با یک ماشین ون به ظرفیت 11 نفر به سمت نجف حرکت کردیم و ساعت 10:30 نجف از ماشین پیاده شدیم
- در پایین حرم صافی صفا یک موکب خوبی بود که خلوت بود و ما برای استراحت به آن جا رفتیم.
- ساعت 15 روز چهارشنبه 26 آبان از نجف به سمت کربلا پیاده روی را آغاز کردیم.
- شروع حرکت را از راهی که از داخل وادی السلام می گذرد انتخاب کردیم و تا ساعت 17 پیاده روی کردیم و بعد به اصرار یکی از اهالی حاشیه نجف به موکب آن ها رفتیم و استراحت کردیم.این که در روز اول و در آغاز حرکت فقط دو ساعت پیاده روی کردیم خیلی خوب بود چون باعث شد که بدن ما نسبت به پیاده روی اربعین آمادگی پیدا نماید.
- صبح بعد ازنماز صبح و صبحانه حدود ساعت 6 به وقت عراق به سمت کربلا حرکت و تا تیر(عمود) 413 حرکت کردیم و ساعت 15 در تیر 413 به یکی از موکب ها برای استراحت رفتیم. روز بعد ساعت 4 بامداد بیدار شدیم و ساعت 4:30 به سمت کربلا حرکت و تا تیر 1030 رفتیم. روز سوم بعداز نماز صبح ساعت 5:30 حرکت و تا تیر 1420 یعنی نزدیک حرم رفتیم. ما نماز ظهر تیر 1300 یعنی داخل شهر کربلا بودیم.
- باید ساعت 15 برای استراحت به داخل موکب ها رفت و الا به خاطر حجم جمعیت موکب ها پر می شود و محل استراحت به خصوص برای تعداد بالا به سختی هماهنگ می شود
- با توجه به تجربیات سال قبل یک و نیم کیلو برگه زردآلو از ایران آوردیم و روزی حدود 50 گرم هر نفر قیصی می خوردیم که باعث شد که دل درد و یبوست نگیریم
- بهترین وسیله برای پیاده روی دمپائی طبی است، کتونی هر مقدار هم مناسب باشد باعث تاول زدن پا می شود
- باید در آوردن وسائل به حداقل ها اکتفا کرد، چون بار هر چه قدر هم کم باشد باعث خستگی می شود
- وسائل لازم برای سفر: مهر، قبله نما، تسبیح،یک دست لباس شخصی، قرص و دواء های ضروری شخص، پماد پیروکسیکام برای درد های موضعی، پماد کالاندولا برای جلوگیری و درمان عرق سوز شدن، دفترچه یادداشت برای خاطرات و…
- در کربلا مقابل کنسولگری ایران به یکی از کوچه ها رفتیم و یک موکب جهت اسکان هماهنگ کردیم، موکب ها جنب خیابان اصلی شلوغ است اما موکب ها داخل کوچه ها جا برای اسکان دارد
- حتی الامکان برای اسکان در مسیر و کربلا و نجف به موکب هایی که درون حسینه ها می باشد برویم بهتر است چون موکب هایی که با چادر برپا شده است شب ها سرد می شود
- یک شنبه 30 آبان بعد از نماز صبح از کربلا به سمت کاظمین و سامرا حرکت کردیم، گاراژی که ماشین های کاظمین و سامرا در آن است در خیابان باب بغداد پشت حرم حضرت عباس علیه السلام قرار دارد. و برای رسیدن به گاراژ حدود ساعت 6 حرکت کردیم و ساعت 9 به گاراژ رسیدیم. حدود 15 کیلومتر پیاده روی بود. امکان رفتن با ماشین هم نیست چون راه ها بسته است.
- آن جا یک مینی بوس نفری صد هزار تومان می گرفت و به سید محمد(برادر امام هادی و نزدیک سامرا) و سامرا می برد و از سامرا به کاظمین می برد و پیاده می کرد. ساعت 9 حرکت کردیم، ساعت 13:30به شهر بلد و حرم سید محمد رسیدیم، ساعت 15 از آن جا به سمت سامرا حرکت کردیم، ساعت 16:15 سامرا بودیم. ساعت 19:30 از سامرا به سمت کاظمین حرکت کردیم و ساعت 10 کاظمین بودیم.
- هر هزار دینار عراقی معادل سه هزار تومان ما می باشد. پولی که همراه برده می شود باید نصف ایرانی و نصف عراقی باشد ، چون در بعضی از جاها صرفه با پول ایرانی است و در بعضی از جاها صرفه با پول عراقی است، مثلا همین مینی بوس سامرا به پول عراقی 30هزار دینار می گرفت که می شد 90 هزار تومان و ده هزار تومان کمتر از قیمتی بود که با پول ایرانی باید پرداخت می شد.
- وقتی که از کربلا به بغداد می رفتیم، مسیر پیاده روی بغداد به کربلا را دیدیم که بسیار زیبا و از بین نخلستان ها و همچنین نسبت به مسیر نجف به کربلا بسیار خلوت بود و تصمیم گرفتیم سال دیگر از این مسیر به کربلا ان شاالله مشرف شویم، البته کاظمین تا کربلا 120کیلومتر است ولی نجف تا کربلا 80 کیلومتر و لذا اگر مسیر بغداد را بخواهیم برویم تا شهر اسکندریه با ماشین می آییم و از آن جا تا کربلا پیاده که تقریبا مثل مسیر نجف تا کربلا می شود.و شاید تاثیر تبلیغی آن به خاطر حضور کم ایرانیان بیشتر باشد.
- ما یک شنبه شب بعد از زیارت کاظمین به طرف مهران حرکت کردیم، سه ساعت از کاظمین تا مهران در راه بودیم، نیم ساعت قبل از اذان صبح به مهران رسیدیم و عبور ما از مرز حدود نیم ساعت با پیاده روی هایش طول کشید، از آن جا با اتوبوس های واحد به ترمینال آماده شده برای اتوبوس ها رفتیم و با یک اتوبوس وی آی پی به مبلغ هشتاد هزار تومان به طرف تهران حرکت کردیم
- کل هزینه سفر ما به این شرح شد:چذابه تا نجف:60هزارتومان، کربلاتاسامرا و کاظمین:100هزارتومان،کاظمین تا مهران 50هزارتومان، مهران تا تهران 80هزار تومان به علاوه 181هزارتومان پول بیمه و ویزا جمعا شد471هزار تومان
- یکی از دوستان به من چند تا عطر و صلوات شمار داد که من آن ها را به موکب دارها هدیه می دادم،خیلی خوشحال می شدند، برای سال بعد حتما چند هدیه مختصر باخود می برم
[su_note]
در ادامه بخوانید »»
چگونه به زائران اربعین خدمت کنیم؟ چه وسائلی همراه ببریم ؟
موکب های مستقر در مسیر پیاده روی اربعین چگونه اداره میشوند؟
فیلم راهنمای اربعین پخش شده از تلویزیون
[/su_note]
ویدیو : مستند کوتاه «پیاده چه فایده؟ا ؛ اگر هدف زیارت است، چرا وقتمان را با پیادهروی تلف کنیم؟! تفاوت زیارت با «پای پیاده» و زیارت با «اتوبوس» چیه؟
دریافت mp4 -حجم 8مگابایت
[su_note note_color=”#42A5F5″]
متنی که در ادامه میخوانید تجربیات حجت الاسلام علوی از حضورشان در پیاده روی اربعین حسینی (علیه السلام) است »»
[/su_note]
سال گذشته پیاده روی رو از بغداد آن هم داخل شهر شروع کردیم از همان اول کار من شروع کردم پخش کردن هدایایی که باخودم از ایران اورده بودم اغلب اونها رو به صاحبان موکبها و صاحبخونه هایی که شبها اونجا میموندیم دادم
اما هدایا
۱-تعداد ۱۰ عدد تسبیح ۵۰۰تومانی از مغازه درب۱ گرفتم و به ضریح حصرت فاطمه معصومه سلام الله علیها متبرک کردم خیلی عراقی ها از این هدیه خوشحال شدند یکی از موکب دارها وقتی شب رسیدیم موکبشون خیلی استقبال گرمی از ما کرد و بعد از شام یه نفر مامور کرد ما رو ببره خونشون شب اونجا بمونیم وقتی داشتیم میرفتیم من تسبیح بهش دادم و گفتم این تسبیح متبرک به ضریح حضرت معصومه سلام الله علیهاست تا تسبیح گرفت شروع کرد باذصدای بلند گریه کردن
۲-چند عدد جاکلیدی زیبا که یکطرف عکس رهبر و طرف دیگه حاج قاسم البته یکیشون آویزون کردم به کوله پشتیم و با وجود کوچیک بودنش جلب توجه میکرد تو مسیر که حرکت میکردیم دوتا خانم جوان پشت سرم باهم صحبت میکردن یکی شون به دوستش گفت این آقا ایرانیه بعد گفت این عکس قاسم سلیمانیه چرا ازش درخواست(از من) نمیکنی جاکلیدی رو به ما بده اون لحظه دوست داشتم دوتا از این جاکلیدیها رو از کوله در بیارم و بهشون بدم ولی
من جوون بودم و اونا هم دوتا خانم جوون نمشد عرف نبود ٬ البته سعی کردم وقتی به موکبهای بچه های کتائب حزب الله و عصائب جاکلیدی هارو به اونا بدم همین هم شد
امسال تصمیم دارم ان شاء الله متبرکات بیشتری با خودم ببرم
[su_note note_color=”#42A5F5″]
متنی که در ادامه میخوانید تجربیات حجت الاسلام کعبی از حضورشان در پیاده روی اربعین حسینی (علیه السلام) است »»
[/su_note]
سال گذشته در مسیر پیاده روی اربعین بعضی رفتارهای ناراحت کنندهای از بعضی زائرین ایرانی میدیدم.
خادم موکبی را دیدم که برای دعوت از زائرهای ایرانی برای غذا میگفت بجای غذاهای کثیف عربی بیایید قرمه سبزی خوشمزهٔ ایرانی بخورید.
یا موکبی دیدم که با بنر بزرگی اعلام کرده بود این موکب مخصوص زائران ایرانی است و…
چند نفر هم محل نزدیک ترین موکب ایرانیها را میپرسیدند و از همسفره شدن با عربها پرهیز میکردند.
یکی از برکتهای زیارت اربعین هرچه کمرنگتر شدن رنگها و نژادها در دریای عظیم عشق اهل بیت است.
شنیدم سید حسن نصرالله امسال به زائران لبنانی توصیه کرده از حمل پرچم حزب الله و هر شعار علامت متمایز کننده ای پرهیز کنند و خودشان را بخشی از این جریان عظیم عقیدتی عاطفی جهادی فرهنگی ببینند.
برای دریافت بقیه مطالب به صفحه اختصاصی پیاده روی اربعین در سایت بنیانا مراجعه فرمایید یا عضو کانال تلگرام بنیانا شوید