دسته‌ها
کیوسک

« حاج میثم مطیعی » تنها نیست و هست! [به قلم حسین قدیانی]

متن این صفحه از سری یادداشت های جناب آقای حسین قدیانی روزنامه نگار برجسته و نویسنده مطرح جبهه انقلاب اسلامی که این روزها بیشتر در روزنامه وطن امروز می نویسد انتخاب شده است که در ادامه میخوانید : 

«میثم» تنها نیست و هست!

 

ح‌سین ق‌دیانی: همهٔ آن‌هایی که امروز با فحاشی علیه «میثم» پرده از ادب خانوادگی و رذالت سیاسی خود برداشتند، خوب بدانند که «امثال مطیعی و مؤدب و سیار» اگر قرار بود با ۴ تا ناسزا عرصه را واگذار کنند، این رخ‌داد باید همان ۸۸ رخ می‌داد؛ که «السابقون فحش» همهٔ این بد و بیراه‌ها را، همان سال هم نثار این بچه‌ها کرده بودند! پس اتفاق جدیدی نیفتاده! و هدف، همان است که بود؛ «خفه کردن حزب‌الله»!

 

لیکن جوان مؤمن حزب‌اللهی، در راه مبارزه با مظاهر زر و زور و تزویر، شنیدن ۴ تا فحش که سهل است، جان را هم در خطر تهدید ببیند، باز دست از «زبان سرخ» نمی‌کشد! و البته، زیاده‌خواه نباشیم دوستان! جماعتی که شیخک نه چندان روحانی‌شان، مظهر مسلم درشت‌گویی حتی علیه «شهید چمران» است، باید هم عین او هتاک باشند و مثل او محروم از ادب! مگر چه خواند امروز «میثم مطیعی»؟! و مگر چه سرود دیروز «علی‌محمد مؤدب»؟! و «محمدمهدی سیار»؟! و «علی‌رضا قزوه»؟! و دیگر عزیزان؟!

 

طوری شده که اگر بگویی «لعنت بر یزید» در و دیوار را پر می‌کنند با این عنوان: «دور جدید اهانت به فلانی»! و با این هدف فرعی: «خسته کردن جوان انقلابی»! و با این هدف اصلی: «خفه کردن حزب‌الله»! هیهات! «حلقوم‌ها» را شاید بتوان برید، اما «فریادها» را هرگز! و هنوز هم «خون علی‌اصغر» از «تیر سه‌شعبه» برد بیشتری دارد! و البته این صدر اسلام بود که نامردمردم، گستاخی را تا بدان‌جا رساندند که «گلوی میثم» را بدرند!

 

 ما اما، مداح خود را و حماسه‌سرای خود را تنها نخواهیم گذاشت! هر چند، گله‌ها داشته باشیم از سکوت و سکون و رخوت و بی‌معرفتی خوبان «صف اول»! دقت شود! «خوبان» صف اول را گفتم! همان‌ها که با صدای گرم مطیعی، مکرر صفا کرده‌اند اما در دو ضرب‌در دوی محاسبات، هرگز صلاح را این‌گونه تشخیص نمی‌دهند که خود را خرج دفاع از جوانان انقلابی کنند! حتی در روز واقعه! و در اوج فحاشی! نمی‌بینی عارشان می‌آید دو کلمه دفاع کنند؟!

 

آنی توی مخاطب فرض کن «میثم مطیعی» آن‌طرفی بود! والله «سیدمحمد خاتمی» تا الان حمایت خودش را کرده بود! این‌ور اما، جز عده‌ای انگشت‌شمار، الباقی هر کدام «ملاحظه» دارند این هوا! کجایی آقای قالیباف؟! کجایی آقای رئیسی؟! کجایی آقای میرسلیم؟! کجایی آقای احمد خاتمی؟! کجایی خانم دستجردی؟! کجایی خانم آباد؟! چطور رجال و نساء آن‌طرف، در تخریب میثم، هیچ ملاحظه‌ای ندارند اما شما! بگذار قصه بگویم: «زیباکلام»ها ۲ برادر هستند؛ «صادق»ی که هر روز در صحنه است و «سعید»ی که سالی یک بار!

پایان

 

منبع: کانال تلگرام قطعه26

 

[su_note]

در ادامه بخوانید »» یادداشت شاعران شعر عید فطر سال۹۶ درباره مداحی حاج میثم مطیعی

درادامه بخوانید »» دانلود مداحی حاج میثم مطیعی در عید فطر ۹۶ +متن کامل شعر

[/su_note]

 

تماشا کنید : گزارش رسانه ملی از شعر جنجالی استاد میثم مطیعی در نماز عید فطر و حمله برخی به وی 

دانلود نسخه 4مگابایتی | دانلود نسخه 20مگابایتی

 

دسته‌ها
کیوسک

تفاوت شنبه 23 خرداد 88 و شنبه 30 اردیبهشت 96 به قلم حسین قدیانی

 

این شنبه کجا و آن شنبه کجا؟!

متن این صفحه از سری یادداشت های جناب آقای حسین قدیانی روزنامه نگار برجسته و نویسنده مطرح جبهه انقلاب اسلامی که این روزها بیشتر در روزنامه وطن امروز می نویسد انتخاب شده است که در ادامه میخوانید : 

 

23 خرداد 88 و 30 اردیبهشت 96 هر دو روز «شنبه» بودند اما این شنبه کجا و آن شنبه کجا؟! پس «شنبه» فقط «نخستین روز هفته» نیست، بلکه نخستین و مهم‌ترین محل افتراق 2 جریان سیاسی است؛ نامزد جریان اول با 13 میلیون رای، نه فقط عصر جمعه 22 خرداد 88 که هنوز چند ساعت تا پایان رای‌گیری باقی‌مانده، اعلام پیروزی می‌کند، که تا چند ماه بر آتش فتنه هم می‌دمد و چنان از کسب و کار مردم، سلب امنیت می‌کند و چنان به حیثیت این مردم و آبروی این جمهوری، لطمه می‌زند که دشمن قسم‌خورده بیرونی، برای آنچه از آن تعبیر به «تحریم فلج‌کننده» می‌کند، بهترین فرصت را مهیا می‌بیند! این از شنبه جریان اول!

 

اما جریان دوم، با نمایش باشکوه اخلاق باخت و در حالی که حداقل 16 میلیون رای یعنی 3 میلیون بیشتر از نامزد جریان اول داشته، در مقام عمل ثابت می‌کند می‌شود نتیجه انتخابات را واگذار کرد اما قانونگرایی و مدنیت و حقوق شهروندی و امنیت و ایمان را نه! این جریان، البته مستند به شواهد فراوان، اعتراضی هم اگر داشته باشد، آن را از مجاری قانونی و به شکل مدنی پیگیری می‌کند، نه بلوا و آشوب! طرفه حکایت اینجاست که در روزهای اخیر شاهد بودیم عناصری از همان جریان اول، سخنانی به قصد تحریک رقیب و احیانا اگر شد، به خیابان آوردن او بر زبان جاری کردند، نظیر آنچه حسن روحانی، روز شنبه بیان داشت و پیروزی خود در انتخابات را «پیروزی صلح بر جنگ» دانست و حداقل 16 میلیون ایرانی را «خشونت‌طلب» خواند، لیکن با وجود همه اینها، جریان دوم هرگز از همان راه نرفت که بازندگان نتیجه 22 خرداد 88 و البته بازندگان اخلاق 23 خرداد 88 رفتند! شگفتا!

 

هم گزارش تخلفات زیاد بود و هم تحرکات و تحریکات رقیب و هم حتی حداقل 3 میلیون رای بیشتر اما فرق بسیار است میان جماعتی که انتخابات را فقط به شرط برد خود می‌خواهد، با جماعتی که به کلیت انتخابات، به نتیجه انتخابات، به رای اکثریت و به قانون و مدنیت، التزام عملی دارد! و باز هم شگفتا! در انتخابات 29 اردیبهشت 96، در قیاس با دور دوم ریاست‌جمهوری همه ادوار گذشته انتخابات، هم نفر اول، نصاب کمترین رای را داشت و هم نفر دوم، نصاب بیشترین رای را!

 

منتهای مراتب، تو وقتی «اخلاق باخت» داشته باشی و رای مردم واقعا برایت محترم باشد و اصل و اساس انقلاب حقیقتا برایت حرمت داشته باشد، هرگز عمل بر مدار متوحشین عاری از عقل شنبه 23 خرداد 88 نمی‌کنی! آری! آن روز هم شنبه بود! و آن روز هم فردای انتخابات! لیکن آن روز، همانقدر مایه سرشکستگی جریان اول شد که شنبه 30 اردیبهشت 96 باعث سربلندی و افتخار جریان دوم!

 

و نیک اگر بنگری، همینجاست که «رعایت اخلاق باخت» می‌تواند، از «بازنده»، «برنده» بسازد! و این مهم را برای همیشه در تاریخ ایران عزیز، «ثبت و ضبط» کند! این «رعایت اخلاق باخت» البته در حالی است که جریان دوم، موارد متعددی از تخلف را به مراجع ذی‌صلاح، گزارش داد و این کار را هم، کاملا قانونی و مدنی انجام داد!

 

دقت شود! گاهی بازنده، بدون آنکه اندک اعتراضی به نتیجه داشته باشد، اخلاق باخت را مراعات می‌کند ولی «رعایت اخلاق باخت» و امتناع از هرگونه فتنه‌آفرینی، آنجا زیباتر و آنجا ماندگارتر است که اولا مستند به مدارک فراوان، اعتراضاتی در بستر قانون و مدنیت هم وجود داشته باشد، ثانیا در بحث حد نصاب، جریان همسو، رکورد رای بیشتر نامزد دوم را بزند و جریان رقیب، رکورد رای کمتر نامزد پیروز؛

 

ثالثا موارد زیادی تحرک مبنی بر تحریک جریان دوم به ریختن در کف خیابان دیده شود؛ رابعا نفر دوم انتخابات 96 از نفر دوم انتخابات 88، 3 میلیون رای بیشتر داشته باشد! بنابراین شنبه 30 اردیبهشت 96 تنها این مسأله در تاریخ ایران عزیز ما ثبت نشد که آقای فلانی،‌ انتخابات را از آقای بهمانی برد!

 

اصولا انتخابات، یکی هم برای تحقق همین هدف واضح برگزار می‌شود که یکی اول بشود و دیگری دوم و الباقی در رتبه‌های بعد، اما آنچه فردای انتخابات ریاست‌جمهوری 96 در لوح محفوظ تاریخ و اندیشه سیاسی این مرز و بوم دیرین، به شکل ویژه، ثبت و ضبط شد، رعایت اخلاق باخت توسط جریانی بود که سال 88  انتخابات را برد لیکن با ادعای تقلب مواجه شد! اما کدام تقلب؟!

 

همانکه داعیه‌دارانش گفتند: «تقلب، واقعیت نداشت، بلکه اسم رمز آشوب بود!» پس آقایان آشوب‌طلب! اگر جمعه‌ها نتیجه انتخابات معلوم می‌شود، شنبه‌ها نتیجه میزان فهم و شعور و انسانیت و انصاف و اخلاق آدمی معلوم می‌شود! حتم کنید نتیجه «امتحانات شنبه 30 اردیبهشت 96» هم حکایت نتیجه «انتخابات جمعه 29 اردیبهشت 96» برای ابد، در دل هر ایرانی آزاده‌ای محفوظ می‌ماند! با این تفاصیل، اشکالی ندارد آقای روحانی! شما فرض کن ما خشونت‌طلبیم و شما اهل منطق! اما کاش همه شنبه‌ها، مثل شنبه ما اصحاب خشونت بود!

 

منبع : سایت قطعه 26 و کانال آقای قدیانی