دسته‌ها
کلمات | مقاله، یادداشت، گزارش

« غیرت ایرانی داری کپی کن » آفت در تلگرام و واتساپ

“يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا”
ای مؤمنان، هر گاه فاسقی خبری برای شما آورد تحقیق کنید، مبادا از روی نادانی به قومی رنجی رسانید و سخت از کار خود پشیمان گردید(سوره حجرات آیه 6)

یادمان باشدتقوایمان همه جا جلوتر از خودمان قدم بردارد… قبل از انتشار هر مطلبی کمی تحقیق و تفکر !!

دسته‌ها
کلمات | مقاله، یادداشت، گزارش

دکمه گزارش هرزنامه بهبود جدید ایتا برای گزارش مزاحمین [ + ۳ نکته مهم ]

افرادی که زیاد با پیام رسان ها کار می‌کنند و ارتباط با اطرافیان خود را از راه پیام رسان‌ها پی می‌گیرند به احتمال زیاد گاهی با برخی از پیام های جدید از طرف افراد ناشناس مواجه می‌شوند که مشغول تبلیغ کانال و گروه خود هستند. پیام هایی که با مضمون ” عضو کانال جدید ما شوید” و ” چالش داریم شرکت کنید” و ” شرکت در قرعه کشی شارژ ایرانسل” و… برای تعداد زیادی از افراد ارسال میشوند.

این مسئله مختص ایتا نیست ، بلکه در همه پیام رسان‌های ایرانی و خارجی افراد مزاحم و کسانی که ناشناس پیام می دهند وجود دارند. پیام بی دلیل و اتلاف وقت دیگران نوعی مزاحمت حق الناس است و پیام دهنده هم باید در صورت نارضایتی گیرنده پیام از او عذرخواهی کند… در این باره در بخش انتهای همین صفحه نوشته ایم، اما ابتدا به سراغ اطلاعیه رسمی ایتا می رویم… همراه بنیانا باشید

دسته‌ها
مقاله

با محمدصادق دهنادی درباره چالش‌های سواد زندگی [چرا باسوادهای بی‌سواد زندگی امروز هستیم]

«در دنیای امروزی تحصیلات و سوادآموزی از نان شب هم واجب‌تر است و اکثر مسئولان کشورهای توسعه‌یافته یا در حال توسعه تمام سعی خود را دارند تا بی‌سوادی را در جامعه خود از بین برده یا کاهش دهند.

پس اکثر انسان‌های امروزی افرادی باسواد با تحصیلات عالیه هستند، اما با پیشرفت تکنولوژی و تغییراتی که در سبک زندگی امروزی رخ داده دیگر سواد دانشگاهی داشتن کافی نیست و مدارک دانشگاهی دیگر ملاک باسوادی افراد نیست.

در دنیای امروزی برای باسواد بودن باید سوادهای دیگری داشته باشیم تا بتوانیم باسواد به معنای کاربردی آن شناخته شویم. سوادهایی که برای یک زندگی بهتر، دانستن آن‌ها ضروری و لازم است.

همه افراد جامعه به خصوص والدین برای تربیت بهتر فرزندان خود باید سواد زندگی را داشته باشند و اگر بی‌سواد باشند قطعاً در برخورد با فرزندان خود دچار مشکلاتی می‌شوند، اما ظاهراً تنها مکانی که می‌تواند این نوع سواد را آموزش دهد مدارس هستند.

بی‌تردید آموزش صحیح هر نوع سوادی باید در مکان درست آن صورت گیرد، اما آیا نظام آموزش و پرورش ما که در بسیاری از جهات می‌لنگد آمادگی آموزش این سوادهای جدید را دارد؟ آیا اولیا و مربیان مدارس خود افرادی باسواد هستند یا خیر؟»

محمدصادق دهنادی دکترای مدیریت رسانه و مدرس کارگاه‌های سبک زندگی با بیان عبارات فوق، در گفت‌وگو با ما به طرح و بررسی انواع لازم سواد در زندگی امروزی پرداخته است. ماحصل نظرات و دیدگاه‌های این کارشناس را می‌خوانید.

دسته‌ها
گفت‌وگو

درباره تلاش آمریکا برای نشان دادن تصویر غلط از ایران چه می‌دانید؟ [مصاحبه بسیار مهم با دکتر شهاب اسفندیاری]

گفتگو با دکتر شهاب اسفندیاری | حباب اطلاعات؛ دستاورد غرب از ایجاد «تصویرسازی غلط»

نویسندگان، شارحان و راویان به‌خوبی می‌دانند که کلمات، وقتی کنار همدیگر قرار می‌گیرند، «روایت» ساخته می‌شود. این فقط مختص ادبا و فضلا نیست؛ بلکه هرکس برای خود روایتی از تاریخ و وقایع دارد.

اصل روایت مبتنی بر تکثر روایات است؛ چون تصویر افراد از وقایع روشن‌تر می‌شود و قدرت مقابله با روایت غلط را هم برای فرد بالاتر می‌برد. حال جامعه‌ای را تصور کنید که راویان خود را کنار بگذارد و روایت -این هنر قصه‌سازی برای تاریخ- دیگر مقبولیتی در نزد مخاطبین خود نداشته باشد و به‌جای خود، دیگری برای ما روایت کند.

تکثر روایت‌های غلط و برداشت‌های واحد از وقایع که در قطب روایت خودی قرار دارد باعث می‌شود افراد برای آنکه از حریم «روایت» متکثر غلط، دفاع کنند، به دنیای رد تمام روایت‌های موجود روی بیاورند به‌جز روایت خود و دیگرانی که این روایت را پمپاژ می‌کنند.

مغلوب بودن در مقابل تصویرسازی غلط، ما را در حبابی قرار می‌دهد که اطلاعات و روایات غلط از وقایع، آن را احاطه کرده است و راه برون‌رفت از حباب را هم برای دست یافتن به روایت حقیقی سخت‌تر می‌کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیر نخبگان علمی، تصویرسازی غلط از کشور را مهم‌ترین کار دشمن برشمردند و مخاطب اصلی این تصویرسازی غلط را هم متوجه داخل کشور دانستند.

ایشان در توضیح ‘حباب اطلاعاتی’ کشور گفتند: «[رسانه‌های دشمن] طوری حرف میزنند برای اینکه بنده و جنابعالی که خودمان در این فضا داریم تنفّس میکنیم، چیز دیگری فرض کنیم غیر از آن واقعیّتی که وجود دارد.»

از این رو، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در گفتگو با آقای دکتر شهاب اسفندیاری، استادیار دانشگاه هنر و دانش‌آموختهٔ دکتری «نظریهٔ انتقادی و مطالعات فیلم» از دانشگاه ناتینگهام انگلستان، به بررسی «مسئلهٔ تصویرسازی غلط غرب از ایران»، «مرز هوشیاری مردم در مقابل تصویرسازی غلط» و «سازوکار مقابله با حباب اطلاعات در کشور» پرداخته است. در ادامه مطلب این گفتگو را میخوانیم . همراه بنیانا باشید

دسته‌ها
مقاله

آیا دوران خبرنگاری و رسانه های رسمی به پایان رسیده است؟ [ بررسی شهروند خبرنگاری ]

آیا فعالان شبکه های اجتماعی توانسته اند یا می توانند جای خبرنگاران و رسانه های رسمی را بگیرند؟ آیا با فعالیت شبکه های اجتماعی و شهروند خبرنگاران در آینده رسانه های رسمی معتبر کارایی خواهند داشت؟ در این نوشته به بررسی این پرسش می پردازیم  همراه بنیانا باشید 

 

آخرین خبری را که شنیده اید یادتان هست؟ آیا منبع آن برای شما اهمیت داشته یا اینکه فقط به محتوای آن دقت کرده اید؟ آیا صرف اینکه آن خبر را در یک گروه یا کانال تلگرامی غیر رسمی و یا یک صفحه اینستاگرام دیده اید پذیرفته اید؟ آیا شایعات، تصاویر و فیلم های عجیب و نادری که در یکی از شبکه های اجتماعی دیده اید صرفا باتوجه به نوع روایت آن پذیرفته اید؟

 

در چند سال اخیر با ایجاد و توسعه شبکه های اجتماعی و پیام رسان های اینترنتی شاهد آن هستیم که اخبار به صورت وسیع و گسترده توسط افرادی که خود پیش تر مخاطب خبر بودند منتشر و توزیع می شود. دیگر رسانه های خبری حتی آنلاین قدرت گذشته را ندارند و رسانه های خبری مکتوب هم بیشتر به تحلیل و گزارش می پردازند تا نقل اخبار.

 

همچنین با به وجود آمدن و فراگیر شدن ابزارهای ضبط وقایع از قبیل دوربین های گوشی موبایل و یا ضبط کننده های صوتی که در لحظه قادرند از هر اتفاقی حول شما عکس، صوت یا فیلمی مناسب تهیه کنند .

و همچنین فراگیری ابزارهای رایانه ای حرفه ای از قبیل نرم افزارهای ویرایش عکس و فیلم و صدا و فراگیر شدن امکان ارسال آنلاین توسط اینترنت در یکی از شبکه های اجتماعی یا پیام رسان ها تحول شگرفی در زمینه ارتباطات پیش آمده و همه افراد تبدیل به یک خبرنگار مجهز در محل وقوع رخداد شده اند.

 

تعریف فرایند ارتباط که روزی فرستنده، گیرنده، وسیله ارتباط و نهایتا محتوای پیام ، رمزنگاری و بازخورد آن در مخاطب بود تا حد زیادی تفاوت کرده است. با توجه به دوطرفه شدن فضای رسانه ها در شبکه های اجتماعی وسیله ارتباط از روزنامه و مجله و سایت به تلگرام و اینستاگرام و توئیتر و … در حال تغییر است .

و فرستنده پیام گیرنده روی خط نیز می تواند باشد و البته گیرنده و مخاطب قدیم، تولید کننده محتوا نیز می تواند باشد و دیگر وسیله ارتباط آن اهمیت قدیم را ندارد بلکه پیام است که هرچه قوی تر و نافذتر باشد مخاطب بیشتری خواهد داشت. بارها برخورده اید در شبکه های اجتماعی به متن یا کلیپی که توسط یک فرد عادی تهیه شده و میلیونها بازدید و مخاطب داشته است.

 

اما آیا این به منزله پایان خبرنگاری و رسانه های رسمی است؟

 

به یک صفحه روزنامه نگاه کنید، منابعی مختلفی را برای اخبار آن می بینید: تسنیم، ایسنا، مهر، فارس، ایرنا، رویترز، آسوشیتدپرس، بی بی سی و رسانه های رسمی دیگر.

ممکن است ستون مخاطبان را در آن روزنامه نیز ببینید که نظرات خود را اعلام کرده اند یا واکنش مخاطبان شبکه های اجتماعی به موضوعی خاص را هم در بر دارند.

اما تا حال سوال کرده اید چرا این رسانه های رسمی به خبر یک کانال تلگرامی و یا صفحه اینستاگرامی غیررسمی (داخلی یا خارجی) استناد نمی کنند و به آن نمی پردازند و اگر بخواهند به آن توجه کنند در خصوص رد یا تایید اخبار آنها سخن می گویند اگرچه در وسعت خیلی زیادی منتشر شده باشد؟

 

پاسخ این سوال ساده است: مخاطبان و البته همه ما به اخبار و حتی روایت رسانه های غیررسمی «اعتماد» نداریم؛ چراکه بارها و بارها شایعات و اخبار و روایت های نافذ ولی کذب دیده ایم؛ و آموخته ایم که نباید به آنها اعتماد کنیم؛ و اخبار آنها را هرچند قوی و مستدل به چشم یک گزاره اثبات نشده می نگریم.

 

حتی مخاطبان حرفه ای تر به یک منبع رسمی خاص نیز اکتفا نمی کنند بلکه چندین منبع را با گرایش های مختلف می نگرند چون می دانند هر رسانه رسمی هم با نگرش خود یک خبر را تنظیم می کند.

 

امروزه اکثر مخاطبان دیده اند آن عکس معروف را که سه فریم کنار همه چیده شده است. در یک فریم سرباز تفنگ را به سر فرد بازداشتی نشانه رفته، در فریم دیگر سرباز فرد بازداشت شده را تهدید می کند و سرباز دیگری به فرد آب می دهد و در فریم دیگر فقط یک سرباز به فرد بازداشت شده آب می دهد و همه می دانند که باید مراقب باشند که تحت تاثیر یک نگاه خاص قرار نگیرند.

امروزه اکثر مخاطبان به یک تصویری که از یک رویداد و روایت آن در ذهنشان ساخته می شود به چشم قسمتی از یک پازل نگاه می کنند که باید تکه های دیگرش را با توجه به رسانه های رسمی دیگر بسازند که حتی ممکن است تحریف شده باشد نه یک بوم کامل نقاشی که واقعی است.

پس باید لحاظ داشت آنچه که تغییر عمده کرده است وسیله ارتباط است نه شانیت و جایگاه رسانه فرستنده. رسانه ها به عنوان فرستنده پیام جایگاه خود را دارند و فقط گویی ابزار این انتقال پیام از سایت به کانال تلگرامی تغییر کرده است .

و در این میان مردم به یک خبرنگار و یا شهروند خبرنگار برای رسانه ها تبدیل شده اند و نمی توان گفت آنچه که لزوما مردم در شبکه های اجتماعی روایت کنند مخاطبان می پذیرند.

 

اثبات این هم ساده است، به کانالهای خبری  تلگرامی گوشی خود نگاه کنید، از چندین منبع مختلف خبر دریافت می کنید و فهرست کانالهای خبری تلگرامی شما شامل رسانه های داخلی با گرایش های مختلف سیاسی با پشتوانه نهادهای مختلف داخلی و همچنین رسانه های مختلف بیگانه و دشمن ایران نیز هست که بارها و بارها باتوجه به سوگیری خاص رسانه های بیگانه طعم دروغهای آن را چشیده اید؛

اما دنبال این هستید که اخبار را با منابع و گرایش های مختلف داشته باشید که مبادا خبر درستی را حتی در میان ده ها اخبار نادرست یک کانال تلگرامی شایعه پرداز از دست بدهید یا اینکه حداقل از شایعات آن مطلع باشید و نهایتا تصمیم گیری کنید که چگونه آن را بپذیرید اگرچه روایت مورد نظر مطلوب شما نیز نباشد.

 

این روزها همه کار با فتوشاپ و ابزارهای دیگر ویرایش عکس و فیلم و صوت را بلدند و البته می دانیم دارندگان رسانه های دشمن ایران در استفاده از آنها برای دروغ سازی مسلطند و همچنین توانایی آن را دارند که از یک پیام صوتی، متنی و یا تصویری صحیح، یک روایت ناصحیح بسازند؛

که بارها و بارها شاهد آن بوده ایم و هرچند داستان سرایی ها و روایت های نافذی از آنها دیده باشیم به آنها اعتماد نداریم و منتظریم یک یا چند مرجع رسمی آن را تایید یا تکذیب کنند.

 

البته شاید عده ای کمی آن را بپذیرند اما این عده در مقابل فضای کلی روانی جامعه آنچنان موثر نیست و نهایتا می توانند افکار عمومی را با یک شایعه تشنه واکنش مقامات رسمی کنند.

 

نکته ای دیگر در روایت شهروند خبرنگاران

 

خارج از اینکه یک مطلب ممکن است صرفا دروغ پردازی برخی رسانه های غیررسمی باشد نکته دیگر نوع مخابره و روایت یک خبر توسط یک شهروند خبرنگار است که ممکن است مخاطب را به خطا بیاندازد.

 

بعنوان مثال فرض کنید شخصی در شهر دمشق صدای مهیبی می شنود و سریعا به سوی محل حادثه حرکت می کند تا بعنوان یک شهروند خبرنگار آن را گزارش کند. به محل که می رسد؛ وسط بازار است که بر اثر انفجار آتش گرفته است.

اولین روایت این شخص با توجه به سابقه ذهنی او از شهر دمشق و همچنین گفته های افراد حاضر در محل انفجار، یک بمب انتحاری در بازار دمشق است که تعدادی کشته و زخمی نیز برجای گذاشته است چرا که افراد زخمی بسیاری هم روی برانکار خوابیده اند.

این شخص به سرعت فیلم و عکس می گیرد و در توئیتر یا فیس بودک خود منتشر می کند و با توجه به اینکه اولین روایت این مطلب است به شدت در شبکه های اجتماعی بازنشر می شود که “انفجار انتحاری در بازار دمشق تعدادی کشته و مجروح برجای گذاشت” و فیلم آن نیز ضمیمه خبر است.

پس از دقایقی معلوم می شود که انفجار بمب نبوده و ناشی از انفجار یک کپسول گاز بوده است. پس اصل خبر بمب گذاری تکذیب شده است. پس از گذشت ساعتی از انفجار و پی گیری خبرگزاری رسمی از منابع رسمی، مشخص می شود که در انفجار کپسول گاز کسی کشته نشده و فقط تعدادی زخمی داشته است.

و نهایتا خبر رسمی می شود ” 6 زخمی بر اثر انفجار کپسول گاز در بازار دمشق”. در این خبر شهروند خبرنگار اصلا قصد فریب نداشته بلکه خواسته روایتی سریع و عینی ارائه بدهد اما موفق نشده است.

 

جالب اینجاست که بدانید شبیه این خبر چندی پیش منتشر هم شد و همچین نتیجه ای هم داشت.

 

اصل مساله چیست؟

 

و اما این مساله از یک اصل ارتباطاتی ساده نشات می گیرد که معمولا در انتشار یک پیام، گیرندگان آن به چندین دسته تقسیم می شوند: پذیرندگان اولیه، پذیرندگان ثانویه و دیرپذیرندگان.

 

1- پذیرندگان اولیه یا زودپذیرندگان به محض شنیدن یک خبر حتی غیر رسمی آن را باور می کنند. تعداد این افراد نسبت به دیگر دسته ها کمتر است. شاید این افراد برای اخبار خیلی مهم به یک منبع رسمی مراجعه کنند؛

مثلا خبر تعطیلی بر اثر آلودگی هوا را در یک کانال تلگرامی غیررسمی می بینند اما نهایتا باتوجه به اینکه مساله مهمی است به یک منبع اصلی مراجعه می کنند و فردا به محل کار یا مدرسه نمی روند؛ یا اینکه این افراد پذیرندگی بالایی در مقابل شایعات شبکه های اجتماعی و اخبار کذب دارند.

 

2- پذیرندگان ثانویه که قسمت عمده ای از بازه مخاطبان را شامل می شوند معمولا با شنیدن یک خبر که از منابع غیررسمی و یا حتی یک خبرگزاری رسمی دریافت کرده اند به چند منبع رسمی و نهایتا اخبار تلویزیونی که رسمیت بالاتری دارد مراجعه می کنند و تصمیم می گیرند.

این افراد پذیرندگی کم و حداقلی در مقابل شایعات فضای مجازی دارند.

 

3- دیرپذیرندگان که آنها نیز بازه کمی را شامل می شوند افرادی هستند که اخبار را حتما باید در منابع رسمی و همچنین اخبار معتبر تلویزیونی ببینند تا آن را باور کنند و شایعات فضای مجازی را می توان گفت اصلا نمی پذیرند.

باید توجه داشت که برخی اخبار که از منابع غیررسمی دریافت می شود اگر در ذهن مخاطب سابقه ای داشته باشد تا حدی موجب پذیرش او می شود.

بعنوان مثال اکثریت مردم می دانند که عده قلیلی از مدیران دولتی دریافتی های بالایی دارند اما اینکه میزان آن چقدر است را نمی دانند تا اینکه یک منبع غیررسمی فیش حقوقی یکی از مدیران را منتشر می کند که دریافتی نجومی و در حد مثلا ماهیانه 50 میلیون تومان دارد.

این مخاطب باتوجه به اینکه قبلا برگرفته از منابع رسمی و یا مشاهدات عینی افرادی که به آنها اعتماد دارد کلیت آن را شنیده، تا حد زیادی می پذیرد و البته اگر جزو پذیرندگان ثانویه باشد می داند که با یک فتوشاپ ساده می توان یک فیش حقوق نجومی ساخت، پس منتظر تایید منابع رسمی می ماند.

 

راه حل چیست؟

راه حل اصلی در برخورد با مخاطبانی که شایعات را به سرعت قبول می کنند آگاهی بخشی و دعوت به تفکر و تعقل است؛ اگرچه استفاده از روایت های قوی و نافذ و شیوه های عملیات روانی رسانه ای پدیده ای آشکار برای همه جبهه های رسانه ای است.

و متاسفانه باتوجه به اینکه در زمینه علوم ارتباطات ما بیشتر مصرف کننده علوم غربی بوده ایم سالها با آنچه که باید بیاموزیم فاصله داشته ایم و نکته مهمتر آنکه رسانه های غربی هیچگاه به ما نمی گویند و نخواهند گفت که چگونه ما را می فریبند و تنها علوم ابتدایی را در اختیار ما قرار می دهند و آنچه که در دانشگاههای ما یافت می شود بسیار با آنچه که در رسانه های بیگانه عملیاتی می شود فاصله دارد.

 

اگر بپذیریم که نه حقیقت بلکه نوع روایت است که امروز مورد توجه مخاطب است و مخاطب به آن بعنوان حق می نگرد پس به صورت غیر مستقیم پذیرفته ایم که حداقل برخی از افراد اصلا جویای حقیقت و واقعیت نیستند بلکه تحت تاثیر افکارعمومی دنبال ساختن حقیقتی کاذب و مصنوعی اند که خوشایندشان باشد؛

این اگرچه ظاهرا درست به نظر می رسد اما در باطن همیشه جدالی بین حق و باطل های با رنگ و لعاب حق وجود دارد و این مساله ای نیست که به تازگی عارض شده باشد بلکه از اولین تشکیل جبهه حق در مقابل باطل وجود داشته و چه بسا باطل مخاطب و پیروان بیشتری داشته است اما این به معنی پایان حق و حقیقت نیست که در این صورت باید انسانیت بارها و بارها هزاران سال پیش نابود شده بود.

 

ممکن است تحت تاثیر هم افزایی رسانه های رسمی، باطلی به صورت مقطعی جای حق را بگیرد اما مسلما این باتوجه به وسعت فضای ارتباطاتی و امکان مواجهه افراد با حق، در طولانی مدت نتیجه نخواهد داد. همچنانکه بی بی سی کشتار کودکان فلسطینی را توسط صهیونیستها، بارها و بارها سانسور کرد و نهایتا صدای اعتراض مردم معترض لندن مقابل ساختمان بی بی سی از تلویزیون آن ناخواسته پخش شد.

نویسنده : هادی شریفی 

[su_note]

در ادامه بخوانید »» 

آخرین آمار تجاوز با آزادی های “غیریواشکی”

همباشی سیاه چگونه ازدواج سفید شد

[/su_note]

دسته‌ها
اخبار

حضور رسانه ملی در آفریقا با شبکه هوسا [سرمایه گذاری پرسود برای فردا]

شبکه هوسا
شبکه هوسا

 به سینما در قاره آفریقا نظیر کالاها و پدیده‌های وارداتی از غرب نگریسته می‌شود اما سینمای امروز این قاره ریشه در تاریخ، سنت‌ها و آیین و رسوم این قاره نیز دارد.

سینما در کشور آفریقای جنوبی با چرخش مالی سالانه ۱۲۰تا ۱۴۰میلیون دلاری این کشور را به عنوان یکی از کشورهای قدرتمند در این زمینه متبادر می‌کند.

سینماهای اوگاندا موسوم به یوگاوود، تانزانیا، کنیا، رواندا، اتیوپی و سومالی موسوم به سومالیوود و …. نیز، از دیگر مهدهای این هنر – صنعت در قاره آفریقا به حساب می‌آیند.

غول سینمای جهان که دومین سینمای بزرگ جهان را در اختیار دارد متعلق به سینمای نیجریه موسوم به نالیوود است که ارزش سهام آن تا چندی پیش پنج میلیون دلار و درآمد سالانه آن ۵۵۰میلیون دلار بوده است.

 

وسعت سینمای آفریقا آن قدر فراخ است که می‌توان از منظرهای مختلفی آن را بررسی کرد. مهم‌ترین وجهی که در این نوشتار بدان می‌توان اشاره کرد، مخاطبان بسیار و پروپاقرصی است که در داخل کشورهای آفریقایی این صنعت پولساز را سر پا نگه داشته‌اند.

 

نمی‌توان انکار کرد که رونق سینمای آفریقا ریشه در علاقه مندی مردم این جوامع به فیلم و آثار نمایشی داستانی دارد.علاوه بر اینکه آثار نمایشی غربی و …. در این کشورها تماشاگران و طالبان خود را یافته‌اند و چه از طریق تلویزیون و چه پرده عریض سینما، صیدهای خود را به دام می‌کشانند.

 

اکنون جشنواره‌های سینمایی مختلف در قاره آفریقا، محمل دیگری شده‌اند تا هر از چندی، نسیم‌ها – و توفان‌های- جدیدی از فیلم‌ها و آثار دیگر کشورها با گفتمان‌های فرهنگی و خاستگاه‌های اخلاقی و اندیشه‌ای مختلف، راه به آفریقا باز کرده و فرهنگ اجتماعات گوناگون مردمی و اقشار مردمی را تحت تأثیر خود قرار دهند.

 

یکی از این رویدادهای جشنواره‌ای، فستیوال فیلم رواندا با عنوان «Hillywood» است. این جشنواره در قامت یکی از جشنواره‌های مهم قاره آفریقا مورد توجه سینماگران جهان قرارگرفته است.

 

 هر ساله در ایامی مقارن روزهای نخست آبان‌ماه، ده‌ها تهیه کننده و مؤسسه سینمایی از کشورهایی چون آمریکا، اسپانیا، بلژیک، فرانسه، آلمان، آفریقای جنوبی، بورکینافاسو، جمهوری دموکراتیک کنگو، اتیوپی، سیرالئون، سودان، اوگاندا و رواندا و … در این جشنواره شرکت می‌کنند و به نمایش و رقابت آثار خود با یکدیگر می‌پردازند.

 

…. و نتیجه پس از برچیده شدن بساط جشنواره، حضور قوی‌تر آثار غربی و … در این کشور و پهنه قاره آفریقاست؛ میدان گشوده‌ای که سینماگران ایرانی و نهادهای دست اندرکار کشورمان از آن غافل‌اند.

کما اینکه درفهرست آثار سینمایی شرکت کننده در این جشنواره امسال هم نام و نشانی از مؤسسات سینمایی جمهوری اسلامی ایران دیده نمی‌شد.

 

حال آن که آفریقا به اذعان همه صاحب نظران و اندیشمندان جهان، به حق «قاره قرن آینده» است و هر گونه سرمایه‌گذاری فرهنگی در این وسعت متنوع فرهنگی، جز سود و برد برای کسانی که هوشمندانه وارد عرصه آفریقا و زمینه‌ها و استعدادهای شگرفش شود، در پی ندارد.

 

 صنعت، تجارت، تبادل فرهنگی و هنری، انتقال دانش و … همه و همه در ردیف فرصت سازی‌های پرسود آینده از تعامل با قاره آفریقا قرار می‌گیرند. این دستاوردی است که شاید اندیشه و اقدام برای تأسیس شبکه هوسا تی‌وی(Hausa TV) ایران، با نگاهی بدان صورت گرفته است.

 

 هر چه که هست، این ظرفیت به ویژه با تصمیم هوسا تی وی برای دوبله پرحجم و حرفه‌ای فیلم و سریال‌های ایرانی به منظور جذب و جلب گروه‌های بزرگی از جمعیت آفریقا (سخنوران به زبان هوسا) آن چنان ارزشمند است که صرف هزینه برای آن که هر چه سریع‌تر جامه تحقق به خود بپوشد، سرمایه گذاری‌ای مطمئن است.

 

شبکه هوسا  که در نیمه دوم مهرماه فعالیت‌هایش را در فضای شبکه‌های اجتماعی مجازی آغاز کرده است، دوبله منسجم آثار نمایشی فاخر و جذاب تلویزیونی و نیز فیلم‌های سینمایی شاخص ایرانی برای هوسا زبانان قاره آفریقا و پخش آن را جزو مهم‌ترین مأموریت‌های خود اعلام کرده است.

 

این شبکه در واقع به مثابه نمایشگاهی از سینمای پاک و دارای مضامین متعالی انسانی و اسلامی ایران، در میان مخاطبان خود کارکرد خواهد داشت.

 

به نظر می‌رسد که اختصاص بخشی از بنیه پخش شبکه هوسا تی‌وی به نمایش فیلم و سریال‌های ایرانی، نه تنها ذائقه مخاطبان این شبکه را با طعم آثار مهذب و پرمحتوای ایرانی آشنا و آموخته می‌کند که در سطوح بالاتر، ترویج و معرفی سبک زندگی ایرانی- اسلامی و آماده کردن هر چه بیشتر زمینه‌های پذیرش اجتماعی و روانی جامعه آفریقا نسبت به محصولات فرهنگی و تجاری و … ایران را نیز در پی خواهد داشت و بدین ترتیب باز هم رسانه به عنوان بازوی قدرتمند دیپلماسی و حتی رونق تجارت و صنعت و … وارد عمل می‌شود.

 

یادداشتی از فهیمه اسماعیلی

 

[su_note note_color=”#F1F8E9″]

شبکه هوسا هوسا در روزهای اخیر (آبان96) فعالیت محدودش را در فضای شبکه های اجتماعی مجازی آغاز کرده و با فراهم شدن امکانات مالی، شرایط فنی و… در آینده برای پخش آزمایشی خود نیز برنامه ریزی خواهد کرد و نخستین شبکه تلویزیونی ایران خواهد بود که با ساختار یک شبکه عمومی (جدول پخش ترکیبی از خبر، برنامه های گفتگو محور، مستند و فیلم و سریال و…) ماموریت معرفی سیمای راستین سبک زندگی ایرانی- اسلامی را با شعار Bringing Hearts Togethe به مخاطبان در قاره آفریقا را به عهده دارد.

The network is currently available in Hausa at www.facebook.com/HausaTV1, in English at www.facebook.com/HausaTV2, and in French for future activities at www.facebook.com/HausaTV3

web: hausatv.com 

[/su_note]

ویدیو : ایران اولین شبکه تلویزیونی مخصوص آفریقا را راه اندازی می‌کند

دریافت ویدیو  

[su_note]

در ادامه بخوانید »»

۲۵ سال بعد، هنوز نام پسران در آفریقا « خمینی » است/فیلم:جماران امروز

شهید محمد علی رحیمی , سردار فرهنگی ایران در هند و پاکستان

[/su_note]

دسته‌ها
گزارش

رسانه عامل تغییر واقعیت (گزارش همایش اسلام و مسائل معاصر)

هفتمین همایش بین‌المللی اسلام و مسائل معاصر در جامعه‌المصطفی العالمیه روز یکشنبه 15 اسفند در تهران با حضور اندیشمندان و دانشجویان کشورهای مختلف برگزار شد.

در روز نخست این همایش که به زبان انگلیسی برگزار شد، سخنرانانی از ایران و سایر کشورهای اسلامی به ایراد سخن درباره موضوع اسلام و رسانه پرداختند. نوشتار پیش رو گزارشی از سخنرانی حجت‌الاسلام دکتر سیدسعیدرضا عاملی و نادر طالب‌زاده در روز نخست این همایش است.

حجت الاسلام عاملی
حجت الاسلام عاملی

استعمار مجازی

حجت‌الاسلام عاملی با اشاره به موضوع سخنرانی‌اش با عنوان «جهانی‌شدن دوگانه در دو فضا و امکان ارتباطات بین فردی و بین فرهنگی» گفت: امروزه ارتباط ما با فضای سایبر بسیار زیاد شده و بیش‌ازحد تصور است. به عقیده من این تنها دوگانه‌شدن فضای زندگی انسان نیست. این یک حرکت از یک سیستم و یک طرز فکر و یک نوع سیستم پردازش، به سمت یک نوع نگرش به زندگی از نوع مدرن آن است.

 

در این شرایط آمریکا تلاش برای تسلط از راه فضای سایبر را دنبال می‌کند و می‌توان نام آن را «استعمار مجازی» نهاد. اگر فقط گوگل را بخواهیم بررسی کنیم درآمد یک سال گذشته گوگل 86 بیلیون دلار بوده است.

 

95 درصد جستجوهای اینترنت توسط موتورهای جستجوگر آمریکایی انجام می‌گیرد و این یعنی دسترسی به آنچه مردم به آن فکر می‌کنند. آنها این‌گونه بر ما تسلط دارند. این یعنی کنترل مردم، اطلاعات و پردازش‌ها.

 

[su_note]

حتما بخوانید »» نادر طالب زاده و علی کرمی از تهدیدات نوین علیه ایران می‌گویند+ویدیو

[/su_note]

 

نسبیت زمان در فضای مجازی

وی در تبیین مفهوم نسبیت زمان در فضای مجازی گفت: زمان در دنیای مجازی نسبی می‌شود همان‌طور که انیشتین از نسبیت زمان سخن گفته بود. مکان، فاصله و سرعت، سه عنصر از عناصر زمان هستند که هیچ یک در فضای مجازی معنی ندارد. زمان در این سیستم به‌صورت خطی نیست. در زمان خطی می‌گوییم دیروز امروز و فردا.

 

اما مفهوم زمان در این سیستم به‌صورت دایره‌ای است. زمان این‌گونه تبدیل می‌شود به یک مفهوم ابدی و جاودان. البته جاودانگی محدود و نسبی. چون جاودانگی مختص خداست. بدون خداوند همه مفاهیم مرده است. به‌عنوان مثال ما داریم شغل‌های مجازی را تجربه می‌کنیم. شغل‌های عملی، تلاش یکسان و نتیجه یکسان دارند اما شغل‌های مجازی یک تلاش و نتایج نامحدود را دارد مانند نعمات بهشت که تمامی ندارد.

 

دنیای مجازی از بین برنده تفرقه میان بشریت

وی تاکید کرد که در حال حاضر دو نوع جهانی‌شدن فیزیکی و مجازی را تجربه می‌کنیم و افزود: در دنیای مجازی مکان همه یکی است و نیازی به صرف زمان برای رفتن به مکان دیگر نیست. مکان فیزیکی منشأ تفرقه میان بندگان خدا شده است. در حالی که پیام دین برای همه بشریت است. در قرآن 80 بار آمده که یا ایها الناس. منظور قرآن همه بشریت است بدون هیچ تقسیم‌بندی. جهانی‌شدن مدرن از طریق فضای مجازی دقیقاً در جهت هدف دین در وحدت میان مردم است.

 

یادم می‌آید که آیت‌الله امینی در یک سخنرانی در قم می‌گفت که امروز این امکان را داریم که برای تبلیغ در همه جا باشیم. اما برای گسترش پیام خدا در جهان برنامه و تشکیلاتی از طریق این فضا نداریم. حال‌آنکه دیگران برای تسلط شیطان برنامه و تشکیلاتی در دنیای مجازی دارند. همچنین دو نوع جهانی‌شدن از بالا و جهانی‌شدن از پایین را می‌توانیم متصور شویم. جهانی‌شدن از بالا یعنی تسلط بر مردم مثل سلطه آمریکا؛ اما جهانی‌شدن از پایین یعنی امروز هر انسانی از طریق فضای مجازی امکان جهانی‌شدن دارد. این یعنی جهان شدن از پیرامون و نه از مرکز.

 

[su_note]

حتما بخوانید »» وحید یامین پور : تبلیغات بازرگانی صداوسیما مقاومت شکن است+ویدیو

[/su_note]

 

جنگ اصلی، جنگ فرهنگی است

وی با تأکید بر نقش محوری فرهنگ در تمامی عرصه‌ها عنوان کرد: با پیاده کردن فرهنگ دینی به‌صورت عملی در تمامی عرصه‌های زندگی به توحید عملی می‌رسیم. روابط بین فرهنگی در دنیای امروز به‌صورت جنگ در آمده است.

 

در فاصله بین دو جنگ جهانی، آمریکایی‌ها بیگانه‌هراسی را علیه ژاپنی‌ها شروع کردند و نتیجه این شد که وقتی هیروشیما و ناکازاکی بمباران اتمی شد، مردم آمریکا گفتند چرا کل ژاپن را بمباران نکردیم؟ در این ماجرا جنگ فرهنگی جنگ اصلی بود نه آن حمله نظامی. به کمپین‌های صلح نباید اعتماد کرد که این روزها به سوریه و لبنان اعزام می‌شوند. آنها با هدف تکمیل کردن اطلاعاتشان و سوءاستفاده از این اطلاعات به این کشورها می‌روند.

 

حجت‌الاسلام عاملی در تبیین انواع روش‌های نامناسب روابط انسانی به چند مثال در این زمینه پرداخت. او گفت: به رابطه موش و فیل دقت کنید. فیل تصور می‌کند که قدرت و تسلط بیشتر دارد اما موش توانایی سردرگم کردن فیل را دارد. این نوع رابطه در میان انسان‌ها جواب نمی‌دهد. یک روش دیگر روش پیشرفت و ایجاد سروصداست که این هم نتیجه‌بخش نیست که ابرقدرت‌های امروز با بمب‌های اتمی که دارند آن را در پیش گرفته‌اند. بعضی در کشور ما فکر می‌کنند می‌توان با دشمن مذاکره کرد. من فکر نمی‌کنم بتوانیم. چون دشمن ما مذاکره را هم با هدف سلطه دنبال می‌کند.

 

وی در انتها راه حل خود را این‌گونه ارائه کرد: به عقیده من مسلمانان باید اینترنت خود را ایجاد کنند تا یک فضای سالم برای روابط آن‌ها ایجاد شود و باید به آینده امیدوار بود چراکه این وعده خداوند است که مومنان زمین را به ارث خواهند برد.

 

استاد نادر طالب زاده
استاد نادر طالب زاده

نسبت انقلاب اسلامی با رسانه

در ادامه نادر طالب‌زاده پیرامون موضوع اسلام و رسانه صحبت‌های خود را این‌گونه آغاز کرد: رسانه‌های گروهی مخصوصاً سینما و تلویزیون، کشورهای اسلامی را هدف خود قرار داده‌اند.

 

در این میان نسبت انقلاب اسلامی با رسانه یکی از مسائل بسیار مهم است. جوانان دانشجویی که در این جمع حضور دارند در دوران وقوع انقلاب اسلامی نبوده‌اند و شاید ماجرای گروگان‌های آمریکایی را دقیقاً درک نکرده باشند. رسانه‌های غرب ماجرای گروگان‌ها را تغییر دادند؛ اما رسانه‌های ایران ماجرا را تغییر ندادند و همان‌گونه که بود منعکس کردند.

 

همچنان که درباره رفتن شاه و بازگشت امام خمینی رسانه‌های ایران دقیقاً واقعیت‌ها را منعکس کردند؛ اما انقلاب بزرگی که امام خمینی؟ره؟انجام داد معادلات آن‌ها را به هم ریخت و استراتژی‌های آنان عوض شد و درواقع سی‌ان‌ان در نتیجه انقلاب ایران متولد شد. من در آن موقع به آمریکا برگشته بودم برای تکمیل درسم در دانشگاه کلمبیا.

 

در آنجا می‌دیدم که به خاطر ماجرای گروگان‌ها شبکه‌های خبری آمریکا سعی دارند چهره ایران را چون اهریمن جلوه دهند. آنها مداوم و هر روز پیرامون ماجرای گروگان‌ها جنجال رسانه‌ای برپا می‌کردند و بخش‌های خبری جدید و غیر معمول اضافه کردند و به این موضوع به‌صورت اختصاصی پرداختند. سی‌ان‌ان همان‌طور که ترامپ گفت، خبرهایش دروغ است. نکته اساسی اینجاست که هیچکس به این مسأله توجه نمی‌کند که سی‌ان‌ان چگونه آغاز کرد.

 

[su_note]

حتما بخوانید »» نقد فیلم ایکس من آخرالزمان در نشست ۵۳ روایت عهد [دانلود صوت]

[/su_note]

 

تاریخ را دوباره بنویسیم

وی در ادامه با اشاره به روایت دروغ تاریخ توسط غربی‌ها افزود: می‌خواهم بگویم حرکت جهانی اسلامی وضعیت خبری جهان را تغیر داد. حرکتی که در مقابل قدرت‌های جهانی و حرکت‌های معمولشان ایستاد. حمله صدام به ایران به‌صورت کامل توسط غرب پشتیبانی شد اما رسانه‌های غربی حقیقت را جور دیگری نشان می‌دادند.

 

غرب بحران‌های زیادی را سعی کرد برای انقلاب ایران به وجود بیاورد که تمام آنها موجب ساخته‌شدن ما شد. ما امروز یکی از قدرت‌های موشکی هستیم چراکه طعم نداشتن موشک را چشیده‌ایم که باعث شد صدام ده‌ها موشک اسکات به تهران شلیک کند. موشک‌هایی که توسط مهندسان آلمانی و کمپانی‌های آمریکایی و کمک‌های شوروی ساخته شده بود.

 

سایر کشورهای جهان هم ایران را تنها گذاشته بودند. به‌دلیل تحریف‌های تاریخی پیرامون حوادث مهم، ما موظفیم تاریخ را دوباره بنویسیم. به وسیله افراد منصف باید مشخص شود که حقیقتاً چه اتفاقاتی رخ داده است. ایستادن ایران در مقابل آمریکا باعث تغییر بازی شد.

 

ایران مهد آزادی بیان

طالب‌زاده در ادامه با پرداختن به مسائل امروز اسلام و جهان گفت: امروز ایران مکانی برای آزادی بیان است. اگر شما به خیابان‌های ایران بروید و یا سوار تاکسی بشوید خواهید دید که هر کس هر چه می‌خواهد می‌گوید. هر فرد از رهبری نظام و رییس‌جمهور تا پایین‌ترین افراد را نقد می‌کند.

 

شما حتی آمریکایی‌های زیادی را می‌توانید ببینید که به ایران می‌آیند و در کنفرانس‌ها شرکت می‌کنند. یکی از اساتید دانشگاه کانادا سال 2014 در کنفرانسی با موضوع فلسطین در تهران شرکت کرد و علیه اسرائیل و ماجرای 11 سپتامبر سخنانی را مطرح کرد؛ اما وقتی به کشورش بازگشت به او دیگر اجازه ندادند پایش را در دانشگاه بگذارد.

 

بعد از 26 سال تدریس در دانشگاه. فقط به خاطر نقد، او را از دانشگاه بیرون می‌کنند. ما به شخصیت‌های مشابه این استاد دانشگاه که در کشور خودشان تحت فشار هستند برای ورود به ایران و بیان آزادانه حرف‌هایشان خوش‌آمد عرض می‌کنیم. همین نشست امروز یک فرصت مناسبی است در این راستا.

 

ما این تجربه را در ایران درباره محققان مختلف داریم که از کشورهای مختلف به ایران سفر می‌کنند. اینجاست که بعضی رسانه‌ها باید به‌خاطر چهره بد و بسته‌ای که از ایران و اسلام نشان می‌دهند احساس شرمساری کنند.

 

همین چند روز قبل دیدید که هفت خاخام یهودی به‌شدت عصبانی شدند که چرا ترامپ در سخنرانی خود از روسیه یک اهریمن نساخت. من فکر می‌کنم که امروز در ایران فرصت مناسبی فراهم است تا نخبگان و صاحب‌نظران مختلف از سراسر جهان دور هم جمع شوند و برای آینده بهتر، تبادل نظر و همکاری کنند.

 

منبع : روزنامه صبح نو (شماره 200)

 

دسته‌ها
اخبار

جنگ رسانه‌ای اعراب علیه ایران با شبکه‌های فارسی

photo_2015-11-06_15-26-32

به گزارش بنیانا به نقل از مصاف، “محمد خلفان الصوافی” در مطلبی در روزنامه اماراتی “الاتحاد” نوشت: وقتی موقعیت جغرافیایی ما را مجبور کرده که نزدیک ایران باشیم، این امر به معنای آن نیست که دولت‌های عربی مطالب مطرح شده از سوی رسانه‌های ایران را بپذیرند.

 

وی خاطرنشان کرد که شماری از اندیشمندان عرب اعتقاد دارند که باید دولت‌های عربی کانال‌هایی را به زبان فارسی راه اندازی و حمایت مالی کنند و این یکی از راهکارهای امکان پذیر برای مقابله با ایران است.

 

این نویسنده اماراتی مدعی شد که با این کار، سیاست‌های کنونی ایران تغییر خواهد کرد!

 

منبع: العالم

دسته‌ها
مقاله

حامد … الهام … آرمیتا ؛در تیتر روزنامه‌ها

TelevisionAndOtherMedia (1)فکر کنید یک روز خدایی ناکرده تیتر روزنامه‌ها اینگونه باشد:

 

حامد زمانی و چند تن از هم‌صنف‌هایش در سفری تفریحی به علت سرعت زیاد و حرکات مارپیچ و رفتار غیرمتعارف و خلافشان یک خواننده انقلابی دستگیر شدند.

 

آرمیتا رضایی‌نژاد با مصاحبهٔ خود با رسانه‌های بیگانه و اعلام اینکه برنامه هسته‌ای ایران تهدیدی برای تمام ملت‌هاست، موجی از انتقادات را روانه خود ساخت و تن پدرش را در قبر لرزاند.

 

چرخنده در پی فساد مالی ناشی از رانت اطلاعاتی به دادگاه فراخوانده شد.

 

احتمالاً شاهد بازی رسانه‌ای «الگو سازی» و «علیه السلام» ساختن شخصیت‌های معروف با اهداف مختلف بوده‌اید. این حرکت در حالی اتفاق می‌افتد که تکلیف ما روشن شده است، که قوام و استواری ما به آرمان ماست نه افرادمان. با عَلَم کردن افراد با هر هدفی و زیر ذره‌بین قرار دادن آن‌ها منجر به آفات خاصی برای فرد و اجتماع می‌شود.

 

برای مثال، فرد ممکن است در این شرایط «خود حقیقی» خود را بروز ندهد و پس از دوره ای «خودسانسوری»(!)، بخش‌هایی از شخصیت واقعیش را آشکار کند که شاید کاملاً با تندیس پیشینش در تعارض باشد. در این شرایط است که همان تندیس ناز پرورده مورد خصم جریان مردمی و رسانه‌های داخلی قرار می‌گیرد و از آن طرف آب‌ها برایش فرش قرمز پهن می‌کنند…

 

زمانی در تــرکیه، زنی مــججبه به نام «مروه کاواکچی»، نماینده پارلــمان شد. اما در آن زمان به دلیل حـکومت لائــیک‌ها، وی نتوانست به پارلمان برود.

 

در ایران، جوّی بزرگ در حمایت از کاواکچی راه انداختند و روزنامه‌هایی مانند کیهان نیز در صفحه اول خود از این بانوی مـحجبه تـقدیر و از ظلمی که به او شده بود، ابراز بــرائت کردند. تریبون‌های نماز جمعه و شبکه‌های مختلف صدا و سیما پر شده بود از «قهرمان حجاب» به نام مروه کاواکچی که حتی برای رفتن به پارلمان نیز حاضر نشده بود حجاب از سر بردارد.

 

خلاصه آن که، در مدت کوتاهی او را در ایران به قهرمان و الگو تبدیل کردند. اما کاواکچی در مقابل چه کرد؟ او خطاب به حامیان ایرانی‌اش که برایش سر و دست می‌شکستند گفت: شما اگر دلتان برای زنان می‌سوزد، اول بروید و جلوی نقض حقوق زنان کشور خودتان را بگیرید.

 

با این پاسخ وی، ناگهان همه چیز در ایران به اتمام رسید و دیگر، کسی از مروه کاواکچی، چیزی ننوشت و چیزی نگفت!”(عصر ایران) علم کردن اشخاص با نیت الگو سازی و یا اثبات اینکه شعائر اسلام و انقلاب هنوز زنده‌اند، حرکتی از سر ندانم کاری، نابلدی و سادگی است. اگر از دستاوردها و موقعیت و امنیت فعلی ایران آگاهی داشتند دیگر نیازی نبود که وارد حریم دختر یک شهید دانشمند شوند. همچنین اگر راه و روش صـــحیح تبلیغ حـــجاب کامل و رفع شبهات جــــوانان را می‌دانستند، نیازی به مــانور مـــجازی روی مساله محجبه شدن یک بازیگر نبود.

 

مثلاً در خصوص معرفی حاصل خون شهیدان، به حق می‌توان امنیت ما و جمله ای که هربار در پاسخ به تهدیدات نــظامی نـتانیاهو و رفیقش -اوباما- را تکرار می‌کنیم، مثال زد: «هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند».

 

همچنین دلشورهٔ اجلاس شیطان از اعتلای علمی ایران و تحریم‌های تحمیلی نیز گواه زحمات همین شهیدان است. احــمدی روشن نـمونه بارز کربلایی بودن آرمان ماست و ثمرهٔ کار او و همکاران مخلصش بالیدن ما به جایگاه علمی مان است.

 

آرمان ما با دل آدمی کار دارد و حد و مرزی نمی‌شناسد. اثباتش همان مرد سیاه پوست در جزیرهٔ دور افتاده آفریقاست که متأثر از انقلاب خونین ایرانیان به مذهب والای تشیع مشرف می‌شود و نام فرزندان خود را روح الله خمینی، علی خامنه ای، محمد بهشتی، مرتضی مطهری… می‌گذارد. مثال دیگر آن اساتید و اندیشمندان آمریکایی هستند که به هر دلیلی، به شیعه شناسی پرداختند و در آخر به تشیع گرویدند. گواه این مدعا هم تشدید موج اسلام و ایران هراسی است. که حتی مطالعهٔ این دین الهی به مخیله کسی سر نزند.

 

کوتاه سخن اینکه چه بهتر بود با مسموم کردن فضای زندگی اشخاص و زیر ذره بین قرار دادن آن‌ها، آینده‌شان را متزلزل نسازیم. به جای علم کردن اشخاص، دستاوردهای انقلاب و شهدا را معرفی کنیم، به جای الگو ساختن یک بازیگر، از الگوهای والا و معصوم خود بهره بریم و با روش‌هایی پسندیده تر حجاب فاطمی را معرفی نماییم و به رفع سؤالات و شبهات بپردازیم…

 

مطلب به نویسندگی حسین زین الدین در نشریه شماره فروردین ماه سال ۹۴ از نشریه تحریر، دانشگاه فرهنگیان اصفهان