سردار سرلشکر قاسم سلیمانی در تاریخ 4 مرداد برای شرکت در مراسم بزرگداشت سالگرد عملیات رمضان در دوران دفاع مقدس به شهر همدان رفتند .
سخنرانی ایشان در این مراسم بسیار مورد توجه مردم و رسانه های اجتماعی قرار گرفت . در ادامه مطلب می توانید فیلم کامل سخنرانی سردار سلیمانی در همدان و خلاصه سخنان ایشان در این مراسم را تماشا کنید یا خلاصه آن را دانلود کنید .
هم چنین متن سخنان ایشان و تصاویری از مراسم را در ادامه می بینید . همراه بنیانا باشید
فعالیت جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی از چند سال قبل به شکل جدی آغاز شده است . در این مدت بیش از 90 نشست خبری و یا گفت وگو محور برگزار شده است .محتوای بیشتر برنامه ها و نشست ها در جهت آگاه سازی و افزایش دانش مردم بوده است . در ادامه مطلب خلاصه ای از اتفاقات نودمین نشست جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی را می بینیم و می خوانیم . همراه بنیانا باشید
موضوع درخت، فضای سبز و بحث مهم مسئولیت هر یک از ساکنین زمین در قبال حفظ و توسعه فضای سبز خصوصا جنگل ها ریشه در معارف نورانی ما دارد و بشر از روز اول مکلف به آن بوده تا روز آخر.
رسول خدا می فرمایند: «إِنْ قَامَتِ السَّاعَهُ وَ فِی یدِ أَحَدِکمُ الْفَسِیلَهُ فَإِنِ اسْتَطَاعَ أَنْ لَا تَقُومَ السَّاعَهُ حَتَّی یغْرِسَهَا فَلْیغْرِسْهَا» اگر قیامت به پا شد،[یعنی هنگامهٔ پایان این جهان] در حالی که یک نهال برای کاشتن در دست داری، اگر لحظه ای فرصت برای کاشت آن داری ؛ آن را بکار!»
شاید اهمیت این امر برای همه روشن باشد اما فاصله اقدام و اهتمام متناسب با این شناخت هنوز خیلی خیلی زیاد است. این جنس امور نیازمند همت و تلاش است و تشویق و تواصی و البته تبلیغ و اطلاع رسانی .
استاد شهاب مرادی گران قدر روز 7 اسفند 96 با انتشار اطلاعیه ای در وب سایت شخصی خود از جوانانی که قبلا در کلاس های ایشان همچون کلاس مجردها شرکت کرده بودند خواستند تا با ثبت نام و تکمیل فرم حضور خود را برای برنامه درختکاری جوانان در ارتفاعات تلو تهران ثبت کنند .
در این برنامه که با هدف ترویج فرهنگ درختکاری جوانان در 12 اسفند صورت گرفت ، حدود 300 دانشجو حضور داشتند. در این مراسم حجت الاسلام شهاب مرادی بانی کلاس مجردها درباره اهمیت کاشت درخت و فواید آن و نیز مسئولیت پذیری دانشجویان در عرصه های مختلف زندگی و جامعه صحبت کرد. در مراسم درختکاری دانشجویان رئیس سازمان جنگل ها و مراتع نیز حضور داشت.
[su_note]
این فرمایش مقام معظم رهبری را باید همه با جان و دل اجابت کنند: « سعی کنند در این ایام – که ایام درختکاری و فصل درختکاری است – هرچه میتوانند [کاشت درخت را] افزایش بدهند.»
صهیونیستها در حالی تصمیم به اخراج یهودیان آفریقایی تبار دارند که سالها برای کوچاندن آنها به فلسطین اشغالی به آنها وعده های رؤیایی می دادند.
یکی از ویژگی های بارز صهیونیست ها، نژاد پرستی آنها است که همواره از اقدامات و عملکرد آنها قابل دریافت بوده است.
این نژاد پرستی صهیونیست ها در یکی از جدیدترین اقدامات رژیم صهیونیستی آشکار شده است و موجب ایجاد موجی علیه این رژیم غاصب نژاد پرست شده است اما نکته مهم اینجا است که آنها به رغم این موج مخالفت های دامنه دار، با آمارسازی های دروغین، درصدد اجرای تصمیم نژاد پرستانه خود هستند.
کوچاندن یهودیان به فلسطین
از زمان اشغال فلسطین در سال 1948، صهیونیست ها با به کارگیری آژانس یهود تلاش کردند به منظور غلبه جمعیتی، یهودیان کشورهای مختلف را به فلسطین اشغالی مهاجرت دهند.
در همین راستا تعداد زیادی از یهودیان کشورهای مختلف با وعده زمین، مسکن و کار به فلسطین اشغال شده فرا خوانده شدند. با کشتارهای وسیع روستاها و شهرهای مختلف از فلسطینیان به زور ستانده شد و اخراج یا کوچ اجباری آنها، یهودیان را در این مکان های اشغال شده سکونت دادند.
موج های جمعیتی مختلفی طی 69 سال گذشته به فلسطین اشغالی آورده شدند. برخی از این یهودیان با عملیات هایی که موساد در کشورهای اصلی به وجود آورد با ایجاد رعب و وحشت به فلسطین فرار کردند. اما جمعی از این یهودیان از کشورهای آفریقایی به فلسطین اشغالی مهاجرت کردند.
صهیونیست ها برای مهاجرت دادن یهودیان در دهه های 60، 70 و 80 دست به هر کار می زدند.
در بسیاری از موارد به دلیل مخالفت کشورها مبدأ با خروج جمعیت، مهاجرت یهودیان طی عملیات اطلاعاتی با همکاری موساد و دیگر دستگاه های امنیتی ونظامی رژیم صهیونیستی صورت می گرفت تا به هرقیمتی شده، جمعیت یهودیان فلسطین اشغالی را افزایش دهند.
حال در اواخر دهه دوم قرن 21 صهیونیست ها در تلاش اند مهاجران یهودی آفریقایی تبار را از سرزمین های اشغالی اخراج کند. این در حالی است که براساس آمارهای موجود تعداد این مهاجران آفریقایی تبار به همراه فرزندان و خانواده هایشان قریب 250 هزار نفر برآورد می شود.
دروغ پردازی حرفه ای صهیونیست ها
با وجود آنکه مهاجران آفریقایی تبار براساس اسنادی که تا کنون ارائه کرده اند با وعده، به سرزمین های اشغالی قدم گذاشته اند اما صهیونیست ها ادعا کرده اند که این مهاجران آفریقایی تبار، مهاجران غیرقانونی اند که بدون مجوز به فلسطین اشغالی قدم گذاشته اند. به همین دلیل باید از فلسطین اشغالی اخراج شوند.
تحریف آمار
به گفته رادیو پیام اسرائیل اداره مهاجرت رژیم صهیونیستی تعداد این یهودیان مهاجر آفریقایی تبار را 38 هزار نفر است که 15 هزار نفر از آنان درخواست پناهندگی داده اند.
نکته مضحک این است که به گفته همین منبع اداره مهاجرت رژیم صهیونیستی تا کنون به 6 هزار و 500 پرونده درخواست، رسیدگی کرده که تنها 11 درخواست را مورد تأیید قرار داده است.
نکته قابل این است که خود صهیونیست ها باوجود آنکه آمار موجود در خصوص این مهاجران به شدت تحریف می کنند اما به نکته ای در مدعایشان اشاره می کنند که دروغ بودن این ادعای را نشان می دهد.
صهیونیست ها آماری را که ارائه می دهند مجموعه ای از مهاجران آفریقایی تبار به اضافه فرزندانشان معرفی می کنند. سؤال اینجا است که مهاجر غیرقانونی نمی تواند به اندازه ای در یک کشور به شکل غیرقانونی ادامه حیات دهد که دارای فرزند و نوه و نتیجه باشد.
نژاد پرستی بی پرده رئیس رژیم صهیونیستی
در همین راستا رئیس رژیم صهیونیستی، رئووین ریولین طی اظهاراتی اعلام کرد: « با پناهجویان آفریقایی همدردی می کنم اما دنیا بداند اسرائیل کشوری کوچک و دارای امکانات محدود است و در درجه نخست باید به براداران یهودی خود برسد که از کشورهای جهان به اسرائیل مهاجرت کرده و می کنند.»
این سخن ریولین چند نکته مهم در بر دارد:
نخست؛ آنکه مقامات رژیم صهیونیستی به فکر ساختن یک سرزمین برای یک قوم خاص هستند و دیگر انسان ها را در محاسبات خود به حساب نمی آورند.
دوم؛ آنکه ریولین در سخنان خود رسما مهاجران یهودی آفریقایی تبار را که با کمک دستگاه های امنیتی به فلسطین اشغالی دعوت کرده اند غیر یهودی و مهاجر غیر قانونی خواند.
سوم؛ صهیونیست ها به دنبال تصفیه نژادی در فلسطین اشغالی و بین یهودیان هستند.
حقیقت ماجرا
ریشه این مشکل به زمانی باز می گردد که آژانس یهود در کشورهای دنیا به دنبال مهاجرت دادن یهودیان بود. در آن ایام برخی از سیاهپوستان آفریقایی (به ویژه از اتیوپی) نیز اعلام کردند، یهودی شده اند و قصد مهاجرت به فلسطین اشغالی را دارند.
این تعداد با تعدادی از سیاهپوستان که از زمانهای قبل یهودی بودند به فلسطین اشغالی مهاجرت کردند. زمانی که این مهاجران به فلسطین اشغالی رسیدند، اختلافات بر سر این مهاجران رنگین پوست آغاز شد.
یهودیان غربی تبار حاضر به پذیرش این مهاجران رنگین پوست نبودند. شورای خاخام ها حاضر نشد این مهاجران رنگین پوست را به اضافه عده دیگری که از آمریکا آمده بودند یهودی بداند.
لذا به آنها حق شهروندی و اقامت داده نشد. برخی از این رنگین پوستان دهه های متمادی در فلاکت بار ترین شرایط در حال ادامه زندگی هستند و مورد ظلم های فراوان قرار گرفته اند.
حال آنها را مهاجران غیر قانونی می نامند تا بتوانند با این نام آنها را به راحتی اخراج کنند. مهاجرانی که روزی برای کوچاندنشان به آنها وعده های توخالی دادند.
رواندا مقصد نهایی
دولت نتانیاهو تصمیم گرفته است تا با اقدامی، به یکباره برای همیشه از این مهاجران رنگین پوست که تعدادشان در حال افزایش است خلاص شود. مقصدی که صهیونیست ها این بار در نظر دارند، کشور رواندا در مرکز آفریقا است.
این کشورهای از اواسط دهه نود دچار جنگ داخلی شد و قریب 800 هزار نفر در این درگیری ها کشته شدند. در حال حاضر نیز حکومتی دیکتاتور به دست نشاندگی آمریکا در آنجا حکومت می کند.
صهیونیست ها می خواهند مهاجرانی را که زمانی برای حضورشان در فلسطین اشغالی به آنها التماس می کردند به این منطقه نا امن و پرخطر بفرستند.
مواضع مخالف
در محافل داخلی رژیم صهیونیستی بسیاری از مهاجران شرقی تبار و کسانی که مدعی اند بازماندگان هولوکاست هستند با این کار دولت مخالف اند.
بسیاری از کشورهای آفریقایی که در فلسطین اشغالی سفارتخانه دارند با این اقدام مخالفت کرده اند. اما به نظر می رسد صهیونیست ها این بار عزم خود را جزم کرده اند که آفریقایی تبار ها را اخراج کنند.
از چند ماه قبل برنامه ریزی ها آغاز شده بود و روز مورد نظر اطلاعیه ای منتشر شد برای آغاز همیاری و کمک در تبلیغ یکی از بزرگترین مسابقه های قرآنی جنوب شرق ایران . قرار بود مجمع قاریان و حافظان کرمان که یک نهاد مردم نهاد و بدون بودجه و کمک دولتیست یک مسابقه برای حفظ سوره مبارکه واقعه برگزار کند .
ظرف یک هفته تمامی نمازگزاران مساجدی که اطراف یکی از 20 مرکز مجمع قاریان و حافظان کرمان بودند برگه های تبلیغاتی را دریافت کردند، فروشگاه ها و مغازه ها پوستر مسابقه را نصب کردند و چند بیلبورد تبلیغاتی هم اجاره شد . از دو هزار همیاری هم که عضو گروهی در پیام رسان تلگرام بودند خواسته شد تا پوستر مسابقه را برای بقیه ارسال کنند .
ثبت نام شروع شد و همانطور که انتظار میرفت بیش از 5 هزار نفر قبل از پایان مهلت یعنی اربعین حسینی سال 96 ثبت نام خود را در سایت قطعی کردند . ثواب این مسابقه به محضر شهید شش ماهه کربلا تقدیم شد .
با وجود اینکه پرداخت هزینه 5 هزار تومانی و شرط “عدم ثبت نام حافظان کل قرآن” برای ثبت نام وجود داشت اما ساعت 15 روز نهم آذر ، مصلی امام علی علیه السلام شهر کرمان و چند شهر دیگر میزبان جمعیت جوانان و نوجوانان بود .
برگزار کننده مسابقه هم مجمع قاریان و حافظان کرمان ، یکی از موسسه های قرآنی فعال استان بود که تقریبا اکثریت اهالی کرمان نام آن را به واسطه کلاس های آموزشی پر رونق شنیده اند یا فرزندانشان یکی از قرآن پژوهان این موسسه بوده است.
چند روز بعد از مسابقه ، کد ملی افراد راه یافته (در صورت پاسخ صحیح به 80درصد سوالات) به مرحله قرعه کشی اعلام شد . جوائز مسابقه شامل یک جایزه 6میلیونی و شش جایزه 600 هزار تومانی و 120 جایزه نفیس غیر نقدی بود . علاوه بر این همه دبستانی های شرکت کننده هم جایزه می گیرند .
در ادامه مطلب ویدیو و عکس های برگزاری این مسابقه را می بینیم و بخش انتهایی این مطلب معرفی کوتاهی از این موسسه است . همراه بنیانا باشید .
آن طور که در سایت این موسسه آمده : مجمع قاریان و حافظان قرآن کریم فعالیت خود را از سال 1370 آغاز نموده است سمت و سو و هدف مجموعه گسترش فرهنگ قرآن کریم و آشنایی اقشار مختلف جامعه با این کتاب نورانی و جذب نوجوانان به حوزه های اجرایی علمی و قرآنی تعیین گردیده است .
متعاقب آن با ابداع شیوه نوین و خاص آموزش قرآن دخیل نمودن قرآن آموزان در فعالیت های اجرایی و نگاه به روز به مسائل جامعه امکان حضور و ثبت نام ده ها هزار نفر ، فراهم آمده و آموزش حضوری عمومی ، آموزش غیر حضوری ، آموزش عالی در حوزه های مفاهیم و تفسیر و صوت و لحن ، آموزش حفظ ، طراحی چند نرم افزار قرآنی ، ورود به حوزه های فناوری اطلاعاتIT ، راه اندازی و تجهیز کتابخانه تخصصی قرآن کریم ، فعالیت های ورزشی و تفریحی ، و … از جمله اموری است که در مراکز و ساختمان های متعدد و مستقل در سطح استان در حال انجام می باشد . (برگرفته از سایت مجمع)
[/su_note]
[su_note note_color=”#BBDEFB”]
آن طور که سید حمید رضا توحیدی ، رئیس مجمع قاریان و حافظان قرآن کریم به خبرگزاری فارس [لینک] گفته است : سالانه بیش از 8 هزار نفر در مجمع ثبتنام میکنند، در مجموع 90 هزار نفر در این مرکز ثبتنام و 750 مربی نیز تربیت شدهاند.
[/su_note]
آن طور که آشکاراست مجمع قاریان و حافظان کرمان یک موسسه خیریه قرآنی ست و تقریبا 99 درصد هزینه های آن توسط مردم تامین می شود و لیستی واریزی ها و عکس برگه های پرداخت در اینترنت اطلاع رسانی می شود . این موسسه 20 مرکز فعال در استان کرمان دارد . اگر ساکن کرمان هستید پیشنهاد ویژه داریم که خود و فرزندان عزیزتان را برای استفاده از خدمات این موسسه ثبت نام کنید .
مراکز مختلف مجمع قاریان و حافظان کرمان بخش های مختلفی برای نونهالان و نوجوانان دارد و یک مرکز ویژه هم برای آموزش قرآن از طریق بازی اختصاص داده شده است .
برای دریافت آدرس مراکز مجمع و یا کسسب اطلاعات بیشتر به سایت موسسه به آدرس gharyan.ir مراجعه کنید یا برای پیگیری خلاصه اخبار در کانال موسسه با یوزر @gharyan_club عضو شوید .
***
یکی از خوانندگان مجله بنیانا از برگه های آزمون حفظ سوره واقعه که نهم آذر 96 برگزار شد عکس هایی برای ما ارسال کرده که در ادامه برای مطالعه بیشتر و… بهمراه پاسخ نامه قرار می گیرد »» عکس صفحه اول . عکس صفحه دوم . عکس صفحه سوم . عکس صفحه چهارم . عکس پاسخ نامه مشکی (کلید سوالات)
سرکار خانم لیلا ارشد ، مددکار اجتماعی و موسس مرکز خانه خورشید و یکی از اصلاح طلبان نامزد شورای شهر تهران در جمع کاربران شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم (شهریور 96 قم) از «یک زخم کهنه» سخن گفتند. زخم کهنه ای که به آسیب های اجتماعی عمدتا مربوط به زنان اختصاص داشت.
تقاضای اول جلسه مجری مبنی بر خروج افراد زیر 18 سال نوید حرف هایی نو می زد ؛ در ادامه مطلب سخنان خانم لیلا ارشد در این جلسه را می خوانیم :
ما با آسیب های بسیاری همچون فقر مالی و فرهنگی، بیکاری، خشکسالی، بیسوادی، مهاجرت اجباری، مشکلات محیط زیستی، حاشیه نشینی… دچار هستیم اما اطلاع و آموزشی برای حل مشکلات اجتماعی خود نداریم. در حالی که هیچکس نباید خود را از آسیب های اجتماعی و آثار آن مصون بداند.
اختلافات سیاسی باعث ناامیدی و ناکارآمدی در این حوزه و منجر به بی عدالتی و نابودی استعدادها می شود اما با هم افزایی می توان شرایط را بهتر کرد.
این هم افزایی در گذشته بیشتر وجود داشت مانند اینکه 8 نفر از مددجویان قبل از انقلاب در درگیری ها شهید شدند و مددکاران هم با وجود ظاهر متفاوت خود با افتخار به مجروحین جنگ کمک می کردند.
جلوگیری از افزایش آمار طلاق، تجاوز، خودکشی و … بجز با آموزش و دادن ابزار کنار آمدن با مسائل اجتماعی به افراد ممکن نیست این در حالی است که هیچ مجرایی برای رسیدن اطلاعات امن و صحیح به فرزندان وجود ندارد. این تصور اشتباه است که فرد اگر نداند، سالم می ماند. این فکر که تفکیک جنسیتی موجب سلامت جامعه می شود، غلط است.
سه سطح پیشگری از معضلات اجتماعی آموزش برای تمام مردم، مددکاری برای اقشار در معرض آسیب، و رسیدگی به افراد آسیب دیده باید وجود داشته باشد اما ما هنوز آمار و اطلاعات کافی از وضع موجود پدیده های اجتماعی خود نداریم و بهمین دلیل در سیاست گذاری ها اعمال نمی کنیم.
اوضاع سال به سال بدتر می شود. سن اعتیاد و تن فروشی پایین آمده و آمار آسیب دیده ها بیشتر شده است. اعتیاد از ژنده پوشان به همه اقشار تسری پیدا کرده است.
من نمیخواهم مسئول یا ارگانی را مقصر نشان دهم. من میخواهم با همه این سازمان ها برای حل مشکلات این زنان ارتباط برقرار کنم. ولی عیب مسئولین ما این است که وجود مشکل را انکار می کنند و از نزدیک در ارتباط مسائل نیستند تا برای آنها راهکار داشته باشند.
ما مشکل علمی و تجربیات بومی نداریم ولی از آنها استفاده نکرده ایم. کلیشه های فکری باعث شده که از تربیت جنسی فرزندانمان غافل شویم. تربیت جنسی با آموزش جنسی متفاوت است. به کودکان و نوجوان ها تربیت جنسی می دهند که چقدر تن آنها مهم است و چقدر باید از آن محافظت کنند.
برنامه ریزی ها برای هر قشر خاص باید متناسب باشد. نمی توان برای کل جامعه یک نسخه پیچید. وضعیت دختران مهاجران افغان و پاکستانی بسیار وخیم است. اکثر کودکان کار جزء این گروه هستند و نمیتوان این موضوع رو اعلام کرد چون باعث بدتر شدن وضعیت آنها می شود.
من در زمان پهلوی مخالف خانه های فساد بودم ولی آن سیستم به نسبت وضع موجود بهتر بود، چرا که آن زنان مورد حمایت و تحت مراقبت پزشکی بودند و به یکسری چارچوب های اخلاقی و دینی پایبندی داشتند. هرچند هنوز هم نمی توانم چنین سوءاستفاده ای از زن را قبول کنم و چنان روشی را توصیه کنم.
شما افسران جنگ نرم از ارتباط های خود با علما و مسئولین استفاده کنید و صدای این مشکلات را به گوش آنها برسانید. در فضای مجازی با ایجاد موج های اینترنتی شرایط بهتری را موجب شوید. در قالب انجیوها فعالیت کنید. در پست هایی که خواهید گرفت و در مجامع خیریه ذهنیت را به حمایت از زنان مبتلا به اعتیاد تغییر دهید.
ویدیو »» لیلا ارشد : به رحمانی فضلی گفتم اونور میز که شما نشستی هیچی کاری نداره، بیاین اینور میز تا ببینید چقدر کار داره
محمدرضا جوان آراسته طلبه جوانی است که به جای استفاده از روشهای قدیمی و معمول تدریس، راههای تازهای را به کلاس درس باز کرده که اتفاقا برای دانشآموزان هم جذابیت دارد.
کلاس درس و مدرسه از چیزهایی است که کمتر کسی آن را دوست دارد و معمولا همه فراری هستند، با اینهمه کسانی هستند که سعی میکنند این کلاسها را برای بچهها جذابتر کنند. یکی از این افراد « محمدرضا جوان آراسته » است که سعی کرده کلاسها درس متفاوتی را تشکیل داده است، با او درباره شیوهها تدریس خودش و برخورد بچهها صحبت کردیم :
تبلیغ در مدارس اولویت جدی من است
«سال ۸۱ وارد حوزه شدم و با راهنمایی یک استاد در همان سالهای اول رویکرد تبلیغی پیدا کردم. در همین سالها در کنار تحصیلات حوزوی با ادبیات آشنا شدم و به صورت تخصصی داستان نویسی را پیگیری کردم و سر کلاس نویسندههای شناختهشده و موفقی نشستم.
از سال چهارم حوزه تبلیغ را شروع کردم و از همان ابتدا برای تبلیغ به دبیرستانها میرفتم. قم، اصفهان، شیراز و تهران شهرهایی بودند که سالها برای تبلیغ به مدرسههای آنها میرفتم.»
«تبلیغ در مدارس همچنان یکی از اولویتها و علاقههای جدی من است. از سال گذشته با همکاری یکی از دبیرستانهای قم، کار متمرکز تدریس را شروع کردم. البته من رسما دبیر نیستم و استخدام آموزش و پرورش نشدم.
با این حال سال گذشته سه کلاس داشتم و امسال هشت کلاس و از پایه ۹ تا ۱۱ را درس میدادم؛ درس دینی و درس نگارش. در کلاسهای نگارش تاکید من روی نگارش خلاق بچهها است، تمرین و ایده سازیهای خلاق برای علاقهمند کردن بچهها به نوشتن.»
همیشه تدریس را دوست داشتم
«درس دادن و تدریس از علاقههای من است و شاید تبلیغ در مدارس ریشه در همین علاقه داشته باشد. به جز مدارس من سالها داستان نویسی هم درس دادم و برای طلبهها کلاس آموزش تبلیغ هم برگزار کردهام. فکر میکنم لذت آموزش را نتونم با چیز دیگری عوض کنم.»
«من داستاننویسی را خیلی جدی دنبال کردم و نتیجهاش این بود که یک سال سردبیر مجله اینترنتی فرهنگی هنری فیروزه بودم و تقریبا چهار سال، مدیرگروه داستان مدرسه اسلامی هنر قم و بیش از ۱۰ دوره تدریس داستان نویسی در حوزه هنری و مراکز آموزشی دیگر برگزار کردهام، همچنین حالا هم یک دوره مجازی دارم برگزار میکنم.»
بازی کلاس درس را جذاب میکند
«نتیجهای که این سالها به آن رسیدم تا کلاسها هم جذاب باشند و هم مفید، چند نکتهای است:
بازی. آموزش همراه با بازی همیشه جواب میدهد و جذاب هم هست.
کلاسهای مشارکتی. سر کلاسهای من بچهها شنونده محض نیستند، حرف میزنند، مشارکت میکنند، مخالفت میکنند و همیشه اجازه صحبت کردن دارند.
سعی میکنم بحثها همیشه از جنس مطالبی باشند که مخاطب به آنها نیاز دارد و دغدغهاش شده باشد. اگر هم بحثی را لازم بوده مطرح کنم اما مخاطب احساس نیاز به آن نداشته باشد، اول او را متوجه میکنم که چقدر به این مساله نیاز دارد و بعد وارد بحث میشوم.»
«امروز در کلاسهای مدرسه باید سرفصلهای آموزشی کتاب را بگویم، اما به بچهها گفتم لازم نیست کتاب سر کلاس بیاورند، من هم کتاب را باز نمیکنم. از قبل بحثهای کتاب را خودم میخوانم و همان مباحث را با مقدمههایی از خودم جذابتر، واقعیتر و کاربردیتر میکنم. در حقیقت مفاهیمی که در کتابها وجود دارد را با روش خودم تلفیق میکنم.»
مباحث تبلیغ را بچهها انتخاب میکنند
«برای کلاسهایی که به عنوان مبلغ میروم، بحثها به انتخاب خود دانشآموزهاست. دخترهای دبیرستانی سوالها و بحثهای مشخصی دارند، معمولا چهار سوال و مساله همیشه جزو دغدغههای اولشان است: روابط دختر و پسر، حجاب، ازدواج، تفاوتها و تبعیضهای بین زن و مرد.
هر کدام از این موضوعها یک زنگ کامل بحث دارد. اما وقتی چند بار سر یک کلاس میروم و این بحثها تمام میشوند، بحثهای اعتقادی هم اضافه میشود.»
خدمت به خلق، عبادت است
«معمولا واکنش بچهها به این نوع از آموزش مثبت است، چون به آنها خوش میگذرد و در عین حال حرف مهم و جدیدی هم میشنوند. آموزش دو گوهر فوقالعاده دارد؛ اول اینکه به خود من مطلب زیادی یاد میدهد.
من برای همه کلاسهایم هم مطالعه میکنم و هم فکر، در نتیجه همینکه قرار است چیزی یاد بدهم، قبلش خودم بیشتر یاد گرفتم حتی اگر بحث تکراری باشد! دوم اینکه آموزش، کمک کردن به دیگران است و چه چیزی بهتر از این. چون عبادت به جز خدمت به خلق نیست.»
نسل امروزی تنوعطلب هستند
«اگر از من بپرسید میگویم شاید تفاوت خیلی زیادی بین نسل ما این نسل آنهم در دینداری نباشد. البته این نسل چند ویژگی مهم هم دارند که شاید دوران ما کمتر بود؛ اینها جرئت ابراز کردن دارند، تنوع طلب هستند، بدون دلیل و صرفا با توصیه چیزی را نمیپذیرند، همچنین بعضی از چیزها که برای ما جدی بود برای این نسل بیاهمیت شده است.»
«یکی از چیزهایی که برای ما خیلی مهم بود، چشماندازی از خودمان در آینده بود که برایش خیلی تلاش میکردیم. به نظر میرسد بعضی از بچههای این نسل هیچ قلهای روبهروی خودشان ندارند که برایش تلاش کنند.
آن سالها دیگران برای ما خیلی مهم بودند، به خاطر دیگران خیلی کارها میکردیم اما بعضی از نسل امروزیها خود و فردیتشان مهمتر از دیگران شده است. به نظرم بعضی از این ویژگیها منفی هستند، بعضی نتیجه افراط و تفریطهای نسل ماست، بعضی هم مثبت.»
[su_note]
معرفی »» حجت الاسلام محمدرضا جوان آراسته در شبکه های اجتماعی هم فعالیت دارن . ایشون یک کانال تلگرامی با اسم مُرجا رو مدیریت میکنن ؛ لینک کانال : @m0rja
مراسم تجمع بزرگ زائران اربعین شب 27 مهر 96 با حضور عاشقان و دلدادگان حسینی در شبستان امیرالمؤمنین(ع) مسجدالنبی(ص) شهر قزوین برگزار شد.
در این مراسم سیدمطهر سیدعلیزاده رئیس ستاد مردمی اربعین استان قزوین و حجتالاسلام علیرضا پناهیان استاد حوزه و دانشگاه در خصوص رشادتهای امام حسین(ع) و مراسم معنوی اربعین به سخنرانی پرداختند.
در ادامه مطلب بخشی از سخنان استاد پناهیان در این مراسم را میخوانیم »»
نکته : متن توسط صفحات مجازی استاد منتشر شده است و کامل نیست؛ هنوز صوتی از سخنرانی استاد در این مراسم منتشر نشده است
استاد پناهیان »» اگر امام عسکری(ع) زیارت اربعین را علامت مؤمن، بیان نفرموده بود (تهذیبالاحکام/۶/۵۲) و اگر دهها روایت دربارهٔ اهمیت پیادهروی برای زیارت امام حسین(ع) وجود نداشت، آیا باز هم وظیفهٔ ما نبود که به این راهپیمایی باعظمت اربعین کمک کنیم؟!
وقتی میبینیم تجمع مؤمنین در اربعین، مظهر قدرت و مایهٔ عزت امت اسلامی است، اگر سفارشی هم در اینباره نداشتیم آیا اربعین برای ما تکلیفآور نمیشد و آیا میتوانستیم اربعین در خانهٔ خودمان بنشینیم؟!
بعضیها معلوم نیست دنبال چه نوع دستوری از سوی خدا و چه نوع فهمی از دین میگردند، تا به اربعین اهتمام بورزند؟ مگر همهچیز باید در نصِ صریح روایت باشد؟! پس فهمِ ما چه میشود؟!
مگر برای سینهزنی یا برای دستههای عزاداری در ایام محرم روایتی داریم؟ اینها سنتهایی است که مؤمنان بر اساس اندیشهٔ حکیمانهٔ خودشان طراحی کردهاند.
حضرت امام(ره) که یک فقیه و فیلسوف بود، دربارهٔ اهمیت دستههای عزاداری میفرمود: اگر شما در خانهٔ خودتان بنشنید و زیارت عاشورا بخوانید، اینکار موجب حفظ اسلام نمیشود. مکتبی که پایش هیاهو نباشد و به سر و سینهزدن نباشد، باقی نمیماند (صحیفهٔ امام/۸/۵۲۶)
مگر ما برای راهپیمایی و تظاهراتکردنِ سیاسی روایت داریم؟! چون مردم در این راهپیماییهای سیاسی، قدرت خودشان را به نمایش میگذارند و مواضع خودشان را تحکیم میبخشند. در راهپیمایی اربعین هم همین اتفاق میافتد.
ما هیچ روایتی برای تظاهرات ۲۲بهمن نداریم، اما عقل ما شرکت در این تظاهرات سیاسی را بر ما لازم میآورد چون موجب قدرت و عزت اسلام است و همهٔ علما نیز در این چهل سال بعد از انقلاب، بر راهپیمایی ۲۲بهمن تأکید کردهاند. عقل، یکی از منابع تشخیص تکلیف در فقه است.
من از مبلغان محترم دینی که مبلّغ اربعین نیستند، تعجب میکنم؛ شما کدام دین را میخواهید ترویج کنید؟ دینی بدون راهپیمایی بهسوی کربلای امام حسین(ع)!
در روایات، هم بر پیادهروی برای زیارت صریحاً تأکید شده و هم بر زیارت اربعین تصریح شده است. حتی در زمان خودِ ائمه هدی(ع) نیز پیادهروی برای زیارت و ملاقاتِ ایشان، باب بوده است.
چطور بعضیها هنوز بر چهرهٔ مؤمنانهشان علامت ایمان-که زیارت اربعین است- ثبت نشده است؟! این افراد چطور میتوانند با خودشان کنار بیایند؟! چطور کسی میتواند در اربعین در خانهٔ خودش بنشیند؟!
کسانی که توفیق ندارند به این زیارت بروند، لااقل میتوانند تا لبِ مرزها بروند و بگویند: «حسین جان! ما بهسوی تو آمدیم؛ اما فقط تا اینجا توانستیم بیاییم» آنوقت ببینید اثرش چه خواهد شد؟ ما اگر اینطرف مرز، ده میلیون عاشق برای زیارت اربعین داشته باشیم که-بهدلیل اینکه مسئولین، امکانات لازم را فراهم نکردهاند- نتوانستند به زیارت اربعین بروند، چه افتخاری برای سرزمین ما خواهد بود و چه اثر عظیمِ بینالمللی خواهد داشت!
ما برای توجه به اربعین منتظر چه هستیم؟ شاید بعضیها منتظرند که امام زمان(ع) ظهور کنند و دستور مستقیم برای زیارت اربعین بدهند! کسی که اینهمه اشارهها را نگرفته، مستحقِ دریافتِ دستور مستقیم حضرت هم نخواهد بود و احتمالاً آن زمان هم یک بهانهٔ دیگری خواهد آورد! در این مکتب، کسی مقرب میشود که اشارهها را بگیرد.
اگر هیچ روایتی هم دربارهٔ راهپیمایی باعظمت اربعین نداشتیم، الان که قلبهای مؤمنان متحول شده و متوجهِ اربعین شده، نفسِ همین موضوع برای ما تکلیف ایجاد میکند که به این حرکت باعظمت کمک کنیم تا روضهٔ مخصوصِ امام حسین(ع) در اربعین در کربلای معلا، غریب نماند.
گاهی از اوقات، مسئولین اجرائی دربارهٔ پیادهروی باعظمت اربعین، برخوردی دارند که شبیه برخورد با توریسم یا یک امر تفریحی و تفننی مانند تفریحکردن مردم در ایام تعطیلات نوروز است. وقتی به امام حسین(ع) میرسیم، چون حضور مردم در این فضا قوی است(بهویژه در اربعین) برخی از نهادهای دولتی طمع میکنند که یک پولی هم از مردم دربیاورند!
این پول بیمهای که پارسال از زائرین اربعین گرفتند، چهمقدارش در همین راه خرج شد؟ آیا رواست که این پول برای اربعین صرف نشود؟ دوست داریم بدانیم که از این طریق، چقدر درآمد برای برخی از بیمهها حاصل شد و چقدرش برای زائرین اربعین هزینه شد؟
شما بودجههای فرهنگی کشور را بررسی کنید که صرفِ چه اموری میشود؟ از موسیقی تا هر برنامهٔ فرهنگیِ دیگر؛ حتی برنامههای معنوی مثل قرآن و نماز و… بعد ببینند که چند درصدِ بودجهٔ فرهنگی کشور، صرفِ امام حسین(ع) میشود؟
نمیگوییم که هیچ بودجهای در راه اربعین صرف نشده است، اما میخواهیم یک مقایسهای صورت بدهیم بین بودجههایی که صرفِ امورِ دیگر فرهنگی میشود با بودجهای که صرفِ امام حسین(ع) میشود.
سؤال بعدی این است که اثر امام حسین(ع) در نفوس و جانها و بهسازیِ فرهنگ و فکر انسانها بالاتر است یا عمومِ فعالیتهای فرهنگیِ دیگر؟ مگر امام حسین(ع) و کربلای او نیست که موجب تداوم اقامهٔ نماز و حفظ قرآن شده است؟
مگر نمیبینید که اربعین و زیارت امام حسین(ع) چه اثری بر دلها میگذارد؟ چه بینمازهایی را نمازخوان کرده! چه غیرمحجّبههایی را محجبه کرده! چه رفتارهایی را اصلاح کرده و چه مؤمنینی را ارتقاء بخشیده است!
هنوز نسبت به اربعین، غفلت وجود دارد. ظرفیت کشور ما برای اعزامکردن زائران اربعین ده برابر رقم کنونی است. هم امکان جادهسازی برای این مسیر وجود دارد و هم افراد بسیاری هستند که حاضرند به اربعینِ حسینی خدمت کنند؛ فقط این نیروها باید سازماندهی بشوند. باید آن بصیرت لازم نسبت به عظمت امام حسین(ع) ایجاد شود.
دوستان، سعی کنید حتی یکسال هم زیارت اربعین از شما فوت نشود! امام صادق(ع) در کلامی، توبیخ میکنند کسانی را که دوسه سال بگذرد و به کربلا مشرف نشوند و میفرماید: کسی که سه سال پشتسرِهم به زیارت امام حسین(ع) نرود، عاقِ رسولِ خدا(ص) میشود(کاملالزیارت/296 و 297) تازه این مربوط به آن زمانی است که شیعیان امنیت نداشتند و اگر دشمنان میفهمیدند کسی شیعهٔ امام حسین(ع) است، او را میکشتند!
همچنین در روایات آمده است: کسانی که دارا هستند، سالی دوبار به زیارت امام حسین(ع) بروند و فقرا هم سالی یکبار بروند (کاملالزیارات/293)
ما اگر دلسوز فرهنگِ این جامعه هستیم، باید کاری کنیم فقرا و کسانی که دارا نیستند هم راحت بتوانند به این زیارت بروند؛ و الان اربعین، این مسیر را باز کرده است. افراد ثروتمند هم میتوانند از این فرصت استفاده کنند و مستقیماً به این روضهٔ باعظمتِ امام حسین(ع) خدمت کنند.
آدم تعجب میکند؛ بعضیها برای محرم و عاشورای هیئتِ خودشان خرج میکنند اما برای روضهٔ مخصوصِ امام حسین(ع) که اربعین در حرمِ خودش برگزار کرده و اینهمه جمعیت میآیند، خرج نمیکنند! البته اخیراً کارهایی انجام شده؛ چه در لبِ مرزها و چه در مسیرهای داخل کشور، مؤمنین از زائرین اربعین پذیرایی میکنند، اما هنوز خیلی جای کار دارد.
میدانید پذیرایی از زائر امام حسین(ع) چقدر ارزشمند است! شما بهتر از این، چگونه میخواستید با امام حسین(ع) ارتباط برقرار کنید؟ اگر کاروان اهلبیت(ع) از شهر شما عبور میکرد، شما برای آن کاروان چهکار میکردید؟ آیا هستیِ خودتان را در این راه نمیدادید؟ مگر خدمتکردن به زائران امام حسین(ع) کارِ کمی است؟!
اولین کسی که به گریهکنها و عزاداران امام حسین(ع) غذا میداد، امام سجاد(ع) بود. ایشان در ایام عزاداری و روضهٔ امام حسین(ع) دستور میدادند که برای عزاداران غذا طبخ شود. وقتی عزاداران و زائران امام حسین(ع) از شهر ما عبور میکنند، چقدر زیباست که مردم همین سنت و شیوهٔ امام سجاد(ع) را پیگیری کنند.
تجمع زائران اربعین- قزوین-۹۶.۷.۲۷
ویدیو : مستندکوتاه “هیاهو” ؛ امام حسین(ع) که از همینجا سلام ما را میشنود،چرا اربعین؟ + سخنان تکاندهندۀ امام خمینی(ره)
خبرها از تولید فیلم سینمایی «به وقت شام» از این حکایت دارد که عوامل فیلم پس از لوکیشن شیراز و نیز اتمام فیلمبرداری در شهرک سینمایی دفاع مقدس به تهران برگشتهاند و در حال فیلمبرداری سکانسهای مربوط به لوکیشن فرودگاه هستند.
در واقع فیلم به وقت شام به روزهای پایانی فیلمبرداریاش نزدیک میشود، از دهم خرداد امسال که فیلمبرداری این اثر سینمایی شروع شد تا حالا که تقریباً سه ماه از آن زمان میگذرد، ابراهیم حاتمیکیا کوشیده کار تولید فیلم در سکوت خبری پیش برود. حال خبر میرسد فیلمبرداری به وقت شام 23-22 روز دیگر به ایستگاه پایانی میرسد.
فیلم سینمایی به وقت شام در حالی ثلث پایانی فیلمبرداریاش را طی میکند که خبرها درباره این اثر سینمایی حاکی است تنها دو بازیگر ایرانی در آن به ایفای نقش میپردازند و باقی بازیگران این اثر خارجی و از ملیتهای دیگر هستند. حاتمیکیا در به وقت شام که اثری پرکاراکتر به نظر میرسد اغلب از بازیگران خارجی سود برده است.
بازیگرانی که گفته میشود تعداد آنها به بیش از 100نفر میرسد و علاوه بر بازیگران عرب تعدادی نیز ایفاگر نقشهایی از ملیتهای اروپایی هستند. همین موضوع احتمال اینکه بخشهای قابل توجهی از فیلم با زیرنویس در جشنواره فجر به نمایش دربیاید را زیاد میکند.
این موضوع البته خبری نشد ولی از تصاویری که این فیلمساز انقلابی را در میان خرابیهای دمشق نشان میداد و نیز سخنان زمان جشنوارهاش که مشخص میکرد دلش جای دیگری است، میشد فهمید که قرار است موضوع فیلم بعدی او دقیقا چه چیزی باشد.
1/5 سال پیش از آنکه ترجیعبند جملات ابراهیم حاتمیکیا در جشنواره فجر سوریه و مقاومت باشد و حرفهایش همان جماعت عافیتطلب همیشگی را برآشفته کند هنوز داعش در پارلمان ایران دست به عملیات آدمکشانهاش نزده بود و هنوز چشمان نافذ و تصویر عاشورایی محسن حججی، حجتی برای جامعه آسودهخاطر ایران نشده بود.
آن زمان که حاتمیکیا در جریان برگزاری جشنواره فیلم فجر و در حاشیه نشست خبری فیلم بادیگارد بارها از مقاومت در سوریه سخن میگفت، هنوز موضوع مدافعان حرم و شرایط و الزامات حضور ایران در نبرد با تکفیریها در رسانههای کشور به اندازه امروز جای خود را باز نکرده بود و در میان ضعف رسانههای داخلی خیلیها متوجه ابعاد خطری که از ناحیه تکفیریها کشور را تهدید میکرد، نبودند.
همین بیخبری و غفلت در داخل سبب شده بود وقتی حاتمیکیا موضوع سوریه را بارها و بارها در مصاحبههایش مطرح کند عدهای از همان قماش خوشخیال راحتطلب به او خرده بگیرند و حتی یکی از آنها قلم به دست بگیرد و گستاخانه بنویسد: اگر واقعاً دوست داری به سوریه بروی چرا زودتر نمیروی و شهید نمیشوی!
حاتمیکیا اتفاقاً همان روزها به سوریه رفت و عکسهایش در کوچههای جنگزده دمشق هم رسانهای شد. معلوم بود که او صرفاً برای زیارت یا سیاحت به سوریه نرفته است، به خصوص که حرم حضرت زینب(س) در طول جنگ با تکفیریها هیچوقت جای امنی نبوده است.
آنها که حاتمیکیا را خوب میشناختند میدانستند که از رفتن او به سوریه حتماً ارمغانی برای سینمای ایران دشت خواهد شد، هر چه باشد او جزو معدود سینماگران مؤلف و صاحب سبک سینمای ایران است و همچنان در عرصه هنر هفتم ترکتازی میکند.
در حالیکه ابراهیم حاتمیکیا در حال ساخت فیلم سینمایی درباره موضوع مهمی چون جنگ با تکفیریهای دستپرورده اسرائیل است، حال و هوای سینمای ایران تقریباً همان جوری است که همیشه بوده، دغدغهها بعضاً بیشتر از نوک بینی عمق ندارند، همچنان بخش عمدهای از بودجه، امکانات و نیروی انسانی سینمای ایران حدیث نفس فیلمسازان را روایت میکنند و سینما به واسطه این وضعیت در خواب خرگوشی به سر میبرد و با مضامین به اصطلاح اجتماعی کممخاطب وقت تلف میکند
اما در این سوی میدان مردانی هم هستند که هنر را نه برای هنر بلکه عرصهای برای ادای دین به میهن، آرمانها و ارزشهای انسانی میدانند.
حاتمیکیا همانطور که سردار سپاه عشق از او یاد کرده، سردار فرهنگی عرصه انقلاب اسلامی است، کیست که بیتاب تماشای به وقت شام او نباشد و منتظر نباشد روایت او را از حماسهای که در حال اتفاق افتادن است تماشا کند. حاتمیکیا جهادگر عرصه هنر انقلاب است، سلاح او از ابتدای انقلاب دوربینش بوده و به راستی بر گردن هنر انقلاب و دفاع مقدس حق بزرگی دارد؛ یک آتش به اختیار هنری و فرهنگی تمام عیار.
حاتمیکیا فیلمساز سختگیری است و در کارش هرگز کم فروشی نمیکند چرا که با دلش فیلم میسازد و آثارش نشان داده صرف اینکه یک چهره برجسته هنری باشد او را قانع نمیکند، او از نسل مجاهدان آرمانگرایی است که همچنان به عهد دیرینهاش با انقلاب پایبند است.
حالا حاتمیکیا ساعتش را به وقت شام تنظیم کرده است، فیلمبرداری اثر او درباره مقاومت در این روزها مصادف شده با داستان ناتمام و جاودانه اسارت و شهادت عاشورایی محسن حججی، دیگر در این روزها صدای مقاومت رساتر از پیش در جامعه طنینانداز است، قافله به وقت شام با قافلهسالارش سبکبالتر از پیش راهش را طی میکند.
در آنسو، سینمای ایران نیز راه خود را میرود، غرق در همان حیرانیها و سرگشتگیهای مداوم، هنوز جماعتی برای جشنوارههای خارجی و دیده شدن روی فرش قرمز سر و دست میشکنند، هنوز جشنوارهها، این گوسالههای سامری غرب و شرق معبد و مأوای بسیاری از سینماگران ما هستند، در چنین شرایطی یک مرد سازی مخالف میزند که تنها به گوش آنها که راههای آسمان را بهتر از زمین میشناسند، خوش میآید.
اخبار تازه از جدیدترین فیلم آقای مسعود دهنمکی با نام «طیبخان» حاکی از ادامه جریان و ماجرایی است که این کارگردان در کارهای قبلی خود چون اخراجیهای 1 به آن پرداخته است.
سالهای سال است که فیلمها و سریالهای گوناگونی در حوزههایی چون انقلاب، دفاع مقدس، مشکلات و رخدادهای موجود در جامعه و مواردی از این دست ساخته میشوند و در هر یک از آنها، فیلمساز و کارگردان آن اثر طبق اندیشه و اعتقادی که دارد کار را پیش میبرد.
حال این طرز فکر و نگاهی که در هرکاری وجود دارد، بعضی اوقات موجب راه افتادن جریانی گاه مثبت و حتی منفی، نه تنها در دنیای هنر بلکه در اجتماع میشود و سر و صدا بهپا میکند.
در حوزه دفاع مقدس و فیلمهایی با مضمون انقلاب و بعضا مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نیز مدتهاست که مجموعه کارهای مسعود دهنمکی فضایی مختص به خود دارد.
از «اخراجیها» تا «رسوایی»
این فضا از زمان تولید سینمایی اخراجیهای1 در سال 86 شکل گرفت و بعد از آن با ساخت اخراجیهای 2و 3 ادامه پیدا کرد. پس از آنها دهنمکی با نگاهی که باز هم در همان فضا جای میگیرد، سراغ ساخت رسوایی رفت و بعد هم به ترتیب «معراجیها» و «رسوایی 2» را تولید کرد.
سریال «دارا و ندار» نیز از دیگر کارهایی هستند که در آنها، این کارگردان در قالبی متفاوت از دیگر فیلمهایش و با همان طنازی همیشگیاش، به فقر موجود در جامعه پرداخته است.
کتاب 1400 صفحهای درباره یک شهید
مضاف بر این آثار، به تازگی خبر تولید فیلم جدید دهنمکی که گویی در راستای همان جریان به راه افتاده توسط اوست در رسانهها منتشر شده است؛ فیلمی که بر مبنای زندگی طیب حاج رضایی است.
البته پیش از نگارش این فیلم، اخبار حاکی از اتمام کتابی هستند که پس از دو سال پژوهش حول شهید طیب حاجرضایی براساس اسناد و مدارک و مصاحبه با دهها تن از پیشکسوتان انقلاب و دوستان و وابستگان طیب حاجرضایی توسط مسعود دهنمکی در دو جلد و در1400 صفحه به رشته تحریر درآمده. کتابی که احتمالاً توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر خواهد شد.
در این میان نگارش فیلم سینمایی «طیبخان» نیز براساس همین کتاب در حال انجام بوده و بهزودی نهایی خواهد شد و بعد از ارائه به سازمان سینمایی، در مرحله پیشتولید قرار میگیرد.
زندگی «طیبخان» روی پرده نقرهای
طبق شنیدهها به نقل از یک منبع آگاه، فیلمنامه سینمایی «طیبخان» این روزها مراحل پایانی نگارش را طی میکند و بعد از آن نوبت به پیشتولید کار میرسد. این سینمایی که برگرفته از کتاب مذکور است به مقطع 20 تا 52 سالگی شهید طیب حاجرضایی میپردازد.
سینمایی «طیبخان» بر اساس واقعیتهایی که پیرامون این شهید وجود دارد شکلگرفته است و بیش از آن که در آن تخیل و قصهپردازی وجود داشته باشد، رخدادهای واقعی به تصویر کشیده شدهاند.
برای تألیف این کتاب و فیلمنامه مذکور طی 5 سال گذشته با 10 ها تن از پیشکسوتان انقلاب، دوستان همبندی شهید حاج رضایی در مراحل مختلف حبس و برخی اعضای خانواده این شهید صحبت و در کل تلاش شده است تا هر چه سند درباره طیب حاجرضایی موجود است، جمعآوری شوند.
آقایان حبیباله عسگراولادی، اسدالله عسگراولادی، محسن رفیقدوست، محمد خوشجان، محمد استادمرتضی، اسدالله صفا، عبداله جاسبی، اسدالله بادامچیان، بیژن حاجرضایی، غلامعلی حدادعادل، محمد کلهر و… از این افرادند.
در این سینمایی در فضایی داستانی، علاوهبر شهید حاج رضایی به واقعه 15 خرداد نیز پرداخته میشود. طبق شنیدهها، در روزهای آتی اقدامات لازم برای کسب پروانه ساخت انجام شده و پیشتولید کار که حداقل 6ماه زمان میبرد، آغاز میشود.
تصویربرداری سکانسهای موجود در فیلم «طیبخان» قرار است در تهران صورت بگیرد و لوکیشن اصلی داستان نیز همین شهر خواهد بود.
این سینمایی جزو کارهای پربازیگر دهنمکی محسوب میشود و به نقل از منبع آگاه در برخی از سکانسها بیش از 100 هنرور حضور خواهند داشت.
«طیبخان» ششمین فیلم بلند سینمایی مسعود دهنمکی است که طبق اخبار موجود میتوان آن را ادامه همان جریانی دانست که سالهاست توسط این کارگردان راهاندازی شده؛ چرا که داستان زندگی این شهید به ماجرایی که در اخراجیهای 1 اتفاق افتاد بیشباهت نیست.
حاج رضایی از باستانی کاران تهران در دوران پهلوی و از افرادی بود که در ادبیات محاورهای آن زمان به لات یا لوطی مشهور بودند. وی در سال ۱۳۳۲ از موافقان رژیم شاهنشاهی پهلوی در کودتای ۲۸ مرداد بود اما بعدها تغییر رویه داد و به انقلابیون پیوست. وی سرانجام در یازدهم آبان ماه ۱۳۴۲ در میدان تیر پادگان حشمتیه تهران اعدام و شهید شد و در قسمت شرقی حرم حضرت عبدالعظیم؟ع؟ به خاک سپرده شد.
در واقع «طیبخان» ادامه جریان لوطیهایی است که در جریان انقلاب و جنگ، خالصانه پا در راه دفاع از مردم و کشور گذاشتند، داستانی که کموبیش در کارهای قبلی دهنمکی به آن پرداخت شده بود.
ششم تیرماه ۶۰، طبق برنامهٔ شنبه شبها، رهبر انقلاب که تازه از جبهه برگشته بودند، به مسجد ابوذر رفتند تا مانند همیشه جلسات فرهنگی و تبیینی خود را ادامه دهند. گروهک فرقان که پیش از این، ترور مغزهای متفکر انقلاب اسلامی را در دستور کار قرار داده و شهید مطهری را هم به شهادت رسانده بود، از فرصت حضور امام جمعهٔ تهران در مسجد ابوذر برای ترور ایشان استفاده کرد. فرقان طراحی ترور خود را به صورت دقیق انجام داده بود، اما “مشیت الهی” جور دیگری رقم خورد. برای همین، علیرغم انجام شدن ترور، رهبر انقلاب، با وجود جراحتهای شدید، زنده ماندند.
۳۶ سال بعد از آن روز، مستندی از تلویزیون بههمین مناسبت پخش میشود. در بخشی از این مستند، دوربین سمت کتابخانهٔ این مسجد رفته و از کتابهای موجود در آن چند فریمی نشان میدهد. دست بر قضا، رهبر انقلاب این بخش از مستند را میبینند و همین هم انگیزهای میشود برای ایشان، که تعدادی کتاب، به کتابخانهٔ این مسجد اهدا کنند.
چند روز بعد، نمایندهای از طرف ایشان، ۱۱۵ جلد که شامل ۴۲ عنوان کتاب بود، همراه با دستخطی از رهبر انقلاب، به این مسجد برده و تحویل امام جماعت آن میدهند. کتابهایی که بیشتر آنها جنبه “دینی” و “اخلاقی” دارند. کتابهایی نظیر نهجالبلاغه (ترجمهٔ مرحوم دشتی)، میزانالحکمة، کیمیای سعادت، شرح گلشن راز، اسرارالصلوة، فیه ما فیه و مجلدات مختلف اخلاق ربانی حاجآقا مجتبی تهرانی در بین آنها خودنمایی بیشتری میکنند.
در این بین برخی کتابها نیز جنبهٔ فرهنگی و اجتماعی دارند، کتابهایی مانند دریغ است ایران که ویران شود، علل انحطاط تمدنها از دیدگاه قرآن، اصحاب امام حسن مجتبی(ع)، نقش وهابیت در ترویج خشونت و اسلامهراسی در دنیای کنونی و فرهنگ فارسی عمید. چند کتاب هم با موضوع دفاع مقدس در آنها به چشم میخورد، کتابهایی چون رمز موفقیت در فرماندهی، سر دلبران، افلاکی خاکی، بلندای نخل، بگو ببارد باران، شهید از حرم تا به حرم، درد شیرین و خداحافظ دنیا.
تصاويری از کتاب های هدیه امام خامنه ای به مسجد ابوذر تهران
آیین اختتامیه پنجمین دوره سوگواره عاشورایی عکس و پوستر هیأت با حضور اساتید و هنرمندان هیأتی از سراسر کشور در مجتمع فرهنگی یاوران مهدی (عج) (صبح جمعه شش مرداد ) برگزار شد.
آقای مسعود نجابتی استاد عالی گرافیک در بخشهایی از مراسم اختتامیه با اشاره به ابراز خرسندی از حضور در جمع هنرمندان هیأتی گفت: به شهادت داوران کیفیت آثار ارسالی نسبت به دورههای قبل بسیار بالا بود طوری که اگر آثار دوره قبل ارسال میشدند قطعاً رد میشدند.
این استاد گرافیک با اشاره به اهمیت تشکیل جبهه هنری افزود: مهمترین دغدغه این روزهای من این است که با این نسل طلایی که در گرافیک وارد شدهاند تشکیل جبهه هنری دهیم. گرافیک انقلابی، گرافیست و طراح انقلابی هم میخواهد و خوشحالم که این سوگواره در حال حرکت به سمت چنین هدفی است. در بخشهایی از مراسم اختتامیه منشور حضرت امام (ره) به همراه تابلوی خوشنویسی شده به رسم یادبود توسط حجت الاسلام پناهیان و کمال الدین شاهرخ به مسعود نجابتی اهدا شد.
شعائر حسینی را زیبا نشان دهیم
حجتالاسلام علیرضا پناهیان از دیگر حاضران در مراسم اختتامیه هم با اشاره بر جایگاه هنر و لزوم پرداخت مسائل از این نگاه گفت: هنرمند وقتی هنرش را خرج جایگاههای روحانی و نورانی میکند بهترین لحظات زندگیاش را تجربه میکند.
استاد پناهیان با اشاره به اینکه طراحان و هنرمندان میتوانند صحنههای شگفتانگیزی خلق کنند و در مقابل هجمههای رسانهای دشمن جریانساز باشند، گفت: تولید آثار هنری برای امام حسین (ع) هرگز نباید متوقف شود. باید مراجع عظام تقلید را برای تقدیر از هنرمندان به سبک امام صادق (ع) دعوت کنیم.
استاد پناهیان در ادامه با اشاره بر لزوم نگاه هنری به شعائر حسینی هیأت اضافه کرد: باید آثاری زیبا و فاخر از شعائر حسینی به جهانیان نمایش داد. امام حسین (ع) زیباست و باید عزای امام حسین (ع) را هم زیبا به تصویر کشید.
این کارشناس و فعال فرهنگی در ادامه با اشاره به اهمیت و ظرفیت اربعین حسینی برای خلق و انتشار آثار فاخر هنری افزود: در سفر دومی که از طرف دانشگاه هنر به اربعین داشتم، استاد نجابتی هم حضور داشت؛ ایشان به طور بداهه روی پارچهای سفید یک «لبیک یا حسین» بسیار زیبا و هنری نوشت و همین شد بیرق کاروان ما؛ همین یک اتفاق هنری بود که در آن فضا بهوجود آمد و میشود از آن مستند فاخری هم تولید کرد.
پناهیان با تأکید بر اینکه باید وارد فضای بینالمللی شد و با انتشار آثار فاخر امام حسین (ع) را معرفی کرد، افزود: باید با حفظ هویت اسلامی خود با دیگر کشورهای مسلمان تعامل داشته باشیم.
کشورهای مظلوم آفریقا و آمریکای جنوبی که از قدیم مورد ظلم مستکبران قرار دارند، بسیار در سبک عزاداری به ما نزدیک هستند.
حرفهایمان را هنرمندانه بزنیم
استاد نادر طالب زاده ، کارشناس ارشد رسانه نیز در بخشهایی از این مراسم با اشاره به اینکه هیأت یکی از هستههای اصلی تبلیغات شیعه است، گفت: هنرمندان هیأتی رسالت تبلیغی این جریان را برعهده دارند.
باید فرهنگ اهل بیت و فرهنگ امام حسین (ع) را صادر کرد و اول باید از کشورهای مظلومِ آفریقا شروع کرد زیرا در آن ظرفیتی پنهان است که پیامبر اسلام (ص) آن را درک و به مردم مظلوم آن مناطق محبت و آنان را جذب اسلام کرد ما هم به تأسی از پیامبر باید تلاش کنیم.
استاد نادر طالب زاده در ادامه بیان کرد: امام خمینی (ره) میفرمود هنر تجلی اسلام است، اسلام فقرای دردمند، اسلام مستضعفین پا برهنه و باید بگویم هیچ کس مثل امام (ره) متوجه جایگاه هنر نبود؛ برای موسیقی، سینما، گرافیک، عکاسی و… برنامه داشت. دوام حرف حق با هنر است. امام (ره) هم حرفهایش را به هنرمندانهترین شکل ممکن میفرمود اما برخیها اصرار دارند که خود را ذلیل کنند و حاضر نیستند ظرفیتهایی را که خداوند به آنها عطا کرده ببینند.
استاد نادر طالب زاده در بخشهای دیگری از سخنان خود با اشاره به علائق فرهنگی و هنری رهبر معظم انقلاب افزود: آقا هنرمند است! کدام رهبر در جهان موسیقی، سینما، گرافیک، عکاسی و… میداند و در آنها صاحب نظر است.
در ادامه این مراسم برگزیدگان بخشهای مختلف، جوایز خود را دریافت کردند.
5 مردادماه، بی بی سی فارسی در برنامه «صفحه دو آخرهفته» ماجرای نواصول گرایی را سوژه خود قرارداد و درصدد بود تا رویکرد نواصول گرایی را غیرممکن جلوه دهد و از سویی دیگر تلاش کرد تا مردم را رویگردان از اصول گرایی معرفی کند!
برنامه «صفحه دو آخرهفته» بی بی سی هم به این موضوع اختصاص داشت و آقای محمدحسین جعفریان، روزنامه نگار و مستندساز از مشهد، علی حاجی قاسمی، مدیر دپارتمان علوم سیاسی و سیاستگذاری اجتماعی در دانشگاه سودرتورن سوئد و همچنین حسین باستانی روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی بی بی سی فارسی درباره نواصول گرایی سخن گفتند.
اصول گرایان، سنگرهای خود را از دست دادهاند
مهدی پرپنجی، مجری بی بی سی فارسی برنامه «صفحه دو آخرهفته» را با مقدمهای درباره سرنوشت اصول گرایی از سال 92 تا کنون آغاز کرد و گفت: « از سال 92 به بعد اصولگرایان سنگرهای انتخابی خود در نظام را یکی یکی از دست دادند. کرسی ریاست جمهوری در سال 92 از دست این جناح خارج شد و در انتخابات ریاست جمهوری اخیرهم نتوانستند آب رفته را به جوی بازگردانند و تردید نیست اصولگرایان در پنج سال گذشته توان رقابت با جبهه اعتدال و اصلاحات را در جلب آرای عمومی از دست دادهاند.پرپنجی، همچنین این سؤال را مطرح کرد که آیا « نواصولگرایی که آقای قالیباف به دنبال آن است، میتواند به نوش داروی احیای این جریان سیاسی تبدیل شود؟»
بازنگری در جریان اصول گرایی لازم است
جعفریان درباره ضرورتهایی که باعث صحبت از تغییر و بازنگری در مواضع اصول گرایی شده است، گفت: «اصول واقعی اصول گرایی بر پایه صحیفه نور امام خمینی؟ره؟ و منویات مقام معظم رهبری است؛ همان اصولی که از سال 42 آغاز شد و تا بهمن 57 و در سالهای پس از انقلاب وجود داشت. آرمانهایی که کوخ نشینان را ارباب میدانست و به آنها افتخار میکرد. امروزه بزرگانی که مدعی جریان اصول گرایی هستند از اصول اصلی آن تهیاند و شیر بی یال و دمی هستند که نسبتی با اصول گرایی ندارند، فلذا لازم است در این جریان بازنگری صورت گیرد.»
وی ادامه داد: «دلسوزان واقعی نسل بعدی انقلاب معتقدند که آنچه امروزه به عنوان اصول گرایی مطرح شده، نسبتی با صحیفه نور ندارد اما لزوم تغییر در جریان اصول گرایی دیر به ذهن و زبان بزرگان این جریان رسید؛ اما این تغییر اصول نباید فقط به تعویض نام منتهی شود؛ چرا که این جریان تخصص ویژهای در تغییر نام دارد؛ از جناح راست و ائتلاف خط امام و رهبری گرفته تا اصول گرایان و جمنا؛ از نظر من جریان اصول گرایی باید کاملاتغییر کند.»
مشکل اصول گرایان، نبود استراتژی است
حاج قاسمی اما معتقد است که سردرگمی امروز اصول گرایان به دلیل فقدان دیدگاه منسجم و استراتژی در این جریان است و در این باره میگوید: « اصول گرایان ارزشها و اصول خود را بهطور دقیق تعریف و تبیین نکردند که همین امر سبب سردرگمی این جریان شده است؛ در واقع هر اصولگرایی در ظن خود یار اصولگرا میشود.»
ضرورت مرزبندی سیاسی بین نو اصول گرایی و اصول گرایی
باستانی هم در سخنانش به اسامی متفاوت جریان اصول گرا اشاره و تاکید کرد: «بحث بازنگری در جریان اصول گرایی بارها مطرح شده است. برای مثال بعد از انتخابات دوم خرداد در لایههای متفاوت جناح محافظه کار حتی عدهای برای ایجاد گفتمان جدید به میدان آمدند. در انتخابات ریاست جمهوری هشتم ما شاهد بودیم که تعداد قابل توجهی از کاندیداهای محافظه کار آمدند و شعارهایی متفاوت از شعارهای جریانشان مطرح کردند.»
وی افزود: « هر طیف سیاسی بخواهد جریان جدید در خود ایجاد کند باید به چندین سؤال پاسخ دهد؛ اینکه چه موضوعاتی را مطرح کرده و قرار است چه رویکردی را در پیش بگیرد. همچنین باید مرزبندی سیاسیاش را با بقیه اصول گرایان مشخص کرده وخط قرمزهایش را اعلام کند اما اگر این موارد تعیین نشوند، نمیتوان گفت که درباره یک جریان جدید صحبت میکنیم.»
در واقع، جعفریان فاصله گرفتن اصول گرایان از آرمانهای ابتدای انقلاب را مشکل اصلی میداند و حاج قاسمی معتقد است که آرمانهای این جریان شفاف نیستند و ابهامهای بسیاری دارند. همچنین باستانی مرزبندی روشن با دیگر جریانهای اصول گرایی را یکی از مهمترین لازمه تشکیل نواصول گرایی ذکر میکرد.
پس از آن اما این سه میهمان برنامه «صفحه دو آخرهفته» درباره نظرات یکدیگر سخن گفته و پاسخ دادند.
جعفریان روزنامه نگار تاکید کرد: « #نواصول گرایی یعنی بازگشت به 30 سال قبل و ارزشهایی که براساس آن فرد تشنه خدمت باشد و نه تشنه قدرت. تغییر در روشهای ارتباط با مردم و روشهای ارتباط با وابستگان جریان اصول گرایی، یعنی #نواصول گرایی.»
همچنین باستانی تحلیلگر سیاسی معتقد است که سخنان آقای قالیباف برای نو اصول گرایی درواقع تنها تغییر در روشهاست نه تجدیدنظر در اصول و معتقد است که «تغییر در روشها جز با نقد گزنده روشهای موجود ممکن نیست. تغییر روش در اصول گرایی لازم است امّا نباید این تغییر رفتار یا تغییر روش به همراهی با تتلو بیانجامد.»
از نظر باستانی «در احزاب اصلاح طلب و اصول گرا تغییر روشها نه تنها شفاف بیان نمیشوند بلکه توام با نقد گزنده نیست و هرجا که این فضا غالب باشد، امکان تغییر بنیادین در روشها خیلی ممکن نیست.»
پس از این سخنان اما مجری بی بی سی تلاش کرد تا آقای قالیباف را فردی شکست خورده معرفی کند که لایق هدایت پرچم نو اصول گرایی نیست، اما جعفریان، درباره این سخنان گفت: این روزها اصول گرایانی که دم از اصول گرایی میزنند، به رهنمودهای امام خمینی و منویات مقام معظم رهبری عمل نمیکنند؛ نواصول گرایی که آقای قالیباف درباره آن سخن میگوید، در واقع بازگشت به ارزشها و اصول است و پرچمداری این جریان از نظر من در توان آقای قالیباف هست.»
حاج قاسمی مدیر دپارتمان علوم سیاسی و سیاستگذاری اجتماعی در دانشگاه سودرتورن سوئد هم تاکید کرد: «اصول گرایان نباید دایره اصول گرایی را بیشتر از این تنگ کنند. در این 40 سال شاهد بودیم که اصول گرایان نیروهای وفادار به جمهوری اسلامی را یک به یک از جریان اصول گرایی بیرون انداختند، فلذا نباید طیفهایی که در اصول خود و روشها بازنگری انجام میدهند، از اصول گرایی اخراج کنیم که این عمل بزرگترین آفت برای نوگرایی است.»
پس از آن، باستانی درباره انتخابات 96 و چرایی پرچمداری نواصول گرایی از سوی قالیباف گفت: « قالیباف در جریان اصول گرایی قابل حذف شدن نیست. او میتوانست در انتخابات ریاست جمهوری آرای بیشتری را نسبت به آقای ابراهیم رئیسی کسب کند، زیرا میتوانست غیر از اصول گرایان، افراد غیر اصول گرا را نیز بهسوی خود جلب کند. درجریان اصول گرایی، ابراهیم رئیسی پرچم دار نوگرایی نیست زیرا که حامی اصلی وی بخشی از حکومت بود و نه جریانات اصول گرا.»
در بخش پایانی این برنامه، جعفریان خاطرنشان کرد: بلاهایی که این روزها بر سر اصول گرایی آمده، زیر سر اصول گرایی نیست؛ اصولی که باید در مملکت انقلابی حاکم باشد، از دوران سازندگی منکوب شد و امروز به مرحله منفوریت رسیده است.
همچنین حاج قاسمی معتقد بود: «نوگرایی، انطباق دادن اصول گرایی و مبانی اصول گرایی با شرایط واقعی جامعه و مطالبات واقعی مردم است که اجتناب ناپذیر است و با این کار میشود گوهر ارزشمند اصول گرایی را هم حفظ کرد.»
بطور معمول کار طراحی و ساخت سلاح در ایران بر عهده نهادهای نظامی است که مجموعههایی نظیر وزارت دفاع و سازمانهای جهاد خودکفایی نیروهای مسلح این وظیفه را بر عهده دارند، اما این بار یک موسسه فرهنگی هنری به همت جوانان متخصص اقدام به طراحی یک سلاح انفرادی کرده است.
این موسسه با مدیریت علیاکبر رائفیپور از سال 1391 بطور رسمی فعالیت خود را در زمینه دشمن شناسی و مهدویت و با هدف زمینه سازی ظهور آغاز کرده و تا کنون در زمینههای مختلفی فعالیت داشته است.
ساخت اسلحه ذوالفقار بهانهای شد تا با مدیریت موسسه مصاف به گفتوگو بنشینیم و در جریان روند طراحی و تولید این سلاح قرار بگیریم که متن کامل آن را در ذیل میخوانید.
* طراحی سلاح در موسسه فرهنگی مصاف
علی اکبر رائفیپور در ابتدای این گفتوگو با بیان اینکه این سلاح ذوالفقار را با افتخار تقدیم به رهبر انقلاب میکنم، گفت: وقتی میدیدم که ایشان (رهبری) در نمازجمعه و خطبههایشان اسلحهای غیرایرانی به دست میگیرند، به عنوان یک مسلمان ایرانی به من برمیخورد زیرا کشوری مثل ایران که از قدرتهای نظامی و همین الان هم درگیر نبردهای نیابتی است، باید اسلحه بومی خود را داشته باشد.
وی افزود: بنده به سبب کارها و سخنرانیهایی که دارم به مکانهای مختلف میروم و وقتی اسلحههای قدیمی را در دست سربازان میدیدم و از طرفی شاهد قیمت بالای سلاحی مثل کلاش در کشورهای درگیر جنگ در منطقه بودم و با توجه به علاقمندی خودم در این حوزه، این پروژه را آغاز کردیم.
رائفیپور ادامه داد: ما در مؤسسه مصاف همه چیز را میسازیم و اعتقادمان این است که میتوانیم خودمان تولیدکننده باشیم. این موسسه از هیچ کجا بودجه نمیگیرد زیرا اعتقاد دارم در ازای این پولها انتظارات سیاسی از ما خواهند داشت.
مدیر مؤسسه مصاف گفت: به تبع اینکه بسیاری از جوانان، مخاطب سخنرانیهای بنده هستند و به من رجوع میکنند، یک روز بحثی در دفترمان پیش آمد و با چند نفر از همین دوستان که در حوزه نظامی سررشته داشتند در مورد آخرین تکنولوژیهای روز دنیا صحبت کردیم و آنجا مطرح کردم که مگر تولید اسلحه تکنولوژی بالایی را میطلبد؟ البته جدا از بحث آلیاژ بدنه و غیره که یکی از این دوستان گفت خیر و در مجموع دلایلی که عرض کردم موجب شد جرقه تولید سلاح همانجا بخورد.
* استفاده از تجربیات نظامی دیگر کشورها در تولید اسلحه ذوالفقار
رائفیپور تصریح کرد: ما تا چند وقت فقط در این خصوص تحقیق میکردیم و بهترین سلاحهای دنیا را مورد بررسی قرار دادیم. مثلا G36 که آلمان آن را ساخته پدر FN SCAR بلژیکی و ACR آمریکایی است و مشاهده کردیم که آنها چقدر نسبت به مدلهای قدیمی ژ3 و کلاش و M4 ترقی کردند.
وی اظهار داشت: ما همچنین یکسری از تجربیات سربازان غربی که از این سلاحها در افغانستان و عراق استفاده کرده بودند و ایرادات آنها را گفته بودند را بررسی کردیم. لذا به معایب این سلاحها هم آگاه شدیم. از طرف دیگر اتاقهای گفتوگویی در اینترنت وجود داشت که مهندسین خارجی در مورد این سلاحها بحث کرده بودند. ما همه اینها را کنار هم قرار دادیم و در مرحله اول متوجه شدیم که در دنیا به چه سطحی از تکنولوژی رسیدهاند.
* تمرکز بر روی کالیبر 7.62 در طراحی اسلحه ذوالفقار
مدیر مؤسسه مصاف ادامه داد: در ثانی معایب این سلاحها را هم فهمیدیم و پس از آن متوجه شدیم که به چه چیزی نیاز داریم. در همین راستا جلساتی با برخی از دوستان نظامی هم برگزار کردیم و به این نتیجه رسیدیم که با توجه به درگیریهای جنوب شرق و سمت عراق نیاز به یک اسلحه سبک داشته و داریم و به همین خاطر است که بخشی از طراحیهای نظامی ما در گذشته به سمت کالیبر 5.56 رفته بود که خیلی هم لازم است زیرا معمولا اشرار و قاچاقچیها از ضدگلوله استفاده نمیکنند و یک اسلحه سبک کار را راه میاندازد. کما اینکه الان در عراق میبینیم که کلاش جواب میدهد.
رائفیپور با بیان اینکه ارتشهای دنیا در حال تغییر کالیبر سلاح خود هستند، گفت: حتی مشاهده میکنیم ناتو هم اسلحههای جدیدش کالیبر 7.62 است. زیرا کالیبر 5.56 از ضدگلوله عبور نمیکند. از طرفی این کالیبری بود که ما آن را از قدیم با سلاح ژ3 و کلاش داشتیم.
وی افزود: همچنین ما مقادیر بسیاری گلوله تولید شده برای سلاحهای ژ3 و کلاش داشتیم که باید استفاده شود. لذا دیدیم که برای مقرون به صرفه بودن پروژه باید از همین گلولهها بهره ببریم پس ما باید سلاحی تولید میکردیم که با همین گلولهها عموم نیازمندیهای یک سرباز را رفع کند.
مدیر مؤسسه مصاف تاکید کرد: همچنین سلاح مورد نظر ما باید دقیق و قابلیت نفوذ بالا داشته و تاکتیکال و با قابلیت کوچک شدن بدون بر هم خوردن آرگونومی آن باشد. این سلاح جدید باید به سرعت قابل آموزش دادن برای سرباز نیز باشد.
رائفیپور اظهار داشت: این اسلحه سه مرتبه در طراحیهای خود تغییر کرده و معایب آن را برطرف کردهایم و در جلسه ای که با وزارت دفاع داشتیم طراحی مدل دوم را به آنها نشان دادیم که مدل رونمایی شده مدل سوم و بهینه شده است که نسبت به مدل دوم تغییرات بسیار زیادی داشته است.
* انتخاب نام ذوالفقار با تاسی از موشکهای سپاه
وی افزود: ما از ابتدا در نظر داشتیم با توجه به اینکه اسم مؤسسهمان مصاف است این سلاح را نیز مصاف نامگذاری کنیم اما با خبر شدیم که عزیزان وزارت دفاع این نام را بر روی اسلحه تولیدی خود که کالیبر 5.56 است گذاشته اند لذا یک روز مانده به رونمایی از این اسلحه با توجه به حمله موشکی سپاه به مواضع داعش و عملکرد موفق موشکهای ذوالفقار اسم این سلاح را هم ذوالفقار گذاشتیم. تا هم موشک هم تانک و هم اسلحه ذوالفقار در کشور داشته باشیم.
* از تولید بازی و فیلم تا سلاح در موسسه فرهنگی مصاف
رائفیپور با اشاره به برخی حواشی مبنی بر اینکه چگونه یک مؤسسه فرهنگی اقدام به طراحی و تولید سلاح میکند، گفت: به نظرم مهم این است که ببینیم آیا این محصول سوای اینکه تولید کجاست، کارایی لازم را دارد یا نه؟ در ثانی آیا تمرکز بر ساخت اسلحه ذوالفقار و موارد مشابه آن از توجه به ضرورت های فرهنگی میکاهد؟ که بنده در پاسخ به سوال اول عرض کنم باید این محصول توسط نهادهای ذیصلاح تاییدیههای لازم را بگیرد و در سوال دوم، خیر.
پروژههایی از این دست توسط کارگروهی کاملا مجزا انجام میشود و به فعالیت های دیگر اعضای موسسه که در حوزههای غیر دفاعی کار میکنند صدمهای وارد نمیکند و حتی پیگیریها و مراحل طراحی و ساخت اسلحه ذوالفقار در محیطی دیگر انجام میشود و اینجا بنده هستم که باید توان مدیریت پروژههای گوناگون را داشته باشم.
مدیر موسسه مصاف تاکید کرد: هرچند معتقدم طراحی و ساخت اسلحه ذوالفقار تحت عنوان یک مجموعه فرهنگی، برای دشمنان انقلاب و ایران پیام بسیار مهمی دارد که وقتی یک مجموعه فرهنگی چنین محصولی تولید میکند بطریق اولی مجموعههای نظامی و تخصصی با محصولاتشان خواب را از چشمان دشمنان خواهند ربود، به نظر شما همین پیام، کار فرهنگی نیست؟
وی گفت: ما در این مؤسسه هر اقدامی که موجب کارآمدی نظام شود را انجام میدهیم. از تولید بازی، موسیقی، فیلمنامه و انیمیشن گرفته تا کار در حوزههای کشاورزی، جمعیت، امنیت و پدافند غیرعامل و … و با نهادهای مختلفی هم ارتباط کاری داریم.
* محصولات دیگری در راه است
رائفیپور افزود: ما در مؤسسه مصاف کارگروههای مختلفی داریم که یکی از این کارگروهها، دفاعی است و یک بخش آن مربوط به سلاح انفرادی است انشاءالله و به فضل الهی هم میهنان عزیزمان و همه دوستداران جبهه مقاومت و انقلاب اسلامی در آینده نه چندان دور خبرهای خیلی خوبی در دیگر حوزهها از محصولات موسسه خواهند شنید.
* ساخت دستگاه 180 میلیونی با هزینه 50 میلیون تومان
وی اظهار داشت: در جریان طراحی و ساخت اسلحه ذوالفقار ما به این نتیجه رسیدیم که خودمان باید همه کار آن را انجام دهیم. مثلا نمیتوانستیم قطعات را به یک تراشکار بیرون از مجموعه بدهیم تا آن را بسازد زیرا ممکن بود به دانش ساخت این اسلحه دسترسی پیدا کند. پس خودمان کار ساخت آن (دستگاه CNC) را نیز آغاز کردیم و به این نتیجه رسیدیم که خودمان یک دستگاه CNC بسازیم و نیاز به یک دستگاه CNC چهارمحوره داشتیم.
از سوی دیگر ساخت دستگاه CNCچهارمحوره به خودی خود یک پروژه بزرگ است و دانش خاصی را میطلبد. به خاطر دارم در گذشته اگر اشتباه نکنم دانشگاه شریف یک دستگاه CNC چهارمحوره ساخته بود که خبرگزاریها و صدا و سیما آن را پوشش دادند. با این حال ما خودمان این دستگاه را به عنوان پیش نیاز تولید اسلحه ذوالفقار ساختیم و زمانی که دوستان وزارت دفاع به کارگاه ما رفته بودند خیلی برایشان جالب بود ما چگونه این دستگاه را ساختهایم.
مدیر مؤسسه مصاف گفت: ما اگر میخواستیم این دستگاه را از خارج وارد کنیم حدود 180 میلیون تومان هزینه داشت ولی ما آن را با حدود 50 میلیون تومان ساختیم. از طرفی تمام این هزینهها بدون یک ریال بودجه دولتی صورت گرفت که یا خیرینی پیدا میکردیم و یا بچهها از جیب خودشان خرج میکردند.
رائفیپور گفت: ما عرصههای وقف را تغییر دادیم. مثلا سراغ یک گاودار میرویم و میگوییم کمک مالی کنند تا بتوانیم بازی بسازیم که طرف میگوید اینجا برای خرید جهیزیه، ساخت حسینیه و .. آمدهاند اما بازی جای تعجب دارد.
وی با بیان اینکه طراحی و ساخت اسلحه ذوالفقار حدود یک سال زمان برد، گفت: بخش قابل توجهی از این زمان بیجهت و به دلیل نداشتن دستگاه CNC بود.
مدیر مؤسسه مصاف اظهار داشت: در نمونهای که ما از ذوالفقار نمایش دادیم قطعات پلاستیکی آن بعلت نداشتن هزینه تولید قالب های صنعتی، پرینت سه بعدی بود اما در مدلهایی که بخواهد تولید شود جنس آن خیلی فرق میکند و با کیفیتتر و مستحکمتر خواهد بود.
* تست سرد ذوالفقار در حضور وزیر دفاع
رائفیپور گفت: حدود 20 روز پیش این اسلحه را نزد وزیر دفاع بردم و حتی در حضورشان تست سرد هم انجام دادیم، اسلحه را دیدند و از آن استقبال کرده و دستوراتی برای پیگیری کارهای مربوطه دادند.
* هزینه ساخت ذوالفقار 2 تا 2.5 میلیون تومان
وی اظهار داشت: ساخت اسلحه ذوالفقار به دلیل نوع طراحی که صورت گرفته بسیار ساده، کم هزینه و سریع است. به عنوان مثال یک لوله 6 متری را میتوان بصورت اکسترود (extrude)تکه تکه کرد و در بدنه آن به کار گرفت. در حالی که برای سلاحی مثل M4 یک قطعه فلزی باید 10 ساعت ماشینکاری شود. از طرفی هزینه تولید انبوه ذوالفقار برابر با کلاش و حدود 2 تا 2.5 میلیون تومان است.
* مدیر پروژه ذوالفقار یک کارآفرین نمونه است
مدیر مؤسسه مصاف خاطرنشان کرد: یک کارآفرین نمونه را به عنوان مدیر پروژه این سلاح به کار گرفتیم زیرا با نگاه اقتصادی که داشت برای بنده مهم بود که اسلحه گران تمام نشود و کارکردهای اقتصادی سلاح هم در نظر گرفته شود مخصوصا در چنین شرایطی که ما در تحریم هستیم و باید پیگیر اقتصاد مقاومتی و صرفه جویی باشیم.
* تمام مواد تولید بدنه اسلحه ذوالفقار در ایران وجود دارد
مدیر مؤسسه مصاف اظهار داشت: مدلهای دیگر اسلحه ذوالفقار به زودی رونمایی میشود یکی با کالیبر کلاش 7.62×39 و یکی با کالیبر 5.56×45 برآورد ما این است که طی چند ماه آینده تست گرم این سلاح هم انجام شود. از طرفی ما در حال کار بر روی بحث گازی آن هستیم که بتوانیم گلولههای سابسونیک هم شلیک کنیم که کار طراحی آن انجام شده است.
رائفیپور با اشاره به توانمندیهای ذوالفقار گفت: طبعا وقتی شما اسلحهای را بسازید در مرحله بعدی مجموعههای مسئول در نهادهای دفاعی کشور تستهای لازم را روی انجام میدهند.
وی در خصوص مواد اولیه مورد نیاز ساخت اسلحه ذوالفقار گفت: تمام مواد تولید بدنه این اسلحه در ایران وجود دارد و ما نیازی نداریم که مادهای از خارج وارد شود.
رائفیپور گفت: برای افزایش دقت اسلحه از سیستم لوله آزاد استفاده شده تا هم دقت بالا برود و هم ارتعاش به بدنه وارد نشود، این اسلحه همانطور که اعلام شد مکانیزم مسلح شدن سلاح با فشار گاز و پیستون کوتاه است.
وی تاکید کرد: یکی از نکات مهم این اسلحه قرینه بودن آن در دو طرف است و همه قابلیتها در دو طرف آن وجود دارد که یکی از موارد استفاده آن برای چپ دستهاست.
* دو سایت فارسی و 10 سایت خارجی موسسه مصاف برای معرفی انقلاب اسلامی
مدیر موسسه مصاف در بخش دیگری از این گفتوگو تصریح کرد: من اصلا نمیگویم انقلاب برای ما چه کرده بلکه باید ببینیم ما برای انقلاب چه کردیم؟ من وقتی شهدای مدافع حرم را میبینم، دائم به این موضوع فکر میکنم که ما چه کاری میتوانیم برای آنها بکنیم؟
رائفی پور افزود: یک بخش، کار فرهنگی است که نگاه جوانان ما درست شود. از سوی دیگر روی تکفیریها کار میکنیم که شیعه را درست بشناسند و تحت القائات انحرافی رسانه های صهیونیستی – تکفیری قرار نگیرند. ما در موسسه مصاف دو سایت فارسی و 10 سایت خارجی داریم که به معرفی صحیح تشیع و انقلاب اسلامی و دشمنانشان میپردازیم اما این دلیل نمیشود که وارد عرصههای دیگر نشویم یعنی وقتی میشود و پتانسیل آن وجود دارد چرا باید بنشینیم؟
رائفیپور افزود: تمامی بچهها در موسسه با اعتقاد پای کار طراحی و تولید این اسلحه بودند و همانطور که خدا هم وعده داده به آنها کمک کرد و موفق شدند این پروژهها مربوط به مؤسسه است نه شخص من و اگر فردا روزی هم من نبودم این پروژهها ادامه پیدا خواهد کرد ان شاء الله.
وی اظهار داشت: در بخش عربی راشاتودی(روسیاالیوم) وقتی فیلم رونمایی و تست سرد این سلاح را مشاهده کردند تیتر زدند «”ذوالفقار” فخر الصناعة الإیرانیة!» آنها میفهمند که این سلاح چه قابلیتهایی دارد چون خودشان در تولید سلاح حرف برای گفتن دارند.
* آمدهایم تا معادلات نظام سلطه را به هم بریزیم
مدیر مؤسسه مصاف با بیان اینکه این اسلحه را نخست به ساحت مقدس امام زمان (عج) و سپس تقدیم مقام معظم رهبری میکنم، افزود: به ایشان(رهبری) میگویم که فرزندان شما در این موسسه تمام هم و غمشان تحقق فرمایشات شماست و یک پیام داخلی هم برای جوانان دارم که مایوس نشوند، می شود ما می توانیم اساسا ما (انقلاب اسلامی ایران) آمدهایم تا تمام معادلات نظام سلطه را به هم بریزیم.
رائفیپور گفت: تولید ذوالفقار یک پیام هم برای دشمنان دارد و آن این است که وقتی یک مؤسسه فرهنگی چنین چیزی تولید میکند ببینید مؤسسات نظامی ما چه سلاحهایی را تولید میکنند و باید حساب کار دستشان بیاید.
مدیر موسسه مصاف افزود: ما این محصول را به مهندسان توانمند وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح تقدیم خواهیم کرد تا ضمن بهینه سازی در صورت صلاحدید مقدمات تولید انبوه آن فراهم شود.
وی در پایان اظهار داشت: قطعا برادران ما در وزارت دفاع و جهاد خودکفایی سپاه و ارتش پروژههایی دارند که دشمنان به خواب شبشان هم نمیبینند.
منبع گفت و گو : خبرگزاری فارس (محمدمهدی یزدی )
تماشا کنید »» توضیحات استاد رائفی پور درباره اسلحه ذوالفقار
«شما هم میتوانید در محلهتان، در مسجد، در خیابان و… با دادن «افطاری ساده» به جمع افطاریدهندگان این ماه مبارک بپیوندید؛ قبول باشه» جمله ساده و دلنشینی است برای آنکه مردم دعوت شوند تا یک افطاری ساده به مردمی که دوروبرشان است، بدهند.
افطاریای که شاید بیشتر از یک لقمه نان، پنیر و خرما نباشد؛ اما همین یک گام کوچک میتواند گاهی شکم نیازمندی را هم سیر کند و چه ثوابی لذتبخشتر از شادکردن دل نیازمندان. محمد افکانه و حسین زیاری، 2 نفر از 300نفر خیری هستند که در ماه مبارک رمضان آستینهایشان را بالا زدهاند تا کسی در این ماه که ماه مهمانی خداست دست خالی نماند و سفرهاش بیبرکت نباشد. گروهی که دست بهدست هم دادهاند و با مبلغی که جمعآوری میکنند علاوه بر توزیع افطاری در میان مردم معمولی، برای بسیاری از مردم نیازمند هم بستههای غذایی تهیه، بستهبندی و توزیع میکنند.
تمام کارها را نیز با هم انجام میدهند؛ از جمعآوری پول تا خرید، بستهبندی و توزیع در مناطق محروم تهران. حتی برخی از آنها پزشک و دندانپزشک هستند که در کنار افطاری، ویزیت رایگان هم انجام میدهند. خرید تنور نانوایی و پخت نان رایگان برای نیازمندان هم گام بعدی است که قرار است با همدیگر بردارند و تا جایی که در توان دارند کاری کنند که دیگر کسی نباشد که به نان شبش هم محتاج باشد.
به سراغ آقایان افکانه و زیاری رفتیم درحالیکه زمان افطار بود و صدای اذان در میدان راهآهن طنینانداز شده بود. زمانی که بستههای نان، پنیر و خرما را با زبان روزه بین مردم معمولی توزیع میکردند. آنها برای امشب 100لقمه نان، پنیر و خرما بستهبندی کردهاند که در عرض 10دقیقه تمام نانها بهدست مردم رسید و افطارشان را با آن لقمه باز کردند.
با این کار شاید شکم نیازمندی سیر شد، شاید هم انگیزهای شد برای کسانی که فکر میکنند برای انجام کار خیر باید سرمایه آنچنانی در اختیار داشته باشند؛ درصورتی که میتوانند تنها با 65هزار تومان دل 100نفر را با نان و خرما شاد کنند. در ادامه مطلب و ارائه یک گزارشی از یک اقدام آتش به اختیار همراه بنیانا باشید
سبد لقمه نانها در دست در کنار پیادهراه پایانه اتوبوسهای میدان راهآهن ایستادهاند و به کسانی که از کنارشان عبور میکنند نان و خرما تعارف میکنند تا هر کس که میخواهد بردارد و افطارشرا با آن لقمه باز کند؛ کسانی که بیشتر ظاهرشان به مسافر میخورد یا قشر ضعیف جامعه هستند. بهطوری که برخی از آنها طلب لقمه نانی بیشتر هم میکنند و البته آقای افکانه و زیاری با طیب خاطر، لقمه اضافهای که میخواهند را به آنها تقدیم میکنند.
محمد افکانه درباره ایده افطاری ساده که به همراه دوستانش به ذهنشان رسیده میگوید: «اکثر ما کارمند هستیم و بهدلیل سبک کاریای که داریم احساس میکردیم فاصلهمان با عموم مردم زیاد است. به همین دلیل فکر کردیم که ماه رمضان میتواند بهانه خوبی باشد تا بتوانیم به مردم بیشتر نزدیک شویم و با آنها رابطه بهتری برقرار کنیم».
او با تأکید بر آنکه حضور در کنار مردم یک مزیت بالاتر هم دارد و آن ثواب و کار خیر است میگوید: «ماه رمضان هم میتواند بهانه خیلی خوبی برای چنین فعالیتهایی باشد. چون ثواب کار خیر بسیار بالاست. وقتی شما یک لقمه نان که خیلی هم ناقابل است بهدست نیازمندی میدهید که خیلی به آن احتیاج دارد حس خیلی خوبی به شما میدهد و ممکن است در طولانی مدت آن خلأهای عاطفی را که بهدلیل مسائل مختلف زندگی کمرنگ شده باشد را پرکند».
وقتی از افکانه درباره سبک کارشان در افطاری دادن به نیازمندان میپرسیم میگوید: «امسال نخستین سالی است که مدل افطاریدادن در خیابان را پیاده میکنیم. قبلا با مدلهای دیگر این کار را انجام میدادیم؛ مثلا در یک مسجد یا یک خانه که نسبت به باقی خانهها بزرگتر بود این کار را انجام میدادیم.
سفرهای پهن میکردیم و به نیازمندان افطاری میدادیم. در اعیاد و مراسمهای مختلف باز هم از این سبک سفرهها پهن میکردیم اما در ماه رمضان تقریبا هر شب بود و هر سال این روند تکرار میشد. بیشتر فعالیتها نیز بین اقوام و دوستان بود. سبک گذشته بهگونهای نبود که بتوانیم با عامه مردم در ارتباط باشیم».
همت 300نفره برای افطاریدادن در مناطق محروم شهر
افرادی که در این مجموعه فعالیت میکنند 300نفر میشوند. آنها خودشان را به گروههای مختلف تقسیم کرده و هر کدام منطقهای از شهر را برعهدهگرفتهاند. سپس مبلغهایی که دارند را سبک و سنگین میکنند و بعد از محاسبات، خرید مایحتاج را انجام میدهند. عدهای وظیفه خرید را برعهده دارند، عدهای بستهبندی میکنند و تعدادی هم هر شب دم افطار به منطقه مورد نظر میروند و بستههای افطاری را توزیع میکنند.
افکانه درباره این سبک فعالیتشان میگوید: «ما الان در میدان راهآهن حدودا 7نفر هستیم که فعالیت میکنیم. اما تعداد بچهها خیلی بیشتر است. هر کدام به گروههای 7نفره و 5نفره تقسیم شدهاند و در مناطق دیگر تهران فعالیت میکنند.
مسئولیتها و فعالیتهای هر کدام از این افراد فرق میکند. مثلا یک نفر مسئول خرید است، یک نفر مسئول توزیع است، یکی بانی میشود، یکی مسئول درست کردن بستههای افطاری است و… یعنی هر کس بهنوبهخود هر فعالیتی که از دستش بربیاید، انجام میدهد. »
افطاری به 100نفر با 65هزارتومان
برای تأمین افطاری ساده همانطور که از نامش مشخص است نیاز به هزینه آنچنانی ندارد. بهطوری که هر کس با هر توان مالی تمایل داشته باشد، حداقل میتواند بانی یک شب باشد و به 100نفر افطاری بدهد.
او درباره میزان هزینههایی که برای هر افطاری صرف میشود میگوید: «هزینهها کاملا مشخص است. هر کس که تمایل داشته باشد میتواند کمک میکند. اقلام مورد نیازرا به جز نان که همان روز بهصورت تازه تهیه میشود، بهصورت 5روز به 5روز میخریم و آنها را یکجا جمع میکنیم و بعد تقسیمات و توزیع انجام میشود. هر بانی نیز به اندازه وسع خودش افطاری میدهد. از نان، پنیر و خرمای ساده بگیرید تا شربت، کیک، آبمیوه و… . به هر حال حداقلها تأمین میشود؛ مثلا امشب بانی 100لقمه نان، پنیر و خرما را قبول کرده بود.
یک بانی مثلا 200لقمه قبول میکند. در کل بستگی به بانی دارد. اما کف افطاری که یک بانی تقبل میکند 100نفر و کف آن افطاری هم نان، پنیر و خرماست. بانی با توجه به توان مالیاش میتواند تعداد لقمهها را زیاد یا مخلفات را بیشتر کند؛ بهعنوان مثال هزینه تهیه 100لقمه نان، پنیر و خرما 65هزار تومان برآورد شده است. حداکثر آن هم که باز سادگی در آن رعایت میشود 250هزار تومان خواهد شد.
آن بانی در این افطاری تقبل میکند خیار، گوجه و شربت هم بدهد». آنها برای آنکه هر شب بستههای افطاری را آماده کنند هم برنامهریزی مخصوص بهخودشان را دارند؛ «معیار ما برای کار هر روزمان ساعت پخت نانوایی است که از آنجا نان میگیریم. آن نانوایی همیشه ساعت 4ونیم پخت را شروع میکند. نان را میگیریم و 7-6نفره مینشینیم خرما و پنیرها را لقمه میکنیم و یک ساعت هم بستهبندی آنها وقت میگیرد. سپس نیم ساعت به افطار مانده به محل تعیین شده میرویم و با پخش اذان، توزیع را شروع میکنیم. »
حسین زیاری، یکی دیگر از اعضای گروه افطاری ساده است که به همراه آقای افکانه مشغول توزیع بستههای افطاری در بین مردم اطراف میدان راهآهن هستند. او درباره واکنشهایی که حین توزیع بستههای افطاری از سوی مردم با آن روبهرو میشود میگوید: «واکنشها همه خوب است. کسانی بودهاند که در زمان گرفتن لقمه افطاری از ما طلب بستههای بیشتر کردهاند و ماهم با روی باز به آنها تقدیم کردهایم. چون افطاری سادهای است. حتما آن بنده خدا نیازش است که از یک عدد بیشتر میخواهد».
زیاری میگوید بسته افطاری را به همه میدهند بدون آنکه نگاه کنند و ببینند چقدر نیازمند است و چقدر نیست. هدف از این کارشان به جز سیر کردن شکم بندههای خدا، ترویج فرهنگ توزیع افطاری ساده میان مردم است.
او میگوید: «یک بخشی از هدف کار ما، گسترش فضای دینی در ماه مبارک رمضان است؛ طبق حدیث نبوی که گفته شده به اندازه یک لیوان آب یا یک نصف خرما در افطاری دادن از هم سبقت بگیرید و در ثواب روزهدار شرکت کنید. یکی از اهداف ما این است که چنین فضای دینی و معنویای را در جامعه بازتاب دهیم. خیلی از مردم ما روزهدار هستند؛ اماتوزیع نذورات در سطح خیابانها کمتر از ایامی مثل ماه محرم است.
ما با این کارمان سعی داریم مقداری این فضا را بشکنیم و نذورات و افطاریدادن را در سطح جامعه باب کنیم. شاید کسانی که روش ما را ببینند در خودشان این انگیزه را ایجاد کنند که میشود آنها هم به مردم محلشان یا نیازمندهایی که میشناسند از این طریق افطاری بدهند و ثواب هم ببرند».
توزیع افطاری در مناطقی که نیازمندان بیشتری دارند
مناطق محروم، اولویت اصلی این گروه است و تقسیمات آنها هم براساس همین مناطق است. زیاری به برخی از این مناطق اشاره میکند: «بیشتر مناطقی که برای توزیع افطاری میرویم چهارراه طرشت، سهراه تلفنخانه به سمت رسالت، هفتحوض، شاهعبدالعظیم، دولتآباد، دروازه غار، میدان مولوی و… است. بیشتر به مکانهایی میرویم که میدانیم احتمالا نیازمندان آنها بیشتر هستند. بچهها در این مکانها مستقر میشوند و استقبال هم تا به امروز خوب بوده است».
نظارت 300نفره از طریق کانال تلگرامی
افکانه از گروه تلگرامیشان میگوید که در آنجا اکثر بانیها و اعضای گروه حضور دارند و در آنجا هر روز برنامه و روند کاریشان را منتشر میکنند؛ اینکه فلانی این مقدار پول واریز کرد، با آن پول چه چیزهایی خریداری شد، چه زمانی بستهبندی به پایان رسید و توزیع آن هم با موفقیت انجام شد؛
«فعالیت ما در بین دوستان کاملا شفاف است و هر روز هر کسی که پول میریزد فیش آن را در کانال میگذاریم که مثلا فلانی اینقدر پول ریخت و امروز اینقدر خرید انجام شد. یعنی همه بچهها در جریان هستند که چه فعالیتهایی در حال انجام است. با وجود آنکه تا حدود زیادی همه همدیگر را میشناسیم اما این کار باعث میشود روند فعالیتها مطمئنتر باشد.
چون خیلی از بچهها نمیتوانند در زمان خرید، بستهبندی کردن و توزیع حضور داشته باشند با این کار آنها را هم در روند کار قرار میدهیم تا در جریان باشند و اتفاقا این سبک در جریان بودن را هم خیلی دوست دارند انگار که خودشان هم در جمع کسانی که کار میکنند حضور داشته باشند برایشان دلپذیر است».
پیامبر اسلام(ص) همگان را به اطعام و دادن افطاری به روزهداران ترغیب میکنند و میفرمایند: «هر کس در ماه رمضان بهخاطر خدا به روزهداران افطاری بدهد، خدا ثواب آزادکردن بندهای را به او میدهد و گناهان او را نیز میبخشد. » عرض کردند: «یا رسولالله ما توان افطاری دادن نداریم چگونه به این فیض برسیم؟» فرمودند: «از آتش جهنم خود را برهانید هرچند به اندازه یک خرما یا نیمی از آن افطار بدهید».
این روایت روی کاغذ کوچکی نوشته شده و داخل تمام لقمههایی است که زیاری و افکانه بهدست مردم میدهند تا برای آنهایی که این لقمه به دستشان میرسد هم انگیزهای شود و شاید روزی آنها هم جزو افطاریدهندهها باشند.
زیاری درباره این تکه کاغذ میگوید: «کاغذهایی که در این بستهها میبینید هر گروهی بسته به سلیقهای که دارد یک حدیث انتخاب میکند و داخل بسته میگذارد. بدون آنکه هیچ رنگ و لعاب سیاسی و تبلیغاتی داشته باشد. حتی اسم خیریه یا اسم گروه و آدرسی از خودمان هم نمیگذاریم. فقط یک حدیث میگذاریم تا برای آنها انگیزه شود که خودشان هم آستین بالا بزنند و برای مردم نیازمند و اهالی محلی که میشناسند افطاری ساده مهیا کنند».
راهاندازی تنور رایگان نانوایی برای نیازمندان
طرح دیگری که این گروه انجام میدهند خرید تنورهای نانوایی و پخت نان رایگان برای نیازمندان است. افکانه درباره این تنورها میگوید: «یکی از طرحهایی که در مجموعه 300نفرهمان آن را پیگیری میکنیم خرید تنور نانوایی برای مناطق محروم و جنوب شهر است تا مردمی که نیازمند هستند بدون آنکه بخواهند شرمنده شوند اگر پولی ندارند به این نانوایی بروند و نان موردنیازشان را رایگان تهیه کنند.
هماکنون در بخشی از جنوب شهر در حال عملیشدن است و فعلا در ماه مبارک رمضان این کار را انجام خواهیم داد. هماکنون نیز عمده نذرهایی که داریم برای نیمه ماه مبارک و شب ولادت امام حسن مجتبی(ع) است. هر چه به سمت شبهای قدر میرویم افطاریها و روزهای آن بهتر میشود و امیدواریم بشود این فعالیتها را نیز در طول سال انجام دهیم و به شبهای ماه مبارک رمضان و محرم و صفر محدود نشود».