دولت و رسانههای آمریکا چطور افکار عمومی را برای مواجهه با کشته های عین الاسد مدیریت کردند
حدود سه هفته از حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکایی عین الاسد در عراق میگذرد. رسانههای آمریکا در طول این دو هفته در چالش زیادی با تایید برخی گزارهها و رد برخی دیگر بودهاند و به تبع آنها افکار عمومی آمریکایی هم با اخبار ضدونقیضی درباره صدمات و جراحات انسانی این حمله دستوپنجه نرم کرده است.
بررسی روزنامه صبح نو نشان میدهد اهداف تولید محتوای رسانههای غربی به چند گزاره معدود، محدود بوده است.
بامداد چهارشنبه، 18دیماه وقتی ایران پرتاب موشکها به پایگاه آمریکایی عین الاسد در عراق را آغاز کرد، رسانههای غربی تا ساعاتی بعد هیچ خبری مخابره نکردند.
این درحالی بود که تا پیش از آن شب نهتنها مقامات و رسانههای ایرانی بر نزدیکبودن موعد «انتقام سخت» تاکید میکردند بلکه برخی تحلیلگران سیاسی و نظامی آمریکایی نیز این انتقام را قریبالوقوع دانسته اما از زمان دقیق آن اظهار بیاطلاعی میکردند.
رسانههای غربی مانند نظامیان مقیم عین الاسد غافلگیر شدند و اولین موج خبری در حوالی ساعت 3 به وقت محلی ایجاد شد. ساعت 6 صبح چهارشنبه ترامپ توییت زد «همه چیز خوب است» و ساعت 5 عصر با همین موضع پشت تریبون نشست خبری با رسانهها ظاهر شد و صراحتا اعلام کرد که «هیچ نظامی آمریکایی در جریان حمله آسیب ندیده است».
همین ادعا برای منفجرکردن بمب خبری پس از تایید مراجع نظامی مبنی بر اصابت بیش از 12 موشک بالستیک به مساحت پایگاه، کافی بود اما ترامپ چیزهای بیشتری هم برای افزودن به باروت آن داشت.
او جلسه را بدون پاسخ به رسانهها ترک کرد و هنگام سخنرانی همچنان پراسترس صحبت کرد و عبارات را معوج ادا کرد که تا چند روز بعد همچنان سوژه طعنه و طنز و تحلیل رسانههای آمریکایی بود.
اما از همان ساعات اولیه چند مساله به محور مانور یا کنکاش رسانههای آمریکایی تبدیل شدند.
ویدیو : در ۸ دقیقه سخنرانی ترامپ ۵۸ بار نفس عمیق کشید | کنفرانس با تاخیر 15 ساعته بعد از نابودی عین الاسد
ابتدا قرار بود صبح زود کنفرانس ترامپ بعد از نابودی عین الاسد برگزار شود… اما پس از ۱۰ ساعت شوک و بُهت و سکوت، تنها در ۸ دقیقه سخنرانی، ترامپ ۵۸ بار نفس عمیق کشید؛ آیا این حال رئیس دولتی است که در تعادل و آرامش روانی قرار دارد؟! | این ویدیو توسط یکی از خبرنگاران آمریکایی تهیه شده است | دریافت ویدیو
آیا هدف ایران در عین الاسد کشتار بوده یا نه؟
به دنبال صحبتهای مقامات رسمی پنتاگون از جمله مارک میلی، رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا، صحبتها و گمانهزنیها درباره اینکه «هدف ایران کشتار نظامیان آمریکایی بوده یا نه» آغاز شد.
این مقام نظامی آمریکایی در بخشی از صحبتهایش بر ادعای ترامپ مبنی بر اینکه هیچ جراحت انسانی در کار نبوده، مدعی شد که هدف ایران گرفتن تلفات بوده است.
روشن است که همراهشدن این دو گزاره، سوالبرانگیز است اما برای افکار عمومی آمریکا، نتیجهای جز این نداشت که توان نظامی ایران به قدر کافی نبوده است.
به همین علت تا چند روز پس از فراگیرشدن انتشار این ادعاها، رسانههایی چون BBC با اضافهکردن ادعایی دیگر نظیر اینکه «برخی از موشکها به هدف اصابت نکردهاند»، این نتیجه استنباطی را تقویت کردند.
جالب اینکه CNN برخلاف جریان اصلی مینویسد این عملیات برای گرفتن بیشترین تلفات از آمریکاییها طراحی نشده بوده اما این رسانه هم مانند سایرین چون BBC و FOX اقدام به تولید یا بازنشر مطالبی درباره تخمین میزان توان نظامی ایران و قدرت و دقت موشکهای آن میکرد که در عین تعدیل فرضیه اول، بر فرضیه دوم صحه میگذاشت.
آیا در عین الاسد جراحتی انسانی در کار بوده یا نه؟
اما مساله اساسی و مهم مقامات و افکار عمومی آمریکا یک چیز بیشتر نبود: چه تعداد سرباز آمریکایی کشته یا مجروح شدهاند؟ روشن است که همه توان اقناعی واشنگتن و پنتاگون معطوف به همین یک گزاره بوده است و عمده علل آن هم به مناسبات سیاست داخلی آمریکا و موقعیت ترامپ انتخابات 2020 بازمیگردد.
طبعا انکار قطعی مقامات سیاسی و نظامی ایالات متحده از همان ساعات اولیه، منبع دیگری برای دریافت خبر رسمی برای رسانهها باقی نمیگذارد. هم رسانههای طرفدار و هم منتقد آمریکایی به همین منابع تکیه کرده و بر فرضیه فقدان صدمات انسانی صحه میگذارند.
با این حال حدود یک هفته بعد CNN پس از تلاش برای حضور میدانی در پایگاه با انتشار مصاحبهای با یکی از گروهبانهای عینالاسد، نکاتی را درباره توان فنی پایگاه برای مقابله با حمله موشکی شفاف کرده و تصریح میکند که پناهگاههای بتنی عینالاسد متعلق به زمان حکومت صدام هستند و برای تحمل خساراتی در حد و اندازه راکت طراحی شدهاند و نه موشک بالستیک.
بدین ترتیب گزارش میدانی به منبعی قابل استناد در کنار اطلاعرسانی مقامات رسمی تبدیل میشود.
با این همه هنوز هم درز اخبار از نهادهای مسوول که یکی از روشهای معمول انتشار اطلاعات در رسانههای آمریکایی است، مورد استفاده قرار نگرفته است.
آیا ترامپ و سایر مقامات رسمی درباره عین الاسد دروغ گفتهاند یا نه؟
اولین خبر رسمی مبنی بر وجود لطمات انسانی در میان نظامیان آمریکایی حاضر در عینالاسد در شب حمله، 10روز پس از آن منتشر شد.
رسانهها به نقل از مقامات پنتاگون نوشتند که 11 نظامی آمریکایی به بیمارستانهای نظامی آمریکایی در آلمان و کویت منتقل شدهاند.
اگرچه تا پیش از آن هم در رسانههای غیررسمی صحبت از احتمال دروغگویی یا پنهانکاری مقامات سیاسی و نظامی وجود داشت اما این روزها را میتوان آغاز پرداختن رسانههای رسمی به این فرضیه دانست.
از یکسو مقامات رسمی همچنان بر نبود تلفات اصرار دارند و آرامآرام فقط بر وجود صدمات مغزی در میان معدودی صحه گذاشتهاند و از سوی دیگر رسانههای منتقدی چون CNN فرضیات دیگری را طرح میکردهاند که افکار عمومی را برای شنیدن خبر وجود صدمات بیشتر آماده میکرده است.
حال چه با برنامهریزی واحد، چه بدون آن، رسانههای طرفدار و منتقد با یک اسلوب و مشی مشخص از جمله اتکا بر منابع رسمی یا گزارشهای میدانی، در یک پازل مشترک عمل کردهاند: اینکه افکار عمومی آمریکا پس از مواجهه با خبر وجود تلفات بیشتر شوکه نشود. [جزئیات بیشتر درباره تعداد کشته های عین الاسد (تا زمان نگارش این مطلب 50 جنازه]
شکستخورده جنگ سخت، پیروز جنگ نرم
بازتاب رسانهای حمله موشکی ایران به عینالاسد را میتوان مانور دو سیاست «عدمقطعیت خبری» و «برایند آزادیبیان» دانست. واشنگتنپست همین چهارشنبه گذشته نوشت: «مقامات رسمی، امکان افزایش تعداد مجروحان را در روزهای آینده باز گذاشتهاند» و این، همان جایی است که عدمقطعیت به کار دولت آمریکا آمده است.
پایانبازبودن سناریوهایی که مقامات سیاسی و گردانندگان رسانهها مینویسند همین جا به کار میآید.
البته بیتردید مساله وجود یا فقدان صدمات و تلفات انسانی پس از حدود دو هفته تبدیل به چالش حیثیتی برای ترامپ شده است اما اینکه این چالش تا چه اندازه میتواند در فضای افکار عمومی جدی و غیرقابل مدیریت باشند، موضوعی است که به سادگی نمیشود درباره آن نظر قطعی داد.
کمااین که جمعه گذشته نیز شبکه MSNBC باز هم با طرح فرضیههایی برای توجیه موضعگیریهای اولیه ترامپ در این موضوع سه احتمال را مطرح میکند؛ اول اینکه ممکن است آن سخنرانی ترامپ به دلیل فاصله کم او از رویداد بوده که از جزئیات جراحات انسانی اطلاع دقیق نداشته است.
دوم اینکه امکان دارد بعضی از نظامیان در ابتدا متوجه جراحات خود نبودهاند و علائمشان بعدا آشکار شده باشد و سوم اینکه ممکن است این حرفها ناشی از اخلاق معمول «لافزنی» ترامپ بوده باشد.
به هر حال پس از 17 روز با تخمین خوبی میتوان مدعی شد که دولت آمریکا افکار عمومی را نهتنها برای پذیرش وجود جراحات و احیانا تلفات انسانی آماده کرده بلکه از مواجهکردن آنها با تبعات دروغ و پنهانکاری خود نیز هراس چندانی ندارد.
این اتفاق بیش از هر چیز مرهون جهتدهی استفاده مفید از آزادی رسانهای است.
با این حال رسانههای جریان اصلی آمریکایی و حتی طیف منتقدان آنها نیز از دیسیپلین مشخصی برای انتشار اخبار تبعیت میکنند.
تکیه بر صحبتهای منابع رسمی، اجتناب از انتشار گمانهزنیهای بیپایه، گزارشهای میدانی و طرح فرضیهها و سناریوهای جایگزین را میتوان از جمله این مشی رسانهای دانست.
گزارش از فاطمه ترکاشوند | روزنامه صبح نو
این مطالب مرتبط را در ادامه بخوانید »