کمپین «تحریم لوازم آرایشی در محرم برای کمک به فقرا»
ایرانی نیستی اگه دل یه فقیر رو شاد نکنی.
به اواسط ماه محرم نزدیک میشیم وقت آن است یبار دیگه دلمون رو توی جایگاه محرم با اشک بر سید شهیدان صاف و زلال کنیم.
اما متأسفانه چندسالی هست که شاهدیم در این ماه، مصرف لوازم آرایشی چند برابر میشه و خیلی از خانم ها موقعی که به هیئت میان، خودشون رو به شکل های مختلفی آرایش می کنند.
آیا نقد یک حرفه است یا شاخهای از یک حرفه؟ آیا کسی که دارای تخصص عمران است میتواند در هر رشته دیگری منتقد باشد؟ واضح است که منتقد باید خود درزمینهٔ ای که نقد میکند دارای تخصص و دانش باشد که ما او را بهعنوان داور و ارزیاب بپذیریم و داوری و رأی او را قبول کنیم.
ماه مبارک رمضان، عزیزترینماه خداست. همه بندگان در این ماه پربرکت فرصت مییابند تا به ضیافت الهی وارد و از فضایل معنوی آن بهرهمند شوند.
حلول ماه مبارک رمضان هر سال با برپایی برنامههایی همراه است که بهصورت خودجوش و با هدایت مردمی صورت میگیرد. ماه رمضان بهقدری باارزش است که مردم مؤمن ایران از مدتی قبل به استقبال و پیشواز ماه خداوند میروند و حلول آن را گرامی میدارند. خب، حالا در شهرمان چطور میتوانیم به استقبال و پیشواز این ماه عزیز برویم؟ چه کارهایی انجام دهیم تا ماه رمضان امسال، ماه پربرکتتری برای ما، خانوادهمان و همسایههایمان باشد؟ اینجا پیشنهادهایی در همین زمینه بیان شده است. همراه بنیانا باشید
ایده های برای کار فرهنگی در ماه مبارک رمضان
غبارروبی از مساجد محله در ماه رمضان
یکی از سنتهای خوب روزهای قبل از شروع ماه مبارک رمضان، سنت غبارروبی از مساجد و اماکن مذهبی است. اگر همین روزها سری به مساجد محلهتان بزنید، حتما میتوانید در این کار مشارکت کنید. فقط هم مخصوص مساجد نیست، شما مثلا میتوانید در غبارروبی نمازخانه اداره یا مدرسهتان هم کمک کنید.
چه کارهایی انجام میشود؟ مثلا دیگ و دیگچهها برای پذیرایی از مهمانان خدا از انبارهای مساجد بیرون میآیند. کتابهای دعا و مهرها و سجادهها نو نوار میشوند، دیوارها دستمال کشیده میشوند، فرشها اگر نیاز داشته باشند شستوشو خواهند شد و خلاصه همهچیز برای یک ماه ضیافت مهیا میشود.
بخشی از برنامههای مدیریت شهری برای استقبال از ماه رمضان هم همین کمک به غبارروبی مساجد و رفع کم و کسریهاست. پس از آنها هم میتوانید کمک بگیرید، هرچند خود اهالی محلهها، کمیت هیچ مسجدی را لنگ نمیگذارند.
حتما در هر محله، تعدادی نیازمند زندگی میکنند که مخصوصا برای پهن کردن سفره افطار و سحر نیاز به کمک و یاری دیگران دارند. از طرفی خیلی از اهالی محلهتان هم هستند که حاضرند برای اینماه مبارک کمک کنند تا هیچ سفره افطاری، بدون غذا نماند. شما باید این دو گروه را در همین روزها شناسایی کنید.
کار سختی نیست، کافی است که از طریق مسجد یا حسینیه محله اطلاعرسانی کنید. خیلی زود افراد شناسایی میشوند و شما واسطه یک کار خیر بسیار خوب، قبل از شروع ماه مبارک رمضان خواهید بود. میتوانید اصلا کمیتهای محلی برای انجام این کار تشکیل دهید.
یادتان باشد که مهمتر از خود کمک کردن و دستگیری نیازمندان، همین مدیریت کمکهای مردمی است؛ اینکه کمکها به درستی جذب شود و بهدست نیازمند واقعی برسد. خانمهای محل در این زمینه میتوانند فعالتر از آقایان باشند.
یک ماه، خادم افتخاری شوید
استقبال از خانههای خدا در ماه مبارک رمضان به اندازهای است که مسلما از توان خادم مسجد به تنهایی خارج است. خب، حالا بهترین فرصت فراهم شده که شما هم کمکدست او باشید. ثواب یک ماه خادم افتخاری مسجد بودن شاید از خیلی کارها بیشتر باشد. خادمان مساجد در شبهای قدر، پذیرای مهمانان بسیاری هستند؛
از اینرو برای اینکه بتوانند به بهترین نحو از مهمانان خدا پذیرایی کنند نیازمند کمکهای شما هستند. یکی از بهترین کارهای خیری که شما میتوانید در این شبها انجام دهید، خدمترسانی به مهمانان مساجد و هیئتهاست.
شاید مسجد کم و کاستیهایی داشته باشد که نیازمند تخصص شما باشد؛ البته کمکها هم ضرورت ندارد که حتما تخصصی باشد. شما با جفت کردن کفشها، چای دادن و مرتبکردن مساجد بعد از مراسم هم میتوانید بسیار مفید باشید و از این ثواب بزرگ بهرهمند شوید.
راهاندازی ایستگاه صلواتی در ماه مبارک رمضان
سنت افطاری ساده هم در سالهای اخیر حسابی پا گرفته و این کار پسندیده مورد تقدیر مقاممعظم رهبری هم قرار گرفته است. مسلما موقع افطار، خیلیها به دلایل مختلف در خیابان هستند و نمیتوانند سر سفره افطار حاضر شوند. بهترین کار رساندن یک افطاری ساده بهدست همین روزهداران است.
از همین روزها میتوانید به فکر برپایی یک ایستگاه صلواتی در محلهتان باشید. این ایستگاه صلواتی میتواند در گذر اصلی محله که محل رفتوآمد است باشد. این افطاری ساده، هم میتواند برای رهگذران باشد و هم نیازمندان محله.
درباره ثواب افطاری دادن هم که آنقدر روایت هست که حتما شما چند تا از آنها را شنیدهاید؛ مثل روایتی از پیامبر اکرم(ص) که فرمودهاند: «ای مردم! هر کس از شما مومن روزهداری را در این ماه افطاری دهد، برای او است در مقابل این عمل، ثواب آزاد کردن بنده، و آمرزش گناهان گذشتهاش».
حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست یکی دیگر از کارهای خیر و سنتهای پسندیده است که با توجه به امکاناتی که کمیته امداد امامخمینی(ره) پیش از ماه رمضان فراهم کرده است، به راحتی میتوانید انجام دهید. کمیته امداد قرار است در مساجد و در مکانهایی که قرار است مراسم مذهبی برگزار شود، برای جذب حامی و دریافت کمکهای مردمی نیروهای افتخاری کمیته امداد حضور داشته باشند.
شما قبل از شروع ماه مبارک رمضان با مراجعه به کمیته امداد منطقهتان میتوانید با مشاهده مشخصات کودکان مورد نظر در شناسنامههایی که به وسیله کمیته امداد تهیه شده است، با توجه به تواناییهای مالیتان حمایت کنید.
طرح اکرام در 2بخش اکرام محسنین که شامل کودکان بدسرپرست میشود و طرح اکرام ایتام که شامل سرپرستی کودکان بیسرپرست است، برگزار میشود. شما با اختصاص دادن چند دههزار تومان در هر ماه برای هر کودک میتوانید با توجه به تواناییهایتان هر تعداد کودک را که میخواهید به حمایت خود دربیاورید.
نان نذری در محلههای شهر
توزیع نان نذری هم از آن برنامههایی است که در ماه رمضان رونق میگیرد و شما باید از همین روزها برای داشتن چنین نذری برنامهریزی کنید. پخش نان نذری، سنتی است که از قدیم میان مردم رواج داشته است و نانواها در برخی از مناسبتها نان نذری و رایگان بهدست مردم میدهند.
امسال هم خیلی از نانواییها با کمک خیرین به پخش نان نذری خواهند پرداخت. ولی بد نیست بدانید که قرار است مدیریت شهری هم در این زمینه برنامهریزی کند تا طبق همین سنت قدیمی در نیمهماه رمضان و به مناسبت میلاد امامحسنمجتبی(ع) برخی از نانواییها در همه محلههای شهرمان، نان رایگان به مردم بدهند.
اگر قصد دارید در شبهای خاص، مثل شب میلاد امامحسن(ع) این کار را انجام دهید، از همین حالا باید سراغ نانواهای محله بروید و بگویید که قصد این کار را دارید.
گردآورنده: مهدی واعظی (همشهری دو : کد خبر 371005 )
حجتالاسلام مهدی احمدی مسئولیت فضای مجازی و فناوری پژوهشکده امر به معروف و نهی از منکر را به عهده دارد؛ مجموعهای که چند سالی است در قم به صورت جدی فعالیت میکند. حجتالاسلام احمدی از سال 72 وارد حوزه علمیه شد و در وادی فرهنگی و نویسندگی 30 مقاله درباره تاریخ اهل بیت، بیوگرافی علمای بزرگ شیعه و چهار کتاب به رشته تحریر درآورده است.
وی همچنین در حوزه اجرایی پژوهشکده باقرالعلوم فعالیت دارد و چندین سال در آستان حضرت معصومه مسئولیتهایی همچون مسئولیت کتابخانه حرم مطهر، مدیر فرهنگی و هنری و تبلیغات و معاونت فرهنگی آستان را به عهده داشت که در حال حاضر در حرم مطهر حضرت معصومه کارهای پژوهشی میکند و عمده فعالیت خود را با عنوان مسئول فضای مجازی پژوهشگاه امر به معروف و نهی از منکر متمرکز نموده است.
کار پژوهشگاه امر به معروف و نهی از منکر چیست؟
هدف تغذیه فکری و علمی ستادهای امر به معروف و نهی منکر کل کشور و تأمین محتواست. پژوهشگاه سه بخش دارد؛ یکی پژوهشهای بنیادی که درحال نگارش دانشنامه معروف هستند و سه سال است کار آن شروع شده تا تاریخچه امر به معروف و منکر را بررسی کند.
دوم تبارشناسی در ادیان و مکاتب دیگر اعم از الهی و غیرالهی تا وضعیت امر به معروف در فضای فعلی عالم را گردآوری کند و سوم بحثهای فقهی درباره شیوهها و مراتب و آداب و مصادیق امر به معروف و نهی از منکر.
در حال حاضر گروههای پژوهشی شکل گرفته به موضوعات و مداخل مصوب شده میپردازند و تا سه سال آینده دانشنامه معروف قابلیت انتشار پیدا میکند. همچنین برای اولین بار تمامی منابع حدیثی شیعه با نگاه امر به معروف بازبینی شده و یک جلد کتاب به طور کامل تنظیم گردیده که تا آخر سال منتشر خواهد.
بخشی از فعالیت پژوهشگاه تبارشناسی امر به معروف و نهی از منکر است. مگر امر به معروف و نهی از منکر در جوامع دیگر هست؟
باید بررسی شود که در جوامع و مکاتب دیگر بوده است. یک نگاه عام به مسئله وجود دارد به این معنا که قانون مکاتب و ادیان دیگر دراینباره چیست. ضمانت اجرایی آنها همان امر به معروف و نهی از منکر است. ما میخواهیم بگوییم این یک امر عقلی است که درهمه جا وجود دارد و نظام اروپایی و غیردینی هم معروف خود را دارد که برای آن ضمانت اجرایی گذاشتهاند.
در حکومت اسلامی هم باید دنبال ضمانت اجرایی باشیم. منظور ما در دانشنامه این قضیه است. میخواهیم بگوییم امر به معروف و نهی از منکر تنها یک امر شرعی نیست و عقل هم آن را تأیید میکند و در مکاتب غیردینی هم مطرح است.
شما تنها در بحث گردآوری فعال هستید؟
نه اینها مقدمه شناخت است که از آن به بعد کار اصلی شروع میشود. در بحث نگارش در دانشنامه 70درصد گردآوری و 30 درصد تحلیل و ارائه نظریات جدید است. بخش دیگر مجموعه، پژوهشهای راهبردی است که برای عموم مردم و گروههای مختلف است. درحقیقت با این باور تا زمانیکه معروفها و منکرها در جامعه شناسانده نشود به خوبی نمیتوان امربه معروف و نهی از منکر خوبی داشت.
لذا تلاش کردیم معروفها و منکرها را معرفی کنیم سپس آسیبهای هر صنف را شناسایی و احکام و آداب هرکدام را ارائه کنیم که البته درباره آنها از مراجع استفتا دریافت کردهایم. مثلاً برای کسی که صنف ماهیفروشی کار میکند تراز اسلامی با روزی حلال و اینکه در شغل او چه چیزی منکر است را آماده کردیم و در اختیار صنف ماهیفروشها قرار دادیم. حدود 60 صنف به این شکل کار شده است. در پژوهشگاه چهار اثر در حوزه فضای مجازی هم داریم که شامل احکام و آسیبهای بازیهای رایانهای است تا کسانی که در این فضا هستند آگاهی پیدا کنند.
درحوزه مکتوب چطور ورود داشتهاید؟
نشریه مجموعه «آیینه رشد» است. این نشریه ویژه مدیران با نگاه امر به معروف و نهی از منکر است که به مدیران گوشزد میکند و یک درس اخلاقی برای آنهاست. اعضای هیئت علمی نشریه همه افراد شاخصی هستند ازجمله آقای جواد محدثی، ابراهیمزاده و… که اکثر مقالات این نشریه توسط خود این نویسندگان نوشته میشود. غیر از این 55 جلد کتاب، مجموعه چاپ کرده است. مثل امر به معروف و نهی از منکر در سیره معصومین، اجتهاد، قرآن و…
در اسلام به امر به معروف خیلی تأکید شده، ولی با این وجود کاری از سوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر دیده نشده و جامعه هنوز بیمار است چرا؟
حقیقت این است که ستاد امر به معروف تازه قانونی شده و بعد از سی و اندی سال شکل گرفته تا حرکتی در این رابطه صورت بگیرد. قبلاً ستاد احیای امر به معروف بود وظیفه آن هم تبلیغ و ترویج بود، ولی وظایفش جدیتر شده است، اما حقیقت این است که ما در یک تهاجم و ناتوی عظیم فرهنگی و اعتقادی هستیم.
یک هجمه سنگین علیه نظام و اسلام هستیم. به تعبیر مقام معظم رهبری در جلسهای که در آذربایجان داشتند، جنگ واقعی همین است که علیه نظام راه افتاده است نباید از آن غافل باشیم. من معتقدم در حوزه شیوهها جای کار زیاد است که شیوهها در این مسئله چیست متأسفانه در سالهای گذشته به خوبی جانیفتاده باید به درستی تبیین کنیم چه معروفهایی اولویت کشور هستند و چه منکرهایی مهم و اینکه چه منکرهایی معروف شدهاند.
مثلاً رباخواری از منکرهای بسیار بالا در کشور است اگر ریشه این حرام جمع شود خیلی از منکرات از بین میرود چون منکرات طبقهبندی شدهاند یا حوزه فکری و خطر ورود لیبرالیسم در جامعه منکر بزرگی است و از آنها غافل شدیم. گاهی همین منکرها میان برخی در جامعه معروف میشود. تهاجم اندیشههای غیراسلامی بود که اهل بیت هم با آن مبارزه کردند. بحث منکرسازی یا معروفسازی خیلی مهم است و به نظرم ستاد باید به آن بپردازد.
اغلب امر به معروف و نهی از منکر را تنها در مقوله حجاب میدانند نظر شما چیست؟
قطعاً بدحجابی و بیحجابی منکر است؛ مخصوصاً اینکه به دنبال زدودن عفت در جامعه باشد باید حجاب را یک مجموعه بدانیم و نگاه تکبعدی به آن نداشته باشیم مثلاً غیرت هم یک معروف است که از آن چیزی نمیگوییم به نظرم نباید جزئینگر باشیم.
اولویتهایی که اهل بیت به آن تأکید داشتند حجاب هم بوده است؟
بله بسیار زیاد. چون اگر برطرف نشود نظام خانواده که اصلیترین نظام جامعه است آسیب میبیند. این مسئله اولویت بالایی دارد؛ اتفاقاً یکی از مواردی که دشمن با ما میجنگد همین است تا بیحیایی در جامعه گسترش پیدا کند.
به نظر شما امر به معروف بین نخبگان چگونه است؟
اینکه مسئولان ما چقدر در این حوزه هستند بستگی دارد که امر به معروف را چه میبینیم. باید معروف را معروفسازی و منکر را منکرسازی کرد و تلاش کنیم تا بیشتر و بهتر شناسانده شوند و بیشتر از همه در ذهن و فکر نخبگان نهادینه گردند. باید مصادیق آن را به شکل کامل مطرح کرد. پژوهشگاه 300 معروف و منکرهای قطعی را جداسازی کرده و در سایت پژوهشکده آورده و برای هرکدام مقالاتی هم آورده است.
خاطره خاصی هم از دوران خدمت در حرم مطهر دارید؟
یکی از مواردی که حرم همواره با آن روبهرو است ورود توریستهای خارجی است. تصویری که از ایران در ذهن اینها ایجاد کردند تصویر بدی است. هم از ناامنی در ایران میترسند و هم از برخورد نامناسب وحشت دارند و از اسلام و مسلمان ترس دارند. وقتی به حرم میآمدند و اخلاق خوب خادمان را میدیدند خیلی خوشحال میشدند. دستنوشتههای آنها را که میدیدم خوشحال میشدم که با ذهنیتی کاملاً تغییر یافته رفته بودند نوشته بودند ایران را طور دیگر دیدیم.
برای ورود به سایت پژوهشگده امر به معروف اینجا کلیک کنید
چگونه اشتیاق روزه گرفتن را در کودکمان زنده نگهداریم؟ ( دعوت کودکان به نماز )
در جلد سوم کتاب «کافی» نوشته شده که امام باقر (ع) در مجلسی درباره سن تشویق کودکان به نماز صحبت میکرد و در ضمن صحبتهایش فرمود: «ما کودکان خود را وقتی پنج سالهاند به نماز امر میکنیم ولی شما کودکانتان را وقتی هفت ساله شدند به نماز امر کنید.
ما کودکان خود را وقتی هفت سالهاند به روزه وامیداریم به اندازهای که توان دارند. چه نصف روز باشد یا بیشتر یا کمتر. وقتی تشنگی و گرسنگی بر آنها چیره شد، افطار میکنند تا اینکه به روزه عادت کنند و توان آن را بیابند ولی شما کودکانتان را وقتی 9 ساله شدند به اندازهای که توان دارند به روزه وادارید و وقتی تشنگی بر آنها چیره شد افطار کنند».
در این خصوص باید توجه داشت که روح هر انسانی در دوران کودکی و نوجوانی انعطاف خوبی دارد و قابلیت یاد گرفتن دستورات دینی و بهخصوص تمرین روزهداری از کودکی راحتتر است اما هر اندازه که سن انسان بیشتر میشود، انعطاف روحی او کمتر شده و یاد گرفتن آموزههای جدید مشکلتر میشود.
بنابراین روزه گرفتن برای کودکان واجب نیست اما همین که در میان وعدههای غذایی رعایت ماه مبارک رمضان را کند و از انجام کارهایی که روزه را باطل میکنند دور باشد، برای او کاری زیبا و پسندیده است که زمینهساز تقوای او در دوران جوانی میشود.
#داستانک_نماز
توجه به نماز
مأمون خلیفه ستمکار عباسی با نقشهای از پیش تعیین شده مناظره و مباحثهای دینی میان سران مذاهب و ادیان مختلف با امام رضا (ع) تدارک دید تا شاید بر عظمت علمی و معنوی آن حضرت آسیبی وارد کند اما امام بهتنهایی به همه شبهات آن پاسخ داد و با بیانی رسا و منطقی گویا آنها را قانع کرد؛ بهطوری که همگی بر عظمت علمی امام اعتراف کردند.
در این مجلس بااهمیت امام رضا (ع) رو به مأمون کرد و فرمود: «وقت نماز فرا رسیده». یکی از دانشمندان (عمران) که مشغول بحث با امام بود گفت پاسخ را ناتمام نگذار که دلم نرم شده و آماده پذیرش هستم. امام رضا (ع) فرمود: «نماز میخوانیم و برمیگردیم». (بحارالانوار، ج 10)
سایت های آموزشی امر به معروف و نهی از منکر فارسی زبان خیلی زیاد هستند در واقع هرکدام از افسران جوان جنگ نرم که دغدغه دین و زندگی دارد یک سنگر آموزشی و انتشار محتوا ایجاد کرده است . اما از میان همه آن ها تنها سایت هایی معروف خواهند شد که با جان و دل و برای رضای خدا فعالیت کنند , سایت احیاگر معروف یکی از همان سایت هاست .
سایت احیاگر معروف که از پاییز سال 93 کار خودرا شروع کرد است حالا به یک پایگاه جامع و مفید برای دریافت مقالات و محتوای تصویری ویژه امر به معروف تبدیل شده است ؛ در ادامه مطلب به معرفی بخش های مختلف این سایت می پردازیم, همراه بنیانا باشید
بخش طبقه بندی موضوعی با توجه به حوزه فعالیت سایت احیا گر معروف با محتوای خوبی تکمیل شده است . انتشار داستان های صوتی ,بررسی سبک زندگی غربی , انتشار کلیپ های صوتی , معرفی برنامه های اندرویدی,انتشار اخبار حوزه امر به معروف ,پرسش و پاسخ های حوزه امر به معروف و انتشار ویدیوهای گلچین و برتر از جمله بخش های مهم در موضوعات سایت است
از نکات خیلی مهم که در سایت دیده می شود اینکه سایت احیا گر معروف به معرفی سایت های مهم حوزه امر به معروف و دیگر سایت های منتشر کننده مقالات سبک زندگی پرداخته است و لینک آن سایت ها را در قالب بنرهای بزرگ در ستون سمت چپ و راست سایت قرار داده است . علی رغم اینکه اکثر سایت های مذهبی با کلی خط مشی دست و پاگیر و سخت سایت های هم سنگر را معرفی می کنند اما در احیا گر معروف شاهد هستیم که با بهترین شرایط دیگر سنگر های جنگ نرم معرفی شده اند که این سایت در این زمینه شایسته ستایش است .
همچنین سایت با طراحی مناسب و فونت های خوانا ایجاد شده است که برای مطالعه راحت تر خوب است . همچنین سایت در حالت ریسپانسیو است به این معنی که کاربران موبایل هم به راحتی می توانند از سایت بازدید کنند .
در ستون میانی سایت بخشی ایجاد شده است که در حالت قفسه مانند برخی کتاب های برتر و پرفروش را تبلیغ می کند که می توانید به راحتی با کلیک روی جلد هر کتاب به مشروحی از مشخصات و توضیحات هر کتاب دست یابید
جنبش حیا حرکتی مردمی است که با نگاه دقیق و مسئولانه به راهبردهای رهبر معظم انقلاب و به توصیه ی علما و اساتید دغدغه مند و انقلابی تصمیم بر برداشتن گام های بلندی به سوی «گفتمان سازی واجب فراموش شده ی امر به معروف و نهی از منکر» گرفت و تا کنون به یاری پروردگـار عزیز دراین مسیـر ثابت قدم بوده و به یکی از گـروه های تاثیر گذار و خلاق در حـوزه ی امر به معـروف و نهی از منکر تبدیل شده است. در ادامه مطلب به بررسی سایت جدید جنبش حیا و معرفی جنبش می پردازیم . همراه بنیانا باشید
مدت طولانی جنبش حیا اخبار فعالیت های خود را در قالب سایت که آن را پیش از این در بنیانا معرفی کرده بودیم منتشر می کرد اما حالا نوبت آن رسیده تا سایت وزین و خوش ساختار جنبش حیا این وظیفه را بر عهده بگیرید
بخش بالایی سایت جنبش حیا و منو صفحه که لینک بخش های اصلی همچون بخش ارسال خاطرات و صفحه محصولات را در بر می گیرد
بخش آمر به معروف برتر به معرفی حرکات های ناب مردمی در جهت ترویج خوبی ها اختصاص یافته است .
ستون سمت چپ سایت هم لینک به بخش های اصلی سایت همچون بخش صوت و فیلم , عکس و پوستر و بانک سوالات امر به معروف است . بخش درخواست ارسال مبلغ به عنوان شاه کلید ستون چپ سایت که راهنمای برگزاری دوره و دعوت از اساتید امر برای حضور در شهر و استان های دیگر است .
بخش هیجان انگیز و به قولی مهمترین بخش کل سایت منوط می شود به بخش خاطرات ؛ که بایگانی بزرگی از تجربیات دیگران در شهرهای مختلف و مکان ها مختلف در زمینه امر به معروف است .
بخش کتابخانه سایت جنبش حیا به عنوان بایگانی سخنان بزرگان , علما و حکمای اسلام درباره فریضه واجب امر به معروف و بایگانی احادیث و آیات نورانی قرآن است .
بخش محصولات سایت جنبش حیا گلچینی از محصولات رایگان غیر رایگانی است که اعضای جنبش آن ها را تهیه کرده اند و ا زجمله انها می توان کتاب احکام فراموش شده و یا برنامه اندروید واجب فراموش شده را نام برد
در ادامه مطلب به معرفی بخش از فعالیت های جنبش مردمی حیا می پردازیم
فعالیت های بخش آموزش
فعالیتهای گروه آموزش:
1- تهیه و ارائه طرح درس اولیه آموزش امر به معروف
2- پروژه نگارش طرح درس جامع امر به معروف
3- برگزاری کارگاههای آموزشی امر به معروف در دانشگاه علم و صنعت
4- ارائه دو واحد آموزشی امر به معروف در حوزه دانشجویی دانشگاه علم و صنعت طی 9 جلسه درسی
5- برگزاری دوره آموزشی تربیت مبلغ امر به معروف
6- برگزاری نشستها و سخنرانیها با موضوع امر به معروف در مساجد و حوزههای علمیه شهر تهران برای اقشار مختلف خواهران و برادران
فعالیت های گروه حیابانو (جنبش حیا)
فعالیتهای گروه خواهران جنبش حیا، حیابانو:
1- حضور در نمایشگاه دفاع مقدس در پارک قیطریه و برپایی غرفه امر به معروف و نهی از منکر به همراه اجرای برنامههای متنوع برای آشنایی اقشار مردم با این فریضه
2- برگزاری جلسات آموزشی امر به معروف و نهی از منکر در حوزه دانشجویی دانشگاه علم و صنعت برای خواهران حوزوی
3- حضور تبلیغی در اردوهای راهیان نور جهت ترویج و جذب نیروهای جدید فعال
4- تشکیل شعبههای جدید مجموعه حیابانو در دانشگاهها و شهرستانها
5- برگزاری رزمایشهای فرهنگی جهت آموزش افراد نهی اولی در تهران و شهرستانهای مختلف از جمله اصفهان، بابل و شاهرود
6- طراحی و تولید فلش کارتهای پاسخ به شبهات امر به معروف
7- همکاری در اداره سایت و صفحات شبکههای اجتماعی جنبش حیا
8- طراحی نشریات دانشجویی با موضوع آموزش امربه معروف
فعالیت های بخش رسانه جنبش دانشجویی حیا
اهم فعالیتهای گروه رسانه:
1- تولید 6 قسمت موشن گرافیکهای خاطرات امر به معروف که زمستان 1393 از شبکه سوم سیما پخش شد.
2- تولید نرم افزار اندروید واجب فراموش شده که مشتمل بر دریافت و نشر تجربیات عملی امر به معروف و نمایش محل آن بر روی نقشه آنلاین میباشد.
3- انتشار و به اشتراک گذاری خاطرات آمرین به معروف در سایت حیا با حدود 2000 بازدید در روز.
4- طراحی و رونمایی از سایت جدید جنبش حیا با امکانات بسیار متنوع و گسترده برای تبیین و آموزش آنلاین و پوشش تخصصی اخبار حوزه امر به معروف و نهی از منکر.
5- راه اندازی پایگاه خبری امر به معروف
6- راه اندازی سامانههای پیام رسانی و پیامکی متعدد برای حفظ جریان دغدغه و اخبار امر به معروف.
وقتی ۸۸ شد، بیشتر بچهها من را یک آدم هنری میدانستند. یک هنری دیوانه که به هیچکس محل نمیگذاشت. اما وقتی دیدم بچه حزب اللهیها را در خیابان میزنند رفتم سلمانی و گفتم موهایم را کوتاه کن و با تیپی شبیه حزباللهیها وارد دانشگاه شدم.
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
قرارمان با « هاشم تفکری بافقی » که روی بافقی بودنش هم خیلی تأکید داشت! بعد از ساعت اداری هماهنگ شد. او اما آنقدر با انرژی و صریح و بیپروا حرف زد که خستگی کار روزمره را از تنممان درآورد. گفتوگویمان ناخواسته بیشتر به مونولوگِ یکنفرهیِ او بدل شد. مونولوگی از زندگی دراماتیک و سینماییش؛ از روزگاری که به خاطر فقر و اثر محیط، حتی از اسلام متنفر شده بود تا روزهایی که به یک بسیجی دو آتشه میمانست.
همان چند سوالی را هم که به فراخور حرفهایش پرسیده بودم حذف کردم، تا روایت زندگی او را سرراستتر بخوانید؛ روایت زندگی «هاشم تفکری بافقی»، تهیهکننده و کارگردان برنامه پرطرفدار «از لاک جیغ تا خدا» که تصویری است از سیر تحوّل خانمهای چادریشده.
[/box]
از زندگی زیر پونز نقشه تا کتک زدن ناظم مدرسه!
من خودم را یک «لاک جیغی» میدانم. زندگی من هم شبیه سوژههای برنامهام قصهای دارد و تحولّی و فراز و فرودی. من از بچگی آدم شرّی بودم. دوم ابتدایی از مدرسه فرار کردم. به معلّممان فحش دادم و فرار کردم. دوم راهنمایی میدان شهدا بودم. تازه «سی.دی» آمده بود. من هم عاشق فیلم بودم.
چندتایی «فیلمفارسی» داشتم که بردم مدرسه بدهم به یکی از دوستانم. لو رفتم و اخراجم کردند! بعداً تصمیم گرفتند تایم بعدازظهر باشم. معلمها به من به چشم یک آدم عوضی نگاه میکردند. یادم هست از سوم راهنمایی آمدیم «پاکدشت»؛ در جنوب شهر و زیر پونز نقشه.
طبیعتاً وقتی آنجا زندگی میکردیم، یعنی خیلی هم اوضاع مالیمان روبهراه نبود. هرچند از ما بدبختتر هم آنجا پیدا میشد. در «پاکدشت» اوج بحران بود. منِ شرِّ از تهران رفته، توی پاکدشت بچه مظلومی بودم! برای اینکه در آن فضا کم نیاورم، جریتر شدم. بچهها میرفتند مدرسهای دولتی که به «گاوداری» معروف بود.
با اینکه دوستانم آنجا بودند، ولی خانواده دوست داشتند ریاضی را ادامه بدهم. درسم خیلی خوب بود. برای همین من را فرستادند مدرسه غیرانتفاعی. ریاضی دوست نداشتم. با همه لج کردم. دوم دبیرستان ناظممان را کتک زدم. بعد رفتم توی دفتر مدیر. میدانستم پروندههای تحصیلی کجاست. پروندهام را برداشتم و آمدم بیرون. چند وقتی بلاتکلیف بودم. تا اینکه بهم گفتند میتوانی بروی مدرسه گاوها!
[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]
از طرفی فقر هم فشار میآورد. رئیسجمهور «آخوند» بود و ما اینها را میدیدیم. بچهها همه در فقر بودند. به درجات پایین جامعه اهمیتی داده نمیشد. خود من در آن سن و با اینکه خانوادهام مذهبی و عمویم هم شهید بود کمکم داشتم به کفر میرسیدم. شاید خدا را قبول نداشتم. ماه رمضان علناً روزهخوری میکردم.
چون باشگاه بدنسازی میرفتم و کشتی کَج کار میکردم خوش استیل بودم و صبح و ظهر دختربازی میکردم. کلاً عاشقپیشه بودم. یعنی نویسنده خوبی بودم و نامههای دوستدخترهای بچههای مدرسه را من مینوشتم.
با اینکه آن موقع ابرو برداشتن خیلی کار بدی بود، من ابرو برمیداشتم و ریشم را شبیه مدلهایی میکردم که تازه مد شده بود. حتی اول سال که میشد، چون گُنده بودم میرفتم صفحات اول کتابها را میکندم. هیچکس هم جرأت نداشت چیزی بگوید. ناظم و مدیر چون میدانستند من ناظمی را کتک زدهام با من کنار میآمدند. توی دلم نسبت به اسلام بغض پیدا کرده بودم. فکر میکردم مسبب بدبختیهای من و دوستانم اسلام است.
[/box]
تا اینکه سال 84 شد و محمود احمدینژاد آمد. آن موقع 16 سالهها میتوانستند رأی بدهند. حرفهای احمدینژاد را که میشنیدم، احساس میکردم یک نفری آمده که ضد نظام است! احساس میکردم کسی که ضدَّ آقای هاشمی رفسنجانی حرف بزند دارد ضد نظام اسلامی حرف میزند و مسلمان نیست. به اضافه اینکه احمدینژاد از عدالت دم میزد. برای من قابل تصور نبود که عدالت با اسلام قابل جمع باشد.
در ستایش عدالتخواهی
محمود احمدینژاد را عدالتطلب میدیدم و برای همین دوستش داشتم. برای اینکه خودم هم هرچند آدم بزنبهادر و به اصطلاح لاتی بودم، ولی عدالتخواهیام بالا بود. یادم هست پیرزنی را میشناختم که میرفت آشغال جمع میکرد تا با فروش آن خرجش را دربیاورد. میدانستم شبها، چه ساعتی، کجاست. پیدایش میکردم و آشغالها را کول میگرفتم.
آدمهایی که من را میدیدند فکر میکردند برای خودم آشغال جمع میکنم. حتی مادرم فکر میکرد معتاد شدهام. احمدینژاد با این روحیهاش و با حرفهایی که در سال اول ریاستجمهوریش در آمریکا زد، کمکم من را شیفته خودش کرد. یعنی شد اسطوره ذهن من. اسطورهای که از اسلام و امام زمان (عج) و آقا صحبت میکرد.
طبیعتاً من شروع کردم به تحقیق کردن. و ضربه آخر را مستندی زد به نام «امام روح الله» که لبنانیها ساخته بودند و من ده روز نشستم و هر ده قسمت آن را دیدم. با امام آنجا آشنا شدم. یادم هست ته آن مستند با خودم پیمان بستم که میخواهم هنرمند بشوم و تا آخر عمر هم کارهایی بسازم مثل «امام روح الله» تا آدمها بعد از دیدنشان تغییر بکنند.
به خدا گفتم من دبیرستانم را کلاً درس نخواندم. شاگرد آخر کلاس شدهام. لجبازی کردم. خدایا کمکم کن. هم باید همه واحدهای دوم و سوم را پاس میکردم، هم باید کنکور هنر میدادم. برای همین خانهنشینیم شروع شد. همزمان شروع کردم به قرآن خواندن و نماز خواندن.
هی عمیقتر شدم در این فضا و شناختم بیشتر شد. یک سال و هشت ماه طول کشید. همه واحدهایم را پاس کردم و شدم شاگرد سوم کلاس در امتحان نهایی و بعد کنکور دادم. رتبه 493 هنر را آوردم و 2 آزاد. و رفتم بوشهر تا جواب نهایی بیاید. چون ما دو مرحلهای بودیم. 6 ماه در بوشهر بودم تا اینکه آمدم «سوره». یعنی با این فضا وارد دانشگاه سوره شدم.
[box type=”note” align=”” class=”” width=””]
وقتی وارد دانشگاه سوره شدم خراب کردم. من، یک پسرِ خوش استیلِ بدنسازِ لاتِ جنوب شهریِ یقه باز که زنجیر نقره هم میاندازد، در دانشگاه خیلی خاطرخواه داشتم. همان زمانها بین بچههای ادبیات نمایشی هم توی بازی تک بودم. انگار بعد از یک سال و 8 ماه خانهنشینی به اجتماع نیاز داشتم. برای همین اول دانشگاه حسابی گند زدم!
عید دوباره با خودم خلوت کردم. گفتم اینطوری نمیشود. بعد از عید بدترین لباسهایم را پوشیدم. یعنی گشادترین و کهنهترین لباسها را. موها و ریشم را بلند کردم تا خیلی توجه جلب نکنم. 2 سال از دانشگاه گذشت و سال 88 شد. در این دو سال وجه سیاسی بودنم پررنگتر شد. همان وقتها از بسیج دل خوشی نداشتم. چون یکبار رفتم بسیج شهری در پاکدشت که برخوردشان خوب نبود.
[/box]
بچههای «لاک جیغی» خیلی راحت طریقت را میفهمند. اما آنهایی که فقط اهل شریعت هستند، بسیار خشک برخورد میکنند و غیرقابل اعتماد هستند. شما وقتی میخواهید انقلابی باشید، باید اهل طریقت باشید. بسیجی باید اهل خطر باشد.
ماجرای یک هنری دیوانه که به هیچکس محل نمیگذاشت
وقتی 88 شد، موها و ریشم خیلی بلند بود، ظاهرم اصلاً حزب اللهی نبود. بیشتر بچهها من را یک آدم هنری میدانستند. یک هنری دیوانه که به هیچکس محل نمیگذاشت. اما وقتی دیدم بچه حزب اللهیها را در خیابان میزنند رفتم سلمانی و گفتم موهایم را کوتاه کن و با تیپی شبیه حزباللهیها وارد دانشگاه شدم.
با خودم گفتم اگر قرار است کسی کتک بخورد، من هم باید بخورم. بالاخره ما احمدینژادی هم بودیم و آن موقع احمدینژاد زیاد در دانشگاه طرفدار نداشت. یادم هست که تنهایی مقاومت میکردم که امتحانات دانشگاه لغو نشود.
تنها دانشگاهی که در خیابان آزادی بود و امتحاناتش لغو نشد «سوره» بود. به خاطر اینکه من رفتم دفتر رئیس دانشگاه و اداره آموزش و داد و بیداد کردم. دوستم میگفت اخراجت میکنند. گفتم من 3 بار اخراج شدهام. گیرم این هم چهارمیش!
بعد از آن در دانشگاه دیگر کسی سلامم را علیک نگفت. تنهای تنها شدم. توی «سوره» کلاً 5 تا بسیجی داشتیم. در دفتر بسج را بسته بودند. قبلش هم من را توی بسیج راه نمیدادند. قبولم نداشتند. وقتی این شرایط را دیدم، خیلی پیگیر شدم. بعد در یک پروسهای، بدون هیچ سابقهای شدم مسئول بسیج دانشگاهمان.
وقتی مسئول بسیج شدم، سعی کردم تمام بچههای خشک مذهبی را که فکر میکردند هر کی در حیاط دانشگاه هست، کافر است، از بسیج بیرون کنم. در بسیج را به کل باز گذاشتم. ما در بسیجمان دختر میآمد با آستین بالا، موهای بیرون، ولی من میگذاشتمش مسئول یک جایی.
وقتی ما میرفتیم «راهیان نور» اگر راوی میآمد درباره حجاب و فلان حرف میزد و به بچههای من توهین میکرد، از اتوبوس پیادهاش میکردم. 2 بار هم این کار را کردم. مثلاً اگر یک خادمی گیر میداد به حجاب بچهها با سر میرفتم توی صورتش.
برای همین بیشتر سعی میکردیم قبل از همه بسیجها برویم «راهیان نور» و میشود گفت نطفه «از لاک جیغ تا خدا» همین جا بسته شد. یعنی بچههای ژیگولی که آمدند در بسیج و فضا را دیدند، مثل خودم متحول شدند. برای اینکه من آنها را درک میکردم. رفتهرفته حجاب دخترها تغییر میکرد. همان دحتری که با آستین کوتاه و لباس سفید تنگ میآمد بسیج، سال بعدش شد مسئول اردوی راهیان نور و شد یک آدم چادریِ مذهبی.
پروژه انتحار فرهنگی
یادم هست یکی از اساتید به خاطر چفیه داشتن من را میانداخت. 3 سال در بیرون و توی خیابان با چفیه بودم. وقتی دانشجو میدید که یک بچه بسیجی چشم پاک که دروغ هم نمیگوید و توهین هم نمیکند و نمیگوید حجابتان را رعایت کنید، میآمد راهیان نور و خود شهدا دست اینها را میگرفتند. خود بچهها میدیدند که این فضا سالمتر و بهتر است.
بعضاً به بچهها کتابهایی درباره «حجاب» میدادیم و گپ میزدیم. هیچ اجباری نبود. آنها آمده بودند در بسیج به هر دلیلی و بعد دیگر نمکگیر شده بودند. همان وقتها که بچهها متحول میشدند، فکر کردم کاش بشود مستند خیلی سادهای ساخت، که آدمها خیلی راحت و سرراست قصه تحولشان را تعریف کنند، مثل همین کاری که من کردم.
من در دانشگاه از ترم دوم وارد کار تعزیه و تئاتر شدم. خودم رفتم بازیگر تربیت کردم و مثلاً در 19 سالگیام تئاتر مدارس پاکدشت را که هیچکس به حساب نمیآورد در مناطق تهران اول کردم. 20 سالم که بود کتاب نمایشنامهام را همین سازمان بسیج چاپ کرد و نزدیک به 1500 تا اجرای تئاتر داشتم.
همیشه یک شعار داشتم، میگفتم ما وقتی وارد یک دانشگاهی برای اجرای تئاتر میشویم، اگر در سالن باشیم، آنها باید ما را انتخاب کند تا ببینند، ولی ما میخواهیم انتحار فرهنگی کنیم. یعنی مثل آدمی که بمب به خودش میبندد و لای جمعیت میرود. ما باید مثل بمب صدا کنیم. برای همین از تئاتر صحنهای به تئاتر خیابانی شیفت پیدا کردیم و در دانشگاهها بسیار فعال شدیم. خیلیها که حتی به لحاظ سیاسی مخالف ما بودند، دوست داشتند توی گروه تئاتر ما باشند.
زمانی که امتحان عملی ورودی دانشگاه داشتم، استادی که روبهروی ما بود، پرسید چرا میخواهی تئاتر بخوانی؟ گفتم من هیچ علاقهای به تئاتر ندارم. گفت میخواستی بروی سینما، ولی چون رتبهات نرسید آمدی تئاتر؟ گفتم علاقهای به سینما هم ندارم. گفت پس اینجا چه کار میکنی؟ گفتم برای من همان قدر تئاتر و سینما ارزش دارد که این میکروفن. من دنبال تریبون هستم. میخواهم عقیدهام را ابراز کنم. برای همین یک دورهای «رپ» خواندم و شدم رپر حزباللهیها. حتی قرار بود تیتراژ برنامه «دیروز امروز فردا» را بخوانم که «وحید یامینپور» ممنوع التصویر شد.
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
«از لاک جیغ تا خدا» چطور شکل گرفت؟
بعدتر شبکه دو آمده بود به برنامهسازان جوان فراخوان داده بود. میخواستند درباره «حجاب» کار کنند. من قبلش طرح «لاک جیغ» را چند جا داده بودم که قبول نکرده بودند. حتی یک قسمت پایلوت کار را هم برای نمونه ساخته بودم.
بیشتر بچههایی که آنجا بودند فقط انتقاد میکردند، من طرح دیگری نوشتم برای شبکه دو و دادم به حاجآقای اشناب. ایشان از طرح خوشش آمد و گفت نمونه کار بیاور. من هم پایلوت «لاک جیغ» را نشانش دادم. آقای اشناب هم نشست و دید و خوشش آمد و گفت آن طرح را بریز دور، همین را میسازیم. و این جوری شد که «از لاک جیغ تا خدا» را ساختیم. یعنی کاملاً دست خدا پشتش بود.
[/box]
من فکر میکنم ما دو سبک هنرمند داریم. یک سری هنرمندهایی هستند که هیچ عقیدهای ندارند و کار مذهبی میسازند و چون هیچ عقیدهای ندارند و درکش نمیکنند، مخاطب با برنامهشان ارتباط برقرار نمیکند. «از لاک جیغ تا خدا» به چند دلیل مورد توجه مخاطب قرار گرفت.
یکی اینکه خودم مثل سوژههای برنامهام متحول شده بودم. دوم اینکه من نویسنده خوبی بودم. یعنی از نویسندگی شیفت کرده بودم در تلویزیون و قصه را خوب میشناختم. سه اینکه من خیلی ماهواره میدیدم و فرمهای مختلف را تجربه کرده بودم. و چون تصویربرداری هم بلد بودم و خودم ساختن فیلم را تجربه کرده بودم، به این نتیجه رسیدم که فرم برنامه باید جوری باشد که «هاشم بافقی» تویش دیده نشود.
وقتی که تصویرت به چشم نیاید، نه اینکه تصویر بد بگیری، وقتی که کارگردانیت به چشم نیاید، نه اینکه کارگردانی نکنی، آن وقت «سوژه» خوب دیده میشود. من فقط برایم این مهم بود که سوژهام دیده شود. چون سوژههایم «تحوّل» داشتند. همیشه تحوّل قشنگ است. چون «درام» دارد. به اضافه اینکه لطف خدا بود واقعاً.
در مسابقه «سه ستاره» ما بعد از «سمت خدا» دوم شدیم. برایم جالب بود که به آنونس تبلیغی ما کمترین زمان را داده بودند. ما را حتی برای تبلیغ روی آنتن زنده دعوت نکردند. پیشبینی این رتبه را نمیکردم، ولی خوشحالم. به من گفته بودند بیا در مورد این صحبت کن که مردم بهتان رأی دادند.
به دنبال تریبون!
من خیلی فکر میکردم که چه باید بگویم. همیشه دنبال تریبون بودم. این تریبون هر چی میتواند باشد. حالا چه تریبونی بهتر از برنامه زنده شب عید. آن روز خانمم شاهد است که حالم اصلاً خوب نبود. چون من آدمی نبودم که بروم بگویم دستتان درد نکند، جایزه دادید و بخواهم خودم را شیرین کنم.
قبلش هم در گروه به بچهها گفته بودم اگر شیطان لالم نکند یک سری چیزها را میخواهم بگویم. خیلی فضای بدی است که در یک کشور اسلامی وقتی بخواهی به آقا عید را تبریک بگویی، مجری برگردد به تو بگوید نمیخواهی به مردم تبریک بگویی؟
البته من به مردم هم میخواستم تبریک بگویم، ولی این برخورد بد است دیگر. من عقیدهام را گفتم و هیچ ترسی هم ندارم. بحث دیدار با رهبری را هم واقعاً نمی پیشبینی نکرده بودم، ولی این ارادت خیلی از بچههای «لاک جیغی» است که میگویند کاش میشد آقا را از نزدیک ببینیم.
[box type=”success” align=”” class=”” width=””]
دولتیها هم چون صداوسیما را برای خودشان نمیدانند، میخواهند آن را در منگنه بگذارند. دولت بودجهای را که باید میداده، نداده تا به رسانه ملی فشار وارد کند. در مدت کوتاهی که آقای سرافراز آمده، واقعاً اقتصاد مقاومتی به معنای حقیقی کلمه آنتن را نگه داشته است. این را کسانی میفهمند که در سازمان هستند. آقای سرافراز بهترین عملکردی را که میشد، با وضعیت موجود ایجاد کرده و این جای تقدیر دارد.
چشمت که به مانیتور میافتد و انگشتانت که تند و تند کلیدهای کیبورد را میپیمایند، خیلی وقتها پشت شخصیت مجازیات که پنهان میشوی، حواست پرت میشود که یک نفر از رگ گردن به تو نزدیک تر است، حتی وقتی که دلت را سپرده ای به پنجرههای توی مانیتور… راستی، دنیای مجازی هم جزو محضر خدا هست؟
[/box]
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
آن که گفت عالم محضر خداست با عینکهای ما عالم را تکه تکه نکرده بود. او همه عالم را میگفت.
آفاق و انفسش را، ازل و ابدش را، زمین و آسمانش را، غیب و شهادتش را، پنهان و پیدایش را، “ماتبدون وماتکتمون” اش را، آنچه ما «حقیقی» نامش میدهیم و آنچه مجازی صدایش میکنیم را.
و همان کسی که گفت عالم محضر خداست، منظورش این بود که در محضر خدا معصیت نکنید! آن که گفت گناه، همه گناهان ما را میگفت.
اگر دروغ را گناه میدانست، فرقی میان دنیای حقیقی و مجازی نمیگذاشت. اگر تهمت زدن و تهمت شنیدن را حرام خوانده بود، فرقی میان دنیای حقیقی و مجازیاش نگذاشته بود.
اگر از تیرهای شیطان ما را بر حذر میداشت، نگران چشمهایی که در مقابل دنیای مَجاز پنداشته در تیررس کمانداران شیطان قرار داشته هم بود. او فریب واژهها و سایهها را نخورده بود.
[/box]
دنیای مجازی آنقدر هم که از اسمش بر میآید مجازی نیست و از آنجا که درب دنیای مجازی در خلوت ذهن و دل افراد باز میشود، میتوان گفت باید جای این دو اسم عوض شود چرا که افراد حقیقت وجودی خود را در این عالم بروز میدهند و در رابطه ای متقابل باطناً تأثیر میپذیرند در حالی که بسیاری از اوقات در خارج از دنیای به اصطلاح مجازی در واقع آن کسی نیستند که نشان میدهند!.
همزمان با آغاز ماه بندگی خدا شاهد نشر یک فراخوان در دنیای مجازی بودیم. فراخوانی که فضای غبار روبی مساجد و شستن زنگارهای دل در آستانه این ماه را به یاد میاورد. اما کمی متفاوت!
این بار قرار است برای غبار روبی و شستن آلودگیهای گناه از فضای مجازی کمر همت بسته شود.
فراخوانی که میهمانی خدا را به سیطره دنیای مجازی میکشاند و گواهی میدهد که این دنیای غیر حقیقی نیز قلمرو حکمرانی خداست. دنیایی که به خاطر غیر ملموس بودن و غیر واقعی بودن گویا چندان میانه خوبی با هنجارها و ارزشها ندارد و البته که جولانگاه خوبی برای شیاطین روزگار است. اما این فراخوان که به واسطه جوانان منتشر شده و به سرعت مخاطبان خود را یافته و بازار آن این روزها در شبکههای اجتماعی داغ است نوید بخش تعهد و تقید جوانان میهن مان حتی در دنیای مجازی است.
جوانانی که در مجاز و واقعیت به بندگی خدا گواهی میدهند و حریم و محرم و نامحرم میشناسد. و در حالی که فضای شبکههای اجتماعی میتواند حریم امنی برای پاسخگویی به مقتضیات نفسانی باشد؛ این کاربران تمام قد به رعایت حجب و حیا و عفت ایستادهاند و هدف والایشان استفاده درست و اصولی از امکانات زمانه خود ضمن حفظ ارزشهاست.
[box type=”success” align=”” class=”” width=””]
این فراخوان که با برچسب#تقوا_در_دنیای_مجازی به صورت خودجوش توسط برخی جوانان منتشر شد به سرعت بین کاربران جای خود را باز کرد و بسیاری با انتشار مطالب گوناگونی که همگی بر حفظ حریمها و هنجارها در این فضا تاکید داشت به ترویج و تأیید هشتگ مورد نظر پرداختند.
فراخوانی که همچنان آغوش گشوده است و منتظر استقبال از سوی همه کاربران ارزشی دنیای مجازی است.
[/box]
در ادامه برخی از مطالب و عکسنوشتهای « تقوا در دنیای مجازی » که تاکنون منتشر شده است را مشاهده میکنید ؛همراه بنیانا باشید
ارج نهادن به نماز جماعت و نماز اول وقت مایه نزول خیرو برکات فراوانی می باشد.به همین میزان بی توجهی به نمازباعث خسارات فراوان دنیوی و اخروی می باشد.
سایت فرهنگ نیوز در اقدامی فرهنگی و متفاوت تصمیم به ایجاد چالشی با موضوع اقامه نماز در روز طبیعت ( هرجا هستی نمازت را بخوان ) گرفته است.
مخاطبین فرهنگ می توانند با حمایت از طریق بازنشر پوستر و طرح این جنبش و همچنین تصویر شخصی نماز در محیط شبکه های اجتماعی از جمله اینستاگرام قدمی در راه اعتلای فریضه نمازبردارند.
با انتشارتصاویرخود از نماز روز طبیعت فرهنگ اقامه نماز راارج نهیم.
برای تبلیغ و ترویج این فرهنگ و هم افزایی ، علاوه بر تصاویر نمازخوانی خود در طبیعت از پوستر و تگ های زیر استفاده کنید.
#نماز
#نماز_در_طبیعت
#نماز_سیزدهم
#هر_جا_هستی_نمازت_را_بخوان
پوستر در سایز بزرگ را از سایت فرهنگ نیوز دریافت کنید
شما همیشه هر جا گناهی ببینید تذکر میدید؟ طی هفته گذشته، هرگناهکاری دیدین، بهش تذکر دادید؟ چرا شما امر به معروف و نهی از منکر نمی کنید؟!
این پست ویژه در واقع پاسخی جامع است به شبهات مطرح شده ی توسط مردم درباره این واجب دینی ؛ عکس نوشته های این مطلب مناسب برای اشتراک در شبکه های اجتماعی هستند ؛ این مطلب به تدریج بروز رسانی می شود ؛ در ادامه مطلب همراه بنیانا باشید
اگر پویایی هر جامعهای در گرو حساسیت اعضایش نسبت به پیشرفت و پسرفت ان باشد و بتوان گفت که حساسیت قشرهای مختلف جوامع با میزان نخبگی و فرهیختگی آنان رابطه مستقیم دارد، باید اقرار کرد که بخش اعظم پویایی جامعه اسلامی ما وابسته به میزان التزام عملی دانشگاهیان به اصل امربهمعروف و نهی از منکر دارد و بیراه نیست اگر بگوییم که امروز هر چه میکشیم از بیاهمیتی و شاید بیاعتمادی به این حقیقت اصیل و ابزار مترقی و بیبدیل فرهنگی اجتماعی است.
جنبش دانشجویی حیا در فرایند دستیابی به این دغدغه اصیل در میان بدنه زنده دانشجویان ایرانی پا به عرصه حیات نهاد و امروز آغوش گشوده تا هر دستی که به یاری دین خدا بلند گشته را در مدار حسن این مسیر الهی یاری کند
سایت جنبش حیا به عنوان پایگاه دریافت و انتشار تجربه مردم از امر به معروف و نهی از منکر فعالیت می کند در ادامه معرفی سایت جنبش حیا همراه بنیانا باشید.
بخش اخبار سایت جنبش حیا علاوه بر پوشش اخبار حوزه سبک زندگی و امر به معروف در جامعه به اطلاع رسانی در مورد فعالیت های گروه های مختلف امر به معروف می پردازد .
بخش بیانات در سایت جنبش حیا برای انتشار سخنرانی ها و بیانات بزرگان و روحانیون درباره واجب امر به معروف و نهی از منکر فعالیت می کند
بخش خاطرات سومین گزینه در منوی فهرست سایت جنبش حیا است . اصلی ترین بخش سایت جنبش حیا که در هفت بخش تنظیم شده است.تجربیات و خاطرات مردم ایران از امر به معروف و نهی از منکر در دانشگاه ,مدرسه ,تاکسی ,حرم , جامعه ,اتوبوس ,مترو و حتی مسجد را در این بخش می خوانید . نظرات هر کدام از خاطرات در سایت جنبش حیا محلی برای تبادل نظر و بحث درباره تجربه ارسال شده است .
علاقه مند هستید درباره وجوب امر به معروف و نهی از منکر و آیات و روایات این واجب دینی بیشتر بدانید . بخش آیات و روایات سایت جنبش حیا مناسب ترین بخش برای کسب اطلاعات درباره امر به معروف است .
بخش چندرسانه ای در سایت جنبش حیا به عنوان اصلی ترین بخش انتشار تولیدات صوتی و ویدیویی جنبش حیا فعال است . انتشار پویانمایی و پوستر و پادکست برای ترویج امر به معروف و نهی از منکر و معرفی برنامک های (اپلیکیشن) اندرویدی از دیگر محتوای منتشر شده در این بخش است .
بخش مقالات و داستانک های امر به معروف شهدای دفاع مقدس در کنار بخش پیشخوان به انتشار محتوا می پردازد
🌿 حمایت مالی از «رسانه بنیانا» به منظور استمرار فعالیتها…
🚀 شما میتوانید با شرکت در این پویش ، پیش از چهارم آذر ماه با حمایت خود، هزینه لازم برای تمدید سرویس هاستینگ وبسایت [ و ماندگاری فایلها ] را تامین کنید. اطلاعات تکمیلی در این لینکhttps://nahzat.onblog.ir درج شده است… – ❤️ موقعیت کسانی که اموالشان را در راه خدا هزینه میکنند، مِثل موقعیت دانهای است که هفت خوشه از آن بروید و در هر خوشه صد دانه باشد! تازه، خدا برای هرکه لایق ببیند، چندین برابرش میکند! آخر، خدا روزیگسترِ داناست. قرآن کریم. سوره البقره