نوشته زیر بازنشری از مطلب وبلاگ صبر ریحانه است . موج وبلاگی صبر ریحانه در دو بخش ادبی و گرافیک برگزار شد . در ادامه همراه بنیانا باشید
برچسب: سبک زندگی
امام خامنه ای (سلامتیشون صلوات) :
این دانشگاه بزرگ باید همچون قله ای عظیم و سرچشمه ای همیشه جوشان، زلالِ معارف الهی – انسانی – اجتماعی – فرهنگی و سیاسی را در زندگی مردم جاری سازد که این جایگاه بسیار مهم، تکالیفی اساسی را در مقابل مسئولان، دست اندرکاران و همکاران هنرمند صدا و سیما قرار داده است.
زمانی که “جان لوگی برد” تلویزیون رو اختراع کرد، خودش هم تصور نمی کرد که روزی این جعبه ی جادویی یکی از مهم ترین نقش ها رو در زندگی و فرهنگ جوامع ایفا کنه.
کشور ما هم از این قاعده مستثنا نیست و تلویزیون بعد از رادیو، یکی از در دسترس ترین رسانه هاست که به طور خاص در زندگی ما حضور داره و تأثیر میذاره. و طبق فرموده امام خمینی (ره)؛ دانشگاهی عمومی برای هدایت و تربیت مردم است.
با ورود ماهواره به کشور، وظیفه سنگین تری بر دوش این رسانه افتاد و مسئولیت مبارزه فرهنگی با این پدیده که هدفی جز تخریب خانواده و و زندگی اسلامی نداشت، به تلویزیون محول شد.
ولی متأسفانه، صدا و سیما علی رغم تمام زحماتی که در این حوزه انجام داد، از بعضی نکات غافل شد!
قبل از هر کار، بجای بالا بردن کیفیت برنامه ها، کمیت شبکه ها رو بالا برد و تعداد شبکه ها رو از 8 شبکه به 23 شبکه رساند. که به جز 5 شبکه اول، بقیه ی آن ها به موضوعات خاص می پردازند و در این میان شبکه های 9 ، 10 ، 13 ، 17 و 19 اغلب مخاطبان خاصی نیز دارند. ( اگر فرض کنیم که تمام سنین و سلیقه ها مخاطب شبکه های پویا، جام جم و بازار هستند!! )
فیلم و سریال :
یکی از پر بیننده ترین برنامه های تلویزیون، فیلم ها و سریال های تولیدی داخلی و یا خارجی ست.
در بخش فیلم های #خارجی اعم از آمریکایی، اروپایی و آسیای شرقی به خصوص کره، متأسفانه هیچ توجهی به محتوای فیلم ها صورت نمی گیره.
1- پخش فیلم هایی با محتواهای خشونت بار و زیان آور از لحاظ روانی مخصوصا برای جوانان
2- سانسور های نامناسب و ناشیانه
3- عدم توجه به فرهنگ نهفته در این فیلم ها که تأثیر گذاری غیر مستقیم بر ذهن بیننده دارد
4- عدم توجه به پیامد پخش فیلم هایی که موضوع اصلی آن ها را مسائل مخرب خانواده از جمله ” خیانت “، ” طلاق “، ” دروغ ” و … تشکیل می دهد.
5- پخش فیلم هایی با محوریت قهرمان های دزد، قاتل و… !
این ها فقط چند مورد کلی از مضرات برخی فیلم های خارجی پخش شده از صدا و سیماست که حتی با تکیه بر جنبه ” سرگرمی ” این فیلم ها هم نباید از آن ها غافل شد.
و اما در بخش فیلم های تولیدی که مخاطبان بیشتری نسبت به فیلم های خارجی داره، فیلم ها و سریال های خوبی ساخته شده که در زمان خود، اثر گذاری ویژه و مثبتی هم داشتند. ولی تعداد کثیری از فیلم ها نیز خودآگاه یا ناخودآگاه تأثیرات منفی و زیان باری بر فرهنگ مردم داشته اند.
به طور *تیتر وار* به چند نقد درباره فیلم ها و سریال های تولیدی می پردازیم:
1- پوشیدن لباس های ” تنگ ” و بدن نما ( خواستم بنویسم در فیلم های تاریخی ولی دیدم الان همه فیلم ها دارن به همین وضع دچار میشن!! )
2- استفاده از ” کلاه ” برای پوشش سر به خصوص در فیلم های تاریخی (کلاه پهلوی- مدار صفر درجه)
3- بستن شال و روسری با روش های عجیب و غریب و اغلب جلب کننده توجه
4- استفاده از #رنگ های-تند و نا مناسب برای پوشش بانوان و حتی آقایان (رنگ ” قرمز ” در شال و روسری و یا مانتوی خانم ها )
5- آرایش های غلیظ و مشهود به جای گریم (کلاه پهلوی- سرزمین کهن )
6- عدم استفاده از حجاب برتر برای خانم ها؛ مگر زنان فقیر، گدا، خدمتکار، بدجنس و یا نادان و جاهل
7- عدم توجه به آراستگی و ظاهر مناسب جامعه برای مردان به خصوص در فیلم های طنز
8- بی پروایی و گستاخی در رفتار دختران جوان در برابر غریبه ها و حتی پسران غریبه
9- رفت و آمد های بی دلیل دختران جوان در نیمه های شب
10- به تصویر کشیدن برخی رفتار های خارج از شأن بانوان که در جامعه ی بیرونی پذیرش ندارد مثل دوچرخه سواری در خیابان و یا بالا رفتن از دیوار!
11- استفاده ابزاری از بانوان برای تبلیغ کالا ها و محصولات تجاری
12- عدم احترام به پدر و مادر و یا صدا کردن آن ها با نام کوچک توسط فرزندان
13- صدا کردن و یا نام بردن از خانم ها با اسم کوچک توسط همه ی آقایان با ربط و بی ربط فیلم!!!
14- دوستی های خیابانی و خلاف فرهنگ دختر و پسر
15- ترویج زندگی و خانه های مجردی برای دختران و پسران جوان
16- غذاهای رنگین و تجملی سر میز خانواده های کم جمعیت و عدم توجه به اسراف
17- رواج تجمل گرایی و مصرف گرایی با به تصویر کشیدن خانه های بزرگ و زیبا، لباس ها و خودرو های گران قیمت
18- شوخی های زشت و نامناسب در فیلم های طنز
19- استفاده از لغات، کلمات و اصطلاحات غیر فارسی
20- عدم توجه به برخی آموزه های واجب دینی مثل نماز ( یا طرف از خدا دلگیره نماز نمی خونه یا کلا مقوله ای به نام نماز خوندن توی فیلم نیست! معمولا پیرزن ها نماز میخونن و برای کل فامیل دعا میکنن!!! جوون ها هم وقتی به مشکل برمیخورن نماز میخونن و دعا میکنن! مسجد ؟! مسجد فقط مال پیرمرد هاست!!! اون هم پیرمرد هایی که معولا سخت گیرن و سنگ جلوی پای جوونا! )
این ها فقط نمونه هایی از انتقادات وارد بر فیلم های ماست که به طور مستقیم در سبک زندگی ما اثر میگذاره و با شکستن قبح بعضی مسائل در جامعه، باعث ترویج اون ها میشه.
علاوه بر این اشکالات، بسیاری از فیلم ها و سریال های تولیدی ما از جذابیت و کشش کافی برخوردار نیستند که یکی از علل اصلی گرایش عده ای به ماهواره، همین موضوعه.
جایی ( یادم نمیاد کجا ) شنیدم که حجاب تلویزیون، کف حجاب خیابان هاست!
من با این حرف موافقم!!!
منبع : پروفایل گاربر royaa در افسران
محمدجعفر خسروی تهیهکننده «زنده باد زندگی» با اعلام این خبر که حجتالاسلام قرائتی مهمان این برنامه میشود، گفت: هدف ما در این برنامه ترویج سبک زندگی ایرانی -اسلامی است و یکی از مباحثی که در دین اسلام به آن تاکید فراوان شده ازدواج میباشد. بر همین اساس قصد داریم با دعوت از حجت الاسلام قرائتی با ایشان به گفتوگو در این خصوص بپردازیم.
وی افزود: موضوع دیگری که در حضور حجت الاسلام قرائتی به آن خواهیم پرداخت و از بیانات ایشان در این زمینه بهره خواهیم گرفت، فرزندآوری است.
تهیه کننده این برنامه تلویزیونی خاطرنشان کرد: بحث ازدواج و فرزندآوری و جلوگیری از تک فرزندی در خانوادهها از مباحث مهمی است که باید به آن توجه جدی شود. جمعیت کشور ما جمعیت جوان است و باید با مراقبت و توصیههای بزرگان به آینده سازان کشورمان، آنها را درست راهنمایی کنیم تا در راستای منویات رهبر فرزانه انقلاب هم گام برداریم. بدین مناسبت از حجت الاسلام قرائتی دعوت کردهایم تا در این خصوص مباحثی را برای مخاطبان این مجله شبانگاهی بیان کنند.
مجری «زنده باد زندگی» گفت: از دیگر مهمانان این برنامه، حضور خانواده کریمی در استودیوی برنامه است که پدر این خانواده از شاهدان عینی قیام 17 شهریور سال 57 بودهاند. در این برنامه آقای کریمی از لحظه لحظه خاطراتشان در آن روزها برای بینندگان صحبت میکنند.
خسروی تأکید کرد: در پخش ترانهها هم میلاد ابراهیمی از خوانندگان نسل جوان کشورمان قطعه «میهن سربلند» را اجرا خواهند کرد.
«زنده باد زندگی» کاری از گروه خانواده شبکه دو سیماست که محمدجعفر خسروی تهیه کنندگی و اجرای آن را به عهده دارد. از تغییراتی که سری جدید این برنامه نسبت به سریهای آن صورت گرفته، تغییر رنگ دکور آن و تغییر تیتراژ ابتدا و پایانی برنامه است. این برنامه همچون گذشته از یکشنبه تا چهارشنبه ساعت 23: 45 به مدت 120 دقیقه به روی آنتن شبکه دو سیما میرود.
پوستر هایی از سبک زندگی امام خمینی (ره)
بگذار بعد از این تنها پیشانی تو را بسرایم!
حرفی است عامیانه که می گویند: «تقدیر هر کسی را از پیش، روی لوح جبینش نوشته اند.»
بگذار عامیانه بیندیشیم!
پیشانی تو شاهد این راز است
بر روی آن خطوط موازی زخم تو نکته ای است
که باید خواند
در امتداد پرواز زخم تو مثل نقطه آغاز است
بگذار عاشقانه بگویم!
بر صفحه ی جبین تو آن نقطه آن خطوط موازی است
که سرنوشت قوم مرا شکل می دهد
پیشانی تو تفسیر لوح محفوظ پیشانی تو سوره ی نور است
این راز سر به مهر قدیمی از دستبرد حادثه دور است!
بگذار بعد از این تنها پیشانی تو را بسرایم!
متن های این پوستر ها توسط سید محمد جواد میری عزیز قبلا نوشته شده بود که با توجه به زیبایی و روانی متن ها این پوستر ها تهیه شده است
پوسترها در سایز چاپ برای نمایشگاه یا تابلو نیز مهیا شده است , برای دریافت روی عکس کلیک کنید و گزینه دریافت را بزنید.
برای دانلود این پوستر ها در ابعاد اصلی روی آن کلیک کنید.
هشت نُه سالش که بود، بهترين پرش را داشت. توی مسابقهي دو هم همیشه اول بود. از بازيگوشيهاش، دو سه تا شكستگي توي دست و پا يادگاري داشت و ده دوازده تا توي سر و پيشانی.
كسي را نپسنديده بود. الّا دختر آقای ثقفی، که او هم رضایت نمیداد.
با صحبتهاي زياد و چند بار خواب ديدن، بالأخره حاضر شد با آقا روحالله ازدواج كند. عقد را در حرم حضرت عبدالعظيم خواندند و ماه مبارک يك عروسي ساده گرفتند. همان اول به خانم گفت:
– هر كاري ميخواهي بكن، فقط گناه نكن.
يك خانه اجاره كردند و جهاز خانم را آوردند. تنها چيزهايي كه آقا روحالله به اثاثيه اضافه كرد، يك گليم بود، يك دست رختخواب، يك چراغ خوراكپزي، يك قابلمهي كوچك، يك قوري با استكان و نعلبكي.
دراویش آمده بودند توي حجرههاي فيضيه و جا خوش كرده بودند. هيچكس هم حريفشان نبود.
يك بار روحالله با يكي از دراويش جروبحثي كرد و يك سيلي آبدار گذاشت در ِ گوشش.
*
حالا ديگر حريفشان ميشدند. بيرونشان هم كردند.
زمستان بود. داشتيم با هم ميرفتيم درس عرفان آيتالله شاهآبادي. سر راه، زنی نشسته بود لب رودخانه. داشت لباس و كهنه ميشست. يخها را ميشكست، لباسها را ميشست، دستش را با دماي بدنش گرم ميكرد و باز… آقا روحالله ايستاد.
لباسها را دو نفري شستند. آدرساش را هم گرفت. بعد هم گفت:
– از اين به بعد بياييد منزل ما. ميگويم آب را برايتان گرم كنند.
بستري شده بودم. به خاطر حصبه، آن هم وسط زمستان. اساتيدم يك نفر را هم نفرستادند كه ببينند چرا توی درسها شركت نمي كنم. فقط او بود كه هر صبح و هر شب ميآمد عيادت.
شبی كه حالم خيلي خراب شد، پاي پياده راه افتاد و توي آن زمستان سرد، رفت دنبال طبيب. طبيب كه آمد، حالم كه بهتر شد، راهيام كرد بيمارستان.
آقاي بروجردي بيمشورت آقا روحالله موضع نميگرفت. وقتی هم ميخواست پيش شاه نماينده بفرستد، او را می فرستاد.
*
آقا روحالله از پيش شاه برگشته بود و داشت گزارش ميداد:
– نميخواهم از خودم تعريف كنم ولي ابهت من شاه را گرفته بود و بر حرفهايش مسلط نبود.
يك رمضان كه رفته بود محلات، علماي شهر دعوتش كردند بيايد مسجد جامع، نماز اقامه كند؛ اما قبول نكرد:
– آنجا كسي هست كه اقامهي جماعت كند.
*
ميگفت بايد به اينجا رونق داد. يك مسجد دورافتاده و متروك بود كه يك اتاق گلي كوچك بيشتر نداشت. نمازش را اينجا ميخواند.
شب را تقسيم كرده بودند. دو ساعت آقا ميخوابيد و خانم حواسش به بچهها بود، دو ساعت خانم ميخوابيد و آقا بچهداري ميكرد. روزها هم بعد درس، يك ساعت مخصوص بازي با بچهها بود.
بازاريان تهران آمده بودند پیش آيتالله بروجردي که پیشنماز ميخواهیم. او هم آقا روحالله را معرفي كرده بود؛ اما کی می توانست آقا روحالله را راضی کند؟ از آن ها اصرار و از او انکار که:
– من مي خواهم طلبه باشم، درس بخوانم و درس بدهم.
آقاي بروجردي كه فوت كرد، همهي علما و مراجع برايش مجلس فاتحه گرفتند جز آقا روحالله. آخر، فاتحه گرفتن هم مثل پیشنمازی در جاهاي مهم، مقدمهي مرجعيت حساب ميشد. ميگفت:
– نه مجلس فاتحه ميگذارم، نه در فاتحهشان شركت ميكنم.
با اين كه خيليها رساله شان را مجاني پخش ميكردند، هركس رسالهي آقا روحالله را چاپ ميكرد بايد تا تومان آخرش را از جيب خودش ميداد. آقا روحالله نه رساله مي داد، نه عكس چاپ ميكرد، نه…
عليه لايحهي انجمنهاي ايالتي و ولايتي که بيانيه داد، بعضي علما گفتند: «شاه شيعه است، مگر با شاه شيعه مي شود مبارزه كرد؟»
وقتي گفت در اعتراض به جنايات شاه، نيمه شعبان را جشن نگيريم، ميگفتند: «چراغاني نيمه شعبان را به خاطر مبارزه تعطيل كنيم؟!»
يك عده مقدسنما هم سر اين دعوا ميكردند كه او انگليسي است يا آمريكايي؟! بعضی ها هم ميگفتند تاركالصلوه است، روزه هم نميگيرد؛ اما زردچوبه ميمالد به صورتش كه بگويد روزهام! بعضي ها هم مي گفتند اين عمامهاش كوچك است و در حد مرجعيت نيست. اين جور حرف ها را كه ميشنيد، ميگفت:
– به آقایان بگوييد من هنوز مشرك نشدهام.
اول تبعيد كه رفت تركيه، بردنش توي يك منطقه كه زهر چشم بگيرند و بترسانندش.
– اينجا قبر چهل نفر از علماي تركيه است كه با حكومت مخالفت كردند و كشته شدند.
گفت:
– عجب! اي كاش ما هم چنين چيزي داشتيم تا اين جور از علماي تركيه عقب نباشيم.
با آن تابستانهاي گرم نجف، حاضر نشد كولر هم بخرند. يك كولر توي حياط بود براي جلسات عمومي شبانه كه آن هم پوشال نداشت. پرهاش ميچرخيد و باد گرم را ميزد توی صورتها. بزرگان نجف يك خانه هم در كوفه داشتند؛ اما آقا همان خانهي كوچك نجف را داشت و تمام.
با آن هواي گرم و خشك و با آن سن آقا، هرچه اصرار ميكردند كه تابستانها برود كوفه كه خنكتر است، قبول نميكرد. يك بار یکی از دوستانش كلي مقدمه چيني كرد و از مريضهايي كه توي كوفه خوب شده بودند گفت و اين كه هواي نجف، زهري است كه پادزهرش هواي كوفه است و… آقا يك لبخند تحويل داد که:
– من چطور بروم كوفه خوش بگذرانم وقتي بچههاي مسلمان توي ايران گرفتار سياهچالها و شكنجهها هستند؟
مصطفي را كه كشتند، خانوادهي آقا ميخواستند از بيت آقا تماس بگيرند تهران.
آقا نگذاشت.
– تلفن اينجا از بيتالمال است و كار شما شخصي است.
سعدون شاكر، رئيس سازمان امنيت عراق آمده بود به خط و نشان كشيدن:
– حضرتعالي در صورتي ميتوانيد در عراق به زندگي عادي خود ادامه دهيد كه از كارهاي سياسي كه روابط ما با ايران را تيره ميكند، خودداري كنيد. در صورت ادامهي كارهاي سياسي بايد عراق را ترك كنيد.
آقا اشارهاي كرد به زيلوي اتاق:
– هر جا بروم، اگر اين فرش را پهن كنم، همان جا ميشود منزل من. من از آن روحانياني نيستم كه به خاطر علاقه به زيارت از مبارزه دست بكشم.
مايك والاس، گزارشگر تلويزيون آمريكا در برنامهي كانال چهار تلويزيون آمريكا از خاطرات دوران خبرنگارياش ميگوید:
– او باهوشترين سياستمداري است كه من ديدهام. نفوذ خاصي روي مصاحبهگران داشت و به جاي اين كه من از ايشان سؤالاتي بكنم، او مرا اداره ميكرد. من هيچ مطلب تازهاي غير از آن چه خود آيتالله ميخواست بگويد، نتوانستم از او بيرون بكشم… زندگي بسيار سادهي رهبر انقلاب اسلامي، او را از همهي رهبران ديگر دنيا متمايز ميكرد… او مرا و همهي رجال ديگر دنيا را كه به حضور مي پذيرفت، روي فرش ساده مينشانيد و ما مجبور بوديم كفشهاي خود را دم در از پادرآوريم و از همان اول كار بفهميم با مردي متفاوت سر و كار داريم.
با داداش خوشنويسي كار ميكرد.
*
آن قدر خطشان شبيه هم شده بود كه وقتي نصف كاغذ را روحالله مينوشت و نصفي را مرتضي، هيچكس نمیفهمید اين، دو تا خط است.
در نوفل لوشاتو فرصت خوبي بود براي روشنگري بيشتر. نه فقط براي رسانههاي جهاني. ميديدي پنج شش تا دختر و پسر جوان نشستهاند دورش و او دارد برايشان حرف ميزند.
خبرنگاران خارجي ميپرسيدند:
– سيبزميني و تخم مرغ براي شما غذاي مقدسي است؟
– شما تخم مرغ را سمبل چيزي ميدانيد؟!
از بس كه غذاي بيت امام تكراري بود؛ تخم مرغ پخته با سيبزميني يا اشكنه.
كلاً دو تا پيراهن داشت و دو تا شلوار. جورابهايش را هم خودش تكه ميانداخت؛ اما هميشه معطر بود و تميز. لباسش را يك روز در ميان عوض ميكرد و ميشست؛ البته اگر كوپن پودر رختشويي كفاف ميداد.
بچهام تازه به دنيا آمده بود. بردمش پيش امام.
بچه را گرفت.
– دختر است يا پسر؟
– دختر است.
گرفتش توي آغوشش، پيشانياش را بوسيد و گفت:
– دختر خيلي خوب است… دختر خيلي خوب است… دختر خيلي خوب است.
اسمش را پرسيد.
– هنوز اسم نگذاشتهايم، گذاشتهايم شما انتخاب كنيد.
– فاطمه خيلي خوب است… فاطمه خيلي خوب است… فاطمه خيلي خوب است.
می خواند و گریه می کرد. كودكي نامه نوشته بود كه:
– اماما! چون تو خدا را دوست داري، من هم تو را دوست دارم. چون تو با خدا رابطه داري، ما هم با تو رابطه داريم.
… ميخواند و گريه ميكرد و می گفت:
– كاش من با خدا رابطه داشتم تا اينها راست باشد.
همه جمع بوديم. علي كوچولو گفت:-
من ميشوم امام، مادر سخنراني كند، آقا هم بشوند مردم.
من سخنرانيام را كردم و علي به آقا اشاره كرد كه شعار بده. آقا شعار داد. علي گفت:
– نه، نه. مردم كه نشسته شعار نميدهند. بلند شو.
بلند شد و شعار داد:
– الله اكبر، الله اكبر…
دو سه سال آخر به اين گذشت كه بگويد به خاطر اجراي اسلام ناب، براي تحقق عدالت، هر كاري كه لازم شد بايد كرد. قائم مقام رهبري را براي همين گذاشت كنار و گفت كه دلش پر خون است. قطعنامه را پذيرفت و گفت جام زهر را نوشيده.
چند بار هم بعضي از احكام اوليهي ديني را با حكم حكومتياش لغو كرده بود. يك بار كه جواب اشكالات يكي از شاگردانش را سر همين ماجرا ميداد، برايش نوشت:
– بايد سعي كنيم تا حصارهاي جهل وخرافه را شكسته تا به سرچشمهي زلال اسلام ناب محمدي (ص) برسيم. امروز غريبترين چيزها در دنيا همين اسلام است و نجات آن قرباني ميخواهد و دعا كنيد من نيز يكي از قربانيهاي آن گردم.
موقع غسل و تدفين، حتي يك كفن هم از خودش نداشت. باقيماندهي پولهاش به اندازهي خرج دو سه روز پذيرايي در دفتر و بيت هم نشد. اثاثيهي خانه مال خانم بود و خانه هم اجارهاي بود. فقط چند ميليوني دل داغدار به جا گذاشته بود و چند ميليارد بچههايي كه او را نديده بودند.
برای دانلود این پوستر ها در ابعاد اصلی روی آن کلیک کنید.
این تصاویر را در شبکه های اجتماعی با دوستان خود به اشتراک بگذارید
محافل انس با قرآن کریم که در ایام ماه مبارک رمضان در سرتاسر برگزار شد بخشی از تلاش مردم برای ارتباط بیشتر با پروردگار بی همتا بود.
مساجد حسینه ها و تکیه ها میزبان روزه دارانی بودند که با ختم یک جزء قرآن روز خود را نورانی می کردند
در ادامه این نوشته در مجله بنیانا , 30 تصویر گلچین شده از هزاران عکس منتشر شده از محافل را براتون گذاشتیم .
بیست و دومین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم در باغ موزه دفاع مقدس برگزار شده است
این نمایشگاه تا 25 تیر ماه برقرار است.
مردم از سرتاسر ایران برای تماشای دستآوردهای قرآنی موسسات و کتب قرآن به این نمایشگاه می ایند.
در ادامه تعدادی عکس گلچین شده از نمایشگاه را تماشا کنید. همراه بنیانا باشید
به مناسبت فرارسیدن عید بزرگ مسلمانان، بعثت خاتم پیامآوران الهی، حضرت محمد مصطفی صلیالله علیه و آله، بر آن شدیم با نگاهی متفاوت بر این واقعه عظیم، طرحی نو برای بشر امروزی که سرگردان و حیران به دنبال برترین سبک و روش زندگی هست، دراندازیم. ازاینرو، پای صحبتهای استاد ارجمندی نشستیم که عمر بابرکت خویش را خرج همین امر نمود، صاحب مجموعه نفیس “سیره نبوی، منطق عملی” که درواقع ترجمان سبک زیبای زندگی نبوی است، استاد دکتر مصطفی دلشاد تهرانی .
بسم الله الرحمن الرحیم
مدیریت زمان به معنی بهره وری کامل برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی با حداکثر بازده است.این موضوع با توجه به نیازی که در این زمینه احساس میشود انتخاب شد و به دلیل اهمیت و گسترده بودن مباحث مدیریت زمان به جلسات بیشتری نیاز خواهیم داشت.
این جلسات درواقع حول محور مدیریت زمان یک منتظر برگزار خواهند شد. در مذهب شیعه اثنی عشری برنامه ریزیها به صورت زمانی ایجاد شده است نه مکانی،درواقع قدرت مکانی هنگامی حل میشود که به امام زمان خود برسیم.