در ادامه متنی که در نشریه افسران ، پیرامون تاریخ فرقه کثیف بهائیت منتشر شده است می خوانیم. خلاصه ای از شکل گیری و گسترش بهائیت در ایران و آنچه گذشته است . همراه بنیانا باشید
تلاش استعمارگران برای تزلزل پایه های اعتقادی مذهب
استعمارگران با تجربه ای که از جنبش های ضد استعماری در ایران به دست آوردند تصمیم گرفتند تا پایه های اعتقادی مذهب را مورد تردید و تزلزل قرار دهند،مشکل اصلی آنان با ملت متحد ایران بود. عنصر اساسی اتحاد مردم که رهبری ،تشکیلات و اقتدار سیاسی هم داشت مذهب “شیعه” بود.بنابراین در ایران مرامی را بدعت گذاشتند که بعدها به نام بهائیت مشهور شد.
بعد از جنگهای ایران و روس،دولت ایران عمدتاً در دست روسیه بود و انگلستان نیز اعمال نفوذ در آنداشت.از دوره ی ناصرالدین شاه به بعد هم انگلیسی ها به صف حامیان جدی این فرقه های تقسیم کننده ی ملت به گروه ها و اعتقادات گسسته ،پیوستند.
اولین جرقه های بهائی گری در ایران
بهائی گری به عنوان یک جنبش اجتماعی در قرن13 هجری (19 میلادی) در ایران به وجود آمد.بهائیت فرقه ای منشعب از بابی گری است.بنیانگذار فرقه بهائیت میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله است.
او فرزند میرزا عباس نوری است و در سال 1233 قمری در تهران به دنیا آمد.بعد از اعدام باب،میرزا حسینعلی “بهاءالله” با زیرکی و شگردهای فریبکارانه زمام کارها را در دست گرفت.
او پساز رسیدن به عکا در فلسطین به صورت کامل و علنی دست از ادعای نائب باب بودن برداشت و رسما خود را پیامبر نامید و فرقه ی بهائیت را بنیان گذاشت که فوراً از جانب دولت روسیه به رسمیت شناخته شد.دولت استعماری روسیه پس از به رسمیت شناختن فرقه ی ضاله ی بهائیت به عنوان یک دین،همه گونه امکانات در اختیار آنها گذاشت.
جانشینی عباس افندی بعد از مرگ میرزا حسینعلی
مرگ میرزا حسینعلی و بحران جانشینی،اختلافات و درگیری های زیادی را در میان فرزندانش به دنبال داشت. عباس افندی پسر ارشد او که بعدها عبدالبهاء لقب گرفت،جانشین وی شد.عباس افندی در سال 1911 میلادی به اروپا و آمریکا مسافرت کرد و این سفر بر نگرش و عقاید عبدالبهاء تأثیر عمیقی بر جای گذاشت.
او در جریان جنگ جهانی اول خدمات زیادی برای انگلستان انجام داد و پس از پایان یافتن جنگ،به پاس این خدمات،طی مراسمی لقب “سِر” و نشان “نایت هود” که بزرگترین نشان خدمتگزاری به انگلیس است،به وی اعطا شد.
بدین صورت بهائی گری به عنوان ستون پنجم و یکی از ابزارهای سیاست استعماری انگلیس و نیز آمریکا مبدل شد.پس از عبدالبهاء ، شوقی افندی ملقب به شوقی ربانی فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بنا به وصیت عبدالبهاء جانشین وی گردید.شوقی در زمان حیاتش از تأسیس دولت صهیونیستی حمایت و مراتب دوستی بهائیان را نسبت به اسرائیل ابلاغ کرد.
اسناد و مدارک تاریخی نشان می دهد که محفل بهائیت در ایران مدتها پیش از کودتای انگلیسی سوم اسفند1299،توسط حبیب الله عین الملک(پدر هویدا)به وجود آمد.آغاز حکومت رضاخان با ابتدای رهبری “شوقی افندی” همراه بود.
گسترش بهائیت در ایران
نفوذ بهائیان در دولت اگرچه در دوره ی حکومت رضاخان آغاز شد،اما در حکومت پهلوی دومبه اوج خود رسید به طوری که اکثر وزرا و کارکنان حکومت از بهائیان بودند.در واقع این دوران را باید یکی از مناسبترین ادوار برای رشد و گسترش سریع “بهائیت” در ایران نامید.
آنها با آزادی هایی که داشتند مهم ترین مناصب حکومت همچون : وزارت فرهنگ،آموزش و پرورش و… را به دست گرفتند و بدین ترتیب شریان های حیاتی حکومت در دستان آنان قرار گرفت.
با روی کار آمدن “حسنعلی منصور” برای نخستین بار پای بهائیان به کابینه ی وزیران ایران باز شد.یکی از نخستین بهائیانی که با برنامه ریزی قبلی در حوزه ی فرهنگ و هدایت افکار عمومی ایران در دوره ی پهلوی فعال شد،”فرخ دین پارسای” بود.
او از اوایل حکومت رضاخان تا سالهای پایانی عمر خود در اواسط سلطنت محمدرضا پهلوی نقشی درجه اول و کلیدی در کار اداره ی مطبوعات و سمت و سو دادن به فعالیت زنان و رواج ابتذال و ولنگاری در بین آنان داشت.
او یکی از چهره های مرموز مطبوعات دوران پهلوی بود و به عنوان نماینده ی حضیره القدس بهائیان،در بیشتر حوادث و فعل و انفعالات مربوط به حوزه ی زنان نقش داشته است.مهم ترین بهائی شاغل در دستگاه سلطنت محمدرضا پهلوی، امیرعباس هویدا بود که حدود 15 سال در منصب وزارت بود.در یکی از گزارش های ساواک به بهائی بودن او اشاره می شود.
بهائیان یک فرقه ضاله و ضد اسلام
قبل از انقلاب تلقی مردم ایران از بهائیان تلقی یک فرقه ی ضاله ی ضد اسلام و ضد ملیت بود،این طرز تلقی بعد از انقلاب نیز نه تنها تغییر نکرد بلکه شدت یافت.
تا سال 1362 بهائیت به طور مخفیانه به فعالیتهای تشکیلاتی خود ادامه داد. در این سال دادستانی کل کشور با انتشار نامه ی رسمی هر گونه فعالیت تشکیلاتی بهائیت در ایران را ممنوع اعلام کرد.مشاغل حساس و غیر حساس دولتی و بعضاً غیر دولتی ،که در رژیم پهلوی به فراوانی در اختیار آنان قرار داده شده بود از آنان پس گرفته شد و از کلیه ی مراکز نظامی ،فرهنگی و هنری اخراج شدند.
امروزه این فرقه با مرکزیت اسرائیل و بیشترین طرفدار در آمریکا در سطح جهان دارای سه شاخه ی اصلی است و مورد حمایت کشورهای سلطه گر می باشد.به نظر می رسد علت حمایت کشورهای فوق از آنان این باشد که نشر عقاید بهائیت یکی از وسایل مهم برای مقابله با حرکتهای اسلامی به خصوص در منطقه ی خاورمیانه باشد.
نویسنده : @parvaz77
منبع : #نشریه_افسران ( بهائیت در ایران ) ، ص 22