شهید اغتراب کلمه ای برای لبنانی هایی است که در خارج کشور کشته می شوند.
مغترب از آنجا آمده است که عده ای از لبنانی ها در دوره های تاریخی مختلف مثل جنگ داخلی و دیگر مراحل سخت و مصیبت بار لبنان به غرب رفتند و زندگی خود را در آنجا ادامه دادند.
جالب است بدانید وزارت خارجه لبنان به نام وزارت الخارجیه والمغتربین نامیده می شود. چرا که بسیاری از لبنانی ها شاید به اندازه ساکنان کشور، در خارج از آن زندگی می کنند. این افراد برای پدر و مادر و خانواده خود پول و هدیه می فرستند و خانه ای برای تعطیلات در روستا و شهر خود می سازند و به این طریق باعث آبادانی کشور خود شده اند.
در زمانی که نظام به جای مانده از فرانسه در لبنان که نظام مارونی خوانده می شد و همه مقدرات کشور در دست مسیحیان مارونی بود، و به مناطق شیعیان هیچ اهمیتی نمی دادند، امام موسی صدر یکی از کسانی بود که بصورت هدفمند به مردم توصیه می کرد به خارج مهاجرت کنند و به فکر برادران و دوستان خود در کشور باشند.
در آن زمان ریاست جمهوری قدرت مطلق را داشت و ارکان مختلف هم در دستان مارونی ها بود. در مناطق محروم جنوب وضع راه و آب و برق بشدت خراب بود و بیمارستان و مدرسه وجود نداشت.
از پنج استان لبنان، یک استاندار هم از شیعیان نبود و شیعیان را به پست های بالا راه نمی دادند. با محروم نگه داشتن شیعیان مدعی می شدند شیعیان افراد تحصیل کرده ندارند و بدین ترتیب آنها را در محرومیت نگه داشته بودند.
اما زندگی در غربت، خطرات و مشکلات زیادی هم دارد. در کشورهای مختلف خصوصا کشورهای آفریقایی، هر از مدتی حکومت ها یا مقامات محلی به طمع اموال لبنانی ها به تهمت تروریسم و حمایت از حزب الله می ریزند و مردان را دستگیر کرده و اموالشان را توقیف می کنند و زنان و کودکان آواره شده یا با رها کردن خانه و زندگی، فرار می کنند.
یکی دیگر از مشکلات مغتربین، حمله دزدها و گانگستر ها به لبنانی ها به طمع غارت اموال آنها است. خیلی از این موارد منجر به قتل می شود. جوانی لبنانی در آفریقا در شرکت الماس کار می کرد. وی می گفت یک روز یکی از کارگرها آمد. حواسم نبود که مامور امنیتی در اتاق نیست و اصلا نباید کارگر وارد شود.
کارگران معدن، الماسی پیدا می کنند و می آورند به شرکت می فروشند. گاهی خیلی ریز و کم ارزش است و یک دلار هم ارزش ندارد اما باید 5 دلار بخری تا اگر قطعه خوبی پیدا کرد پیش خودت بیاورد نه پیش اشخاص و شرکتهای دیگر. طرف به بهانه نشان دادن الماس وارد شد یکهو چاقو کشید.
در همین حین نیروی امنیتی سر رسید. اگر نیامده بود قطعا مرده بودم. به شرکتی که نیروی امنیتی می فرستد شکایت کردیم که چرا نیروهایت سر پست نبودند و کارگر وارد دفتر مدیریت شده.
هر ماه اخبار ناگوار قتل یا وفات به علت تصادف یا مشکلات دیگر، از لبنانی های خارج کشور به گوش می رسد. سه روز پیش جوانی در استرالیا کشته شد.
گفته می شود پلیس وی را کشته. دیروز یک خانواده لبنانی در فلوریدا همگی در تصادفی کشته شدند. یک کامیون در اتوبان بصورت برعکس آمده و پس از تصادف با ماشین آقای وکیل، هر دو آتش گرفته اند. هر پنج نفر خانواده و راننده کامیون کشته شدند.
امروز خبر دفن یک کودک که در افریقا با خانواده اش زندگی می کرد منتشر شد. علی مروّه کودک خردسال توسط خدمتکار آفریقایی مسموم و کشته شد که امروز صبح جسدش را از فرودگاه تحویل گرفته و دفن کردند.
یادداشتی از سایت libaniran
[su_note]
در ادامه بخوانید » رمز پیروزی چیست [درباره شکست آمریکا در شماره ۱۶۳ نشریه خط حزب الله بخوانید]
[/su_note]