مراسم عزاداری و مداحی در ایران همواره فعال بوده است و در دهه اخیر توانسته جوانان و اقشار خاصی را هم به خود جلب کند. در گیرودار این عزاداریها گاه مباحثی هم مطرح میشود و یا مداحان برای جلب و جذب قشرهای بیشتری از مردم از آهنگها و اشعاری مدرن و یا بدیع استفاده میکنند.
همچنین پررنگ شدن مداحیها در ایام و مناسبتهای خاص به همان میزان سوء استفادهها و گاه انتقاداتی را هم به دنبال داشته است. همه این موارد موضوع و محور سخنانی قرار گرفت که طی نشستی با حجتالاسلام سید عباس موسوی مطلق سخن گفتیم.
حجتالاسلام موسوی مطلق در نشستی که در خبرگزاری مهر انجام شد با اشاره به مباحثی چون شور و شعور این دو را مکمل یکدیگر دانست و بیان کرد کسی که در مجلس سیدالشهدا(ع) مینشیند و عزای امام حسین(ع) را احیا میکند به اندیشههای ایشان هم پی میبرد بنابراین اهداف قیام امام حسین(ع) و پیام سیدالشهدا(ع) از طریق همین مجالس عزاداری بیان شده است.
وی در ادامه از این گفت که کوبیدن به این طبل که گرماها تنها به سمت شور حرکت میکنند همان جنگ روانی است که دشمن بر آن میکوبد.
این پژوهشگر همچنین درباره واکنشهای سیاسی بعضی از مداحان پیرامون مسایل سیاسی کشور معتقد است که مداحان در این نظام زندگی میکنند و سنگربان هستند و حق دارند به اندازه همان سنگری که از آن محافظت میکنند درباره مسایل کشور دفاع کنند و حرف بزنند.
*عزاداریها و مشخصاً عزاداری امام حسین(ع) چند سالی است که در بحثها مطرحشده که بیشتر دچار شور شدهاند تا شعور و میتوان گفت این اصطلاح شور و شعور حداقل در این دهه اخیر وارد شده است به نظر ما در آسیبشناسی طرح این اصطلاح چه میتوان گفت؟ آیا عدهای هستند که میخواهند بگویند این چند سال به این شکل شده است یا نه دلایل دیگری دارد؟
– بحث شور و شعور همیشه بوده اما هم اکنون فضای انتقال مطالب بسیار سریع است. اگر در گذشته کسی در محفلی حرفی میزد شاید به این سرعت منتقل نمیشد اما هم اکنون اندیشهها به زودی منتقل میشود و ما در نوحهها در همان دو دهه پیش از شعور هم سخن میگفتیم. البته این تأکیدی است که در این سالها همان طور که شما میگویید بیشتر شده است.
*منظور این است که هم اکنون برای نقد مداحیها بیشتر روی شعور تاکید میشود؟
– به نظر میآید که اینطور باشد و برداشت کلی از این حرفها مسموم است و یا اندیشه مرموزی است که روی این واژهها تمرکز شده و بعد علما و اندیشمندان هم از این واژهها استفاده کردند و جهت درست به آنها دادند.
*چقدر شما این آسیب را وارد میدانید؟ اینکه مداحیها بیشتر از شور بهره گرفته تا شعور.
– استخدام کلمه آسیب در بحث مداحی حضرت سیدالشهدا(ع) چندان خوشایند نیست گرچه ما در این زمینه کار هم کردهایم اما نمیشود از این آسیبشناسیها فرار کرد.
*اگر با تعریف شما این مبحث را بپذیریم چقدر مداحیها را مبتلا به این ماجرا میدانید که بیشتر از شور بهره گرفته باشند؟
– نظر شخصی من این است که نباید بین شور و شعور جدایی انداخت چون در خود حرکت سیدالشهدا(ع) و حضرت زینب(س) و اصحاب حضرت و … شور و شعور باهم ترکیب شده است.
مناقشه در موضوع نسبت بین شور و شعور، شبیه همان مناقشهای است که مشخصاً در مباحث مربوط به حکمت و فلسفهی هنر دربارهی نسبت قالب و فرم در اثر هنری با مضمون و محتوای آن اثر مورد بحث قرار میگیرد. به تعبیر شهید سید مرتضی اوینی: «هنر از حیث محتوا نوعی معرفت است و از این قرار، عین حکمت و عرفان؛
پس چگونه میتوان مظاهر مختلف حیات انسان را، علم و حکمت هنر و فلسفه و دین را، آن چنان که امروز معمول است از یکدیگر جدا کرد؟ هنرمندان هرگز در جستوجوی حکمت نیستند.
آنها تنها سعی دارند که در فن کار خویش مهارت بیشتری پیدا کنند و لکن آنچه در فن و قالب کار هنری آنها به مثابه محتوا اظهار میشود چیست اگر حکمت نیست؟ میگویند «ما احساسات خویش را بیان میکنیم» امّا مگر میان احساسات انسان و اعتقادات او هیچ نسبتی نیست؟ این توهّم ناشی از یک اشتباه حِکمی یا فلسفی است که در این عصر رخ داده است.
معمول است که انسان را به دو ساحت مجزا و مستقل از یکدیگر تقسیم میکنند: عقل و احساس. آنگاه علم را متعلّق به ساحت عقل می پندارند و هنر را متعلّق به ساحت احساس و نسبت و رابطه میان عقل و احساس را نیز مغفول باقی می گذارند.
ساحت نظر و ساحت عمل را نیز از یکدیگر مجزا کردهاند و میان آن دو شکافی توتگان عظیم انداخته اند که هرگز پر نمیشود، حال آنکه نظر و عمل انسان در اصل و منشا مشترکند وگرنه، هیچ عملی را نمیتوان منتسب به کسی دانست.»
علاوه بر این، ما در روایات و نقلها داریم که شب عاشورا اصحاب شمشیرها را تیز میکنند، رجز میخوانند و درعینحال از عبادت هم بازنمیمانند و مباحث عمیق مطرح میشود بنابراین نکته مهم این است که شور و شعور جدا نشود
و اگر مستقلاً به این تعابیر پرداخته شود و مثلاً گفته شود دستگاه سیدالشهدا(ع) نیاز به شور دارد این جریان از مغز تهی میشود، باید همراه با شور، شعور هم باشد تا این جریان معنای خود را پیدا کند. زیرا ما نام امام حسین(ع) را به عنوان اسماء حسنی خداوند بیان میکنیم و بایدشان این نام حفظ شود.
از طرف دیگر اگر فقط به مباحث علمی صرف بپردازیم که از قالب الفاظ تنها تحلیل بیرون آید این هم کاری یک طرفه است. به هر حال آن که در مجلس سیدالشهدا(ع) مینشیند و عزای امام حسین(ع) را احیا میکند به اندیشههای ایشان هم پی میبرد بنابراین شور و شعور، گریه و عزاداری همیشه کنار هم بوده و اهداف قیام امام حسین(ع) و پیام سیدالشهدا(ع) از طریق همین مجالس عزاداری بیان شده است.
در دل شعور به معنای حقیقی شور نهفته شده و در دل شور به معنی حقیقی شعور وجود دارد و باید این را سرلوحه کارکنیم مثل بحث خوف و رجا که تو امان و به یک اندازه باید باشند مداح و شاعر و خادمان هم باید همین طور شور و شعور را باهم داشته باشند.
*شما قاطبه مداحیهای جامعه امروز را به چه شکل میبینید آیا آن شور و شعوری که میفرمایید با همین تعادل پیش می رود؟
– قضاوت فضای عمومی کار بسیار سختی است و باید تحقیق میدانی صورت بگیرد در بعضی گرماها این هماهنگی بالا است و شاید در بعضی گرماها به شور توجه بیشتری شود اگرچه که دشمن در قدم اول با بیان همین مسایل و تاکید روی شور جلو میآید و بعد این شور را هم زهرآلود میکنند و در نتیجه تیشه به ریشه آن میزنند.
*انتقاداتی که به مجالس مطرح است مثل اینکه در این مجالس رفتارهای حسینی وجود ندارد و یا مداحان در مجالس عزاداری آگاهیها را بالا نمی برند و … را چطور ارزیابی میکنید؟
– نظر بنده خلاف این است؛ چون ما به گرماهای مختلف در مکانهای مختلف و حتی شهرستانها می روم و من دیدهام که جهت این عزاداریها به سمت شعور است. یکی از ادله ما این است که هر جا نیاز به حضور انقلابی و حماسی بوده هیئتیها حضور داشتهاند این یعنی آنها به سمت شعور حرکت میکنند.
جذب بالای گرماها هم به همین دلیل است نه فقط به لحاظ تعداد به لحاظ تغییر جهت مسیر زندگی و اتفاقاً کوبیدن به این طبل که گرماها به سمت شور حرکت میکند همان جنگ روانی است که دشمن بر آن میکوبد.
*هم اکنون نوعی سبک در عزاداریها رواج یافته که از ملودیها و ترانههای پاپ و یا حتی غربی استفاده میشود نظر شما چیست؟
– فضای عمومی گرماهای ما اینچنین نیست. بعضی گرماها از این سبکها استفاده میکنند که چندان مطرح نیستند و جایگاهی ندارند و اتفاقاً دشمن هم همینها را برجسته میکند. اصل این کار البته درست نیست زیرا موسیقی پاپ و غربی با جایگاه وشان امام حسین(ع) همخوانی ندارد. هیچ عقل سلیمی این را نمیپذیرد.
*به عنوان یک کارشناس پیشنهاد شما برای برونرفت از این مسئله چیست؟
– باید این مسیر را هدایت کرد بعضی از آنها واقعاً از سر جهالت به این شکل پیش می روند و قصد ضربه زدن به دستگاه امام حسین(ع) را ندارند و بسیاری هم از سر انّیّت و هوای نفس است.
همچنین بخشی هم حوصله ندارند که به دنبال این بروند که سبک و سیاق خاصی را پیش گیرند. البته این رسالت همگان است، رسانهها، حوزهها، مراکز فرهنگی و هنری و حتی مداحان پیشکسوت باید به نوعی در این مسیر وظیفه خود را انجام دهند.
دربارهی نقش و جایگاه هنر مداحی این نکته قابلذکر است و آن این است: هم چنانکه هر تعبیر و برداشتی از دین مبین اسلام بدون محوریت اهلبیت (علیهالسلام) فاقد مبنا است و «معرفت جاهلی» تلقّی میشود؛ بنابراین هر هنر و اقدامی که بهنحوی به گسترش عمیق و رشد باورمندی معرفت اهلبیت (علیهالسلام) بینجامد از بالاترین منزلتها برخوردار خواهد بود.
مداحی اهلبیت (ع) نیز بر اساس سهگانه «هنر، تعقّل و پیام» از فاخرترین عرصههای فرهنگ شیعی و هنر اسلامی است؛ به تعبیر مقام معظم رهبری خطاب به جامعه هنری مداحان که فرمودند «در كار مدّاحىِ شما چند چشمه هنرى وجود دارد: شعرتان هنر است، صدايتان هنر است، آهنگى كه انتخاب مىكنيد؛ هنر است، اشارات و كارهايى كه انجام مىدهيد، هنر است.
عنصر دوم، عنصر تعقّل است؛ چون منطق، استدلال، حرف حساب، حرف درست و حرف خوب در لابلاى اين شعرها فراوان وجود دارد و مىتواند ذهنها را قانع كند. البته منطق، شكلهاى مختلفى دارد. گاهى برهانى است، گاهى خطابى است، گاهى شعرى است؛ مقصود اين است كه بتواند اين پيام را به اعماق ذهن مخاطب برساند و او را قانع كند.
خصوصيت سوم اين است كه شما حامل پيام دينى محسوب مىشويد؛ يعنى سِمت معنوى و روحانى داريد. در دنيا خوانندگان خوب زياد هستند و ممكن است شعرهاى خوبى هم بخوانند اما آنها از موضع مدّاح حرف نمىزنند ولى شما از موضع مدّاح اهل بيت و از موضع معنوى و روحانى حرف مىزنيد. البته خصوصيات ديگرى هم وجود دارد، اما اين سه خصوصيت در كنار هم مهمتر است.»
*شما گفتید که اینها جایگاهی ندارند اما ما مداحان شاخصی داریم که در مداحی خود از این سبک و موسیقی استفاده میکنند و به اندازه یک گرما هم قابلتوجه هستند.
– بله به شکل موردی خوانده شده است اما اینچنین نیست که همیشه این سبک پیشگرفته شود. گاهی سبکی درستشده و تقلیدی هم نیست. مضاف بر اینکه باید توسط فقهای بزرگوار ما، این قبیل موضوعات تخصصی با نگاه فقه پویا و جواهری مورد بررسی و مسئله شناسی قرار گیرد.
*فکر میکنم فقر شعر و لحن فاخر هم باعث میشود که مداحان بیشتر به این سمت بروند.
– بله این خلأ هم احساس میشود و برای جبران آن حرکتهای خوبی هم صورت گرفته است. رهبر معظم انقلاب هم در این زمینه سخنانی داشتند و ارزش زیادی برای شعرهای آیینی قائل شدند.
مقوله شعر و نقش آن در مداحی از موضوعات اساسی و مهمی است که بارها و بارها توسط مقام معظم رهبری مورد توجه قرار گرفته است و دهها موضوع و سرفصل کلیدی و قابل تأمل در سخنان ایشان طرح شده است که شایسته تحقیق و تعمّق بیشتر است.
موضوعاتی نظیر توجّه به مشخصههای شعر انقلاب اسلامی، اهتمام و توجّه شاعران انقلاب اسلامی به ادای حق زمانه، اهتمام شاعران انقلاب اسلامی به فتح قلّههای شعر و ادب زبان فارسی، اهتمام به قواعد و اصول سرایش شعر، اهتمام شاعران بر مضمون یابی و ابداع تعبیرات شعری نو،
توجّه به قابلفهم بودن زبان شعر، لزوم توجّه به روح امید، حركت و پیشرفت جامعه در مضامین اشعار، توجّه شعر آیینی به مسائل عرفانی و معنوی، وظیفه سنگین شاعران انقلاب در کورانِ حادثهها و فتنهها، توجّه قدرت و شیوههای تبلیغاتی جبهه کفر و طاغوت، اهتمام مدّاحان به استفاده از اشعار با مضامین متعالی،
توجّه و هدایت شعر آیینی به سمت مناجات، توجّه به زیارت جامعه کبیره در مضامین شعر آیینی، توجّه شعرای شعر آیینی به معارف قرآنی و روایی، اهتمام و توجّه شعرای شعر آیینی به درست گویی، توجّه به تعالی ارکان غزل؛ لفظ، مضمون و احساس، اهتمام و توجّه هنر شعر به اخلاق و پرهیز از پوچگرایی،
احساس، دلتنگی و اندیشه؛ سه مقوله اساسی در هنر شعر و توجّه به شعر كودك همراه با مفاهيم حكمت اسلامى و سياسى و… فهرست بسیار تفصیلیتری را میتوان از سخنان معظم له برداشت کرد و برای چارهجوییها و ارائه راهحلها از آن استفاده برد.
*خود شما در این حوزه تجربه زیادی دارید وقتی میخواهید شعر و مضمونی را انتخاب کنید چه منابعی در دست دارید به طور مثال حوزههایی هستند که در آنها منابع زیادی یافت شود و یا برعکس چه بخشهایی هستند که بیشتر با مشکل کمبود منبع مواجه باشد؟
– خود شعرا و مداحان هم این خلأ را احساس میکنند. ما گاهی از تولید به مصرف شعر میگوییم. گاهی این آسیب وارد است که همان لحظه که شاعر شعر را میسراید با اندکی تأخیر به مداح میرسد و مداح آن را میخواند درحالیکه این شعر هنوز چکشکاری و یا تحقیق و بررسی نشده است.
در فضای رسمی و عادی خوانش به این شکل خوب نیست زمانی هم بوده که شعری سروده میشود و از محتوای خوبی هم برخوردار است و مداح هم به شیوه خوبی آن را اجرا میکند اما این استثناست و نمیتوان به عنوان یک قاعده از آن یادکرد.
یک علت این است که ما در شعرهای مورد نیاز برای مداحی کمبود داریم اگر به طور مثال مداحان بدانند که اشعار زیادی دستهبندی شده و منسجم و آماده وجود دارد استفاده میکنند و گاهی شعر تازه سروده شده یک شاعر تا پایان شب توسط چندین مداح خوانده میشود.
*من فکر میکنم یکی از راههای برونرفت از این مساله این است که در طول سال به مباحث و موضوعات و اشعار فکر شود و برای مناسبتهایی چون ماه محرم به دنبال اشعار غنی و قوی باشیم. متون و اشعار انتخاب شوند و به تعبیر شما چکشکاری شوند. هم اکنون چنین چیزی نداریم درست است؟
– خیر نداریم. بله اگر به این شکل باشد که در طول سال روی شعرها کارکنیم با دقت بیشتری میتوان آنها را انتخاب کرد و زمان بیشتری برای بررسی آنها داریم. نکته دیگر اینکه باید یک بانک اطلاعاتی از شاعران و اشعار آنها داشته باشیم. البته سایتها و وبنوشت های زیادی وجود دارد که این اشعار را ارئه می دهند اما مدیریتی روی این سایتها وجود ندارد.
منابع خود شما در حوزه مداحی چیست و چگونه انتخاب میشود؟
– از آنجا که منبر کار ماست طبیعتاً نوع انتخاب ما با دیگر مداحان تفاوت دارد اما ذائقه شخص خود من هم متفاوت است و من علاقه زیادی به اشعاری چون حافظ دارم و حق هم همین است کهشان ویژهای برای این شاعران در نظر گرفته میشود.
من زمانی به یکی از دوستان گفتم به شاگردانش توصیه کند که 6 ماه شعر گفتن را تعطیل کنند و حتی اگر هم شعری به ذهنشان رسید دست به قلم نبرند.
شاعر چه بسا اذیت هم میشود که وقتی جوشش شعری او به ذهنش خطور میکند جلوی خود را بگیرد اما شاعر باید حداقل 6 ماه روی شعر حافظ وقت و زمان بگذارد و اصطلاحات و اشارات آن را بفهمد و از زاویه دید شعری به حافظ نگاه کند. حافظ در زمانه خود به نوعی شعر نو گفته است چرا ما هم اکنون نمیتوانیم شعری به این وزانت بگوییم.
شهریار هم شعر نو خود را با واژههایی بسیار عادی سروده است و شعرهایش از عمق بسیاری برخوردار است. «سوزن ز تیر مژگان وز تار زلف نخ کن/ هر چند رخنهٔ دل تاب رفو ندارد» شهریار با همین کلماتی که در روزمره استفاده میشود اشعاری را به چه زیبایی به کار میگیرد.
حافظ هم به همین شکل است اما ما شاعرانی داریم که نه تنها شعر حافظ را متوجه نمیشود که ان را غلط هم میخواند در همه آثار شاعران بزرگ به همین ترتیب است.
شاعر و مداح ما باید صائب و دیگر شاعران را بخواند و بفهمد از این طریق ذائقه و دیدگاه شعری ما عوض میشود هم اکنون ذائقههای شعری در دست مداحان است که میتوانند مسیر شعری را عوض کنند.
اشعار افرادی همچون نیر تبریزی را بخوانند و این واضح است که کسی که اشعار نیر تبریزی را بخواند میتواند هر نوع شعری را بسراید اما کسی که با عمان سامانی در ارتباط است آیا میتواند هر شعری بسراید؟ قطعاً چنین کسی در مسیر سیدالشهدا نمیتواند هر شعری بسراید.
*من با بسیاری از شاعران و مداحان که صحبت میکنم نهایتاً از عمان سامانی سخن میگویند آن هم به دلیل مدحی که برای سیدالشهدا دارد و این اشراف و علاقهای که شما به حافظ و صائب دارید برای من بسیار جالب بود.
– بله من در این حوزه کتاب هم دارم یعنی اشعاری که حافظ در مدح اهلبیت دارد. ما با این بضاعت موضوعاتی که داریم در یک کتاب «خواجه منبر در دیوان خواجه شیراز» این اشعار را آوردهایم اشعاری که حافظ درباره امیرالمؤمنین، سیدالشهدا و امام رضا دارد و بسیار هم زیباست.
*یعنی شما در منبر خود شعر را میخوانید و به نوعی آن را تفسیر هم میکنید؟
– استفاده از شعر در منبر تقریباً از اولویتهای کاری من است، تأثیر هم دارد، کتاب آسمانی ما هم بر اساس نوعی نظم و آهنگ منحصر به خود بوده و این لسان شعری بسیار هم تأثیرگذار است گاهی هم که نیاز باشد و به فراخور نیاز جلسات از اشعار حافظ و … استفاده میشود و این ورود بسیار هم مفید واقع شده است.
*واکنش مردم به فضای جدیدی که شما فراهم کردهاید چیست چون فکر میکنم این کار به نوعی شکستن کلیشههاست.
– مردم استقبال خوبی کردهاند البته استقبال به معنای تابید نیست اما ما خروجی کار را به این شکل دیدیم که استقبال و علاقه زیادی نسبت به این موضوعات نشان داده شد.
*چه طیفی پای صحبتهای شما نشستهاند میتوان میانگین سنین مختلف افراد حاضر در جلسات را بیان کرد؟
– سن و سالها متفاوت است چون شهرها و مکانهایی هم که این جلسات در آنها برپا میشود مختلف و متنوع است. بنده به مسجدها و هیئتهای زیادی میروم که هم در آنها جوانان و دانشجویان هستند و هم طلاب حوزههای علمیه. در واقع اقتضای کار بنده به این شکل است که با همه نوع طیفی سرو کار دارم. تقریباً میتوان گفت استفاده از این نوع ادبیات در جلسات مورد علاقهی عموم است و با همه سلایق منطبق میشود.
فکر میکنم به این شکل کسانی هم که نگاه مثبتی به مداحی و جلسات عزاداری ندارند علاقمند شدهاند که به جلساتتان بیایند خود من اگر پای یک منبر متفاتی بنشینم روز بعد به دیگران هم توصیه میکنم که از آن جلسه استفاده ببرند. حالا شما در جلسات خود احساس کردهاید که مخاطبان جدیدی که از این فضا نیستند به جلساتتان اضافهشدهاند؟
– بله پیشآمده است.
*من میخواهم به همان بحث مداحیها برگردم تاب حال پیش نیامده که احساس کنید جریان مداحی در کشور از جریان منبرهای همیشگی فاصله گرفته به طور مثال ما روحانیونی داریم که منبر دارند و در ماههای خاص موضوع منبرهای خود را با آن ماهها متناسب میکنند اما بعضی از مداحان مدت زمان زیادی منبر دارند و انتقادهایی هم به آنها مطرح میشود که رقمهای نجومی دریافت میکنند، مطالب عمیق مطرح نمیکنند و مخصوصاً مطالب سیاسی وارد مداحیهای خود میکنند و با غرض به مباحث سیاسی وارد میشوند.
– اینجا سه موضوع مطرح شد یکی ورود مباحث سیاسی در مداحیها دوم اینکه اینها یکی دو ماهی به حوزه مداحی وارد میشوند و سوم هم موضوع پاکتهای پولی که میگیرند اینها سه موضوع تکراری و سه موضوع پر سؤال است که همیشه از همه مداحان در همه مصاحبهها سؤال شده است.
در مورد موضوع اول باید گفت خیلی کم مداحانی داریم که در ماههای محرم و صفر کاردارند و البته به شکل مصداقی در نظرم نیستند البته در مناسبتهای سال در ایام شهادتها و میلادها مداحان زیادی هستند. پیشآمده که زمانی یک مداح متنی را بخواند و حرفی بزند که تبدیل به یک مسئله یا چالش عمومی میشود که این در سخنرانیها هم اتفاق میافتد.
نکته دوم این که باید بررسی شود که بحث سیاسی در مداحی چقدر جایگاه دارد، خود نفس هیئت یک جریان سیاسی است، اقامه عزاداری حرکتی سیاسی است.
حرکت عمیق و دقیقی که صدها سال قبل صورت گرفته و ما هم اکنون راجع به آن بحث میکنیم و آن را زنده نگه میداریم یعنی فقط بحث عاطفه انسانی نیست ما جنگهای زیادی در جهان داشتهایم که بابت آنها کشتههای زیادی دادهایم
مثل جنگهای جهانی اول و دوم، امارها هم موجود است که چند هزار نفر کشتهشدهاند و حتی چند لیتر خون ریخته شده است.
اما اینها سر کسی را به درد نمیآورد و اصلاً چقدر اهمیت دارد اما حرکت سیدالشهدا از اهمیت خاصی برخوردار است و اهمیتان هم این است که در مقابل جبهه ابلیس و ظلم ایستاد حرکتی که کاملاً سیاسی بود ولی سیاست در ذهن ما به درستی تعریف نشده است.
بنابراین نفس هیئت سیاسی است، یک مبارزه است که تا انقلاب حضرت ولیعصر (عج) ادامه دارد، این کاملاً مشخص است اما اینکه یک هیئتی با مسایل روز ارتباط نداشته باشد این همان چیزی است که دشمن میخواهد.
همان طور که رهبر معظم انقلاب میفرمایند« ما هیئت سکولار نداریم و هرکس به امام حسین علاقمند است به اسلام سیاسی علاقه دارد» و البته این بدین معنا نیست که هر اتفاق سیاسی درجهان رخ میدهد حتم اما باید آن را در مجلس روضه با گرایشهای سیاسی بیان کنیم اما از آن طرف هم نمیتوانیم بیتفاوت باشیم.
شاید هم گاهی برداشت خود افراد است که یک مداح از جریان خاصی پیروی میکند، خب اگر یک مداحی به این نتیجه برسد که یک جریانی حق است وظیفهاش این است که دفاع کند و ما چه حقی داریم که مانع آنها شویم.
این اعتماد به مداحان وجود دارد مداحان و ذاکران برای رضای خدا تصمیم میگیرند مسایل نظام و … مد نظرشان است و خب از جریانی هم که اندیشهاش نزدیکتر است،حمایت میکنند مگر ما معتقد نیستیم که آزادی وجود دارد پس مشکل چیست؟ اما اینکه ما هیئت و جلسه سیدالشهدا را خدایی نکرده برای انتقامهای سیاسی قرار دهیم این حرکت خداپسندانهای نیست و کسی هم آن را تابید نمیکند.
*متر و معیار برای اینکه چه کسی پشت حق ایستاده و اینکه جریانی انتقام و نفع خود را در جلسات پیش میگیرد، چیست؟
– ما چارچوب داریم و آن هم در سخنان رهبر انقلاب مشخص است و میتوان فهمید که این افراد طبق این معیار جلو می روند و یا نمی روند یعنی باید دید که تا چه حد به اندیشههای آقا نزدیک است. ما در یک کشور اسلامی زندگی میکنیم و اقدامات ما هم باید طبق همین نظام باورها باشد و باآنها تطبیق داشته باشد.
بخشی هم به روحیات شخصی خود مداحان برمیگردد یک مداح جوان که استاد نداشته صرف شهرت و بدون علم و آگاهی حق مداخله ندارد و اصلاً کسی هم این حق را به او نمیدهد. چون نه معلومات لازم را دارد نه استاد داشته و نه حتی متخلق به اخلاق الهی است اما کسانی هستند که این مؤلفهها یا شاخصهها را دارند، علمدارند و در مباحث اخلاقی ویژگیهای خاصی دارند فقط هم دچار شهرت کاذب یا مقطعی نشدهاند.
دین خود را هم به انقلاب ادا کردهاند آنها که سنشان اقتضا می کرده در مسایل جنگ و قبل از انقلاب و آنها هم که سنشان اقتضا نمیکند با حمایتهایی که بعد از انقلاب از خود نشان دادهاند.
اوج کار هم در فتنه 88 نشان داده شد خب اینها حق دارند، در این نظام زندگی میکنند و بخشی از کارهای فرهنگی را هم انجام میدهند سنگربان هم هستند و به اندازه همان سنگری که از آن محافظت میکند حق دارند که دفاع کنند و حرف بزنند.
هرکسی در هر جایی به خود اجازه میدهد که نظراتش را مطرح میکند و بعد اگر از این طیف کسی حرفی بزند اعتراض میشود که شما سرتان را پایین بیندازید و ذکر حسین را بگویید و اگر هم مداحی حرفی نزند میگویند شما حرفی ندارید و از همه جا بیخبر هستید.
منبع : خبرگزاری مهر
بیشتر بخوانید »»
اسامی قرآنی برای دختر و پسر [ چه اسمی برای فرزند انتخاب شود بهتر است؟ ] +معرفی ۱۴۰ اسم
هشدارها به چهار دولت سازندگی ، اصلاحات ، مهرورز و اعتدال برای تحقق عدالت + ویدیو