خانواده کانون گرمی برای پرورش و تربیت فرزندان ماست. میزان اهمیت آن زمانی معین میگردد که فرزندان با عنوانی جدید یعنی دانش آموز وارد مرحله تازهای از زندگی خود میگردند، در این مرحله دانش آموزان با افراد تازهای ازجمله همسنوسالان خود و دبیران و دیگر افراد جامعه آشنا خواهند شد.
پس چه والاست اگر والدین بکوشند تا ریشههای دینی و تربیتی فرزندانشان را تا زمانی که در کنار خود قرار دارند تقویت نمایند چهبسا ورود آنان به جامعه، افراد تازه و افکار تازهای را سر راهشان قرار خواهد داد که اگر استانداردهای تربیت دینی دانش آموزان در خانواده با استانداردهای دین مبین اسلام در یک راستا باشد دیگر نگرانی بابت تغییر نوع تربیت و دیدگاه دانش آموزان با ورود آنان به جامعه جدید تهدید بهحساب نخواهد آمد.
در این مقاله سعی شده به برخی از موازین تربیتی دینی دانش آموزان از دوران طفولیت تا نوجوانی بپردازیم. در ادامه همراه بنیانا باشید.
کودک موجودی اجتماعی است؛ او میخواهد در میان جمع باشد و با آنها بجوشد، در بین آنان عرض وجود کند و از رفتارشان تقلید نماید. این خود زمینهای است که با استفاده از آن میتوان بخشی از جنبههای مذهبی را به وی آموخت.
آدمی در طول ایام حیات خود بر طبق خلقیات خویش عمل میکند. اساس خلقوخوی انسان در کودکی ساخته میشود؛ بنابراین پدر و مادر میبایست از ابتداییترین لحظهها نسبت به تربیت فرزندی سالم، شایسته و مفید اهتمام ورزند.
و به فرمودهی مولا علی (ع) به فکر تربیت فرزندانی فرمانبردار و خداترس باشند. والدین، برای تربیت فرزندانی صالح ابتدا لازم است خود عملاً و علماً شایسته باشند؛ زیرا مجموعهٔ رفتار و گفتار انسان سرمشق کودکان میشود و صفات و عادات او را میسازد.
تربیت انسان با موازینی که خالق او میطلبد، نوعی سرمایهگذاری صدساله، بلکه ابدی است. از سرزمین پاک و طیب – به اذن پروردگار – ثمرهای نیک خارج میشود و زمین آلوده و شورهزار، حاصلی ناقص و بیفایده خواهد داشت؛ بنابراین خانوادهٔ آرمانی قرآن، خانوادهای است که آمادهٔ پذیرش و پرورش انسان است.
راه های انسان سازی و تربیت کودک
فرزندان خود را با دین و جلسات دینی، قرآن و علماً بیگانه نکنید، خودتان در نمازتان دقت کنید، هنگامیکه وضو میگیرید، یا هنگام غذا بسمالله میگویید، وقتی سخن از خدا میگویید، بهشت و جهنم را متذکر میشوید.
وقتی روزه میگیرید و اطفال را به جلسات میبرید، آنان را در خواندن قرآن و حفظ آن تشویق میکنید. آنگاه که کتب دینی تهیه مینمایید، مخصوصاً وقتی در جلسات عزاداری اهلبیت اشک میریزید و لباس سیاه میپوشید و میپوشانید، بهترین تربیت دینی را انجام میدهید.
پاسخگویی به سؤالات دینی و معنوی که برای کودکان بهخصوص نوجوانان مطرح میشود و یاریکردن آنها در حل مسائل فکری تأثیر مثبتی درروند تربیتی دینی فرزندان دارد.
البته این نکته را هم باید در نظر داشت که رفتار والدین باید بهگونهای باشد که فرزندان، دین را تنها در انجام برخی واجبات عبادی خلاصه نکنند؛ بلکه به دیگر جنبههای دین همچون امانتداری، خیرخواهی، وظیفهشناسی و… نیز اهمیت داده و آن را جزء وظایف دینی خود بدانند.
کودک موجودی اجتماعی است میخواهد در میان جمع باشد، با آنها بجوشد، در بین آنان عرض وجود کند و رفتارشان را تقلید نماید. این خود زمینهای است که با استفاده از آن میتوان بخشی از جنبههای مذهبی را به او آموخت و وادار به عملش کرد.
مثلاً فرزند شما مایل است در مجامع شرکت کند، پس وی را همراه خود به مجامع مذهبی ببرید.
کودک میخواهد رفتار افراد بزرگتر را تقلید کند پس در حضورش نماز بخوانید و یا او را همراه خود به مسجد ببرید. او رغبت دارد که خود را در جای بزرگترها قالب بزند. پس وی را به جمع بزرگترها ببرید تا آداب زندگی، معاشرت، اخلاق و جمعاً مذهب را از این راه بیاموزد.
سعی کنید کسانی که در برابر کودک نقش الگو را ایفا میکنند از نظر عمل، افرادی نمونه باشند. تمام این موارد راهکارهایی برای انسانسازی است.
عبادت، احترام و مسئولیت پذیری کودک
همانطور که میدانید از وظائف مهم پدر و مادر آشنا ساختن فرزندان با نماز در سن کودکی است. حضرت علی (ع) دراینباره میفرمایند: «به بچههای خود نماز را یاد دهید، و در هشتسالگی آنها را وادار کنید به نمازخواندن.»
شخصی از امام رضا (ع) پرسید: «کسی که فرزندش یکی دو روز نماز نمیخواند، آیا میتواند او را مجبور کند؟»
حضرت فرمود: «آن پسر چندساله است؟» پاسخ داد: «هشتساله.» حضرت با تعجب پرسید: «سبحانالله (بچه هشتساله) نماز نمیخواند!؟»
آن مرد گفت: «بیماری دارد.» حضرت فرمود: «هر مقدار که میتواند نماز بخواند. پس از سن هفتسالگی، پدر و مادر میبایست، فرزند خود را با نماز که اساس دین، و ستون آنست آشنا کنند و بهوسیله تشویق و مراقبتهای پیدرپی سعی نماید بچه را به نماز عادت دهند تا هر چه بیشتر با خدا آشنا شود.»
برخورد مۆدبانه نیز با کودکان – گرچه در سنین پایین باشند- نقش مهمی در رشد شخصیت و احترام به آنها دارد. وقتی فرزندان در دامان والدین و آغوش خانواده مورد احترام قرار گیرند و شخصیت آنها مورد توهین و تحقیر قرار نگیرد از حیث روحی تأمین و دارای صفت پسندیده عزتنفس میشوند.
رفتار تحقیر آمیز و آمیخته به طعن و ملامت سبب میشود تا آنها بهتدریج خود را موجودی بیارزش دانسته و احساس کرامت و شخصیت خود را از دست بدهند و این احساس، سرآغاز سقوط و انحطاط بچه ها میشود.
اگر کودکان در محیط خانواده همواره مورد احترام بوده و مورد توهین و تحقیر قرار نگیرند، ضمن آنکه احترام به دیگران را میآموزند و باشخصیت بار خواهند آمد. والدین با استقلال دادن به کودک و ایجاد اعتمادبهنفس در او سبب میشوند تا وی خود را مؤثر و فعال احساس کند.
درنهایت، نتیجه واگذاری مسئولیت به کودکان و خصوصاً نوجوانان در محیط خانواده، سبب متعهد و مسئول بار آمدن آنها میشود که در سطوح بالاتر میتوانند بهخوبی از ایفای نقش خویش برآیند.
مرکز یادگیری سایت تبیان – تهیه: فاطمه رضایی – تنظیم: مریم فروزان کیا
در ادامه بخوانید » داستان خیالی خواستگاری امام علی از جویریه دختر ابوجهل !!!