دی ماه سال گذشته بود که مستند «من روحانی هستم» ، ساخته گروه رسانهای شفق ، را که برای اولین بار در تلویزیون اینترنتی آرمان (شبکه اجتماعی افسران) اکران میشد ، به اتفاق دوستان و با حضور (مجازی) خود کارگردان مستند مشاهده کردیم و در همان پخش زندهی مستند بازخور مثبت و تقدیر و تشکرهای خود را به ایشان و عوامل این مستند تقدیم کردیم.
جنجالهای رسانهای این روزها در روزنامهها و سایتهای زنجیرهای به اصطلاح حامی دولت علیه این مستند و همراهی رسانههای معاند خارجی با آنها و همچنین موضعگیریهای همراه با «رنگ پریدگی سیاسی» بعضی از مسئولین ، باعث شد دوباره مستند را ببینم و لازم بدانم نکاتی را درباره آن عرض کنم.
این مستند برخلاف آنچه که ادعا میشود نه به تخریب رئیسجمهور میپردازد و نه حتی نقدی به افکار و افعال وی وارد میکند بلکه صرفاً زندگی سیاسی ایشان را روایت میکند.روایتی که از دو جنبه خوشایند عدهای نبوده که عرض خواهم کرد.
از نظر حقیر در این مستند ، به شکلی نسبتاً مطلوب ، تصویری از دو بُعد زندگی سیاسی دکتر روحانی ارائه میدهد.
«شیخ دیپلمات» لقبی است که دکتر روحانی با آن شناخته میشود و بنظرم ارائهی تصویری از دو وجهِ «شیخ» و «دیپلمات» بودن دکتر روحانی در این مستند موجب موفقیت این اثر و در نتیجه سنگ پراکنی و موضع گیریها علیه آن شده است.
پرداختن به زوایایی از زندگی دکتر روحانی و مواضع و سوابق انقلابی ایشان ، وجه اول شخصیت سیاسی ایشان و یا به تعبیری ، «شیخ» بودن ایشان است که قابل توجه بود و بنظرم دلیل عمدهی بخشی از هجمهها از سوی برخی رسانههای اطلاح طلبِ حامی دولت به این مستند ، نه گلایه به انتقادی بودنِ این مستند ، که ناخشنودی این رسانهها از بیان این بعد زندگی سیاسی رئیسجمهور ، که کمتر به آن پرداختهشده ، بوده است.
تولد در خانوادهای مذهبی ، علاقه به تحصیل حوزوی ، حضور فعال در نهضت انقلاب اسلامی از همان سالهای ابتدایی ، سخنرانیهای تبلیغی و سیاسی خط امام خمینی (ره) پیش از انقلاب ، سخنرانی انقلابی و تاریخی ایشان در مراسم ختم حاج آقا مصطفی خمینی در مسجد ارک ، فعالیتهای سیاسی و انقلابی ایشان بعد از انقلاب اسلامی نظیر کمک به ساماندهی ارتش (مثلاً اجرای طرح اجباری کردن حجاب برای کارکنان زن ارتش) و… مواردی بود که به تصویر کشیده شد.مواردی که از سوی اطرافیان امروز رئیسجمهور کمتر به آن اشاره شده بود و شاید همین پرداختن به این مسائل بوده است که خوشایند عدهای نبوده و موجب این حملات شده است.
اشاره به رأی مخالف حسن روحانی ، نماینده مجلس ، به نخستوزیری مجدد میرحسین موسوی و یا نمایش قسمتی از یک مناظره در اوایل انقلاب که حسن روحانی در آن “روحانیت و سپاه” را نهادهای انقلابی این سرزمین میخواند و یا نقش برجستهی دکتر روحانی در کنترل آشوبهای سال 78 با دستور به ورود بسیج به قائله و همچنین سخنرانی ایشان در راهپیمایی 23 تیر 78 ( که میتوان آن روز را «9 دیِ آشوبهای سال 78» دانست) و ذکر این مسئله در مورد اغتشاشگران که “این با پست تر از آن هستند که برانداز نام گیرند” ، همه و همه برش هایی از تاریخ زندگی سیاسی رئیسجمهور فعلی کشورمان بود که شنیدن و دیدن آنها میتواند برای خیلیها جالب توجه باشد.اما گویا این اشارات که موجب آشنایی بیشتر طیفی از هواداران رئیسجمهور فعلی ، بخصوص جوانان با ایشان میشود ، با منافع سیاسی برخی در تضاد بوده و در نتیجه به کامشان تلخ آمده است.
اما بُعد دیگر ماجرا چهرهی دیپلماتی دکتر روحانی یا همان شیخ «دیپلمات» است.
اشاره به حضور و نقشآفرینی دکتر روحانی در ماجرای «ایران دروازه» شاید جنجالبرانگیز ترین بخش این مستند بوده باشد.
حضور غیررسمی دیپلماتهای آمریکایی (با پاسپورتهای ایرلندی) در ایران که در ظاهر در قالب درخواست مذاکره و معامله با سران ایرانی بر سر آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان در عوض فروش سلاح به ایران در سالهای جنگ اتفاق افتاد.
ریگان رئیسجمهور وقت امریکا که بعدها هدف اصلی این سفر را “برقراری رابطه مناسب با رهبران احتمالی آینده ایران” قلمداد میکند ، مشاور عالی امنیت ملی خود ، رابرت مک فارلین ، را به همراه یک انجیل امضاشده و یک کیک به شکل «کلید» و با نماد کلید قفل گشای روابط ایران و آمریکا ، به ملاقات مقامات بلندپایه ایران میفرستد اما با مدیریت حضرت امام و با امتناع مسئولان عالی ایران از دیدار مخفیانهی اینچنینی با آمریکاییها ، افتضاحی برای وی و حزب سیاسیاش در امریکا به بار میآید تا جایی که مک فارلین دیپلمات ناکام این ماجرا دست به خودکشی می زند و ویلیام کیسه ، رئیس وقت سازمان سیا ، در حالی که در جلسه دادگاه، مشغول ادای توضیحات درباره رسوایی ایران دروازه بود، دچار سکته مغزی شده و جان خود را از دست میدهد. *
دیدار آمریکاییها با سران نظام محقق نمیشود اما با مدیریت هاشمی رفسنجانی ، رئیس وقت مجلس ، مذاکراتی در تهران انجام میشود.در خاطرات هاشمی آمده است:
“قرار شد هدیه را نپذیریم و ملاقات ندهیم و مذاکره را در سطح دکتر هادی ودکتر روحانیو مهدی نژاد مخفی نگهداریم و [مذاکرات] محدود به مسئله گروگانهای آمریکای در لبنان و دادن قطعات هاک و چند قلم دیگر اسلحه[باشد]. آنها بیشتر خواهان مذاکره در مسائل کلی و سیاسیاند.” *
اگرچه روایتهای آمریکاییها از نقش و موضعگیریهای حسن روحانی در این مذاکرات بیش از اینهاست و بعنوان نمونه مک فارلین بعد با میگوید:
“اما از تمایلِ (روحانی)… صحبتبا، مصمم بودن، و بیانِ آگاهانهی راه ممکن برای روابط همراه با همکاری پایدار، اعتقاددارم بالأخره یک مقام ایرانی مناسب را یافتهایم، و این خوب است.” و همچنین آمریکاییبا مدعی هستند روحانی به آنها گفته است: “روابطمان تاریک است. بسیار بد است. شاید دوست نداشته باشید بشنوید ولی صراحتاً باید به شما بگویم. ایرانیبا، افراد تُندی هستند.” وی هشدار داد که مراقب باشند: “به عنوان یک دولت، نمیخواهیم فردا سرنگون شویم. میخواهیم بر سر قدرت بمانیم و مشکلات فیمابین را حل کنیم.” *
اما در مستند «من روحانی هستم» فقط به خاطرات خود دکتر روحانی و جناب هاشمی استناد شده است.
مذاکرات و معاملات محرمانه با آمریکاییها در جریان ایران دروازه ، با مدیریت جناب هاشمی و با اجرای دکتر روحانی را شاید بتوان نقطهی عطفی در وجههی دیپلماتی شیخ دیپلمات ، دکتر حسن روحانی ، برشمرد.
تشکیل جلساتی تحت عنوان «مجمع عقلا» در مجلس و طرح و برنامهریزی برای پایان دادن به جنگ از سوی دکتر روحانی و جمعی از نمایندگان مجلس و گلایهی محسن رضایی فرمانده وقت سپاه که در جبهه با و درگیر جنگ بوده است ، از این مسئله و نامه وی به امام ، مسئلهی دیگری است که در مستند به آن اشاره میشود و وجههی صلح! طلبانه ی دیپلماتی دکتر روحانی و جناب هاشمی در این مسئله هم به نمایش در میآید.
و نهایتاً مهمترین قضیهی عمر سیاسی و دیپلماتی دکتر روحانی که در این مستند به آن پرداخته میشود ، مسئلهی مذاکرات هستهای و عهدنامهی سعدآباد و در نتیجهی آن تعلیق صنعت هستهای کشورمان است.
مذاکراتی که اروپایی با گستاخی و فریبکاری تمام در تهران طرف ایرانی را پای توافقنامهای مینشانند که نتیجهی آن «تعلیق همه جانبه به تفسیر غربی» است.و نکته مورد بحث برای این مستند امضاکننده و تعهد دهندهی ایرانی ، یعنی شیخ دیپلمات ، دکتر حسن روحانی ، است.
در کل از نظر حقیر آن چیزی که در این مستند به نمایش در آمد اولاً چهرهی شیخی با سوابق انقلابی بود که نه تنها همراهی ای با فتنه گران ندارد که علیه آنها موضع میگیرد و نمایش این چهره از دکتر روحانی در شرایط فعلی کشور که جماعتی از فتنه گران به اقدام دکتر روحانی در کسوت رئیسجمهور در رفع حصر از سران فتنه امیدوارند ، خوشایند این جماعت و رسانههایشان نبوده فلذا بروز این هجمهها طبیعی بنظر میرسد.
در ثانی ، بُعد دیگر شخصیت سیاسی دکتر روحانی چهره دیپلماتی ایشان و نگاه مبنی بر صلحطلبی و تنشزدایی و یا به تعبیری سازش طلبی ایشان در عرصه سیاست خارجی است.نگاهی که در مواجههی باقدرتهای غیرقابلاعتماد ، حق ناپذیر و زورگوی نظام سلطه ، نتیجهای جز شکست ندارد کما اینکه این نگاه تجربهی نامطلوبِ مذاکرات هستهای دوران اصلاحات و تعلیق را به ذهن متبادر میکند.
حال با توجه به حضور ایشان در کسوت رئیسجمهور در شرایط فعلی و شرایط خاص و خطیر کشور در عرصه بین الملل و مذاکرات هستهای ، نگرانیهایی با را در میان دوستان انقلاب و کشور بوجود آورده که پرداختنِ این مستند به این جنبه را در قالب همین نگرانی میتوان تفسیر کرد و همچنین واکنش با و هجمهها به آن را ، دفاع از این نگاه در سیاست خارجی دانست.
نگرانی ای به حق که خطر پیوند خوردنِ «کلید» شیرینیِ رئیسجمهور آمریکا در دههی 60 که باهدف رابطه گرفتن با رهبران آینده ایران هدیه فرستاده شده بود ، با «کلید» بنفشِ دیپلمات آن روزها و رئیسجمهور فعلی ایران را احساس میکند و با دغدغهای پاک و انقلابی و بر مبنای منافع ملی این خطر را هشدار میدهد.
در پایان لازم به ذکر است که اگرچه جناح فرهنگی مؤمن و جوانان انقلابی ای که بصورت خودجوش در حال جهاد فرهنگی است از کسی توقع تشکر و حمایت مادی ندارد و به امید لبخند رهبر خود در حال تلاش است ، اما از مسئولین محترم هم انتظار می رود حداقل سدّی در راه این قبیل مجاهدت با نبوده و با اظهارنظر با و اقدامات خود عرصه را بر این جوانان تنگ نکنند.
یادمان باشد که هدف میبایست «تقویت جناح فرهنگی مؤمن» باشد.
والسلام…
مستند من روحانی هستم (فایل کامل)
……………………………………………………………………………………
مطلب مرتبط:مهم .حتما ببینید.
“من روحانی هستم” چیست و چه میگوید؟! + فیلم (گزارش تسنیم)
اصل خرابکاری !یادتون هست که رییس جمهور خواسته بود حتی #دانش_اموز ها هم ایشون رو نقد کنن ؟؟!!
تقدیم به گروه چند رسانه ای شفق
……………………………………………………………………………………
#شفق_مدیا #من_روحانی_هستم #علی_جنتی #حسین_فریدون #هجمه #غوغا #دروغ #پوشش #مذاکرات
……………………………………………………………………………………
کلیپ صوتی بررسی حواشی مستند من روحانی هستم در رادیو گفت و گو با حضور نماینده سفیر فیلم و آقایان رحمانیان(شرق) ، مصطفی کواکبیان، حجت الاسلام حمیدرسایی…
دوستان خواهشا بی طرف فقط صوت و گوش کنید و نظرتون رو بگید..
صحبت های جناب رحمانیان به عنوان یک فرد فرهنگی هم جالبه… از ادبیات بعضی از فرهنگ دارها استفاده کنید!
جناب آقای رسایی هم همون اول صحبت اشاره می کنن به بحث شناسنامه دار بودن! 🙂
تذکر: این گفتگو حدودا یک ساعت بود که به منظور تجمیع صحبت های جناب رسایی تقطیع شد!
ما همه #شفق هستیم!
@shafaghmedia
دانلود از افسران | دانلود از مدیافایر
[divider]
پ.ن 1 :
سازندهی این مستند یک گروه رسانهای دانشجویی بنام «شفق مدیا» است و همین مسئله از یک سو باعث تعجب و از سویی باعث دروغپرد ازیهای برخی رسانهها در وابسته قلمداد کردن به فلان جا و بهمان جناح و… شده است.دلیلش هم روشن است ،این جماعت هنوز مفهوم حرکت خودجوش فرهنگی را نمیدانند!
برای خرید و یا درخواست اکران دانشگاهی این مستند از طریق سایت shafaghmedia.ir اقدام کنید.
پ.ن 2 :
بعد از توقیف روزنامهها و هفته نامههای منتقد دولت و یا دادگاهی شدن روزنامهنگاران منتقد و کم سواد لقب گرفتن منتقدان از سوی رئیسجمهور و… حالا بعد از این هجمهها به این مستند دانشجویی ، دیگر تکراری است که از شعارهای رئیسجمهور محترم درباره فضای باز نقد و این قبیل حرف با و وعدههای ظاهرفریب انتخاباتی حرف بزنیم.
دیگر شعار بودن خیلی از شعار با ثابتشده و تکرار آنها تکرار مکررات است.اما برای تاب در تاریخ و قضاوت آیندگان ، خوب است که اشارهکنیم…
برگرفتهشده از HEZR.ir