دسته‌ها
اخبار

جوابیه صداوسیما در پاسخ به گزارش سایت انتخاب 💵 درمورد شکست پرس تی وی و العالم [تلاش همه جانبه اصلاح طلبان 👿 برای غلبه صدای آمریکایی]

معاونت برون مرزی سازمان صداوسیما ایران در جوابیه ای به گزارش سایت انتخاب درمورد بی اثر بودن رسانه های برون مرزی این سازمان آورده است: سایت انتخاب اخیرا اهتمامی عجیب برای تخریب تریبون رسانه ای بین المللی نظام جمهوری اسلامی به خرج داده است. با توجه به استمرار این رویکرد تخریبی، حوزه برون مرزی سازمان صدا و سیما لازم می داند برای تنویر افکار عمومی و رفع شبهات ایجاد شده توسط سایت یادشده توضیحاتی را ارائه نماید و انتظار دارد سایت انتخاب بر اساس قانون، این جوابیه را به صورت کامل منتشر کند:

دسته‌ها
مقاله

چرا همان گزارشگری که در صداوسیما گزارش اربعین را می‌گیرد، گزارش بحران را هم می‌دهد!

آقای پیام فضلی‌نژاد طی یادداشتی در روزنامه فرهیختگان نوشت:

از نخستین ساعات پس از زلزله دریافتیم با بحران در «خبرنگاری بحران» مواجه هستیم. به بیان دقیق‌تر نوع عملکرد صداوسیما در این حادثه حتی عملکرد سنتی در اطلاع‌رسانی نیز نبود

و رسانه ملی عملکردی آشفته و پرتناقض و ناشی از عدم آمادگی برای اطلاع‌رسانی در زمینه بحران از خود به نمایش گذاشت.

در این میان هریک از مسئولان مربوطه اطلاعاتی متناقض ارائه می‌دادند. در مواجهه با این امر اساسا خبرنگار باید این پرسش را مطرح می‌کرد که چرا مسئولان تا این اندازه پرتناقض و در تضاد با هم صحبت می‌کنند که متاسفانه چنین مطالبه‌ای مشاهده نشد.

این موضوع نشان می‌داد رسانه ملی از مجریان توانمندی که بتوانند تضادها و تناقض‌های بحران را سریع شناسایی کنند و نسبت به آن عکس‌العمل به‌موقع نشان دهند و آنها را به چالش بکشند، بی‌بهره است.

در ادامه شاهد آن بودیم که مسئولان در صداوسیما گزارش می‌دهند. به‌طور نمونه جلسه ستاد بحران وزارت کشور پخش می‌شود و معاون سازمان مدیریت بحران کشور مدام در حال مصاحبه است.

یک گزاره در تمام این مصاحبه‌ها تکرار می‌شود که آرامش کامل در مناطق زلزله‌زده برقرار است و به شایعات توجه نکنید و به رسانه‌های رسمی اعتماد کنید، در حالی که رسانه رسمی جز انتشار گزارش‌های رسمی مسئولان خروجی دیگری ندارد.

مردم منتظر ایفای نقش خبرنگاران مستقل در این بحران هستند که در صحنه حضور دارند یا اطلاعات مفیدی را می‌توانند در اختیار مخاطبان قرار دهند.

صداوسیما در طول 24 ساعتی که از این بحران گذشت نتوانست با خبرنگاران بحران در صحنه ارتباط بگیرد. به بیان دقیق‌تر همان گزارشگری که گزارش اربعین را می‌گیرد، گزارش بحران را هم می‌دهد و این یعنی صداوسیما هیچ تفکیکی مبتنی‌بر تخصص‌گرایی در ژانرهای مختلف خبری بین کارمندان و خبرنگاران خود قائل نیست.

چنین اتفاقی نشان‌دهنده آن است که قرار نیست اطلاعات دقیقی ارائه شود. بحرانِ «خبرنگاری بحران» سرتاپای صداوسیما را فراگرفته است.

مردم در لحظات ابتدای بحران اطلاعات و گزارش از میزان فاجعه می‌خواهند، می‌خواهند بدانند در سرپل‌ذهاب چه خبر است، چه می‌گذرد و تصویر حتی تاریک آنجا را ببینند.

رسانه باید بتواند توضیحاتی مستدل از حجم واقعه را در اختیار مخاطب قرار دهد.

شبکه خبر هر پنج دقیقه به مردم می‌گوید به شبکه‌های اجتماعی اعتماد نکنید و تنها مرجع اخبار صداوسیماست اما خود، هیچ داده متقنی ارائه نداده و در مقابل آمارهای متضاد و مخالف را منتشر می‌کند.

این نشان از سرگشتگی استراتژیک در صداوسیما دارد و وضع به‌گونه‌ای است که هنوز بعد از بحران‌های متعدد در کشور، متولیان اطلاع‌رسانی نمی‌دانند باید چه کنند.

جنگ هشت‌ساله باید باعث تجربه‌آموزی خبرنگاران بحران می‌شد که نشد. بلایای طبیعی متفاوت و متعدد و مشابه در دسته‌های مختلف از توفان و گردوخاک گرفته تا زلزله در کشور ما بارها تکرار شده است؛

اما هنوز وقتی این اتفاقات رخ می‌دهد رسانه ملی غافلگیر می‌شود و با دستپاچگی کامل با این مسائل برخورد می‌کند.

با وجود این برخی می‌گویند چرا مخاطب را از دست می‌دهیم و چرا مردم برای کسب اخبار به توییتر مراجعه می‌کنند.

نتیجه این عملکرد، بی‌اعتمادی مردم به رسانه است. صداوسیما در میان‌مدت باید تکلیف خود را مشخص کند که رسانه دولت است یا رسانه مردم؟ مسئولان دولتی تنها القای آرامش می‌کنند و این در حالی است که خانه‌ها بر سر مردم خراب شده.

القای آرامش کاذب و القای اعتماد کاذب به ضدخود بدل می‌شود و جامعه بی‌اعتماد و ملتهب هم به منابع خبری دیگری مراجعه می‌کنند.

از آنجا که ایران یک کشور بحران‌خیز است باید در استراتژی خود در تربیت خبرنگار بحران تجدیدنظر جدی کنیم.

اگر فارغ‌التحصیلان دانشکده صداوسیما به‌درستی تربیت می‌شدند و واحدهای درستی را طی می‌کردند، سردبیران بخش‌های خبری ما می‌دانستند ژانر خبرنگاری بحران متفاوت از ژانر خبرنگاری اربعین و ژانر خبرنگاری سیاسی است و وقتی اتفاقی رخ می‌داد این اندازه دستپاچه نمی‌شدند و می‌توانستند با رسانه‌های دیگر رقابت کنند.

رقابت با رسانه‌های دیگر، رقابت در تعبیر رئالیستی از واقعه یا فاجعه یا حادثه است. اگر مخاطب بعد از 24 ساعت صداوسیما را دنبال و همان تصویر واقعی را دریافت کرد صداوسیما برنده است؛

اما اگر بعد از 24 ساعت رسانه به سمت ترفندهای سنتی رفت و تلاش کرد آرامش کاذب القا کند، این نتیجه در افکارعمومی گرفته می‌شود که رسانه نخواسته تصویر واقعی را ارائه دهد.

این احساسی است که مردم به رسانه‌های رسمی دارند. به بیان دقیق‌تر احساس می‌کنند تصویری از واقعیت حادثه را دریافت نمی‌کنند و عقبه‌های ذهنی در گذشته هم وجود دارد که برخی از این تفاسیر را تشدید می‌کند.


در ادامه بخوانید » نکات مهم درباره سیل و رسانه و بحران [یادداشت از سید مرتضی فاطمی]