دسته‌ها
کلمات | مقاله، یادداشت، گزارش

زندگینامه شیخ ابراهیم زکزاکی {چگونه محکم و متشرع بودن باعث پیشرفت است}

مروری بر زندگینامه و مبارزاتِ کم‌نظیر و انقلابی و ایثارگرانۀ شیخ ابراهیم زکزاکی و خانواده‌اش به مناسبت سالگرد فاجعۀ زاریا و شهادت خواهر و فرزندان شیخ زکزاکی ؛‌ خانــواده شیـخ زکــزاکی مجاهدان حقیقی و سربازان امام زمان(عج) هستند. در ادامه مطلب همراه رسانه بنیانا باشید

دسته‌ها
کیوسک

شبهه هایی درباره دوران امامت امام سجاد علیه السلام

َشبهه هایی درباره دوران امامت امام سجاد علیه السلام
َشبهه هایی درباره دوران امامت امام سجاد علیه السلام

 

پس از تمام شدن واقعه جانسوز عاشورا و شهادت امام حسین(ع) و یاران حقیقی آن حضرت در صحرای کربلا، اوضاع دینداری مردم دگرگون شده بود.

 یزید ملعون عده زیادی از مردم را فریب داده و دین‌شان را به بهای دنیا خریده بود. بعد از آن هم حکومت ظالم بنی‌امیه، شیعیان را در تنگنا قرار داده و آزار می‌داد تا دست از اعتقادات دینی خود بردارند. اوضاع به‌نحوی بود که در گوشه و کنار سرزمین‌اسلامی، شورش‌هایی علیه ظالمان به راه افتاد؛ اما هر یک از این شورش‌ها هدفی داشتند که به‌ندرت می‌شد دینداری و خونخواهی حق‌طلبانه حضرت سیدالشهدا(ع) را در میان ائمه پیدا کرد.

 

در چنین اوضاعی روی کار آمدن و سپرده شدن زمام امور شیعیان به دست امام، نیاز به انسجام میان مردم مسلمان داشت و امام‌سجاد(ع) مسئولیت این امر را بر عهده داشتند. به همین علت است که وقتی مفاهیم دعاها و مناجات‌های آن حضرت را بررسی می‌کنیم متوجه می‌شویم همه مطالب در جهت تبیین اسلام ناب محمدی(ص) عنوان شده‌اند تا جایگاه قرآن و امام را به‌عنوان دو ثقل دین به مردم بشناسانند.

 

حجت‌الاسلام محسن غیاثوند که درباره تاریخ اسلام پژوهش کرده و به‌عنوان استاد حوزه علمیه فعالیت می‌کند، در گفت‌وگو با ما به شبهه‌هایی درباره دوران دوران امامت امام سجاد (ع) پاسخ داده است.

 

می‌دانیم که امامت پس از امام‌حسین(ع) به امام زین‌العابدین(ع) منتقل شد. این در حالی بود که عده‌ای گمان می‌کردند محمد حنفیه امام چهارم است. آیا در زمان آغاز دوران امامت امام سجاد (ع) مشکل و شبهه‌ای ایجاد شد؟

 

محمد حنفیه از لحاظ سنی بزرگ‌تر از امام سجاد(ع) بود. از طرف دیگر مقام امامت بین امام دوم و سوم ما بین دو برادر منتقل شد، یعنی پس از امام حسن(ع)، امام حسین(ع) به امامت رسیدند. این شرایط شبهه‌ای برای محمد حنفیه و بعضی از مردم ایجاد کرده بود که احتمال می‌دادند پس از واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع)، محمد حنفیه که برادر ایشان بود به امامت می‌رسد.

 

به همین علت لازم بود که امام سجاد(ع) مسئله امامت را برای محمد حنفیه و کسانی که از مقام امامت و مسئولیت‌ها و کرامات آن بی‌اطلاع بودند، مشخص کنند. محمد حنفیه در ابتدا نمی‌توانست به راحتی قبول کند که امام سجاد(ع) امام چهارم شیعیان است تا اینکه آن حضرت کرامت‌هایی از مقام امامت را به او نشان دادند تا حقانیت مسئله امامت بر او روشن شود.

 

از آن زمان به بعد بود که محمد حنفیه به امامت امام سجاد(ع) پی برد و در این مسیر آنقدر پا برجا بود که امام، در شرایطی که امکان حضور در بعضی از اجتماع مردم را نداشتند، محمد حنفیه را تعیین می‌کردند تا به امور شیعیان رسیدگی کند.

 

پس از واقعه خونبار و جانسوز عاشورا و شهادت مظلومانه امام‌حسین(ع)، قیام‌های بسیاری به خونخواهی از آن حضرت اتفاق افتاد. در اینجا این پرسش مطرح می‌شود که چرا امام سجاد (ع) اقدام به قیام مسلحانه نکردند؟ 

این نکته واضح و مشخص است که امام سجاد(ع) در محرم سال 61هجری همراه پدر بزرگوارشان، امام حسین(ع) بوده و وقایع آن روزها را به چشم خود مشاهده کردند. در واقع آن حضرت به خوبی شاهد بودند که مردم به‌شدت دچار انحطاط فکری و اعتقادی شده بودند و دین و آخرت خود را به بهای زندگی محدود دنیا فروخته بودند.

 

حتی آنقدر در دنیاپرستی و انحطاط فکری غرق شده بودند که با وجود اینکه بر حقانیت امام‌حسین(ع) اذعان داشتند، اما باز هم در برابر آن حضرت صف آرایی کرده و نیزه و شمشیر به‌دست گرفتند تا در نهایت غربت و مظلومیت ایشان را به شهادت رساندند. و همه اینها برای رسیدن به آسایش ظاهری در زندگی چند روزه دنیا بود.

 

از طرف دیگر ضعف فکری و اعتقادی مردم به جایی رسیده بود که همه با وجودی که می‌دانستند یزید ملعون، مردی هوسباز و شرابخوار بوده و احکام دین اسلام را به‌طور علنی نفی می‌کند، اما به‌دلیل بهره‌مندی او از ثروت دنیایی او را صاحب اختیار خود دانستند و از او تبعیت کردند. در چنین اوضاعی امام سجاد(ع) آگاه بودند که انحراف فکری مردم به‌دلیل آن است که نسبت به مقام امامت بی‌اطلاع هستند و عظمت و شأن امام خود را نمی‌دانند.

 

پس رسالت آن حضرت با قیام علنی و شمشیر به‌دست گرفتن ممکن نمی‌شد بلکه لازم بود پس از شهادت مظلومانه و هشداردهنده پدر خود، اسلام ناب محمدی(ص) را در قالب مفاهیم و عبارت‌های احساسی و عقلانی تبیین کرده و مردم را از این طریق آگاه کنند.

 

دوران امامت امام سجاد
دوران امامت امام سجاد

با این توضیحات، تبیین اسلام در دوران امامت امام سجاد (ع) از طریق قیام ممکن نمی‌شد و به همین علت بود که آن حضرت قالب دعا و مناجات را برای آگاه کردن و تعلیم معرفتی مردم انتخاب فرمودند.

 

درست است. امام سجاد(ع) می‌دانستند حتی درصورت قیام مسلحانه و در نهایت شهادت حین قیام خونخواهانه ایشان نیز مردم به آگاهی و درک از دین اسلام نخواهند رسید. پس ضرورت ایجاب می‌کرد که امام در میان مردم از ابزاری غیر از شمشیر و نیزه استفاده کنند تا مردم را هشیار کرده و اسلام را که در غربت به سر می‌برد، احیا کنند.

 

با وجود این در آن زمان چندین قیام برای مقابله با یزید ملعون اتفاق افتاد. رویکرد امام‌سجاد(ع) نسبت به چنین اقدام‌هایی چه بود؟

 

باید توجه داشت قیام‌ها و اقدام‌هایی که بعد از شهادت امام‌حسین(ع) در دوران امامت امام سجاد (ع) اتفاق افتادند دارای مواضع و اساس‌های گوناگون و گاهی متفاوت بودند. برخی از قیام‌ها تنها براساس شور و احساسات بی‌پایه اتفاق می‌افتاد و برخی از علم و شور دینی نشأت می‌گرفت. عده‌ای قیام می‌کردند تا یزید را مغلوب کرده و خودشان قدرت را دست بگیرند و برخی قیام می‌کردند تا انتقام خون شهدای کربلا و امام مظلوم خود را بگیرند.

 

بنابراین مشخص است که رویکرد امام سجاد(ع) برابر چنین قیام‌هایی که پایه و دلیل مختلفی داشته‌اند، متفاوت بود؛ چون اسلام، دین حقانیت است که هم احساسات در آن راه دارد و هم عقلانیت. اما این دو توأم و همراه یکدیگر هستند؛ یعنی احساسات دینی باید برگرفته از عقل و درایت باشد و عقلانیت هم باید با شور و احساس دینی همراه شود تا تأثیرگذار باشد.

 

امام سجاد علیه السلام کدام قیام‌ها را نفی کرده و با آنها مخالفت می‌کردند؟

 

یکی از قیام‌هایی که امام سجاد(ع) با آن مخالفت داشتند، قیامی بود که توسط شخصی به نام عبدالله بن حنظله اتفاق افتاد. او و مردمی که به همراهش بودند، قیامی داشتند که عقلانیت در آن راه نداشت و حتی رهبری و هدایت مشخصی نداشتند و طبیعی بود که در قیام خود موفق نخواهند شد. آنها افرادی بودند که در روز عاشورا امام‌حسین(ع) را تنها گذاشتند و بعد از شهادت آن حضرت دست به قیام زدند و حتی این بار هم درباره قیام‌شان از امام سجاد(ع) رهبری و تأییدی نخواستند.

 

امام سجاد(ع) به‌قدری نسبت به چنین اقدامی نگران بودند که بر خود لازم دانستند که برای هشدار دادن به آنها اقدام کنند. لذا از مدینه بیرون رفتند تا خود را به آنها برسانند و هشدار بدهند. نکته قابل توجه در چنین اوضاعی، موقعیت‌شناسی است. درواقع شیعه باید موقعیت‌شناس باشد و بداند که در هر زمانی به چه نحوی امام زمان خود را یاری کند. بعضی از مردمی که در واقعه کربلا امام حسین(ع) را تنها گذاشتند، پس از شهادت ایشان هم از اطاعت امام سجاد(ع) سر باززدند و حتی قیام علیه یزید زمان را هم بدون تأیید امام زمان خود راه می‌انداختند.

 

یکی دیگر از قیام‌هایی که بدون بصیرت اتفاق افتاد، قیام حره بود که مردم شورشگر مدینه به راه انداختند و معرفت در آن راه نداشت. به همین علت امام سجاد(ع) با آن مخالف بودند. در عین حال این افراد هم بدون اینکه با امام(ع) مشورت کنند، اقدام به قیام کردند.

 

در چنین شرایطی امام‌سجاد (ع) قالب دعا و مناجات را برای بیان معارف دینی انتخاب کردند. ضرورت این کار چه بود؟

 

همانطور که اشاره شد درصورتی که امام در آن دوران قیام مسلحانه می‌کردند به این دلیل که زمینه‌ای برای بیان معارف دینی وجود نداشت، شیعه دچار نابودی می‌شد. دلیل تأیید نکردن قیام مختار به‌طور علنی همین موضوع بود تا حکومت بنی‌امیه احساس کنند که این دو امر به هم مربوط نمی‌شود.

دوران امامت امام سجاد
دوران امامت امام سجاد

پس هدف نهایی امام زین‌العابدین (ع) هم تشکیل حکومت اسلامی بود اما مسیر تحقق این امر با ائمه دیگر ازجمله امام‌حسین (ع) متفاوت بود.

 

درست است. دلیل تفاوت مسیر هم این است که شرایط متفاوت بود و مردم درک‌های مختلفی داشتند. اما امام زین‌العابدین(ع) باید در وهله اول مقام امامت را تبیین می‌فرمودند تا مردم نسبت به ائمه شناخت پیدا کنند، به‌خصوص مردمی که روی امام سوم خود شمشیر کشیده بودند. از طرف دیگر باید حقانیت ائمه را درک می‌کردند و می‌فهمیدند که سعادت آنها جز از طریق هدایت توسط امام ممکن نمی‌شود.

 

اما به هر حال روی کار آمدن و گرفتن زمام امور شیعیان در دست امام، نیاز به انسجام میان مردم مسلمان داشت و امام سجاد(ع) مسئولیت این امر را بر عهده داشتند. به همین علت است که وقتی مفاهیم دعاها و مناجات‌های امام سجاد علیه السلام را بررسی می‌کنیم متوجه می‌شویم همه مطالب در جهت تبیین اسلام ناب‌محمدی(ص) عنوان شده تا جایگاه قرآن و امام را به‌عنوان دو ثقل دین به مردم بشناساند.

 

اما با توجه به خفقان دوران امامت امام سجاد (ع) آیا تشکیل حکومت اسلامی در آن دوران ممکن بود؟

نه. چنین امری عملا امکان نداشت و امام سجاد(ع) بر این مسئله واقف بودند اما می‌خواستند زمینه تشکیل حکومت اسلامی در آینده را فراهم کنند. دستورالعمل‌هایی که در قالب موعظه، مناجات، ذکر و دعا از آن حضرت رسیده همین هدف را دنبال می‌کرد که سطح درک و شعور دینی و معرفتی مردم را ارتقا بدهد تا زمینه و لیاقت پذیرش حکومت اسلامی را پیدا کنند.

 

 

امام‌سجاد علیه السلام ؛ یک مبارز قهرمان خستگی‌ناپذیر

 

[box type=”info” align=”” class=”” width=””]

شخصیت حقیقی امام چهارم در بیان مقام معظم رهبری

اگر بخواهیم شخصیت و چهره حقیقی هریک از ائمه اطهار علیهم‌السلام را بشناسیم، بهترین روش مراجعه به منابع معتبر شیعی و عالمان دینی است. در این میان، سخنان مقام معظم رهبری و تعبیر ایشان از شخصیت امام زین‌العابدین(ع) بسیار مهم و قابل‌درک است. از جمله کتاب «پژوهشی در زندگی امام‌سجاد(ع)» تألیف رهبر معظم انقلاب است که در آن، چهره و شخصیت والای دوران امامت امام سجاد (ع) به‌طور روشنگرانه‌ای تبیین شده است.

 

همچنین رهبر معظم انقلاب در بیان کوتاهی، امام‌سجاد(ع) را اینگونه معرفی کرده‌اند؛«آن چهره مظلوم بی‌صدای سربه‌زیر منفعلی که از امام‌سجاد درست کردند به کلی برخلاف واقع است؛ چهره حقیقی امام‌سجاد(ع) چهره یک مبارز قهرمان خستگی‌ناپذیر آشتی‌ناپذیر پیگیری است که با تدبیر تمام، با دقت کامل راه‌ها را می‌شناسد و انتخاب می‌کند و به سمت هدف‌ها این راه‌ها را می‌پیماید، خودش خسته نمی‌شود و دشمن را خسته می‌کند؛ و بالاخره دشمن وقتی هیچ کار دیگری نتوانست بکند، آن حضرت را مسموم کرد و این امام بزرگوار بعد از یک عمر پربرکت و پرمبارزه به رضوان الهی پرواز کرد. این خلاصه زندگی امام‌سجاد است.»

(خطبه‌های نمازجمعه تهران ۱۳۶۵/۷/۴)

 

[/box]

دوران امامت امام سجاد
دوران امامت امام سجاد

علی اوسط یا علی‌اصغر؟

دکتر رجبی دوانی گران قدر درباره نامگذاری امام سجاد علی (ع) توضیح می‌دهد:

می‌دانیم که نام چند پسر امام حسین (ع) علی بوده است. اما آیا حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام که در روز عاشورا به شهادت رسیدند از امام سجاد(ع) بزرگ‌تر بودند؟

دکتر محمدحسین رجبی‌دوانی در این‌باره توضیح می‌دهد: «نام دو فرزند امام حسین(ع) علی بود که آنها را به نام‌های علی اکبر و علی‌اصغر(ع) می‌شناختند. بر این اساس می‌توان گفت حضرت علی‌اکبرعلیه‌السلام که در صحرای کربلا به شهادت رسیدند از امام سجاد(ع) بزرگ‌تر بوده‌اند و براساس این نقل، امام سجاد(ع) علی‌اصغر شناخته می‌شوند. طبق این نقل تاریخی می‌توان گفت که آن طفل شیرخواری که در روز عاشورا به شهادت رسید، عبدالله رضیع بوده است».

 

این کارشناس تاریخ اسلام درباره نامگذاری فرزندان امام حسین(ع) می‌گوید: «در آن دوران، دستگاه حکومت بنی‌امیه با حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع) دشمنی و عداوت زیادی داشت. به همین علت نامگذاری نوزادان به نام آن حضرت را ممنوع کرده بود. امام حسین(ع) در واکنش به این اقدام کینه‌توزانه و جاهلانه بنی‌امیه فرموده بودند که هر تعداد فرزند پسر داشته باشند، آنها را به نام علی می‌خوانند».

درصورتی که این روایت را به‌عنوان اساس نامگذاری فرزندان حضرت سیدالشهدا(ع) بدانیم، باید توجه داشته باشیم که هر 3 پسر آن حضرت، علی نام داشتند و به این ترتیب امام سجاد(ع) علی اوسط نام داشتند و علی اصغر علیه‌السلام همان نوزاد شهید شده در روز عاشوراست».

 

مادر امام سجاد (ع) ایرانی بود

نحوه حضور امام سجاد(ع) در میدان کربلا یکی از شبهه‌ها در زندگی آن حضرت است. به‌عنوان مثال عده‌ای باور دارند که مادر آن حضرت در روز عاشورا در کربلا حاضر و مشغول پرستاری آن حضرت بوده و برخی این نظر را رد می‌کنند. حتی درباره نسب مادر امام سجاد(ع) که ایرانی بوده یا نه، شبهاتی وجود دارد.

 

دکتر حمیدرضا فلاح، کارشناس دینی و استاد حوزه و دانشگاه، در این‌باره توضیح می‌دهد: «نام مادر امام سجاد(ع) شهربانو بوده که این نام در بسیاری از منابع آمده است. در عین حال کتاب‌های مستند و معتبر تاریخی نشان می‌دهد که مادر امام سجاد(ع) ایرانی بودند و در خانواده‌ای معتبر و سرشناس زندگی می‌کردند که امام حسین(ع) با ایشان ازدواج کردند. در عین حال در بعضی از منابع تاریخی هم نوشته شده که ایشان در خانواده‌ای از اعراب متولد شده و زندگی می‌کردند».

 

اما درباره حضور این بانو در روز عاشورا یادآوری می‌کند: «باید به این نکته توجه شود که به‌احتمال نقل‌های زیادی که درباره زندگی ایشان وجود دارد، زندگی شهربانو در زمانی که امام سجاد(ع) به دنیا آمدند، خاتمه پیدا کرد و از دنیا رفت. پس براساس این نقل مشخص است که حضور او در میدان کربلا در سال 61هجری نظر اشتباهی است».

 

چرا انقلابی؟ چرا آرام؟

در بخش‌هایی از کتاب « پژوهشی در زندگی امام‌سجاد(ع)» می‌خوانیم:

بیان و نگارش سیره امام‌سجاد(ع) بسی دشوار است زیرا برخی از نویسندگان و مورخان، ذهن مردم را آشفته کرده و چنین القاء کرده‌اند که آن امام بزرگوار(ع) در گوشه‌ای نشست و به عبادت پرداخت و کاری به سیاست نداشت!

 

این مطلب از القاب و تعبیراتی که درباره آن بزرگمرد الهی به‌کار می‌برند، پیداست؛ مثلا می‌گویند «امام زین‌العابدین بیمار» درحالی‌که ایشان هم- مثل هر انسان دیگری- چند روزی در مدت عمرش مریض شد و این بیماری در محرم سال61 هجری واقع شد تا آن جناب در واقعه عاشورا وظیفه دفاع و جهاد نداشته باشد. با این تدبیر الهی، 34یا 35سال پس از شهادت امام‌حسین(ع) زنده ماند و سالم و پرنشاط مسئولیت امامت امت را برعهده گرفت و شیعه را در دشوارترین دوران هدایت کرد.

 

سیره امام زین‌العابدین(ع) چیست؟ اگر حوادث جزئی زندگی ایشان را گردآوری کنیم آیا می‌توانیم به سیره آن حضرت دست‌یابیم؟ نه! هرگز! سیره هرکسی به‌معنای واقعی کلمه آنگاه روشن می‌شود که جهت‌گیری کلی (استراتژی) او معلوم گردد. آن وقایع جزئی (تاکتیک‌ها) در پرتو جهت‌گیری کلی (استراتژی) معنا پیدا می‌کند و تحلیل می‌شود. بدون شناخت آن جهت‌گیری کلی، نه‌تنها سیره امام(ع) روشن نمی‌گردد بلکه حوادث جزئی نیز بی‌معنا یا دارای معنای نادرست می‌شود.

دوران امامت امام سجاد (ع) بعد از عاشورا را می‌توان به 2بخش تقسیم کرد:

اول) دوره حماسه ساز اسارت،

دوم) دوره بعد از اسارت.

امام‌زین‌العابدین(ع) در دوره اول که دوره‌ای پرهیجان و عبرت‌انگیز بود، همانند قهرمانی بزرگ با گفتار و رفتارش حماسه‌آفرید و همچون یک انقلابی پرخروش، به دشمنان مقتدر خود، در برابر همه، پاسخ‌های دندان شکن و پرخاشگرانه داد. در کوفه در مقابل عبیدالله‌بن زیاد – آن وحشی خونخواری که از شمشیرش خون می‌ریخت و سرمست باده غرور بود- آنچنان سخن گفت که ابن‌زیاد دستور داد او را بکشید! و اگر دفاع جانانه حضرت‌زینب علیهاالسلام نبود و اینکه باید اینها را به‌عنوان اسیر به شام می‌بردند، به‌احتمال زیاد مرتکب قتل امام‌سجاد(ع) نیز می‌شدند.

 

دوره دوم (دوره بعد از اسارت) که بسیار طولانی (بیش از 30سال) است، بنای امام‌سجاد(ع) بر تلاش‌های زیربنایی و ملایم و حساب شده و آرام بود. این پرسیدنی است که چرا امام‌سجاد(ع) در دوره اول، آنقدر انقلابی و پرخاشگرانه ظاهر شد و در دوره دوم، نرم و آرام و ملایم و با تقیه؟ پاسخ آن است که دوره بسیار کوتاه و سرنوشت‌ساز اول، فصلی استثنایی است که باید زمینه تلاش‌های آینده را برای حکومت الهی و اسلامی فراهم کند.

در کوفه و شام، امام‌سجاد(ع) باید آنچنان تند و برنده و تیز و صریح، مسائل را بیان کند که پیام اصلی «عاشورا» هرگز فراموش نشود و مردم بدانند که چرا امام‌حسین(ع) به شهادت رسید. نقش امام‌سجاد(ع) در این سفرها، مانند نقش حضرت‌زینب علیهاالسلام بود؛ یعنی پیام‌رسانی انقلاب حسینی(ع)

 

جمع آوری از مریم مرتضوی (همشهری دو ) 

 

دسته‌ها
گزارش

داعش ابزار آمریکا برای افزایش دشمنی مسلمانان با یکدیگر است

به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در خجسته عید سعید غدیر در دیدار با هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، «نصب امیرمؤمنان به امامت» و «توجه و پرداختن اسلام به سیاست و حکومت» را دو مفهوم اساسی واقعه غدیر خم خواندند و با تأکید بر ضرورت حیاتی اتحاد و همبستگی مسلمانان افزودند: هرکسی و هر اقدامی که موجب تحریک احساسات طرف مقابل و اختلاف شیعه و سنی شود، به «امریکا، انگلیس خبیث و صهیونیزم» یعنی بوجود آورندگان جریان جاهل، متحجر و وابسته تکفیری کمک می کند.

امام خامنه ای

حضرت آیت الله خامنه ای با تبریک عید بزرگ غدیر، واقعه مهم و پرمغز غدیر خم را جزو مسلمات تاریخ اسلام خواندند و خاطرنشان کردند: هیچ یک از پیروان فرق اسلامی در «اصل وقوع غدیرخم و جمله شریف پیامبر ختمی مرتبت» یعنی من کنت مولاه فهذا علی مولاه تردیدی ندارد.

ایشان افزودند: شبهاتی نیز که اکنون درباره معنای این جمله تاریخی، به ذهن نو کیسه گان فکری می رسد همان حرفهای هزار سال پیش است که علمای بزرگ، به آنها پاسخ داده اند.

رهبر انقلاب با اشاره به معنای رایج جمله شریف پیامبر در غدیر خم یعنی نصب امیرمؤمنان به امامت و نیز وصایت پیامبر افزودند: این جمله معنای مهم دیگری هم دارد که نباید مورد غفلت قرار گیرد و آن پرداختن اسلام به امر حکومت و سیاست امت است.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تبلیغات هدفمند دشمنان امت اسلامی برای جدا کردن اسلام از سیاست و منحصر کردن دین شریف در مسائل شخصی و خصوصی افزودند: واقعه غدیر خم، منطق روشن و مستحکم اسلام در نفی این نگاه سکولار است چرا که غدیر خم مظهر توجه و تأکید اسلام بر حکومت داری و سیاست به شمار می رود.

رهبر انقلاب با نفی نگاهی که مسئله نصب امیرمؤمنان بدست پیامبر عظیم الشأن اسلام را فقط به معنای نصب جنبه های معنوی می داند افزودند: جنبه های معنوی قابل نصب نیست و معنای حقیقی این واقعه مبارک، توجه به امر حکومت و مدیریت جامعه است و این درس بزرگ غدیر برای مسلمانان است.

حضرت آیت الله خامنه ای، مسئله غدیر را، مسئله ای اعتقادی و پایه و اساس تفکر شیعه برشمردند و در عین حال افزودند: جای بحث و بررسی منطق قوی و حجت قاطع شیعه در باب غدیر خم، محافل علمی و تخصصی است و نباید این موضوع، در زندگی عمومی مسلمانان و برابری و برادری آنان اثر منفی بگذارد.

رهبر انقلاب از همین زاویه، به بررسی سیاست اصلی مستکبران یعنی ایجاد اختلاف میان فرق اسلامی بویژه شیعه و سنی پرداختند و خاطرنشان کردند: بروز اختلاف میان مسلمانان، طبعاً باعث می شود همت، نیرو و انگیزه های آنان صرف دعواهای داخلی شود و به دشمنان بزرگ و اصلی خود توجهی نکنند و این، همان هدفی است که استعمار و استکبار، برای آن، برنامه ریزی کرده است.

حضرت آیت الله خامنه ای، مقابله با «تفکر جذاب و جهت بخش جمهوری اسلامی» را عامل اصلی سرمایه گذاری بیشتر استکبار در زمینه ایجاد اختلاف میان مسلمانان برشمردند و خاطرنشان کردند: امریکا، صهیونیزم و «متخصص کهنه کار تفرقه انگیزی یعنی دولت خبیث انگلیس»، پس از پیروزی انقلاب، تلاشهای خود را برای اختلاف انگیزی و انحراف اذهان شیعه و سنی از دشمنان اصلی، به شدت افزایش داده اند.

رهبر انقلاب بروز جریان تکفیری در عراق، سوریه و برخی کشورهای دیگر را حاصل برنامه ریزی مستکبران برای ایجاد اختلاف در میان مسلمانان خواندند و افزودند: آنها القاعده و داعش را برای تفرقه انگیزی و «مقابله با جمهوری اسلامی» ایجاد کردند اما اکنون دامن خودشان را گرفته است.

نوجوانان سرباز امام

ایشان با اشاره به حوادث جاری در منطقه افزودند: نظر دقیق و تحلیلی به این حوادث نشان می دهد امریکا و هم پیمانانش در تلاشهایی که به دروغ مواجهه با داعش اسم گذاری کرده اند، بیشتر از آنکه درصدد نابودی نطفه های این جریان باشند، متوجه تفرقه انگیزی و ایجاد دشمنی میان مسلمانان هستند.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: هرکسی به اسلام پایبند است و حاکمیت قرآن را قبول دارد چه شیعه باشد چه سنی، باید آگاه باشد که سیاستهای امریکایی – صهیونیستی، دشمن واقعی و اصلی اسلام و مسلمانان است.

رهبر انقلاب، مراقبت و پرهیز کامل از تحریک احساسات فرق دیگر را وظیفه مهم همه مسلمانان برشمردند و افزودند: شیعه و سنی بدانند هر اقدام یا حرفی از جمله توهین به مقدسات یکدیگر، باعث حساسیت برانگیزی و آتش افروزی می شود و این قطعاً به سود دشمن مشترک همه مسلمانان است.

حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان با اشاره به شکست همه توطئه های زورگویان جهانی در 35 سال اخیر تأکید کردند: دشمنان این ملت، به فضل الهی، این بار هم شکست خواهند خورد و همه مسلمانان که در ایران اسلامی زندگی می کنند، همچنان آگاه و بصیر به وظایف خود عمل خواهند کرد.

دسته‌ها
کلمات | مقاله، یادداشت، گزارش

مروری بر کارنامه ۳۰ دوره مسابقات بین‌ المللی قرآن کریم


سی و یکمین دوره  مسابقات بین‌ المللی قرآن  کریم، 5 خرداد ماه ساعت 17 و با حضور مسئولان کشوری، لشکری، علما، فرهیختگان و نخبگان قرآنی و نمایندگان بیش از 70 کشور جهان در سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی آغاز می‌شود.

دسته‌ها
حجاب و عفاف

انتخاب اسلام برای یک عمر, ایستادگی برای همیشه [ درباره خانم مرضیه هاشمی از زبان خود ایشان ]


۲۲ ساله بود. در دانشگاه ایندیانا استیت خبرنگاری می‌خواند. روز جمعه با ظاهری مثل همیشه رفت سر کلاس اما روز شنبه برای او با دیروز فرق داشت، با روزهای شنبه دیگر هم فرق داشت؛ حتی با همه‌روزهای عمرش.

دسته‌ها
دانلود فیلم

ماجرای شیعه شدن حمید شیرانی ؛برنامه شب آسمانی /دانلود ویدئو


حمید شیرانی ، وهابی شیعه شده در برنامه شب آسمانی شبکه قرآن و معارف سیما در رابطه با چگونه شیعه شدن با امیر مهرداد خسروی مجری این برنامه به گفتگو نشست و گفت: وهابیت معتقد است تا زمانی که شیعه در اسلام است یک ناپاکی بر روی اسلام قرار دارد، آن‌ها زاویه دید ما را نسبت به بحث امامت، زیارت قبور ائمه و شهادت تغییر می‌دادند و با روش‌های روانشناسی خود به ما مسلط می‌شدند. اکثر وهابی‌ها سطح سوادشان پایین است اما آن‌ها که تحصیل‌کرده هستند و مطالعه‌ای می‌کنند متوجه می‌شوند که در اطرافشان چه خبر است.

وی تأکید کرد: هدف وهابیت این است که جمعیت را به سمت خودشان بکشند و بیشتر افراد مستعدی که به سمت وهابیت کشیده می‌شوند اهل سنت هستند برای همین است که وهابیون اهل سنت را به‌ظاهر برادر خود می‌دانند تا جمعیت عظیمی را با خود متحد کنند درحالی‌که در باطن نسبت به اهل سنت کینهٔ زیادی دارند و خون آن‌ها را مباح می‌دانند، حتی وهابیت زن‌های اهل سنت را حلال می‌دانستند.

وی ادامه داد: آن‌ها معتقدند که می‌خواهیم اسلام را مانند نانی پاک به جهان عرضه کنیم اما در حقیقت وهابیت قسمت ناپاک اسلام است. وهابی‌ها نیز چون نان باکیفیت و اسلام ناب ندیده‌اند وقتی وهابیت را می‌بینند می‌پذیرند و چون شیعه در ذهن آن‌ها بد ترسیم‌شده می‌ترسند به سمت عقاید شیعه بروند زیرا آن‌ها اسلام ناب را ندیده‌اند.

این جوان تازه شیعه شده جریان ایمان آوردنش به مکتب تشیع را این‌چنین بیان کرد: به منطقه کرمان سفری داشتم یک شیعه در محل کارش چند روایت به نقل از کتاب وهابیت نوشته و در بالای سرش چسبانده بود یکی از این احادیث به نقل از رسول‌الله بود که فرموده بود اگر کسی بمیرد و امام زمانش را نشناسد مرگش با جهالت است و یکی دیگر حدیث ثقلین بود. وقتی این‌ها راخواندم با خودم گفتم شیعه‌ها دروغ می‌گویند. چه کسی می‌آید کتاب وهابیت را ورق بزند و درستی این احادیث را پیگیر شود.

شیرانی افزود: بعدازآن مصمم شدم تا ببینم این احادیث واقعاً در کتب اهل سنت و وهابی هم هست یا نه؟ به سراغ منابع وهابیت و اهل سنت رفتم و دیدم واقعاً چنین احادیثی وجود دارد و دریافتم تنها شیعیان هستند که به این احادیث چنگ می‌زنند تا گمراه نشوند. بعدازاین دائماً در شک به سر می‌بردم و سر نماز با خودم می‌گفتم نکند که من اشتباه می‌کنم که به شکل وهابی‌ها نماز می‌خوانم  بنابراین به خود جرئت دادم که به سمت کتاب‌های شیعه بروم و با گروه تبلیغی شیعه شروع به مطالعه کردم. آن‌ها ابتدا در مورد اختلافات با من صحبت نکردند بلکه بحث عقل و امامت را با من مطرح نمودند.

وی تأکید کرد: کتاب‌هایی که در شیعه شدنم بسیار مؤثر بودند کتاب الغدیر علامه امینی رحمة الله علیه، نهج‌البلاغه، کتاب دکتر تیجانی و شب‌های پیشاور بود. ابتدا کتاب الغدیر را که خواندم آن‌قدر ناراحت شدم که کتاب را محکم به دیوار کوبیدم و تصمیم گرفتم تا نقدی بر آن بنویسم و نام کتاب را دروغ‌گوی بزرگ علامه امینی بگذارم زیرا در رابطه با بعضی اصحاب پیامبر مطالبی بود که مرا ناراحت می‌کرد درنهایت با تصمیم بر این‌که بر کتاب علامه نقد بنویسم پیگیر روایت‌ها شدم متوجه شدم تمام روایت‌ها درست است و همهٔ ادلهٔ آن از کتاب‌های وهابیت و اهل سنت نقل‌شده است اما همچنان در تردید بودم.

شیرانی اضافه کرد: یک‌شب که داشتم دعای سی و سوم صحیفه سجادیه را می‌خواندم خوابم برد این دعا مضمونش این است که خدایا پای مرا به سمت خوبی‌ها ببر. صبح روز بعد خواب دیدم در شهر شیعه‌نشینی هستم فردی به نام علی مرا بیدار کرد و گفت حمید بلند شو وضو بگیر و نماز بخوان. پس‌ازآن که بلند شدم تا وضو بگیرم در خواب دیدم دو تن از دوستانم در حال مشاجره هستند پس‌ازآن دیدم که نماز جماعت شیعه برپاست. می‌خواستم به شکل وهابی‌ها نماز بخوانم که فردی به من گفت دیگر نیازی نیست و مثل شیعیان نماز بخوان. آنجا ایستادم و مثل شیعیان نماز خواندم. آنجا در تشویش به سر می‌بردم. دیدم که یک روحانی شیعه به من نگاه کرد و لبخند زد و این لبخند مانند آبی بر روی آتش بود. جالب اینجاست که دقیقاً آن لحظه با صدای دوستم از خواب بیدار شدم و تمامی اتفاقاتی که در خواب برایم افتاده بود یک‌به‌یک اتفاق افتاد.

وی اظهار داشت: بعدازاین جریان به دنبال کتاب تعبیر خواب رفتم اما چون صبح زود بود هیچ کتابخانه‌ای باز نبود. یک روحانی شیعه را دیدم و به او گفتم آیا شما تعبیر خواب بلدید؟ او پیشنهاد کرد به دارالقرآن برویم. در آنجا جمعی از روحانیون حضور داشتند.  خوابم را آنجا تعریف کنم. وقتی خواب را برایشان تعریف کردم گفتند خواب شما تعبیر ندارد و مفهومی است. خودت باید بفهمی دنبال چه منظوری بوده‌ای. همان لحظه بلند شدم و در کمال تعجب همگان به شهادت آقا امیر المومنین (ع) ایمان آوردم از هم آنجا بود که تازه فهمیدم که رسالت بزرگی بر دوش من است و کار من آغازشده است.

وی بابیان این مطلب که بعد از شیعه شدنش بسیار مورد آزار وهابی‌ها قرارگرفته گفت: پس از شیعه شدنم وهابی‌ها با کتک زدن و تهدید کردن من و خانواده‌ام را تحت‌فشار گذاشتند اما بعدازاینکه متوجه شدند تهدید کارساز نیست به من پیشنهاد پول دادند و گفتند هرچه قدر شیعه‌ها به تو پول داده‌اند ما دو برابر آن را به تو می‌دهیم تا از این بازی‌ها دست‌برداری. من گفتم این بازی نیست حقیقت است.

شیرانی افزود: هرچند خانواده‌ام مدتی مرا ترک کردند اما بسیار نگران من بودند و می‌ترسیدند که وهابی‌ها مرا بکشند. درنهایت پدرم و مادرم پیشنهاد دادند که مهاجرت کنم. من شرایط خوبی برای مهاجرت نداشتم اما حکم پیغمبر این بود. درنهایت از این شهر به آن شهر دنبال انتقالی بودم اما یک روز که از قم می‌گذشتم برای زیارت وارد شهر شدم رفتم حرم حضرت معصومه دیدم همه مردم ازبی‌بی حاجت می‌خواهند هم آنجا دست به دامان بی‌بی شدم و در کمال حیرت وقتی از حرم بیرون آمدم مردی بلوچی با من آشنا شد و وقتی جریان من را فهمید با یک تماس تلفنی مشکل انتقالی مرا از بیمارستان حل کرد و من در جوار حضرت معصومه قرار گرفتم.

این جوان شیعه شده بیان داشت: نداشتن اسکان و سرپناه مشکل اصلی دیگر من بود. به دلیل نداشتن خانه نمی‌توانستم همسرم را از سیستان و بلوچستان به قم بیاورم بازهم به حرم رفتم و گفتم بی‌بی من قرار بود از شما تنها یک حاجت بخواهم اما بازهم حاجتی دارم. در حرم دعا کردم بار دیگر از حرم که بیرون آمدم مردی به دلیل لهجه‌ام توجه اش به سمت من جلب شد و با اصرار از من پرسید که در قم چه می‌کنی؟ بعد از شنیدن ماجرای من، مرا به یک برنامه تلویزیونی دعوت کرد دقیقاً بعد از برنامه تلویزیونی بود که مردی با اصرار خواسته بود تا مرا ببیند. وقتی مرا دید با خواهش از من خواست که تا در خانهٔ او اسکان پیدا کنم و این‌گونه بود که بعد از ایمان آوردنم مشکلاتم با عنایت ائمه به‌راحتی حل شد.

وی تصریح کرد: در حال حاضر عشق به ولایت و ائمه مثل عسل شیرین است الآن به اهل‌بیت عشقی پیداکرده‌ام که به خاطر آن خدا را شکرگزارم خصوصاً حضرت زهرا که اصلاً نه در زندگی من کمرنگ، که اصلاً وجود نداشت. من از خدا خواستم که مرا به راه راست هدایت کند. در ابتدا هم می‌دانستم که شیعه حق است اما در آن زمان طنابی از تعصب به دور گردن من قرارگرفته بود.

وی اظهار داشت: به تک‌تک شیعیان به‌خصوص جوانان شیعه می‌گویم که دعاهای شیعیان به‌خصوص دعای کمیل نعمت بزرگی است که در دست شیعیان است و وهابی‌ها هیچ بهره‌ای از آن‌ها نمی‌برند، حتی از دعای کمیل که مضمونی زیبا و عارفانه دارد و مطلبی در رابطه با حقانیت شیعه در آن نیست.

وی تأکید کرد: زمانی که من شیعه شدم هرچند وهابی‌ها اهل سنت منطقه را بر ضد من تحریک می‌کردند اما از برادران اهل سنت بلوچستان تشکر می‌کنم زیرا تحت تأثیر بازی آن‌ها قرار نمی‌گرفتند و همه دوستان و همکاران اهل سنتم از من حمایت می‌کردند و این باعث دلگرمی من می‌شد.

این جوان شیعه شده در پایان گفت: دعا می‌کنم که همه به شهادت ولایت امام زمان (عج) و امام علی (ع) شهادت دهند و امیدوارم روزی برسد که بدون وجود فرقه‌ای ضاله همه انسان‌ها درراه حقیقت گام بردارند.

ماجرای شیعه شدن یک جوان وهابی ;برنامه شب آسمانی /دانلود ویدئو

بخش اول


لینک آپارات


بخش دوم

لینک آپارات


بخش سوم

لینک آپارات


متاسفانه ویدیوی بخش چهارم توسط آپارات حذف شده است …


بخش پنجم

لینک آپارات


بخش ششم

لینک آپارات


در ادامه بخوانید »» نقشه های آمریکا برای نابودی ایران به نتیجه نرسیده است . چرا ؟ [در شماره ۱۶۷ خط حزب الله بخوانید]