به گزارش سایت بنیانا به نقل از سایت بیان معنوی؛ سایت خبرآنلاین که متعلق به «معاون اطلاعرسانی دفتر رئیس جمهور» است، در یک دروغپردازی آشکار، هشدارهای مکرر امام(ره) علیه خطر لیبرالها را رسماً انکار کرد و پس از گذشت دو هفته حاضر نشد لااقل برای حفظ آبروی خود نزد مخاطبانش، از این دروغ آشکار عذرخواهی یا آن را حذف کند.
خبرآنلاین 20 آذرماه در مطلبی با تیتر: «انتساب مطلب خلاف واقع به امام خمینی توسط حجت الاسلام پناهیان» نوشت:
«در سخنان پناهیان تصریح شده که “حضرت امام ۱۱ بار از کلمه لیبرالها استفاده کردهاند و این 11 مورد در صحیفه امام موجود است.” این در حالی است که مرحوم امام تنها یک بار کلمه لیبرال را به کار بردهاند.» (خبرانلاین؛ 1330244)
خبرانلاین؛ 1330244
این اتهام در حالی توسط سایت خبرآنلاین منتشر میشود که این 11 مورد با یک جستجوی ابتدایی در صحیفۀ امام ظرف چند دقیقه به سادگی پیدا میشود.
جالب توجه اینکه اکثر این 11 مورد در مهمترین و مشهورترین پیامهای امام به ملت ایران بوده است.
یکی از اوصاف شخصیتی منافقین ضعف خودباوری و احساس ذلت و حقارت است که با تمسک به کارهایی سعی میکنند آن را جبران و برای خود عزت دست و پا کنند یا عزت ظاهری که دارند حفظ کنند.
ایام یادآور شهادت شخصیت های بزرگ و وفادار به انقلاب و آرمان های نظام مقدس اسلامی است که توسط منافقین و کوردلان از جمله سازمان مجادهدین خلق به شهادت رسیدند. شهید محمد کچویی از جمله شهدای انقلاب اسلامی است که توسط منافقین به شهادت رسید.
شهید محمد کچویی در سال 1329 ش در یک خانواده روستایی دیده به جهان گشود. او پس از طی سنین کودکی و جوانی با نزدیک شدن وقایع 15 خرداد وارد مبارزات سیاسی – مذهبی شد. شهید کچویی با عضویت در هیأتهای مؤتلفه اسلامی به فعالیتها و مبارزات خویش ادامه داد تا اینکه در سال 50 و 51 تحت تعقیب ساواک قرار گرفت.
او پس از بازداشت، محکوم به زندان شد و پس از آزادی دوباره به علت مبارزات علیه رژیم مجدداً در سال 53 دستگیر و به حبس ابد محکوم شد.
شهید کچویی در جریان اوجگیری انقلاب اسلامی، از زندان آزاد شد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اداره زندان اوین را به عهده گرفت. سرانجام این مبارز انقلابی در 8 تیر 1360 توسط یکی از منافقین به شهادت رسید .
ویژگی های رفتاری منافقین در قرآن:
بزرگترین خطری که همواره جهان اسلام را تهدید کرده،خطر نفاق بوده است.
پیامبر گرامی اسلام در این خصوص می فرماید: “إِنِّی لَا أَخَافُ عَلَی أُمَّتِی مُؤْمِناً وَ لَا مُشْرِکاً أَمَّا الْمُؤْمِنُ فَیمْنَعُهُ اللَّهُ بِإِیمَانِهِ وَ أَمَّا الْمُشْرِک فَیقْمَعُهُ اللَّهُ بِشِرْکهِ وَ لَکنِّی أَخَافُ عَلَیکمْ کلَّ مُنَافِقِ الْجَنَانِ عَالِمِ اللِّسَانِ یقُولُ مَا تَعْرِفُونَ وَ یفْعَلُ مَا تُنْکرُونَ””من بر امتم نه از مؤمن میترسم و نه از مشرک. چرا که خدا مؤمن را با ایمانش باز میدارد و مشرک را با شرکش نابود میکند.
اما من بر شما از کسانی میترسم که در دل منافقند و در زباندانا، سخنانی میگویند که میپسندید ولی کاری میکنند که نمیپسندید. از همین رو قرآن از منافقین با ویژگی های خاصی سخن می گوید:
دوستی با بیگانگان به منظور کسب عزت
ارتکاب گناه برای کسب عزت
نیرنگ و فریبکاری
افساد با ادعای اصلاح طلبی
خود روشنفکر بینی و برتری طلبی بر عموم مردم
تذبذب
پیمان شکنی…
دوستی با بیگانگان به منظور کسب عزت
یکی از اوصاف شخصیتی منافقین ضعف خودباوری و احساس ذلت و حقارت است که با تمسک به کارهایی سعی میکنند آن را جبران و برای خود عزت دست و پا کنند یا عزت ظاهری که دارند حفظ کنند. از جمله این کارها دوستی با بیگانگان است.
قرآن کریم در این زمینه میفرماید: ” بَشِّرِ الْمُنَافِقِینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا الَّذِینَ یتَّخِذُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَیبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ العِزَّةَ لِلّهِ جَمِیعًا”[نساء؛ 138و 139] “منافقین را بشارت ده به این که برای آنان عذابی درناک(مهیا شده) است. همانان که به جای مؤمنان کافران را به دوستی برمیگزینند. آیا عزت را نزد آنان جستجو میکنند؟ پس قطعاً تمام عزت در نزد خداست.”
در آیه دیگر می فرماید: ” یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْیهُودَ وَالنَّصَارَی أَوْلِیاء بَعْضُهُمْ أَوْلِیاء بَعْضٍ وَمَن یتَوَلَّهُم مِّنکمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ فَتَرَی الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یسَارِعُونَ فِیهِمْ یقُولُونَ نَخْشَی أَن تُصِیبَنَا دَآئِرَةٌ فَعَسَی اللّهُ أَن یأْتِی بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَیصْبِحُواْ عَلَی مَا أَسَرُّواْ فِی أَنْفُسِهِمْ نَادِمِینَ”[مائده/51-52] “ای کسانی که ایمان آورده اید! یهود و نصاری را ولّی (و دوست و تکیه گاه خود،) انتخاب نکنید! آنها اولیای یکدیگرند؛ و کسانی که از شما با آنان دوستی کنند، از آنها هستند؛ خداوند، جمعیت ستمکار را هدایت نمی کند . کسانی را که در دلهایشان بیماری است می بینی که در (دوستی با آنان)، بر یکدیگر پیشی میگیرند، و می گویند: «می ترسیم حادثه ای برای ما اتفاق بیفتد شاید خداوند پیروزی یا حادثه دیگری از سوی خود (به نفع مسلمانان) پیش بیاورد؛ و این دسته، از آنچه در دل پنهان داشتند، پشیمان شوند!”
عبارت ” الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ” در فرهنگ قرانی شاخصه بارز منافقین است.دو نکته جالب در این آیه شریفه یکی مسابقه منافقین برای دوستی با یهود و نصارا و دیگری ترس از بیگانگان و تشویق ارتباط با آنها برای جلوگیری از خطر و جنگ.
قرآن کریم در جای دیگر میفرماید:
” أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ تَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِم مَا هُم مِنکمْ وَلاَ مِنْهُمْ وَیحْلِفُونَ عَلَی الْکذِبِ وَهُمْ یعْلَمُونَ”[مجادله/14] ” آیا ندیدی کسانی را که طرح دوستی با گروهی که مورد غضب خدا بودند ریختند؟! آنها نه از شما هستند و نه از آنان! سوگند دروغ یاد میکنند (که از شما هستند) در حالی که خودشان میدانند (که دروغ میگویند)” بر اساس تفاسیر منظور از گروه مورد غضب خدا یهودند و این آیه شریفه نمونه دیگری از ویژگی دوستی منافقین با بیگانگان به جای دوستی با مؤمنان است.
منافقین بر اساس همین ویژگی همیشه در انتظار شکست مؤمنین و پیروزی بیگانه هستند:
“یقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَی الْمَدِینَةِ لَیخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَکنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یعْلَمُونَ”[منافقون/8] “منافقین میگویند که اگر به مدینه بازگردیم عزیزتر(کافر) پستتر(مؤمن) را از آنجا بیرون خواهد کرد. در حالی که عزت برای خدا و فرستاده او و مؤمنان است ولی منافقین نمیدانند.”
الَّذِینَ یتَرَبَّصُونَ بِکمْ فَإِن کانَ لَکمْ فَتْحٌ مِّنَ اللّهِ قَالُواْ أَلَمْ نَکن مَّعَکمْ وَإِن کانَ لِلْکافِرِینَ نَصِیبٌ قَالُواْ أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیکمْ وَنَمْنَعْکم مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ فَاللّهُ یحْکمُ بَینَکمْ یوْمَ الْقِیامَةِ وَلَن یجْعَلَ اللّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً – “منافقان همانها هستند که پیوسته انتظار میکشند و مراقب شما هستند؛ اگر فتح و پیروزی نصیب شما گردد، میگویند: مگر ما با شما نبودیم؟ (پس ما نیز در افتخارات و غنایم شریکیم!) «و اگر بهرهای نصیب کافران گردد، به آنان میگویند: مگر ما شما را به مبارزه و عدم تسلیم در برابر مؤمنان، تشویق نمیکردیم؟ (پس با شما شریک خواهیم بود!)» خداوند در روز رستاخیز، میان شما داوری میکند؛ و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است.”
جالب اینجا است که این ویژگی رفتاری منافقین درست خلاف ویژگی رفتاری مؤمنین است و قرآن کریم در ادمه همین آیات به منافقینی که از دین برگردند هشدار می دهد که گروهی را خواهد آورد که ویژگی آنان عزت در مقابل کفار و تواضع در برابر مؤمنین است:
” یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یرْتَدَّ مِنکمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یحِبُّهُمْ وَیحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرِینَ یجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِک فَضْلُ اللّهِ یؤْتِیهِ مَن یشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ “[منافقون/54] ای کسانی که ایمان آوردهاید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد؛ به زودی خداوند جمعیتی را میآورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند؛ آنها در راه خدا جهاد میکنند، و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد میدهد؛ و خدا گشایشگر داناست.”
در نهایت قرآن کریم این تقابل رفتاری را در قالب : حزب الشیطان و حزب الله به تصویر میکشد:
“اسْتَحْوَذَ عَلَیهِمُ الشَّیطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِکرَ اللَّهِ أُوْلَئِک حِزْبُ الشَّیطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّیطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ إِنَّ الَّذِینَ یحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِک فِی الأَذَلِّینَ “[مجادله/19-20] “شیطان بر آنان مسلّط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برده؛ آنان حزب شیطانند! بدانید حزب شیطان زیانکارانند کسانی که با خدا و رسولش دشمنی میکنند، در زُمره ذلیلترین افرادند.
” “وَمَن یتَوَلَّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ”[مائده/56]”و کسانی که ولایت خدا و پیامبر او و افراد باایمان را بپذیرند، (حزب خدایند)؛ و قطعا” حزب خدا پیروزند.”
تصاویری از شهید محمد کچویی که به دست منافقین به شهادت رسید
یکی از هولناک ترین سالهای پس از انقلاب سالهای 60 – 62 بود. اکنون هر کس سایت های مخالف جمهوری اسلامی را بخواند تنها از سال 67 می بیند و می شنود. اما در سال 60 یعنی از خرداد این سال به بعد تا سال 62 و بعدها نیز جسته گریخته، روزانه دهها و در برخی از روزها بیش از یک صد مورد ترور در ایران صورت می گرفت که عامل آن منافقین موسوم به مجاهدین خلق بودند.
گفته می شود که بیش از 4000 اسم را به طور مشخص در نشریه مجاهد آن سالها می توان یافت که مسؤولیت ترور آنها را سازمان مجاهدین بر عهده گرفته است. اینها به جز مواردی است که از دست آنها در رفته است.
متأسفانه مسؤولان جمهوری اسلامی برای دفاع از خود هم شده است تاکنون نام این چهارهزار نفر را استخراج نکرده اند تا برای اثبات تروریست بودن مجاهدین، هم برای مردم، هم برای نسلهای آتی، و هم برای غربی ها مستندی داشته باشند.
اکنون با نگارش این کتاب یک قدم برداشته شده است اما حق آن است که اقلا یک صد کتاب نوشته شود و دهها سایت در این باره راه اندازی شود و چهره مظلومانه این شهیدان به نمایش گذاشته شود.
کتاب تبار ترور مروری است بر ترورهای سازمان مجاهدین خلق که ضمن آنها به مردم کوچه و بازار حمله کرده و تنها و تنها ریش را علامت حزب اللهی بودن و مستحق مرگ بودن قلمداد می کردند. اینها منهای مسؤولانی بود که در هر شهر و به خصوص در تهران به شهادت رسیدند. جالب است که بسیاری از مطالب این کتاب بر اساس منابع خود منافقین تهیه و تدوین شده است.
کتاب تبار ترور شامل دو بخش و بخش اول شامل چهار فصل است:
اول: سازمان مجاهدین خلق قبل از انقلاب اسلامی
دوم: فرایند تغییر ایدولوژی
سوم: پیامدهای تغییر ایدئولوژی
چهارم: سازمان مجاهدین خلق و انقلاب اسلامی
بخش دوم: سازمان مجاهدین: فاز مسلحانه و تروریسم
فصل اول: زمینه ها، علل و چگونگی ورود سازمان به فاز مسلحانه
فصل دوم: عملیات های تروریستی علیه شخصیت های سیاسی و مذهبی مشهور
فصل سوم: عملیات های تروریستی علیه مسؤولان رده های میانی و شهروندان عادی
برای خرید کتاب به صورت چاپی به سایت پاتوق کتاب مراجعه کنید
[/su_note]
[su_note note_color=”#BBDEFB”]
درباره دکتر محمد صادق کوشکی
دکتر محمدصادق کوشکی، استاد دانشگاه و کارشناس مسایل سیاسی و بین المللی و عضو هیات علمی دانشگاه خواجه نصیر است که به تازگی کتاب «جستاری در سیاست مطلوب قرآن کریم» او از زیر چاپ خارج شده است.گفتنی است کتابهای تبار ترور، جستاری در سیاست مطلوب در قرآن و برگی از باغ وی سایت پاتوق کتاب موجود و قابل تهیه است.
کشور در شرایط حساس و خطیری بهسر میبرد. جبههها در شرایط ویژهای قرار گرفته. امام جام زهر نوشیده و قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفته است(۲۷ تیر ۶۷). صدام بهرغم پذیرش قطعنامه و از آنجایی که ایران را در موضع ضعف دیده همانند همه گرگها دوباره هوس حمله به سرش زده و برای اشغال خوزستان به جنوب حمله کرده و در حال جولان دادن است(۳۱ تیر ۶۷).
آیتالله خامنهای نه به عنوان رییسجمهور بلکه بهعنوان امام جمعه تهران با درک شرایط خطیر کشور علاوهبر دعوت ائمه جمعه به جبهه، خود با کسب اجازه از امام و همچون روزهای نخست جنگ رهسپار جبهههای جنوب شده تا با حضور در یگانهای رزم، عزم سست شده برخی رزمندگان را دوباره جزم کنند و روحیه رزمندگان را بالا ببرند(۲ مرداد ۶۷).
در این اثنا ناگهان اتفاق عجیب و غیر منتظرهای رخ میدهد.
عملیات «فروغ جاویدان» از سوی منافقین آغاز میشود. عملیاتی با پشتیبانی کامل عراق و غرب و به منظور فتح ۴۸ساعته تهران(۳ مرداد ۶۷). مسعود رجوی طی یک سخنرانی حماسی در جمع چندهزار نفری میلیشیا در پادگان اشرف ضمن اعلام عملیات و اهداف آن، توصیههایی به فرماندهان خود دارد. از جمله این توصیهها حمله به زندان شهرهای در مسیر تهران و خود تهران، آزاد کردن زندانیان و مسلح کردن آنان برای حمله به بقیه نقاط حساس شهرهاست.
در این سخنرانی متوهمانه، رجوی بهطور مشخص از برخی زندانها از جمله زندان دیزل آباد کرمانشاه و اوین تهران نام میبرد. تیپ فرشید مسوول حمله به زندان اوین در تهران میشود. قسمتی از سخنرانی مسعود رجوی بدین قرار است: «در این عملیات نیروهای زیادی به ما کمک خواهند کرد. از طرفی درب زندانها که باز شود آنها هم با ما هستند و با ما خواهند آمد. نیروهای زندان بالقوه با ما هستند…»
از طرف دیگر دو گروه از اعضای سازمان منافقین در زندان بهسر میبرند. گروه اکثریتی که در زندان به انحراف و جنایات سازمان پی بردهاند و از سازمان بریدهاند و اصطلاحاً «توابین» نامیده میشدند و گروه اقلیتی که همچنان دلبسته سازمان بودند و اصطلاحاً(سرموضع). این گروه تشکیلاتیترین و منسجمترین زندانیان بودند.
در همین ایام اخباری حاکی از برنامهریزی بهمنظور برپایی شورش در برخی زندانها توسط منافقین بهگوش میرسید. منافقینی که بهحق باید آنها را داعشیهای دهه ۶۰ نامید. نیروهای ددمنشی که در آن سالها حدود ۱۷ هزار نفر را در شهرهای مختلف کشور به شهادت رساندند. از شهید بهشتی و باهنر و رجایی تا سبزیفروش و بقال و مکانیک.
توسط بمب یا تیغ موکتبری؛ یک مرتبه یا با شکنجه و زنده زنده سوزاندن یا کندن پوست سر و کوبیدن میخ در سر. منافقین در عملیات نظامی تا نزدیک کرمانشاه پیش آمده بودند و در مسیر خود جنایات زیادی از جمله حمله به بیمارستان اسلام آباد و کشتار فجیع در این شهر را به ثبت رسانده بودند. از شرطبندی برسر دختر یا پسر بودن جنین یک زن باردار و پاره کردن شکم او تا بریدن سر نوزاد و اعدام مادر.
در برابر عملیات منافقین، رزمندگان اسلام وارد عمل میشوند و «مرصاد» خلق میشود و منافقین در کمند نیروهای اسلام کشته، اسیر و متواری میشوند. فروغ جاویدان به کرمانشاه نرسیده خاموش میشود.
در وسایل بازمانده از منافقین اسناد و مدارکی دال بر هماهنگیهای انجام شده با برخی منافقین درون زندان کشف میشود لذا خطر همچنان باقی است. مجموع این شرایط و گزارشها پیش روی امام راحل بود و عمق نگرانی از تهدیداتی که امنیت کشور را هدف قرار داده بود. مسوولان امنیتی کشور نگران از تهدیدات بالقوه بودند و از امام برای دفع این تهدید درخواست داشتند.
امام چه باید میکرد؟ دست روی دست میگذاشت و شاهد به ثمر نشستن حرکت یکی از جنایتکارترین و وحشیترین گروههای تروریستی میشد یا برای تأمین امنیت، پیش از گسترش بحران آنرا مدیریت میکرد؟نظریات پیشرفته علم مدیریت میگوید یکی از مهمترین اقدامات برای مدیریت بحران، پیشگیری از تسری و گسترش بحران به حوزههای دیگر و اصطلاحاً مهار بحران است.
امام با شجاعت برای مهار بحران و اجرای یک حکم الهی درباره اعضای مرتد و محارب منافقین، فتوایی تاریخی صادر کرد: «…کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و میکنند، محارب و محکوم به اعدام میباشند…» دقت کنید: «کسانی که… برسر موضع نفاق خود پافشاری کرده و میکنند.» معنی این عبارت یعنی کسانی که نه تنها از گذشته خود پشیمان نبودند بلکه از جنایات داعش گونه سازمان حمایت میکردند. کسانی که موافق و حامی حمله سازمان برای فتح تهران با پشتیبانی صدام و غرب بودند و بالاخره کسانی که آمادگی کامل داشتند تا دوباره به سازمان ملحق و علیه نظام به اقدامات جنایتکارانهای که پیشتر اشاره شد ادامه دهند.