دسته‌ها
گزارش مقاله

روز مجازات می‌رسد؛ نه فقط برای بلر، بوش و نتانیاهو که برای بی بی سی


روز مجازات نزدیک است، نه تنها برای بلر، نتانیاهو، بوش، اوباما و دیگر جنایتکاران جنگی، بلکه برای رسانه‌هایی که وظیفه پنهان کردن قتل عام‌ها  و ارائه اطلاعات کذب را برعهده داشته اند.

«پنهان‌کاری» سلاح  اصلی امروز رسانه‌های غربی در انعکاس اخبار جنگ و کشتارهای نظامی دولت‌های آمریکا، انگلستان و اسرائیل شده است. در سال 1917، دیوید لوید جرج، نخست وزیر بریتانیا، گفته بود که:«اگر مردم حقیقت را می‌دانستند، جنگ فردا به پایان می‌رسید.

دسته‌ها
کلمات | مقاله، یادداشت، گزارش

روپرت مرداک و غول رسانه ای نیوز کورپ ؛‌ گرداننده جبهه ضد چین و آشوب های سیاسی- اجتماعی در همه جهان


تحلیلگران و ناظران بر این باورند که « روپرت مرداک » آمریکایی تبار متولد استرالیا و سرمایه دار و چهره با نفوذ رسانه ای نقش مهمی را به عنوان «شوگر ددی» (فرد مسن پولدار) در پس زمینه مدیریت جبهه دیدگاه های عمومی ضد چین در جهان ایفا می کند.

دسته‌ها
گزارش

سانسور فاجعه اودسا در رسانه‌های غرب: صدای پای نسخه آمریکایی


نبوجسا مالیک، کارشناس مسائل سیاسی و رسانه:”بر اساس شواهدی که دیده‌ام … اودسا عملیات مخفی نظامیان بود. اودسا … یکی از قتل‌عام‌هایی بود که طرفداران غرب مستقر در بوسنی و اوکراین ــ که در ترتیب دادن جنگ مهارت دارند ــ جهت ترغیب روسیه به اعزام نیروهای نظامی به اودسا، ترتیب داده بودند … به‌اعتقاد من، تمایل آن‌ها برای راه‌اندازی چنین جنایت‌های مهیبی نشان از عمق ناامیدی کنونی آن‌ها دارد”.

“نه در زیر آسمان بیگانگان
نه زیر بالهای حمایتی بیگانگان
من همه مردم خود را سهیم می‌کنم
آن‌جایی که بدبختی ما را رها کرده باشد”
“آنا آخماتووا”

دسته‌ها
گفت‌وگو

درباره تلاش آمریکا برای نشان دادن تصویر غلط از ایران چه می‌دانید؟ [مصاحبه بسیار مهم با دکتر شهاب اسفندیاری]

گفتگو با دکتر شهاب اسفندیاری | حباب اطلاعات؛ دستاورد غرب از ایجاد «تصویرسازی غلط»

نویسندگان، شارحان و راویان به‌خوبی می‌دانند که کلمات، وقتی کنار همدیگر قرار می‌گیرند، «روایت» ساخته می‌شود. این فقط مختص ادبا و فضلا نیست؛ بلکه هرکس برای خود روایتی از تاریخ و وقایع دارد.

اصل روایت مبتنی بر تکثر روایات است؛ چون تصویر افراد از وقایع روشن‌تر می‌شود و قدرت مقابله با روایت غلط را هم برای فرد بالاتر می‌برد. حال جامعه‌ای را تصور کنید که راویان خود را کنار بگذارد و روایت -این هنر قصه‌سازی برای تاریخ- دیگر مقبولیتی در نزد مخاطبین خود نداشته باشد و به‌جای خود، دیگری برای ما روایت کند.

تکثر روایت‌های غلط و برداشت‌های واحد از وقایع که در قطب روایت خودی قرار دارد باعث می‌شود افراد برای آنکه از حریم «روایت» متکثر غلط، دفاع کنند، به دنیای رد تمام روایت‌های موجود روی بیاورند به‌جز روایت خود و دیگرانی که این روایت را پمپاژ می‌کنند.

مغلوب بودن در مقابل تصویرسازی غلط، ما را در حبابی قرار می‌دهد که اطلاعات و روایات غلط از وقایع، آن را احاطه کرده است و راه برون‌رفت از حباب را هم برای دست یافتن به روایت حقیقی سخت‌تر می‌کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیر نخبگان علمی، تصویرسازی غلط از کشور را مهم‌ترین کار دشمن برشمردند و مخاطب اصلی این تصویرسازی غلط را هم متوجه داخل کشور دانستند.

ایشان در توضیح ‘حباب اطلاعاتی’ کشور گفتند: «[رسانه‌های دشمن] طوری حرف میزنند برای اینکه بنده و جنابعالی که خودمان در این فضا داریم تنفّس میکنیم، چیز دیگری فرض کنیم غیر از آن واقعیّتی که وجود دارد.»

از این رو، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در گفتگو با آقای دکتر شهاب اسفندیاری، استادیار دانشگاه هنر و دانش‌آموختهٔ دکتری «نظریهٔ انتقادی و مطالعات فیلم» از دانشگاه ناتینگهام انگلستان، به بررسی «مسئلهٔ تصویرسازی غلط غرب از ایران»، «مرز هوشیاری مردم در مقابل تصویرسازی غلط» و «سازوکار مقابله با حباب اطلاعات در کشور» پرداخته است. در ادامه مطلب این گفتگو را میخوانیم . همراه بنیانا باشید

دسته‌ها
اخبار

حضور رسانه ملی در آفریقا با شبکه هوسا [سرمایه گذاری پرسود برای فردا]

شبکه هوسا
شبکه هوسا

 به سینما در قاره آفریقا نظیر کالاها و پدیده‌های وارداتی از غرب نگریسته می‌شود اما سینمای امروز این قاره ریشه در تاریخ، سنت‌ها و آیین و رسوم این قاره نیز دارد.

سینما در کشور آفریقای جنوبی با چرخش مالی سالانه ۱۲۰تا ۱۴۰میلیون دلاری این کشور را به عنوان یکی از کشورهای قدرتمند در این زمینه متبادر می‌کند.

سینماهای اوگاندا موسوم به یوگاوود، تانزانیا، کنیا، رواندا، اتیوپی و سومالی موسوم به سومالیوود و …. نیز، از دیگر مهدهای این هنر – صنعت در قاره آفریقا به حساب می‌آیند.

غول سینمای جهان که دومین سینمای بزرگ جهان را در اختیار دارد متعلق به سینمای نیجریه موسوم به نالیوود است که ارزش سهام آن تا چندی پیش پنج میلیون دلار و درآمد سالانه آن ۵۵۰میلیون دلار بوده است.

 

وسعت سینمای آفریقا آن قدر فراخ است که می‌توان از منظرهای مختلفی آن را بررسی کرد. مهم‌ترین وجهی که در این نوشتار بدان می‌توان اشاره کرد، مخاطبان بسیار و پروپاقرصی است که در داخل کشورهای آفریقایی این صنعت پولساز را سر پا نگه داشته‌اند.

 

نمی‌توان انکار کرد که رونق سینمای آفریقا ریشه در علاقه مندی مردم این جوامع به فیلم و آثار نمایشی داستانی دارد.علاوه بر اینکه آثار نمایشی غربی و …. در این کشورها تماشاگران و طالبان خود را یافته‌اند و چه از طریق تلویزیون و چه پرده عریض سینما، صیدهای خود را به دام می‌کشانند.

 

اکنون جشنواره‌های سینمایی مختلف در قاره آفریقا، محمل دیگری شده‌اند تا هر از چندی، نسیم‌ها – و توفان‌های- جدیدی از فیلم‌ها و آثار دیگر کشورها با گفتمان‌های فرهنگی و خاستگاه‌های اخلاقی و اندیشه‌ای مختلف، راه به آفریقا باز کرده و فرهنگ اجتماعات گوناگون مردمی و اقشار مردمی را تحت تأثیر خود قرار دهند.

 

یکی از این رویدادهای جشنواره‌ای، فستیوال فیلم رواندا با عنوان «Hillywood» است. این جشنواره در قامت یکی از جشنواره‌های مهم قاره آفریقا مورد توجه سینماگران جهان قرارگرفته است.

 

 هر ساله در ایامی مقارن روزهای نخست آبان‌ماه، ده‌ها تهیه کننده و مؤسسه سینمایی از کشورهایی چون آمریکا، اسپانیا، بلژیک، فرانسه، آلمان، آفریقای جنوبی، بورکینافاسو، جمهوری دموکراتیک کنگو، اتیوپی، سیرالئون، سودان، اوگاندا و رواندا و … در این جشنواره شرکت می‌کنند و به نمایش و رقابت آثار خود با یکدیگر می‌پردازند.

 

…. و نتیجه پس از برچیده شدن بساط جشنواره، حضور قوی‌تر آثار غربی و … در این کشور و پهنه قاره آفریقاست؛ میدان گشوده‌ای که سینماگران ایرانی و نهادهای دست اندرکار کشورمان از آن غافل‌اند.

کما اینکه درفهرست آثار سینمایی شرکت کننده در این جشنواره امسال هم نام و نشانی از مؤسسات سینمایی جمهوری اسلامی ایران دیده نمی‌شد.

 

حال آن که آفریقا به اذعان همه صاحب نظران و اندیشمندان جهان، به حق «قاره قرن آینده» است و هر گونه سرمایه‌گذاری فرهنگی در این وسعت متنوع فرهنگی، جز سود و برد برای کسانی که هوشمندانه وارد عرصه آفریقا و زمینه‌ها و استعدادهای شگرفش شود، در پی ندارد.

 

 صنعت، تجارت، تبادل فرهنگی و هنری، انتقال دانش و … همه و همه در ردیف فرصت سازی‌های پرسود آینده از تعامل با قاره آفریقا قرار می‌گیرند. این دستاوردی است که شاید اندیشه و اقدام برای تأسیس شبکه هوسا تی‌وی(Hausa TV) ایران، با نگاهی بدان صورت گرفته است.

 

 هر چه که هست، این ظرفیت به ویژه با تصمیم هوسا تی وی برای دوبله پرحجم و حرفه‌ای فیلم و سریال‌های ایرانی به منظور جذب و جلب گروه‌های بزرگی از جمعیت آفریقا (سخنوران به زبان هوسا) آن چنان ارزشمند است که صرف هزینه برای آن که هر چه سریع‌تر جامه تحقق به خود بپوشد، سرمایه گذاری‌ای مطمئن است.

 

شبکه هوسا  که در نیمه دوم مهرماه فعالیت‌هایش را در فضای شبکه‌های اجتماعی مجازی آغاز کرده است، دوبله منسجم آثار نمایشی فاخر و جذاب تلویزیونی و نیز فیلم‌های سینمایی شاخص ایرانی برای هوسا زبانان قاره آفریقا و پخش آن را جزو مهم‌ترین مأموریت‌های خود اعلام کرده است.

 

این شبکه در واقع به مثابه نمایشگاهی از سینمای پاک و دارای مضامین متعالی انسانی و اسلامی ایران، در میان مخاطبان خود کارکرد خواهد داشت.

 

به نظر می‌رسد که اختصاص بخشی از بنیه پخش شبکه هوسا تی‌وی به نمایش فیلم و سریال‌های ایرانی، نه تنها ذائقه مخاطبان این شبکه را با طعم آثار مهذب و پرمحتوای ایرانی آشنا و آموخته می‌کند که در سطوح بالاتر، ترویج و معرفی سبک زندگی ایرانی- اسلامی و آماده کردن هر چه بیشتر زمینه‌های پذیرش اجتماعی و روانی جامعه آفریقا نسبت به محصولات فرهنگی و تجاری و … ایران را نیز در پی خواهد داشت و بدین ترتیب باز هم رسانه به عنوان بازوی قدرتمند دیپلماسی و حتی رونق تجارت و صنعت و … وارد عمل می‌شود.

 

یادداشتی از فهیمه اسماعیلی

 

[su_note note_color=”#F1F8E9″]

شبکه هوسا هوسا در روزهای اخیر (آبان96) فعالیت محدودش را در فضای شبکه های اجتماعی مجازی آغاز کرده و با فراهم شدن امکانات مالی، شرایط فنی و… در آینده برای پخش آزمایشی خود نیز برنامه ریزی خواهد کرد و نخستین شبکه تلویزیونی ایران خواهد بود که با ساختار یک شبکه عمومی (جدول پخش ترکیبی از خبر، برنامه های گفتگو محور، مستند و فیلم و سریال و…) ماموریت معرفی سیمای راستین سبک زندگی ایرانی- اسلامی را با شعار Bringing Hearts Togethe به مخاطبان در قاره آفریقا را به عهده دارد.

The network is currently available in Hausa at www.facebook.com/HausaTV1, in English at www.facebook.com/HausaTV2, and in French for future activities at www.facebook.com/HausaTV3

web: hausatv.com 

[/su_note]

ویدیو : ایران اولین شبکه تلویزیونی مخصوص آفریقا را راه اندازی می‌کند

دریافت ویدیو  

[su_note]

در ادامه بخوانید »»

۲۵ سال بعد، هنوز نام پسران در آفریقا « خمینی » است/فیلم:جماران امروز

شهید محمد علی رحیمی , سردار فرهنگی ایران در هند و پاکستان

[/su_note]

دسته‌ها
اخبار

جنگ رسانه‌ای اعراب علیه ایران با شبکه‌های فارسی

photo_2015-11-06_15-26-32

به گزارش بنیانا به نقل از مصاف، “محمد خلفان الصوافی” در مطلبی در روزنامه اماراتی “الاتحاد” نوشت: وقتی موقعیت جغرافیایی ما را مجبور کرده که نزدیک ایران باشیم، این امر به معنای آن نیست که دولت‌های عربی مطالب مطرح شده از سوی رسانه‌های ایران را بپذیرند.

 

وی خاطرنشان کرد که شماری از اندیشمندان عرب اعتقاد دارند که باید دولت‌های عربی کانال‌هایی را به زبان فارسی راه اندازی و حمایت مالی کنند و این یکی از راهکارهای امکان پذیر برای مقابله با ایران است.

 

این نویسنده اماراتی مدعی شد که با این کار، سیاست‌های کنونی ایران تغییر خواهد کرد!

 

منبع: العالم

دسته‌ها
مقاله

حامد … الهام … آرمیتا ؛در تیتر روزنامه‌ها

TelevisionAndOtherMedia (1)فکر کنید یک روز خدایی ناکرده تیتر روزنامه‌ها اینگونه باشد:

 

حامد زمانی و چند تن از هم‌صنف‌هایش در سفری تفریحی به علت سرعت زیاد و حرکات مارپیچ و رفتار غیرمتعارف و خلافشان یک خواننده انقلابی دستگیر شدند.

 

آرمیتا رضایی‌نژاد با مصاحبهٔ خود با رسانه‌های بیگانه و اعلام اینکه برنامه هسته‌ای ایران تهدیدی برای تمام ملت‌هاست، موجی از انتقادات را روانه خود ساخت و تن پدرش را در قبر لرزاند.

 

چرخنده در پی فساد مالی ناشی از رانت اطلاعاتی به دادگاه فراخوانده شد.

 

احتمالاً شاهد بازی رسانه‌ای «الگو سازی» و «علیه السلام» ساختن شخصیت‌های معروف با اهداف مختلف بوده‌اید. این حرکت در حالی اتفاق می‌افتد که تکلیف ما روشن شده است، که قوام و استواری ما به آرمان ماست نه افرادمان. با عَلَم کردن افراد با هر هدفی و زیر ذره‌بین قرار دادن آن‌ها منجر به آفات خاصی برای فرد و اجتماع می‌شود.

 

برای مثال، فرد ممکن است در این شرایط «خود حقیقی» خود را بروز ندهد و پس از دوره ای «خودسانسوری»(!)، بخش‌هایی از شخصیت واقعیش را آشکار کند که شاید کاملاً با تندیس پیشینش در تعارض باشد. در این شرایط است که همان تندیس ناز پرورده مورد خصم جریان مردمی و رسانه‌های داخلی قرار می‌گیرد و از آن طرف آب‌ها برایش فرش قرمز پهن می‌کنند…

 

زمانی در تــرکیه، زنی مــججبه به نام «مروه کاواکچی»، نماینده پارلــمان شد. اما در آن زمان به دلیل حـکومت لائــیک‌ها، وی نتوانست به پارلمان برود.

 

در ایران، جوّی بزرگ در حمایت از کاواکچی راه انداختند و روزنامه‌هایی مانند کیهان نیز در صفحه اول خود از این بانوی مـحجبه تـقدیر و از ظلمی که به او شده بود، ابراز بــرائت کردند. تریبون‌های نماز جمعه و شبکه‌های مختلف صدا و سیما پر شده بود از «قهرمان حجاب» به نام مروه کاواکچی که حتی برای رفتن به پارلمان نیز حاضر نشده بود حجاب از سر بردارد.

 

خلاصه آن که، در مدت کوتاهی او را در ایران به قهرمان و الگو تبدیل کردند. اما کاواکچی در مقابل چه کرد؟ او خطاب به حامیان ایرانی‌اش که برایش سر و دست می‌شکستند گفت: شما اگر دلتان برای زنان می‌سوزد، اول بروید و جلوی نقض حقوق زنان کشور خودتان را بگیرید.

 

با این پاسخ وی، ناگهان همه چیز در ایران به اتمام رسید و دیگر، کسی از مروه کاواکچی، چیزی ننوشت و چیزی نگفت!”(عصر ایران) علم کردن اشخاص با نیت الگو سازی و یا اثبات اینکه شعائر اسلام و انقلاب هنوز زنده‌اند، حرکتی از سر ندانم کاری، نابلدی و سادگی است. اگر از دستاوردها و موقعیت و امنیت فعلی ایران آگاهی داشتند دیگر نیازی نبود که وارد حریم دختر یک شهید دانشمند شوند. همچنین اگر راه و روش صـــحیح تبلیغ حـــجاب کامل و رفع شبهات جــــوانان را می‌دانستند، نیازی به مــانور مـــجازی روی مساله محجبه شدن یک بازیگر نبود.

 

مثلاً در خصوص معرفی حاصل خون شهیدان، به حق می‌توان امنیت ما و جمله ای که هربار در پاسخ به تهدیدات نــظامی نـتانیاهو و رفیقش -اوباما- را تکرار می‌کنیم، مثال زد: «هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند».

 

همچنین دلشورهٔ اجلاس شیطان از اعتلای علمی ایران و تحریم‌های تحمیلی نیز گواه زحمات همین شهیدان است. احــمدی روشن نـمونه بارز کربلایی بودن آرمان ماست و ثمرهٔ کار او و همکاران مخلصش بالیدن ما به جایگاه علمی مان است.

 

آرمان ما با دل آدمی کار دارد و حد و مرزی نمی‌شناسد. اثباتش همان مرد سیاه پوست در جزیرهٔ دور افتاده آفریقاست که متأثر از انقلاب خونین ایرانیان به مذهب والای تشیع مشرف می‌شود و نام فرزندان خود را روح الله خمینی، علی خامنه ای، محمد بهشتی، مرتضی مطهری… می‌گذارد. مثال دیگر آن اساتید و اندیشمندان آمریکایی هستند که به هر دلیلی، به شیعه شناسی پرداختند و در آخر به تشیع گرویدند. گواه این مدعا هم تشدید موج اسلام و ایران هراسی است. که حتی مطالعهٔ این دین الهی به مخیله کسی سر نزند.

 

کوتاه سخن اینکه چه بهتر بود با مسموم کردن فضای زندگی اشخاص و زیر ذره بین قرار دادن آن‌ها، آینده‌شان را متزلزل نسازیم. به جای علم کردن اشخاص، دستاوردهای انقلاب و شهدا را معرفی کنیم، به جای الگو ساختن یک بازیگر، از الگوهای والا و معصوم خود بهره بریم و با روش‌هایی پسندیده تر حجاب فاطمی را معرفی نماییم و به رفع سؤالات و شبهات بپردازیم…

 

مطلب به نویسندگی حسین زین الدین در نشریه شماره فروردین ماه سال ۹۴ از نشریه تحریر، دانشگاه فرهنگیان اصفهان

دسته‌ها
مقاله

انعکاس : بهترین رسانه اما برای دشمن!

oromia-media-692x360

در ادامه بازنشر نوشته استاد شهاب مرادی که در اردیبهشت سال 91 منتشر شده است را می‌خوانید

[divider]

شاید اولین باری که یک دانشجو لینکی را برایم ایمیل کرد تا آتش شور انقلابی‌ام را شعله ور کند و مرا به واکنش وادار کند، خیلی نگذشته بود که دیدم ایمیل‌های گروهی دست به دست می‌چرخد و لحظه به لحظه دامنهٔ مخاطبش افزوده می‌شود؛


ایمیلی که حکایت از توهین یک هتاکِ بی دین، به یکی از مقدسات در یک صفحه از بیکرانهٔ اینترنت می‌کرد و تشویق برخی از جوانان پاک و مؤمن که جوًیی احساسی و عاطفی در دفاع از مقدسات در فضای مجازی علی الخصوص در فیس بوک به راه انداخته بودند و به تدریج خبرش با به به و چَه چَه در وبلاگ‌ها و سایت‌ها منتشر شد.

با دیدن این اتفاقات نگران تر می‌شدم چون معلوم بود که این فضا و یادآوری و تکرار توهین و دفاع مستقیم! و دامن زدن به ماجرا یعنی زمینه ای برای تکثیر و تشدید توهین‌ها و تغییر روش‌های ملحدان و بیماران سخت روانی که فزادهم الله مرضا.

 

این نکته را نمی‌خواستم اینجا و یا در تلویزیون و منابر به صورت عمومی بگویم لذا در کلاس‌هایم نظرم را همان موقع گفتم و اجمالاً مخالفتم را بیان کردم اما ظاهراً ناچاریم این تذکر لازم و ضروری را صورت عمومی بیان کنیم.

این که مُد شده؛ هر کس از جدیدترین بیانات یک دیوانهٔ بی خرد، زودتر اطلاع داشته باشد، از سایرین، مؤمن تر و انقلابی تر است، از یک سو، مؤمنین را در مسابقه زودتر باخبرشدن و سریع اعلام کردن موارد مشابه می‌اندازد و از سویی بهترین فرصت و قوی‌ترین رسانهٔ رایگان را برای چهره شدن و جهانی شدن یک دیوانه مهیا می‌کند.


وقتی اروپا تمام ظرفیت تبلیغی خود را پای دفاع از یک زن بدکارهٔ قاتل می‌آورد، پس جا برای چند دیوانهٔ بی دین هم هست!… البته اگر ما دست به دست هم دهیم و نام او را بر سر زبان‌ها بیاندازیم و به سرعت از یک ناشناسِ بیمار -تاکید می‌کنم- یک چهرهٔ معروفِ مخالف جمهوری اسلامی و مخالف شیعه بسازیم. و چالشی به چالش‌هایمان اضافه کنیم. 

در زمان تهدید آن کشیش دیوانه امریکایی در برنامه زنده این شب‌ها نظرم را بیان کردم؛ و درخواست کردم از رسانه ملی و کارشناسان که «نام این فرد را نیاورید. او را عَلَم و معروف جلوه ندهید -چون معروف نیست- و آدرس کلیسای کوچک او را ندهید.


چون تمام این بازی موهن را درآورده فقط برای دیده شدن و کسب امتیاز در امریکا و غرب. او را تحقیر کنید و از دانستن نامش یا فامیلی او تجاهل کنید! برای او گزارش خبری نسازید.» اما شهوتِ عجیب و غریب “خود برتر” جلوه دادن و خود را آشنا به ۷ میلیارد سکنه زمین نشان دادن،
 

 در بسیاری از چهره‌ها هست و به مدد همین گوگلِ کذا و کذا تمام جزییاتی که خودشان می‌خواهند، را فرد به دست می‌آورد و با مباهات بیان می‌کند و خلق الله هم می گویند به به چقدر این فلانی دشمن شناس است. واقعاً باید از این بی تدبیری‌ها احساس خطر کرد.

کسی انکار نمی‌کند “دفاع نادرست و روش‌های ناصحیح و هیجانی” راه کاری مناسب و مدبرانه ای برای مقابله نیست اما مشکل اینجاست که از کجا معلوم که این روش درست است یا آن روش؟ و ظاهراً فقط چاره آزمون و خطاست! و متاسفانه هزینهٔ این آزمون و خطاها را که قابل محاسبه هم نیست، کسی به عهده نمی‌گیرد و اگر به عهده بگیرد آیا قابل جبران است؟
متحیرم که چرا همه سربازان این خط “آتش به اختیار” عمل می‌کنند و از دیگران انتظار پیروی و تأیید و همراهی دارند مگر اهالی این جبهه با فرماندهٔ خود قطع ارتباط‌اند؟! اگر گروهی از لشکر توحید از فرمانده خود و سلسله مراتب فرماندهی انتظار تبعیت و همراهی داشته باشند سابقه تاریخی ما آن‌ها را نهروانی می‌نامد، نه شُرطَةُ الخَمیس!

چرا این نوع واکنش‌های ناصحیح تقبیح نمی‌شود؟! آیا این روش‌ها مثلاً همین اطلاع رسانی‌های سایت‌های تحلیلی خبری یا ایمیل‌های گروهی فوری و یا همین دهه گرفتن‌های اینترنتی در کنترل این موارد تأثیر داشته؟؟

جسارتا پیشنهاد می‌کنم:
۱. خوب است  ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی را بخوانید: [هرکس به مقدسات اسلام و یا هر یک از انبیاء عظام یا ائمه طاهرین (ع) یا حضرت صدیقه طاهره (س) اهانت نماید اگر مشمول حکم ساب النبی باشداعدام می‌شود و در غیر این صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد.] و فهرست محتوای مجرمانه؛ موضوع ماده ۲۱ قانون جرائم رایانه ای را هم ببینید.همهٔ تمهیدات قانونی برای کنترل و مدیریت این موارد در قانون پیش بینی شده فقط باید سطح انتظار و توقع اجتماعی از دستگاه‌های نظارتی و قضایی ارتقاء پیدا کند.

 

۲. اگر این نوع موارد را که کم نیستند درجایی دیدید آدرس مطلب آن را برای دوستانتان ارسال نکنید.

۳. اگر کسی برای شما ارسال کرد از مراجعه و دیدن لینک آن مطلب خودداری کنید حتی اگر دوست صمیمی شما برایتان نوشته باشد: «ببین چه توهین‌هایی کرده و یا حتی چه شبهاتی وارد می‌کنند» جدا خودداری کنید. جنگ کلیک‌ها و امتیارات فیس بوکی و الِکسایی و… است و کسب رنکینگ‌های مجازی و سیاسی-اجتماعی پیاده نظام صف دشمن است!

۴. و حتماً آدرس آن صفحه را جهت پیگیری و اقدام قضایی خردمندانه و دور از هیاهو به مراجع قانونی از طریق این لینک گزارش کنید و بدانید که بعد از آن هیچ مسئولیتی در قبال اطلاع رسانی ندارید!

۵. اگر در جمع خانواده و دوستان در این خصوص صحبت شد، تجاهل و تغافل کنید و با ذکر تبری از دشمنان اسلام و بی اهمیت دانستن این اتفاقات، محترمانه درخواست کنید موضوع گفتگو عوض شود.

۶. فراموش نکنیم انتشار این نوع اخبار از مصادیق اشاعه فحشاست و معصیت است.

۷. هرچند همهٔ دلایلم را بیان نکردم اما از شما درخواست می‌کنم دراین باره دقیق تر تأمل و تفکر کنید.

۸. مراقب سلامت روح لطیف و پاک خودتان باشید و اگر چنین مواردی را دیده‌اید یا خوانده‌اید، خود را دلداری بدهید که هرچند خدا همیشه دشمن داشته و دارد اما الاسلام یَعلو و لا یُعلی علیه و بدانید که سال‌ها و قرن‌ها بدترین جسارت‌ها به انبیاء و ائمه سلام الله علیهم اجمعین شد اما اسلام زنده است و رو به گسترش و توسعه. چه جسارتی بالاتر از شهادت امام حسین و اسارت اهل بیتش اما ببینید این اسلام و امام حسین است که زنده است و حیات بخش!

 

چند نکته کوتاه و بدون شرح در مورد زمینه‌های بروز این نوع رفتارها:
 – نقش اختلالات حاد روانی در این گونه رفتارهای هنجارشکن باید جدی تر تلقی شود. ارتباط روشن برخی اختلالات سایکوتیک با برخی معضلات سیاسی-اجتماعی و اجتماعی-فرهنگی را نمی‌شود انکار کرد و لزوم توجه و بررسی موضوع  از ناحیه نظام خیلی ضروری به نظر می‌رسد.
تا همه با هم بتوانیم با تحلیلی روشن و غیر ژورنالیستی از زمینه‌های بروز این نوع رفتارهای خشم آلودِ ملحدانه، به مدیریت زمینه‌های بروز آن پرداخته شود.

 – توجه و اهمیت دادن به “تشخیص، درمان و مراقبت” از بیماران حاد روانی مسئله مهمی است. و این مسئله پیش از آن که به حوزه سلامت و درمان مربوط شود حوزه مسائل اجتماعی و فرهنگی را درگیر می‌کند.
هیچ می دانید در تهران تخت خالی در بیمارستان‌های روانی به سختی پیدا می‌شود و برخی روانپزشک ها -از جمله همکارانم در زندگی بهتر- برای بستری کردن یک بیمار اورژانس چند روزی تا دوهفته باید معطل باشند. این شرح حال بیمارانی سایکوتیکی است که خود یا خانواده آن‌ها برای درمان اقدام می‌کنند.

 – تأثیر کش مکش‌های والدین و اختلافات ادامه دار خانوادگی در بروز رفتارهای ناهنجار ریز و درشت مؤثر است.

 – قبلاً هم ابراز نگرانی کردم که باید برای حفظ سلامت روانی کودکانمان و سلامت و تعادل هیجانی جوانان تدابیری علمی و عملیاتی طراحی کرد؛ تدابیری غیر فضایی، خداپسندانه و غیر تبلیغاتی.

 

 

 از این حرف‌ها بگذریم؛ اجازه بدهید دو نکته ساده هیئتی عرض کنم:
الف) شما روضهٔ ماهیانه دارید؟ مجالسی که در قدیم خیلی رایج بود و یک روحانی در کمتر از یک ساعت، چند مسئله شرعی و اعتقادی را بیان می‌کرد با کمی موعظه و خودش یا یک مداح با ذکر توسل، روضه ای می‌خواند و چشم‌ها تر می‌شد و  امن یجیب و دعا و جلسه با یک چای ساده تمام می‌شد.

 

نه لازم بود مداح و سخنران کشوری باشند و مشهور و نه لازم بود برای جلسه تدارکات پیچیده و سختی در نظر گرفت؛ فقط یک اعلام ساده به در و همسایه و فامیل که ما مثلاً سوم ماه قمری ساعت ۶ بعداز ظهر روضه داریم.

به این نوع جلسات بسیار نیازمندیم. مخالف جلسات عمومی گسترده نیستم اما تأثیر این نوع مجالس روضهٔ خانگی را بسیار بیشتر از مجالس چند ده هزار نفری می دانم و هر دو را لازم. اگر چنین رسمی ندارید امتحان کنید.

ب) هیئت هفتگی چطور دارید؟ مثلاً ما از زمانی که با دوستانمون -که امروز اغلب روحانی هستند- هیئت متوسلین به حضرت امام هادی علیه السلام را در دهه ۶۰ -دهه دوم زندگی مان- تأسیس کردیم، همه خانوادگی تعلق خاطر و عشقی به آن داریم و نذر و نیازها و توسلات مان اغلب درآن جاست. 

 

منبع : سایت استاد شهاب مرادی

دسته‌ها
کلمات | مقاله، یادداشت، گزارش

قهقرا از «بی‌پولی» با «رشیدپور» و «یک طلاق»


«قهقرا آقا… قهقرا… داریم به قهقرا می‌ریم»

دیالوگی از «بی‌پولی» فیلمی از حمید نعمت‌الله