دسته‌ها
کیوسک

درباره پرونده یکی از قاریان ؛ «هرکه گناه نکرده، سنگ بیندازد»

photo_2016-11-06_14-28-35

 

بالاخره بعد از نزدیک به یک‌ماه جنجال و سروصدا در شبکه‌های فارسی‌زبان «آن‌ور آبی» و موج شایعات و اخبار ضدو نقیض و شوخی‌های نیش‌دار و گزنده در شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان، مقامات مسئول کشور و صداوسیما هم طی یک هفته اخیر به اظهارنظر و واکنش درباره پرونده اتهامات یکی از قاریان پرداختند و ماجرا از پرده بیرون آمد و شکل رسمی و علنی به‌خود گرفت.

 

 این هم از طنزهای تلخ و ناگوار روزگار ماست که انگار در بعضی ماجراها، «واکنش منفعلانه» را به «کنش فعال» ترجیح می‌دهیم و به این ترتیب، باید برای پس گرفتن توپ و زمین از دست‌داده وارد میدان شویم. درحالی‌که از ابتدا به سادگی می‌توانستیم ابتکار عمل و فضای رسانه‌ای را خودمان در اختیار داشته باشیم و با اقدامات بموقع و صحیح، جلوی گستردگی بی‌دلیل ابعاد اتفاق و شدت عواقبش را بگیریم.

 

شکی نیست که پرونده، سیر قضایی و عادی خود را طی می‌کند و به نقطه نهایی‌اش می‌رسد و متهم درصورت گناهکار بودن، به مجازات قانونی محکوم خواهد شد. اما فارغ از صحت و سقم این اتهام، موج سنگین و شدید و توقف‌ناپذیر نشر اخبار تأییدنشده و (از آن بیشتر) شوخی‌ها و طنزهای تند و تیز و گاه بی‌ادبانه و رکیک درباره این موضوع، درخور توجه و البته نگرانی به‌نظر می‌رسد؛ این میل و کشش فراگیر و مهارناشدنی به تحقیر و تمسخر و طعنه زدن به ماجرایی که از یک طرف در افکار عمومی «ناموسی» محسوب می‌شود و از طرف دیگر با «مقدسات» گره خورده است.

 

اینکه چرا و چطور این قشر پرتعداد از جامعه، بدون اطمینان از صحت این اتهام و بدون ذره‌ای تردید در آن، بدون اینکه حتی لحظه‌ای فکر کنند که درصورت بی‌گناهی متهم، این حجم گسترده از انتشار رکیک‌ترین شوخی‌ها علیه او، چه به روز و روزگار آینده خودش و خانواده‌اش و اطرافیانش خواهد آورد، به این کار دست می‌زنند و سرچشمه خلاقیت و مزه ریختن و شیرین‌زبانی‌شان را هم پایانی نیست.

عمق فاجعه وقتی بیشتر رخ می‌نماید که به یاد بیاوریم این همه قاطعیت در نشر اخبار یا طنزها در شرایطی صورت می‌گیرد که هنوز هیچ جرمی در دادگاه قطعی نشده و صرفا ادعاهایی مطرح شده است.

 

انگار در پنهان‌ترین و سیاه‌ترین پستوهای ذهن ما (دست‌کم در بخش زیادی از ما)، تمایلی مخفی اما شدید و مریض و بی‌رحمانه به درست بودن این اتهام وجود دارد. در هنرهای نمایشی در تحلیل «تراژدی»، می‌گویند قهرمان دچار «هامارتیا» (نقص و ضعف)ی است که درنهایت باعث سقوط او می‌شود و تراژدی را شکل می‌دهد و در پایان، تماشاچی را به «کاتارسیس» (احساس تطهیر و تزکیه) می‌رساند.

 

در واقع او از اینکه همچون قهرمان، دچار چنان نقصی نیست و چنان عاقبتی انتظارش را نمی‌کشد، خرسند می‌شود و لذت می‌برد. انگار ما هم در این پرونده (و اصلا مواجهه با هر متهم به گناهی بزرگ)، در پی رسیدن به آن احساس کاتارسیس هستیم. دوست داریم دیگری را گناهکار بزرگ بپنداریم و از اینکه به اندازه او، خاسر و عاصی نیستیم، خرسند باشیم. روی پیشانی‌اش، برچسب «مرد بد» بچسبانیم و شب راحت بخوابیم که خدا را شکر که مثل او نشدیم.

اینطور وقت‌ها، عجیب یاد سخن منتسب به حضرت مسیح(ع) موقع سنگسار مجدلیه می‌افتم: «هرکه گناه نکرده، سنگ بیندازد».

 

یادداشتی از  سید احسان عمادی (همشهری دو)

سیدحسام علوی

از سیدحسام علوی

سید حسام هستم . یک جنوبی خون گرم . دوست و همراه همیشگی من کتاب های تاریخی هستن . کلا به تاریخ بی نهایت علاقه مندم .با همکاری دیگر نویسندگان سایت بنیانا درباره سبک زندگی اسلامی خبر و مقاله منتشر میکنم . یا علی مدد.

رخداد از
guest

1 دیدگاه
قدیم ترین
جدیدترین بیشترین امتیاز
Inline Feedbacks
نمایش همه نظرات
morteza
morteza
5 سال قبل

با سلام از مطلب خوبتون.
واقعا ما آدما خیلی زود قضاوت می کنیم و الکی به یک بنده ی خدا تهمت میزنیم.
ما نباید یادمون بره که قاضی خداست، خودش از همه چیز خبر داره.