«بی خیال! در دروازه را میشود بست، اما دهان مردم را نه!» حتما شما هم این ضربالمثل را زیاد شنیدهاید.
واقعیت آن است که در اجتماعات انسانی، آدمها راجعبه هم و رفتارهای یکدیگر زیاد گپ میزنند؛ گفتوگوهایی که گهگاه بهخاطر اطلاعات نادرست یا غرضورزیهای حسودانه، با آبروی افراد بازی کرده و آرامش و آبروی او را لگدمال پشت سرگوییهای نادرست میکند.
رسانههای مجازی (مثل اینستاگرام و تلگرام ) در دوران مدرن، بر شتاب این تخریب افزوده و آدمها را بیش از پیش به قضاوتهای عجولانه آلوده کرده است. مردمان بسیاری بهخاطر فقر مهارتهای رسانهای در برابر خبرهای فتوشاپی وا داده و بر شتاب تخریب میافزایند.
چه بسا هر کدام از ما هم قربانی این شایعات شده باشیم. حال در برابر این بلا چه باید کرد؟ عموما فکر میکنیم پیشگیری بهتر از درمان است!شاید بهتر باشد کاری کنیم که مردم راجع به ما حرف نزنند. پس پیشبینی میکنیم مردم از چه چیزی خوششان میآید و از چه چیزی نفرت دارند، آن وقت رفتارهای خود را با خواستهای عمومی مردم تنظیم میکنیم. این همان چیزی است که با عبارت «عرف مردم» نمایندگی میشود.
توجه به عرف، امر مذمومی نیست اما به شرط آنکه عاقلانه باشد و به زیرپاگذاشتن ارزشها نینجامد و انسان را وادار نکند امور صحیح را بهخاطر افکار غلط عدهای از مردم زیرپا بگذارد. اینکه بیش از حد به حرف مردم حساسیم، بهخاطر آنها حرص میخوریم و مدام میخواهیم در دفاع از خود، دیگران را توجیه کنیم، گواه این معناست که ما در اهمیت دادن به حرف مردم افراط میکنیم.
این روحیه، انسان را در دام رفتارهای خطرناکی نظیر تجملگرایی، خودنمایی یا رقابتهای کاذب گرفتار میکند، علاوه بر آن آدمی را از مسیر عبودیت و پرستش خدا خارج میکند. قاعده زندگی مؤمنانه آن است که خدا، مهمتر از مردم باشد. مسلمان، پیشتر از آنکه برای قضاوت مردم حساب باز کند، باید برای دستور خدا و عقوبت او اهمیت قائل باشد.
انسان باید در سبک زندگی، تکلیفش را با دو نفر تعیین کند: با خود و خدا! باید رودربایستیها را کنار بگذارد و ببیند رفتارهایش در برابر خدا چه امتیازی میگیرد. اگر باور کند خدا مهمترین رکن زندگی است و سود و زیانش فقط به دست خداست، پس همه چیزش را با خدا تنظیم میکند؛ نه با مردم، آنوقت زندگیاش بهشت میشود!
منبع: یادداشت سیدمهدی سیدی